عناوین

حضرت فاطمه (علیهاالسلام) در وادی جهاد تبیین با همه زندگی‌اش مبلغ بود

Share on print
چاپ
Share on email
ارسال

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی[۱]‏».

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».

مقدّمه

«قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِیرَهٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی[۲]»؛ به محضر مبارک شما، محضر مبارک میزبان باکرامت‌مان، صاحب‌عزای این محل، حضرت فاطمه‌ی معصومه (سلام الله علیها) و به محضر امام زمان‌مان (ارواحنا فداه) و حوزه‌ی علمیّه‌ی قُم و زائرین و مُجاورینی که با دل پاک و اخلاص در این مجلس برای عرض تسلیت به امام عصر (ارواحنا فداه) حضور دارند و به نایب امام زمان‌مان (ارواحنا فداه)، رهبر عزیزمان و به همه‌ی مراجع تقلیدمان تسلیت عرض می‌نمایم.

حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مادری کرده‌اند

بنا بر گفته‌ی برخی از نویسندگان بزرگ، خداوند متعال پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را آفرید که ایشان مظهر قدرت خداوند بودند که در میان انبیاء الهی (سلام الله علیهم اجمعین)، پیامبری می‌تواند به این اندازه عظمت داشته باشد که هیچ پیامبری به مقام ایشان نمی‌رسد و پروردگار متعال با آفرینش حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها)، خواستند تا قدرت و عظمت خودشان را نشان بدهند؛ به گونه‌ای که خداوند آن چنان خدایی است که در جمع بانوان بانویی را می‌آفریند که ظرفیّت همه‌ی انبیاء (سلام الله علیهم اجمعین) و مقرّبان الهی در او جمع شده باشد و حضرت زهرا (سلام الله علیها) مجلای صفات جمال و جلال الهی هستند. لذا حضرت صدیقه‌ی طاهره (سلام الله علیها) آیت‌الله العظمی هستند، آیتِ کُبری خداوند متعال است، مظهر عظمت است، مظهر کرامت است و صراط مستقیمی هستند که برای هدایت آحادِ موجودات جهت هستند و همه‌ی موجودات از نور حضرت زهرا (سلام الله علیها) استضائه می‌کنند. سراسر زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها) با کرامت و اعجاز همراه است. هم اصل تکوین که نبیّ مکرّم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) که اشرف مخلوقات و نگین انبیاء (سلام الله علیهم اجمعین) هستند، مأمور می‌شوند که یک چِلّه ریاضت تحمّل کنند و از همه‌ی مواهِب عالَم ماده دور بمانند و در پایان چِلّه از میوه‌ی بهشتی اِرتزاق کنند و برای حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) هم از تُحَفِ بهشتی همراه داشته باشند و این فاطمه (سلام الله علیها) حاصل آن غذای بهشتی است که هم اِنسیه است و هم حوراء است و وجود مبارک پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به همین مناسبت می‌فرمودند که هرگاه مُشتاق بهشت می‌شوم، سُراغ فاطمه (سلام الله علیها) را می‌گیرم. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سینه‌ی حضرت زهرا (سلام الله علیها) را می‌بوسید، صورت حضرت زهرا (سلام الله علیها) را می‌بوسید، پیشانی حضرت زهرا (سلام الله علیها) را می‌بوسید، دست حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) را بوسه می‌زد و می‌گفت که بوی بهشت می‌دهد. کسی در این عالَم و در این نشئه باشد، مَع‌ذلک بوی بهشت را به همراه داشته باشد و ویژگی‌های آن عالَم و این عالَم از وجود او به صورت نوری تَشعشُع داشته باشد، این فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) است. از ابتدای حمل حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها)، ایشان یار پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بودند و یارِ یارِ حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بودند. ایشان مادرشان را دلداری می‌دادند و در اوج غربت و بی‌کسی مادرشان اَنیس و مونس مادرشان بودند؛ در حالی که هنوز متولّد نشده بودند. ایشان کسی هستند که در همه‌ی سختی‌ها برای پیشبُرد دینِ قَویم اسلام و بقای این دینِ نجات‌بخش، همراه پدرش در همه‌ی مشکلات از خودش صبر و مقاومت نشان داد. در شِعب ابی‌طالب، جزء جمعی بودند که در مُحاصره، شدّت گرسنگی و غربت قرار داشتند. بی‌بی ما هم در این کلاس حضور دارند و آموزگار هستند. وقتی مادرشان را از دست می‌دهند که حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) رُکنی از اَرکان دین بودند و برای پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) پُشتوانه و دلگرمی بودند. حضرت زهرا (سلام الله علیها) عَلمی را که از دست مادرشان افتاده بود را بلند کردند و جای خالی مادر را که نه تنها مادر خودشان بود، بلکه برای پدرشان نیز مادری می‌کردند و از نظر عواطف آن‌چنان پدرشان را حمایت می‌کردند که جای خالی مادری که فرزند را در دامان محبّت خودش ارضاء می‌نماید، از نظر عاطفی پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را اِشباع می‌کردند.

فداکاری و ایثار حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای نشر دین اسلام

این بانوی بزرگ در حدّی از محبوبیّت و قُرب الهی قرار دارد که وقتی مادرش را یاد می‌کند و در فِراق مادری می‌نشیند که سُفره‌ی دین در خانه‌ی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به دست او گُسترده شده است و مادر همه‌ی مؤمنان عالَم است و همه‌ی ما بر سر سُفره‌ی مادرمان حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) اِرتزاق می‌کنیم، خداوند متعال جبرئیل (علیه السلام) را مأمور می‌نماید تا از طریق پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) سلام خداوند را به فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) ابلاغ نماید و مایه‌ی تسلّی قلب فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) بشود و نشانی مادرش و نشانی همسایه‌ی مادرش را به حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) ابلاغ کند. این همان فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) است که جزء مُهاجرات است و هجرت خود از عناوین اخلاق فاضله و کمالات انسانی است که از دارالکُفر به دارالاسلام با وجود همه‌ی مشکلاتی که دارد، دست از همه‌ی امکانات خود برمی‌دارد؛ ولی برای زمینه‌سازی نشرِ دین و عبادت بهتر خداوند متعال، غُربت و جَلای وطن را می‌پذیرد. حضرت زهرا (سلام الله علیها) در کلاس هجرت نیز جزء آموزگاران و الگوهای همه‌ی موحّدان عالَم هستند.

