«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
یکی از خواستهای عمیقِ فطریِ همهی آدمیان در همهی ادوار و اعصار «خواهشِ بقاء» است. همه از نابودی وحشت دارند، همه از زوال فرار میکنند، آحادِ بشر میخواهد که بماند، ماندگار شود، بقاء پیدا کند، این یک اصل است و هر کسی هم در درونِ خودش مییابد، و اینکه خیلیها از مرگ میترسند، مرگ را نابودی میدانند، اگر باور کنند که مرگ مرحلهی انتقالیِ ما از یک ویرانی به یک آبادی است، از ظلمات به نور است، وحشتی نمیکنند، چه بسا شوق و ذوق نشان میدهند که به جای بهتری بروند، با اشخاصِ دلنشینتری محشور بشوند و انس پیدا کنند، این یک نکته است.
نکتهی دوم این است که بر اساسِ قانونِ عرضه و تقاضا، آنچه در عالم با قلمِ خلقت و صنع الهی در وجود موجودات بصورت طلب و عطش نوشته شده است، ما به ازای آن که عرضه باشد پیشبینی شده است.
بچه قبل از آنکه به دنیا بیاید، خدای متعال غذای او را در سینهی مادر قرار داده است، به محض ورود به این عالم، چون متقاضی است عرضهی او قبل از خودِ او آماده است، بقاء هم همینطور است، اگر ما عطشِ بقاء داریم، بقاء هست و باید راهِ بقاء را پیدا کنیم، منحرفین و شیاطین آدرسِ عوضی به ما ندهند و ما را به ورطهی نابودی و هلاکت نبرند.
حال چه کنیم که باقی باشیم؟ چه کنیم که در فراز و نشیبها، در صعود و سقوطها از بین نرویم و مضمحل و محو نشویم؟ بمانیم که بمانیم که بمانیم.
نکتهای در مورد وجه الله
چند نکته را از قرآن کریم میآموزیم، یکی مسئلهی این است که «کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ»،[۲] آنچه در عالم هست هالک است، همه نابود است، همه نمود است، بودی در آنها نیست، مگر وجه الله. وجه الله هم باقی است و هم محیط است، «فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ»،[۳] شما به هر طرف که رو کنید با روی خدا مواجه هستید، با وجه الله مواجه هستید.
پس وجه الله هم همهی عالم را فرا گرفته است، جایی نیست که خالی از وجه الله باشد، و هم وجه الله باقی میماند.
این به ما نشان میدهد که اگر ما به وجه الله دسترسی پیدا نکنیم و خودمان را ذوب در وجه الله نکنیم از بین میرویم، این یک قانون است.
حضرات ائمه ما، پیغمبر ما، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، امام حسن مجتبی صلوات الله علیه، حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه، همه وجه الله هستند، تا زمانی که عالم به این بزرگواران وصل نشود، تا قطرههای زوالپذیر خود را به این دریای بیکران نیندازد و جزو دریا نشود، قطره نه ارزش دارد و نه پایداری داردف همهی ما قطره هستیم، همهی ما صفر هستیم، باید در کنار یک عدد صحیح باشیم تا به حساب بیاییم، آن عدد صحیحی که وجود صفر ما را به ارزش عددی تبدیل میکند وجود نازنین محمد و آل محمد صلوات الله علیهم أجمعین است.
حق میماند و باطل از بین میرود
نکتهی دوم این است که حق میماند و باطل از بین میرود، که در روایت داریم «لِلْحَقِّ دَوْلَهً وَ لِلْبَاطِلِ جَوْلَهً»،[۴] حق دولت دارد اما باطل یک طوفانی است، جولان میدهد و تمام میشود، یک تندبادی میآید و شاخهها را میشکند و ضرر هم میزند اما ماندگار نیست، حق میماند.