مأموریت الهی حضرت زهرا (سلام الله علیها) در ازدواج با امیرالمؤمنین (علیه السلام)

حضرت صدیقه‌ی طاهره فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) با ازدواجی که برایشان پیش آمد، به عالَم حجّتی شد که حضرت زهرا (سلام الله علیها) قرآن ناطق هستند. همان‌گونه که در حروف قرآن کریم، در کلمات قرآن کریم، در آیات قرآن کریم، در سوره‌های قرآن کریم هیچ‌کسی حقّ دخل و تصرّف ندارد که حق‌تعالی در این باره فرموده است: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ[۳]»؛ این کتاب را خودمان نازل کردیم و خود نیز نگهبان آن هستیم. حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم تولّدشان مأموریت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بود که یک چِلّه از عالَم کثرت و عالَم وحدت منتقل بشوند تا جهان این آمادگی را بیابد و وجود حضرت زهرا (سلام الله علیها) چند صباحی در این عالَم به دل‌ها نور بدهد و دل‌ها را هدایت نمایند؛ همان‌گونه که در حالت جَنین مأموریت دارند تا مادرشان را از تنهایی دربیاورند و پدرشان را یاری دهند، در مسأله‌ی ازدواج نیز مأموریت پروردگار متعال بود. خداوند متعال در آسمان‌ها عقد حضرت زهرا (سلام الله علیها) را برای امیرالمؤمنین (علیه السلام) منعقد کرد و جبرئیل (علیه السلام) با ۷۰ هزار مَلَک شهود داشتند و در این پیوند مبارک، همه‌ی عوالِم مُبتهج بودند و نشان داد که ازدواج حضرت زهرا (سلام الله علیها) نیز امر آسمانی و امر الهی است.

حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) مادر همه‌ی موحّدان عالَم هستند

حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) با آن عظمت و کرامات و معجزاتی که دارند، در برابر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) که همسر ایشان هستند که البته تنها همسرشان نیستند، بلکه همتای ایشان هستند، هم‌کُفو ایشان هستند، همراه ایشان هستند، زِرِه ایشان هستند، نگهبان ایشان هستند، مَرزبان ایشان هستند و ذکراللهی هستند که وجود نازنین حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) با ایشان آرامش می‌گیرند و بر حسب نقل، حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌فرمودند: اگر تمام غم‌های عالَم بر قلبم سرازیر می‌شد، می‌آمدم و با یک نگاهی که به فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) می‌کردم، تمام غَم‌ها و اندوه‌ها از قلبم برطرف می‌شد و با دیدن فاطمه‌ی طاهره (سلام الله علیها)، روح من شاد می‌شد. «الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ[۴]»؛ این فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) همان قرآن ناطق است که پروردگار حکیم فرموده است: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ». و چون وجود ایشان مُمَحّض در ذکر خداوند متعال و جلوه‌ی قرآن کریم است، بهترین وسیله‌ی آرامش عالَم و آدم هستند و برای حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) که خودشان حَبلُ‌الله‌المتین هستند، حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) مایه‌ی آرامش هستند و دلگرمی حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در همه‌ی شرایط زندگی، به فاطمه‌ی طاهره (سلام الله علیها) است. حضرت زهرا (سلام الله علیها) الگویی برای زندگی خانوادگی هستند که خداوند متعال برای تحکیم نظام خانواده برای پیروان اهل‌بیت عصمت و طهارت (سلام الله علیهم اجمعین) «آیه‌ی تطهیر[۵]» را نازل می‌فرماید، ولی خیمه‌ی نظام خانوادگی را شکل می‌دهد؛ «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ[۶]»؛ پروردگار متعال بیت را مطرح می‌فرماید، خیمه را مطرح می‌فرماید، جمع خانواده را مطرح می‌فرماید تا کسانی که زندگی فاطمی دارند، مانند حضرت فاطمه‌‌ی زهرا (سلام الله علیها) همسرداری کنند، مانند حضرت فاطمه‌‌ی زهرا (سلام الله علیها) ازدواج کنند، مانند حضرت فاطمه‌‌ی زهرا (سلام الله علیها) زندگی را تسهیل کنند و وابستگی‌های مادی را با نور معنویّت‌شان جبران نمایند و فضای زندگی‌شان رنگِ عَرش داشته باشد و هیچ‌گاه به جز مهر و محبّت، رنجشی در خانواده و در مجموعه‌ی خانوادگی راه پیدا نکند. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) قسم می‌خورند و می‌فرمایند: والله در این ۹ سالی که فاطمه (سلام الله علیها) با من زندگی کرد، «فوالله ما أغضبتها، و لا أکرهتها على أمر حتى قبضها الله عز و جل، و لا أغضبتنی[۷]»؛ نه او مَرا رنجانید و نه من او را رَنجاندم. اصلاً پیش نیامد که حضرت زهرا (سلام الله علیها) کاری انجام بدهند که حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) ناراحت بشوند و یا حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) کاری انجام بدهند که دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از ایشان ناراضی بشود. این‌ها اهل‌‌البیت (سلام الله علیهم اجمعین) هستند و همه‌ی بُیُوت شُعبه‌های بیتِ فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) هستند. «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ[۸]»؛ همه‌ی مؤمنین اهل ذکر هستند؛ اما باید این ذکرها به فرودگاه بیتِ فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) متّصل شود و از آن‌جا صعود کند تا در محضر پروردگار متعال تلقّی به قبول بشود. بیتِ فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) تنها بیتِ پرورش فرزندان خودش نیست؛ بلکه همه‌ی مُوحّدان را مادری می‌کند و تربیت می‌نماید.

خداوند متعال مرحوم آیت الله بهجت (اعلی الله مقامه الشریف) را رحمت نماید که چه نور و سرمایه‌ای بودند و چه گَنجی بودند که از دست شیعه رفتند. ایشان می‌گفتند که همه‌ی شیعیان فرزندان حضرت فاطمه (سلام الله علیها) هستند؛ ولی نمی‌دانم چرا بعضی از ما فرزندان ناخَلَف فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) هستیم. از این مادر آن معنویت و کرامت را به ارث نبرده‌ایم و این توضیح روایی هم می‌تواند تحلیل درستی داشته باشد که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ اَلْأُمَّهِ[۹]»؛ این شناسنامه‌ای است که رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) برای آحاد ما صادر کرده‌اند و افتخار داده‌اند که ما را فرزند خودشان خوانده‌اند. این پیامبری که می‌فرماید من پدر شما هستم، فرموده است که فاطمه (سلام الله علیها) مادر من است. مشخّص است که مادر پدر من، مادر من هم می‌شود. بنابراین حضرت زهرا (سلام الله علیها) مادر همه‌ی کسانی هستند که بر سر سُفره‌ی رسالت خاتمی اسلام دارند، توحید دارند و امید بهشت دارند و همه‌‌ی این‌ها سایه‌ی مادری مانند حضرت زهرا (سلام الله علیها) را باید بر سر خودشان احساس نمایند.

حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) محور عالَم هستند

اما در میان همه‌ی فضائلی که حضرت زهرا (سلام الله علیها) دارند که چندین نمونه از آن را به محضر شریف شما بزرگان و بزرگواران در محضر حضرت فاطمه‌ی معصومه (سلام الله علیها) تقدیم داشتم و قرآن کریم آیاتی هم در عظمت گوهر فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) و هم در مورد سبک زندگی فاطمی فرموده است. قرآن کریم آیه‌ی تطهیر را فرموده است، «آیه‌ی مباهله[۱۰]» را فرموده است که حضرت زهرا (سلام الله علیها) در جنگ نَرم حضور الهی پیدا کرده‌اند و برای مقابله‌ی با باطل مأموریت ویژه داشته‌اند و در یک جمع قَلیلی وارد شده‌اند و درخشش ایشان آسمان و زمین را پُر کرده است و در آن‌جا نیز فاطمه (سلام الله علیها) قلب است، فاطمه (سلام الله علیها) محور است که درباره‌ی ایشان فرموده است: «أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَکُمْ[۱۱]»؛ خداوند متعال ابتدا ابناء را بیان فرموده است، سپس نساء و بعد از آن نیز اَنفُس را بیان کرده است. حضرت زهرا (سلام الله علیها) را در وسط قرار داده است که اگر در «حدیث کساء[۱۲]» معرفی که از سوی خداوند می‌خواهند، پروردگار حکیم می‌فرماید: «هُمْ فاطِمَهُ[۱۳]»؛ همه‌ی این‌ها جلوه‌های فاطمه‌ (سلام الله علیها) هستند. فاطمه (سلام الله علیها) و پدرش هستند، فاطمه (سلام الله علیها) و همسرش هستند، فاطمه (سلام الله علیها) و فرزندان ایشان هستند. خداوند متعال در قرآن کریم هم از نظر عبارت، حضرت زهرا (سلام الله علیها) را در وسط و به عنوان محور قرار داده است، مرکزیّتی برای فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) پیش آمده است.

جهاد تبیینی حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) و دفاع از ولایت