در این رابطه خدای متعال در سوره مبارکه رعد مثلی زده است، باران از آسمان نازل میشود، مادامی که باران نازل نشده است هیچ قاطی ندارد، چون قاطی ندارد زلال است، وقتی پایین میآید این قطرات باران نهرها را تشکیل میدهند، جویها تشکیل میشوند، بهم میپیوندند، سیل راه میافتد، این سیل در مسیر در اثرِ فشار آب و قاطی شدنِ غیرِآب محتمل و متحمّلِ کف میشود، کف روی آب در سیلان و جریان سیل دیده میشود، روی آب را کف میپوشاند، تنها آب سرد نیست که در جریان نزول باران به سیل تبدیل میشود، آب سرد تولید کف میکند، بلکه از آنچه که زرگرها فلزات را ذوب میکنند، وقتی قلیان میکند، کفی روی آن ظاهر میشود، اما هم در جریان آب، هم در جریان فلزات ذوبشدهی داغ، آن چیزی که به درد مردم میخورد خودِ آب است نه کفِ روی آب، خودِ طلاست نه کفِ روی ذبوانِ طلا، «فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً»،[۵] این کفِ روی آب با یک طوفانی آمده است، با یک قلیانی پیدا شده است، با یک طوفانی هم از بین میرود، چیزی که ریشه ندارد و در پرتو چیز دیگری پیدا شده است ماندگار نیست، از بین میرود، «وَأَمَّا مَا یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ» آن چیزی که برای مردم مفید است، برای مردم برکت دارد ماندگار است.
نشان میدهد آن چیزی که برای مردم نافع است حق است، آب است، فلز است، اما در طوفانها کفهایی پیدا میشود، اینها باطل هستند، باطل اصالت ندارد، وقتی حق با چیزهای دیگر قاطی میشود ایجادِ باطل میکند، باطل در پرتوی حق پیدا میشود اما نمیماند، حق ماندگار است.
اگر ما علاقه به بقاء داریم و میخواهیم در بهشت باشیم و مرگی نبینیم و برای همیشه زنده باشیم و زندگی کنیم، باید باطل را از حریم زندگی خودمان دور کنیم.
در این رابطه درسهایی را که حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه و غافلهی تبلیغی حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه که در این ایام دیگر آن فشارها و آن کتکها و آن غل و زنجیرها و آن اهانتها تمام شد، امام زین العابدین سلام الله علیه و حضرت زینب کبری سلام الله علیها این خونِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه و شهدای کربلا را در جریان تاریخ مهندسی کردند و برای بقاء انسانهایی که فطرت الهی دارند تزریق کردند و امروز ما حیات و زندگی و عزّت و اقتدارمان در پرتو خون مقدّس حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه و صبر و استقامت امام زین العابدین سلام الله علیه و حضرت زینب کبری سلام الله علیها و بر همهی آنهایی که در این مسیر پرچم صبر و مقاومت و ایثار و شجاعت و شهامت و مقابلهی با باطل را به اوج رساندند و پیروزی خودشان را در تاریخ به ثبت رساندند، اینها به ما درس دادند، اینها در کربلا کشته دادند و در چهل منزل اسارت تحقیر شدند و کتک خوردند و گرسنگی کشیدند، در آفتاب سوزان مسیر طی کردند، از قافله افتادند، نیزهها و شمشیرها و تازیانهها بالای سرشان بود، اما وقتی استقامت را به مجلس یزید ملعون کشاندند، آنجا حضرت زینب کبری سلام الله علیها آنچه که از این آیات استفاده میشود را بصورت چماقی بر سر یزید ملعون کوبیدند، فرمودند: یزید! «فَکِد کَیْدک وَاسْعَ سَعْیک»[۶] تو که هر جنایتی که میتوانستی انجام بدهی انجام دادی، حال هر تیر دیگری که در ترکش داری، همه را پرتاب کن، اما من آبِ پاکی را به دست تو میریزم و قسمِ جلاله میخورم «والله لا تمحُو ذکرنا» تو این جنایتها را کردی و دستِ خودت را به خونِ پاکترین و شریفترین انسانهای تاریخِ خلقت آغشته کردی و سبط پیغمبر را کشتی، حجّت خدا را به شهادت رساندی، این همه داغها به دلها گذاشتی که نام ما را محو کنی ولی من به تو بگویم که والله تو نمیتوانی این چراغ را خاموش کنی، نمیتوانی این نور را از بین ببری، «و لا تُمیتُ وَحْیَنا» مقابلهی تو با ما مقابلهی شخصی نبود، تو با دین مقابله کردی، تو با دین عناد ورزیدی، خواستی وحی الهی نماند، ولی نه میتوانی نام ما را از یادها و زبانها محو کنی، وحی حق است، قرآن حق است، نبوّت حق است، ولایت حق است، امامت حق است، شرع حق است، دین حق است، بیدینی باطل است، هرزگی باطل است، فساد باطل است، و آنچه حق است و آنچه باطل است کفِ روی آب است، خدا چند روزی به شما مهلت داد تا پروندهی جنایت شما تکمیل بشود، اما ما ماندگار هستیم و تو از بین رفتنی هستی.