در سوره‌ی «هل‌اَتی» نیز که در این ایّام به همه‌ی مؤمنین درس ایثار از مادر، درس گذشت، درس تحمّل سختی‌ها، درس تحمّل گرسنگی‌ها، درس نَذر و درس ارتباط با عالَم غیب برای شِفای فرزندان می‌دهد و تمام آن فضیلت‌هایی که در سوره‌ی مبارکه‌ی هل‌اَتی برای حضرت زهرا (سلام الله علیها) و بیت مبارک حضرت زهرا (سلام الله علیها) مطرح شده است، لکن بنده چند جمله‌ای در این ارتباط عرض خواهم کرد. زیرا هم حوزه‌ی علمیّه است و هم محضر کریمه‌ی اهل‌بیت عصمت و طهارت (سلام الله علیهم اجمعین) است که همه‌ی فُقها در دامان حضرت فاطمه‌ی معصومه (سلام الله علیها) به فقاهت رسیده‌اند. حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) نماینده‌ی اهل‌بیت (سلام الله علیهم اجمعین) هستند، خانه‌دار اهل‌بیت (سلام الله علیهم اجمعین) هستند، مُجتهدپَرور هستند، عارف‌پَرور هستند، حکیم‌پَرور هستند، عابدپَرور هستند. در محضر شریف بی‌بی فاطمه‌ی معصومه (سلام الله علیها) و در محضر شریف عُلما و حوزه‌ی علمیه عرض می‌نمایم که بالاترین تجلّی حضرت زهرا (سلام الله علیها)، مسأله‌ی جهاد تبیین بود. این آیه‌ای که در آغاز سخن به قلب نورانی شما تقدیم داشتم که می‌فرماید: «قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِیرَهٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی»؛ خداوند متعال به پیامبرش دستور داده است تا بگوید که شأن من، کار من، راه من، زندگی من جز جهادت تبیین، چیز دیگری نیست. «قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی»؛ این زندگی من است، این راه من است که من همواره دعوت به حقّ‌تعالی می‌کنم که همراه با بصیرت است؛ ولی کسانی که اتباع و پیروان من هستند و در مکتب من نام‌شان نوشته شده است که برحسب روایت در رأس آن‌ها علی‌بن‌‌ابی‌طالب (سلام الله علیه) است و امروز نیز کسانی که پَرچم تبلیغ عَلوی در دست دارند، عُلمای حوزه‌های علمیّه هستند. این‌ها مأموریت الهی دعوت به خداوند دارند که حضرت امام هادی (علیه السلام) فرمودند: اگر عُلمای دین نبودند، دین از بین می‌رفت؛ این‌ها ضامن بقای دین هستند. حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) در جهاد تبیین با همه‌ی زندگی‌اش مُبلّغ بود. هم «کُونُوا دُعَاهً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ[۱۴]» بودند که مدّت ۳ شبانه‌روز خودشان و فرزندان‌شان گرسنگی کشیدند؛ شما در عالَم کدام آموزگار معنویّت را در این حدّ سُراغ دارید؟ این‌که گردنبند دوران ازدواجش را در راه خداوند احسان کند، این‌که در شب عروسی خود لباس عروسی‌اش را به سائل بدهد، این‌که در تحمّل مشقّت‌های زندگی بدون کم‌ترین شکایتی خودشان با مَشک آب بکشند که بند مَشک به ایشان جراحت وارد کند. کثرت آشپزی و میهمان‌نوازی حضرت زهرا (سلام الله علیها) نیز بسیار برجسته بود که معمولاً لباس ایشان رنگِ دود به خود می‌گرفت و از کثرت دَستا‌س، دست‌های مبارک ایشان پینه داشت که گاهی دسته‌ی دَستاس با خون دست‌های حضرت زهرا (سلام الله علیها) آغشته می‌شد. آیا ما شیعه‌ی فاطمه (سلام الله علیها) هستیم؟ آیا این زندگی کوتاهی که داریم، این‌قدر شکایت دارد؟ این‌قدر ناراحتی دارد؟ مگر حضرت زهرا (سلام الله علیها) بهترین بنده‌ی خداوند متعال نبودند؟ مگر حضرت زهرا (سلام الله علیها) مادر ما نیستند؟ مگر حضرت زهرا (سلام الله علیها) الگوی ما نیستند؟ مگر حضرت زهرا (سلام الله علیها) آموزگار ما نیستند؟ جهاد تبیین حضرت زهرا (سلام الله علیها)، تبیین عملی بود؛ اما مهم‌ترین جبهه‌ی جهاد تبیین حضرت زهرا (سلام الله علیها) دفاع از ولایت بود. حضرت صدیقه‌ی طاهره فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) در سخت‌ترین شرایط با خطبه و گریه و مباحثات‌شان هم از شخص امیرالمؤمنین (علیه السلام) حفاطت کردند و هم از شخصیّت ایشان محافظت کردند؛ هم رسالت را مَرزبانی کردند و هم جانِ رسالت که ولایت است، با حمایت و ایثار و جهاد حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) شکل گرفت. شما نوع تبلیغ ایشان را ببینید؛ ما منتظر می‌مانیم تا از ما دعوت به عمل بیاورند و اگر دعوت نکنند، حاضر نیستیم تا به جایی برویم و شِماتتی بشنویم که فُلانی بدون دعوت آمده است. حضرت زهرا (سلام الله علیها) دختر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هستند و پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ایشان را جان خودشان معرفی فرموده‌اند؛ «رُوحِیَ اَلَّتِی بَیْنَ جَنْبَیَّ[۱۵]»؛ حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم بَهجت قلب پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هستند، هم مُهجه‌ی قلب پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هستند، هم «رُوحِیَ اَلَّتِی بَیْنَ جَنْبَیَّ» هستند و هم حقیقت نبوی در وجود حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) مُستتر است و ایشان سِرّالله هستند و سِرّ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) هستند و سِرّ ولایت هستند. در مَناعت‌طبع می‌بینید که حضرت زهرا (سلام الله علیها) در اوج گرسنگی خودشان و فرزندان‌شان، به خانه‌ی پدرشان می‌روند، اما به ایشان نمی‌گویند که به چه دلیلی آمده‌ام و حضرت زهرا (سلام الله علیها) کسی است که وقتی از جانب حق‌تعالی اعلان می‌شود که همه‌ی خزائن الهی در اختیار توست و خداوند متعال به تو اعلان می‌کند که هرچه می‌خواهی، خواسته‌ی تو را برآورده می‌نماید؛ اما حضرت زهرا (سلام الله علیها) از خداوند متعال نیز چیزی درخواست نمی‌کنند؛ ولی ببینید که برای مسأله‌ی ولایت، حضرت زهرا (سلام الله علیها) که دختر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هستند و دختر حضرت خدیجه‌ی کبری (سلام الله علیها) هستند، بهترین بانوی عالَم هستند، سیّده‌ی نساءِ عالَمیان هستند، تشخّص حضرت زهرا (سلام الله علیها) در عالَم نظیر ندارد، اما شبانه وارد خانه‌ی مُهاجر و انصار می‌شود و با آن‌ها حرف می‌زند. خیلی سخت است کسی که در طول عُمر خود حتّی از خداوند متعال چیزی درخواست نکرده است، درب خانه‌ی این نامَردها را بزند و با حال عجیبی وارد خانه‌های آن‌ها بشود و بنشیند و از این‌ها بپرسد که چرا امیرالمؤمنین (علیه السلام) تنها گذاشتید؟ او را استمداد کنید. حضرت زهرا (سلام الله علیها) خانه به خانه تشریف بردند و با این‌ها سخن گفتند. حضرت زهرا (سلام الله علیها) به مسجد آمدند و خطبه‌ی فدکیه را خواندند و هر روز در جمع بانوان مدینه نیز تبلیغ گریه داشتند؛ گریه‌ی حضرت زهرا (سلام الله علیها) سراسر جهاد تبیین بود. تا زمانی که جان در بدن داشتند، حتّی یک روز هم از جهاد تبیین کناره نگرفتند. زنان مدینه را جمع می‌کردند و در آن‌ محیط بسیار سازنده که قبرستان بقیع بود، حضرت زهرا (سلام الله علیها) مُبلّغه‌ای بودند که عالَم نظیر ایشان را ندیده است. قاصدین حکومت در برابر هجم تبلیغاتی حضرت زهرا (سلام الله علیها) عاجز بودند. لذا روزشماری می‌کردند که فاطمه (سلام الله علیها) از دنیا برود. این‌ها گریه‌ی حضرت زهرا (سلام الله علیها) را تحمّل نمی‌کردند؛ لذا جلوی امیرالمؤمنین (علیه السلام) را گرفتند. یک شخصیّت بی‌نظیر عالَم که بانو باشند، به خانه‌ی همه‌ی نامَحرمان برود و برای ولایت امیرالمؤنین (علیه السلام) روشنگری می‌کردند و اتمام حجّت می‌کردند که گاهی این‌ها اعلان آمادگی می‌کردند و گاهی نیز می‌گفتند که شما دیر آمدید و ما بیعت کردیم. شما از اوّل خلقت تا پایان عالَم چنین جهاد تبیینی سُراغ ندارید که کسی به این اندازه برای تبلیغ ولایت مُصِر باشد و شب و روز نداشته باشد و هیچ قیدی نداشته باشد. همه‌ی نامَردهایی که نشان داده بودند مردانگی ندارند و نامَرد هستند و ناله‌ی فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) را بین دَرب و دیوار شنیده بودند، ولی کمک نکردند، حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم طمع به هدایت این‌ها داشتند و خانه به خانه می‌رفتند و تبلیغ می‌کردند و همچنین اتمام حجّت برای این‌ها بود.

همه‌ی مردم در اوضاع فعلی به تأسی از حضرت زهرا (سلام الله علیها) باید روشنگری کنند

بی‌بی عالَم در کنار قبر عمویشان حضرت حمزه‌ی سیدالشهدا (علیه السلام) با حال عجیبی می‌آمدند. علی القاعده بر اساس آسیب‌هایی که دیده بودند، راه‌رفتن برای ایشان مشکل بود؛ زیرا درد پهلو داشتند، مشکل نفس‌کشیدن داشتند، سینه‌ی ایشان دچار جراحت شده بود؛ ولی به کنار قبر حضرت حمزه‌ی سیدالشهدا (علیه السلام) می‌آمدند و ناله می‌کردند و آن‌جا منبر حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود. صدا از کنار قبور شهدا، طنین جهانی پیدا می‌نماید و خون شهید پیام حقّ را می‌‌رساند. حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم کار احیاء شهدا را انجام می‌دادند و هم از کنار خون حضرت حمزه‌ی سیدالشهدا (علیه السلام) این پیام را به مردم می‌رساندند که این خون‌ها برای ولایت ریخته شده است؛ پس چرا این اندازه بی‌توجّه هستید؟ حضرت زهرا (سلام الله علیها) از آن‌جا ناله‌ی خودشان را در تاریخ و در آسمان تبلیغ به طنین انداختند که امروز به گوش وجدان شما نیز می‌رسد و به ما و حوزویان هم درس می‌دهد که امروز پرچم امیرالمؤمنین (علیه السلام) و پرچم غدیر در دست ولی‌فقیه شما قرار گرفته است و اگر می‌بینید که امروز ارازل‌ و اوباش کاری به دولت ندارند و در سال ۱۳۸۸ نیز کاری به «آقای احمدی نژاد» و رقیب او در انتخابات ریاست‌جمهوری نداشتند، بلکه به جنگ غدیر آمده بودند، به جنگ حکومت اسلامی آمده بودند، هجوم سکولار بر حکومت دینی بود. امروز نیز تکرار آن فتنه است و برای این جهت روشنگری لازم است. باید همه‌ی آقایانی که دل به امیرالمؤمنین (علیه السلام) داده‌اند و فرزندان روحانی فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) هستند و همه‌ی مردم ما در این صحنه از مادرشان حضرت زهرا (سلام الله علیها) تأسی کنند و این ولایت را روشنگری نمایند تا این تهاجم بی‌اَمان که رؤسای جمهور ناپاک و رَذل و پَست و بی‌شخصیّتی مانند رئیس‌جمهور آمریکا یا رئیس‌جمهور فرانسه با رذالت و پَستی از این آشوب‌ها حمایت کرده‌اند. مخالفت این‌ها با یک حکومت نیست و در حال رقابت با یک حکومت نیستند؛ والله جنگ این‌ها با دین است، جنگ با ولایت غدیر است، جنگ با ولایت اسلام است، جنگ با حکومتی است که احکام اسلامی را به جریان می‌اندازد، جنگ با دینی است که اجازه نمی‌دهد تا مردم آن ذلّت بپذیرند. آیه‌ی «وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا[۱۶]» را در روح‌ها می‌گمارد و نهال اقتدار و عزّت را می‌بخشد و در طول مدّت کوتاهی یک مملکت جامانده‌ و عقب‌مانده‌ی ویرانه را تبدیل به یک حکومت علمی و حکومت مُقتدری می‌کند که در جهان جزء قدرت‌های بزرگ به شمار می‌آید. این از تحمّل کردن دینی است که قدرت و عزّت و استقلال می‌آورد و موضوع حجاب یکی از احکام اسلامی است. این‌ها با حجاب جنگ ندارند؛ بلکه با احکام اسلامی جنگ دارند. گاهی افرادی در مدارس خودشان هم هستند که دارای پوشش بدی نیستند، اما در این‌جا جنگ با احکام و اصول اسلام است. لذا همه‌ی ما در کلاس فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) نام خود را بنویسیم و ان‌شاءالله این جهاد تبیین را در حدّ اعلای خودش مانند اوایل انقلاب اسلامی داشته باشیم. اکثریت مردم نُمره آوردند و با این ارازل و اوباش همراهی نکردند. حوزه‌های علمیّه و مراجع بزرگوار تقلید کلاس فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) را گَرم نگاه دارند و این جهاد تبیین را به هر کیفیّتی هست، با منبر روز که شبکه‌های مَجازی، ماهواره‌ها و رسانه‌های عمومی و جهانی است، روشنگری نمایند. امروز همه‌ی ما تکلیف داریم تا در پای منبر حضرت زهرا (سلام الله علیها) باشیم و بلندگوی ایشان در احیای غدیر و زمینه‌سازی ظهور حضرت حجّت (ارواحنا و ارواح‌العالمین لتراب مقدمه الفداء) باشیم.