اینجا حضرت زینب کبری سلام الله علیها هم بلندگوی دین بودند، به عالم اعلان نمودند که ما چون حق هستیم با این فشارها عقبنشینی نکردیم، در مسیرِ حق پایدار بودیم، چون حق هستیم میمانیم، حال ببینید چه کسی مانده است و چه کسی مرده است.
میبینید امروز بعد از قرنها چه عناصر عرشی فدایی این حضرت زینب کبری سلام الله علیها شدند، مدافعان حرم، شهید سلیمانی، شهید حججی، شهید همدانی، شهدای سرافرازی که تار موی آنها با همهی دنیای غرب و مستکبرین قابل معاوضه نیست و کفش و زیرکفش آنها با رؤسای جمهور امریکا و اروپاییها قابل مقایسه نیست، اینها جانشان را فدای حفظ حرم حضرت زینب کبری سلام الله علیها کردند، از آنها هیچ اثری نیست ولی دختر سه سالهای از حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه در شام پرچم عزّت عاشوراست و نشانهی بقاء حق است.
برادران و خواهران عزیز! که این همه اشکها ریختهاید و گریهها کردهاید، مجالس تشکیل دادید، به شما بشارت باد، انقلاب شما انقلاب حسینی است و استقامت انقلابیون این موج طوفانِ باطل را یکی بعد از دیگری پشت سر گذاشت، امروز نه خبری از کلینتون است، نه اثری از بوش مانده است، ولی انقلاب امام خمینی رضوان الله تعالی علیه ماندگار است، ولایت فقیه بعنوان یک شجرهی طیّبهی ریشهدار رو به رشد و نمو است، شاخهها و میوههای آن هم سایهی امن برای جهان اسلام و مقاومت و بشریت و مستضعفان است، و هم میوههای شیرین آن که اجرای عدالت است، مبارزهی با فساد است، مبارزهی با ظلم است، این طعم شیرین خود را به کام بشریت میرساند و ذائقهی بشریت شیرین خواهد شد.
امام سجّاد علیه السلام در مسجد دمشق و حضرت زینب کبری سلام الله علیها در مجلس یزید مسئله را تمام کردند و ورق برگشت، یزید حالت انفعالی به خودش گرفت و به ابن زیاد لعن کرد و دیگر آن جلادهای تازیانه به دست را از حریم اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین دور کرد، در قصر خودش اجازهی عزاداری داد، و امام سجّاد علیه السلام و حضرت زینب کبری سلام الله علیها این فرهنگ عزاداری را رشد دادند، حق را از باطل جدا کردند و به عالم نشر دادند که امروز فرهنگ مقاومت و فرهنگ عاشورا یادگار آن بزرگواران است.
این حق این ایام بود که وظیفه داشتم عرض ادب و اداء دین کنم، دین ما نسبت به حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه و حضرت زینب کبری سلام الله علیها و امام سجّاد علیه السلام و حضرت رقیّه سلام الله علیها و حضرت رباب سلام الله علیها و حضرت علی اصغر علیه السلام اینطور است که امکان ندارد ما بتوانیم این دین را اداء کنیم.
ان شاء الله خدای متعال خون ما را هم به خون آن بزرگواران آغشته کند و ما هم شهید بشویم که شاید از ما راضی بشوند.
نکاتی در مورد دولت جدید
درود به شما ملّت ایران که راه حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه را پیمودید و با شجره ولایت همدم هستید و میبینید که این نفس جدیدی که یک دولت ولایتمدار و معتقد به ولایت…
حضرت آقا در صحبتهایی که در اولین دیدار خودشان با دولت جدید کردند، فرمودند: شما تلاش مجاهدانه و توکل و توسّل را سرلوحهی کار خودتان قرار دادید.
میبینید که هم رئیس جمهور عزیزمان و هم وزرایشان از روزی که سکّان کشتی اجرایی کشور را بدست گرفتهاند آرام و قرار و روز و شب ندارند، سنگر به سنگر با مشکلات میجنگند و برای نجات کشور از این گرفتاریها واقعاً مجاهدانه در اجرای فرمان رهبری کم نمیگذارند.
به فضل الهی هم از مشکلات و تهدیدها هراسی ندارند، چون هم توکل دارند و هم دستشان به ذیل عنایت پیامبر و آل پیامبر علیهم السلام وصل است و دائماً متوسّل هستند و خودشان را در پناه این بزرگواران میبینند و با امید و انرژی پیش میروند.