روضه و توسّل به حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها)

امشب افتخار دارم که در جمع شما و روضه‌خوان دختر ایشان حضرت فاطمه‌ی معصومه (سلام الله علیها) هستم. در عزای مادر امام زمان (ارواحنا فداه) و در عزای مادر خودتان حضرت زهرا (سلام الله علیها) چند جمله‌ای روضه می‌خوانم. به حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) عرضه داشتند: یابن رسول‌ الله (صلی الله علیه و آله و سلم)! این‌گونه که مشخّص است مادر شما با مخالفین و مهاجمین درگیر شده‌اند و در این درگیری‌ها آسیب‌های متعدد بدنی بر ایشان وارد شده است؛ بین درب و دیوار ایشان دچار آسیب‌هایی شده‌اند، پُشت درب منزل استخوان‌های دَنده‌های فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) شکسته شده است. حادثه‌ی کوچه برای غیرت‌مندان بسیار سخت است. مرحوم «محققّ اصفهانی[۱۷]» (رحمت الله علیه) می‌گوید:

«وَ جَاوَزَ الحَدَّ بِلَطْمِ الخَدِّ     *****     سَلَّتْ یدُ الطُّغْیانِ وَ التَّعْدِى[۱۸]»

یعنی باور کنیم که یک نامَرد و نامَحرمی دختر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را در کوچه تنها گیر آورده است و دست نامَحرم به صورت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) برخورد کرده است؟ مشخّص است که به قصد کُشتن حضرت زهرا (سلام الله علیها) ایشان را زده بوده است؛ والّا سیلی عادی کسی را بر روی زمین نمی‌اندازد؛ ولی چنان سیلی زد که حضرت زهرا (سلام الله علیها) بر روی زمین افتادند، چادر ایشان خاکی شد. نوشته‌اند که گوشواره‌ها از گوش حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) افتاد. حال از امام صادق (علیه السلام) سؤال می‌پرسند: شما که عالِم به غیب هستید، کارشناس این معنا هستید، می‌شود به ما بگویید که سَبب قتل مادرتان کدام‌ یک از این آسیب‌ها بوده است؟ بر حسب نقل حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) در حالی که صدای ناله‌شان بلند شده بود، فرمودند: علّت قتل مادرم، غَلاف شمشیری بود که به پهلوی حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) زدند. بی‌بی جان! دختر موسی‌بن جعفر(علیه السلام)! من نمی‌دانم که چه بر سر مادرتان آمده است که در آن‌جا دیگر علی (علیه السلام) را صدا نزدند، پدرشان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را صدا نزدند، بلکه صدا زدند: «آه یا فضّه! إلیک فخذینی فقد و اللَّه قُتِل ما فی أحشائی[۱۹]»؛ حضرت زهرا (سلام الله علیها) خبر شهادت حضرت محسن (علیه السلام) را به همه‌ی عالَم اعلام کردند. در این‌جا مادری یک فرزند را فدای ولایت و حکومت دینی کرد؛ اما در کربلا هم امام حسین (علیه السلام) یک فرزندی را بر روی دست خود گرفتند و فرمودند: «اما ترونه کیف یتلظی عطشا».

لا حول و لا قوّه الّا بالله العلیّ العظیم

اَلا لَعنَتُ الله عَلی القُومِ الظّالِمین

دعا

خدایا! به عظمت حضرت زهرا (سلام الله علیها)، به مظلومیّت امیرالمؤمنین (علیه السلام)، به شهادت حضرت محسن (علیه السلام) امام زمان‌مان (ارواحنا فداه) را برسان.

خدایا! سایه‌ی عُلمای صالح‌مان، مراجع در خطّ انقلاب‌مان، رهبر عزیز و علمدار بی‌بَدیل‌مان را در غیبت امام زمان (ارواحنا فداه) که حقّاً بی‌بَدیل هستند، بر سر ما مُستدام بدار.

خدایا! هر فتنه و تهدیدی که انقلاب ما، تشیّع ما، نظام ما، اقتدار ما، استقلال ما، حجاب زن‌های ما و عفّت ناموس ما را تهدید می‌کند، ریشه‌کَن بفرما.

خدایا! استکبار عالَمی و صهیونیست‌ها و تکفیری‌ها و تروریست‌ها و این نفوذی‌های داخلی که با آن‌ها هم‌صدا هستند و یا با سکوت‌شان به عمل آن‌ها راضی هستند، شیشه‌ی عُمرشان را بشکن.

خدایا! خطرشان را متوجّه خودشان بگردان.

خدایا! مریض‌های ما را شِفا عنایت بفرما.

خدایا! عاقبت امر ما را با مُهر شهادت مُزیّن بگردان.

خدایا! همه‌ی شهدا و این شهدای عزیز مظلوم آشوب‌های اخیر، خصوصاً طلبه‌ی عزیز «شهید آرمان علی‌وردی» را که پنجاه نفر دور او را گرفتند و گفتند که به امام خود جسارت کن و او جسارت نکرد و بدن او را قطعه‌قطعه کردند، الساعه همگی را بر سر سُفره‌ی حضرت زهرا (سلام الله علیها) پذیرایی بفرما.

خدایا! در دنیا و آخرت ما را از کلاس حضرت زهرا (سلام الله علیها) محروم نگردان.

خدایا! امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) و شهدای عزیزمان را از ما راضی نگاه‌دار.

غفرالله لنا و لکم

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد وَ عَجِّل فَرَجّهُم

[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸.

[۲] سوره مبارکه یوسف، آیه ۱۰۸.

«قُلْ هَٰذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلَىٰ بَصِیرَهٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی ۖ وَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ».

[۳] سوره مبارکه حجر، آیه ۹.

[۴] سوره مبارکه رعد، آیه ۲۸.

[۵] ‌آیه تطهیر، به بخشی از آیه ۳۳ سوره احزاب اطلاق می‌شود که در آن به اراده خداوند بر پاک گردانیدن اهل بیت پیامبر (صلی ‌الله ‌علیه‌ و ‌آله ‌و سلّم) از پلیدی (رجس) تصریح شده است و علمای شیعه برای اثبات عصمت امامان به آن استناد می‌کنند. طبق برخی از روایات این آیه در خانه امّ‌ سَلَمه همسر پیامبر، نازل شده و هنگام نزول آن علاوه بر پیامبر اکرم (صلی ‌الله ‌علیه‌ و ‌آله ‌و سلّم)، امام علی (علیه السلام)، حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، امام حسن و امام حسین (علیهما‌ السّلام) هم حاضر بودند، در این هنگام پیامبر (صلی ‌الله ‌علیه‌ و ‌آله ‌و سلّم)، پارچه‌ای (کساء) را که بر آن نشسته بود، بر روی خود و علی و فاطمه و حسنین کشید و دست‌ها را به سوی آسمان بالا برد و گفت: «خدایا! اهل بیت من این چهار نفرند، اینان را از هر پلیدی پاک گردان». در اینکه مصداق اهل بیت در این آیه چه کسانی هستند، بین علماء و مفسران شیعه و اهل سنت اختلاف‌نظر وجود دارد؛ برخی مراد از اهل بیت را همسران پیامبر، برخی نیز اشخاصی که زکات دادن به آنها حرام است را مصداق این آیه دانسته‌اند، مشهور اهل سنت، پیامبر (صلی ‌الله ‌علیه‌ و ‌آله ‌و سلّم) ، امام علی (علیه السلام)، حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، امام حسن و امام حسین (علیهما ‌السّلام) و همسران پیامبر دانسته‌اند، و شیعیان منظور از اهل بیت را اصحاب کساء دانسته‌اند.

[۶] سوره مبارکه احزاب، آیه ۳۳.

«وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّهِ الْأُولَىٰ ۖ وَ أَقِمْنَ الصَّلَاهَ وَ آتِینَ الزَّکَاهَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ۚ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا».

[۷] بحار الأنوار – العلامه المجلسی – ج ۴٣ – الصفحه ١٣۴.

[۸] سوره مبارکه نور، آیه ۳۶.

«فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَ الْآصَالِ».

[۹] البرهان فی تفسیر القرآن، جلد ۲، صفحه ۷۷.

«وَ عَنْهُ، قَالَ: وَ رُوِیَ عَنِ اَلنَّبِیِّ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ): «أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ اَلْأُمَّهِ». قُلْتُ: وَ رَوَى ذَلِکَ صَاحِبُ (اَلْفَائِقِ)».

[۱۰] ‌آیه مباهله، به آیه ۶۱ سوره آل عمران اطلاق می‌شود که به مباهله میان پیامبر اسلام (صلی ‌الله ‌علیه‌ و‌ آله ‌و سلّم) و مسیحیان نجران اشاره دارد. این آیه در جریان مناظره پیامبر اکرم (صلی ‌الله ‌علیه‌ و‌ آله ‌و سلّم) و مسیحیان نجران و ایمان نیاوردن آنان نازل شده و آنها را به مباهله دعوت کرد که در ابتدا مسیحیان حاضر به مباهله شدند ولی در روز موعود از مباهله خودداری کردند. بنا به نقل فریقین این آیه در شان امام علی (علیه ‌السلام)، حضرت فاطمه (سلام ‌الله‌ علیها) و فرزندانش نازل شده و بیانگر فضیلت بسیار بزرگی از سوی خداوند متعال برای آنها است. در این آیه امام علی (علیه ‌السلام) به عنوان نفس و جان پیامبر (صلی ‌الله ‌علیه‌ و‌ آله ‌و سلّم) و فرزندان ایشان به عنوان فرزندان پیامبر (صلی ‌الله ‌علیه‌ و‌ آله ‌و سلّم) خوانده شده است.

[۱۱] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۶۱.

«فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ».

[۱۲] حدیث کِساء حدیثی در فضیلت پیامبر (صلی ‌الله ‌علیه‌ و‌ آله ‌و سلّم)، امام علی (علیه السلام)، حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) دانسته می‌شود. امامان شیعه برای اثبات برتری و استحقاق خویش در امر خلافت، به این حدیث استناد نموده‌اند. به گفته برخی حدیث‌شناسان، پیامبر اکرم (صلی ‌الله ‌علیه‌ و‌ آله ‌و سلّم) هنگام نزول آیه تطهیر، خود و خاندانش را در زیر عبایی جمع کرد و به این شکل، مصادیق این آیه را معرفی نمود. محل واقعه مربوط به حدیث کِساء را خانه ام سلمه، دانسته‌اند. حدیث کساء در منابع شیعه و اهل سنت نقل شده و برخی آن را متواتر می‌دانند. البته متن حدیثی که در مفاتیح الجنان به نام حدیث کساء آمده، در بخش‌هایی، متفاوت با حدیثی است که در منابع کهن نقل شده است. به اعتقاد ناصر مکارم شیرازی، از مراجع تقلید شیعه، با توجه به احادیث مَن بَلَغ و اهتمام برخی عُلما نسبت به قرائت نقلی که در مفاتیح الجنان آمده است، می‌توان آن را به قصد رجاء و برآورده شدن حاجات خواند.

[۱۳] مفاتیح الجنان، فرازی از حدیث شریف کساء.

«فَقالَ اللَّهُ عَزّ َوَ جَلَّ یا مَلائِکَتی وَ یا سُکَّانَ سَمواتی، اِنّی ما خَلَقْتُ سَمآءً مَبْنِیَّهً، وَ لا اَرْضاً مَدْحِیَّهً، وَ لا قَمَراً مُنیراً، وَ لا شَمْساً مُضِیئَهً، وَ لا فَلَکاً یَدُورُ، وَ لا بَحْراً یَجْری، وَ لا فُلْکاً یَسْری، اِلاَّ فی مَحَبَّهِ هؤُلاءِ الْخَمْسَهِ الَّذینَ هُمْ تَحْتَ الْکِسآءِ، فَقالَ الْأَمینُ جِبْرآئیلُ یا رَبِّ وَ مَنْ تَحْتَ الْکِسآءِ، فَقالَ عَزَّ وَ جَلَّ هُمْ اَهْلُ بَیْتِ النُّبُوَّهِ، وَ مَعْدِنُ الرِّسالَهِ، هُمْ فاطِمَهُ وَ اَبُوها وَ بَعْلُها وَ بَنُوها».

[۱۴] الکافی، جلد ۲، صفحه ۷۸.

«مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْحَجَّالِ عَنِ اَلْعَلاَءِ عَنِ اِبْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : کُونُوا دُعَاهً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ لِیَرَوْا مِنْکُمُ اَلْوَرَعَ وَ اَلاِجْتِهَادَ وَ اَلصَّلاَهَ وَ اَلْخَیْرَ فَإِنَّ ذَلِکَ دَاعِیَهٌ».

[۱۵] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۴۳، صفحه ۵۴.

«وَ رُوِیَ عَنْ مُجَاهِدٍ قَالَ: خَرَجَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ هُوَ آخِذٌ بِیَدِ فَاطِمَهَ عَلَیْهَا اَلسَّلاَمُ فَقَالَ مَنْ عَرَفَ هَذِهِ فَقَدْ عَرَفَهَا وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهَا فَهِیَ فَاطِمَهُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ هِیَ بَضْعَهٌ مِنِّی وَ هِیَ قَلْبِی وَ رُوحِیَ اَلَّتِی بَیْنَ جَنْبَیَّ فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ آذَانِی فَقَدْ آذَى اَللَّهَ».

[۱۶] سوره مبارکه نساء، آیه ۱۴۱.

«الَّذِینَ یَتَرَبَّصُونَ بِکُمْ فَإِنْ کَانَ لَکُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قَالُوا أَلَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ وَ إِنْ کَانَ لِلْکَافِرِینَ نَصِیبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَیْکُمْ وَ نَمْنَعْکُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ۚ فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ ۗ وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا».

[۱۷] محمدحسین غروی اصفهانی، مشهور به کمپانی (۱۲۹۶-۱۳۶۱ق) فقیه، اصولی و فیلسوف قرن چهاردهم. او در کنار آقاضیاء عراقی و میرزای نایینی، یکی از سه مکتب اصولی در شرح و بسط مکتب اصولی آخوند خراسانی را ایجاد کرده است. کتاب نهایه الدرایه از مهمترین آثار او در اصول فقه و در شرح کفایه الاصول آخوند خراسانی است. تلاش او برای تغییر در باب‌های علم اصول با مرگ او ناتمام ماند. دیوان کمپانی در مدح و رثای اهل بیت از آثار اوست. تخلص او در شعر «مفتقر» است. محمدحسین اصفهانی، فرزند محمدحسن اصفهانی نخجوانی، در ۲ محرم سال ۱۲۹۶ق در نجف متولد شد. پدرش اصالتاً نخجوانی بود و پس از امضای قرارداد ترکمانچای نخست به تبریز و سپس به اصفهان مهاجرت کرد و سپس به کاظمین رفت. پدرش از تجار مشهور کاظمین بود. او دوست داشت محمدحسین راه او را در تجارت ادامه دهد؛ اما محمدحسین با توسل به امام کاظم (علیه السلام) رضایت پدر را به دست آورد و در حدود بیست سالگی برای تحصیل علم راهی حوزه علمیه نجف شد. وی به سبب شغل پدرش به «کمپانی» مشهور بود. گفته شده است وی از این نام ناخشنود بود. با این حال، دیوان اشعار او در یکی از چاپ‌ها به نام دیوان کمپانی منتشر شده است. محمدحسین غروی اصفهانی در ۵ ذی‌الحجه سال ۱۳۶۱ق درگذشت. پیکر او در حجره‌ای متصل به گلدسته شمالی ایوان طلای حرم امیرالمؤمنین، نزدیک مقبره علامه حلی به خاک سپرده شد. درگذشت او یک هفته پس از وفات آقاضیاء عراقی بود.

[۱۸] اشعاری از مرحوم «آیت الله شیخ محمد حسین کمپانی» در رثای حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها).

[۱۹] بحار الانوار ج ۸ ، ص ۲۲۲.

«قال عمر:… فذکرت أحقاد علیّ و ولوعه فی دماء صنادید العرب و کید محمّد و سحره، فرکلتُ الباب و قد ألصقَت أحشائها بالباب تترسه. و سمعتُها و قد صرخَت صرخه حسبتُها قد جعلَت أعلی المدینه أسفلها، و قالت: یا أبتاه یا رسول اللَّه! هکذا کان یُفعل بحبیبتک و ابنتک؟ آه یا فضّه! إلیک فخذینی فقد و اللَّه قُتِل ما فی أحشائی من حمل وسمعتُها تمخض و هی مستنده إلی الجدار، فدفعتُ الباب و دخلت…»