نکاتی در مورد مسئلهی افغانستان
اما مسائلی که جای دارد مطرح بشود؛ یک مسئله مسئلهی افغانستان است، امریکاییها به بهانهی مبارزه با تروریسم آمدند و در افغانستان نیرو پیاده کردند و دو هزار میلیارد دلار در این چند سال هزینه کردند. بهانهی آنها مبارزه با تروریسم بود، ولی بجز مصیبت و فقر و دامن زدن به تولید مواد مخدّر و استضعاف برای ملّت افغانستان ارمغانی نداشتند، عروسی آنها را عزا تبدیل کردند، مجالس عزای آنها را بمباران کردند و به خون کشیدند، بیمارستانهایشان را آماج حملات نظامی خودشان قرار دادند، بعد از این همه جنایت و خیانت به ملّت افغانستان، با همانهایی که به بهانهی مبارزهی با آنها این همه جنایت کردند و این همه بدبختی و هزینه برای خودشان و مردم افغانستان درست کردند، در نهایت با مذاکره با همانها کنار آمدند و با آنها مذاکره کردند و کشور را به همانها واگذار کردند که سالها میخواستند با آنها بجنگند، و خودشان با حقارت تمام ملّت و کشور افغانستان را رها کردند و فرار کردند.
این عبرتی است برای همهی کشورهایی که فکر میکنند امریکا میتواند برای آنها نجات باشد، امریکا بجز بدبختی و نکبت و زوال برای کشورهایی که به او وابسته میشوند هیچ اثر دیگری ندارد.
اما تعامل ایران با طالبان، با کمال صراحت میگوییم که دولت ایران، ملّت ایران حامی ملّت افغانستان هستند، ملّت افغانستان مشترکات دینی و زبانی و فرهنگی با ما دارند، طولانیترین مرز مشترک بین ما و افغانستان است که مایهی ارتباط ما با افغانستان میشود، دولتها موقت هستند، میروند و میآیند اما ما تمامیت عرضی افغانستان را، استقلال افغانستان را، امنیت مردم افغانستان را، رفاه مردم افغانستان را آرزو داریم و حمایت میکنیم.
نحوهی ارتباط دولت افغانستان با ما تعیینکنندهی نحوهی ارتباط ما با آنهاست، انتظار ما این است که طالبان همهی اقوام را در حکومت سهیم کند، ملّت افغانستان از اقوام متعددی تشکیل شدهاند، همهی مذاهب، همهی اقوام باید در تشکیل دولت پایدار حضور داشته باشند، سهم داشته باشند، به آرای مردم افغانستان اعتناء بشود، تا اینکه این مملکتِ جنگزدهی مفلوک بتواند از این گرفتاریها نجات پیدا کند.
دعا
خدا را به جلال و جمال و تقرّب و وجاهت محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهم ظهور امام زمان ارواحنا فداه را در همین ایام قرار بدهد و چشم ما را به جمال دلآرای حضرت حجّت ارواحنا فداه روشن و منوّر بفرماید.
خدای متعال را به اولیا و انبیاء قسم میدهیم سایه پربرکت نایب امام زمان ارواحنا فداه، سکّاندار کشتی انقلاب، پرچمدار نهضت مستضعفان جهان در غیبت امام زمان ارواحنا فداه را با اقتدار و عزّت و کفایت و کرامت، تا ظهور و کنار حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف مستدام بدارد.
نکاتی در مورد مسئلهی انتقال سوخت به لبنان
در پایان مسئلهی رساندن سوخت به مردم لبنان، که هم شجاعت و اقتدار دولت و ملّت ایران را در صحنهی بین المللی برای چندمین مرتبه رقم زد، و هم تدبیر و شجاعت و کرامت سیّد مقاومت، آسیّد حسن نصرالله حفظه الله که واقعاً برای ملّت لبنان و جبههی مقاومت جزو افتخاراتِ دلسوزِ گرهگشا هست، گشایشی برای مردم لبنان در پرتو این سوخترسانی ایجاد کردند، هم از دولت ایران در ابعاد مختلف که به مسئلهی کالاهای اساسی و مسئلهی قیمتها و مسئلهی حضور در جمع مردم و لمس درد مردم موفق هستند، و هم در این حرکت مقتدرانهیشان تقدیر و تشکّر داریم.
نکات انتهایی
از این انسجامی که بین قوه قضائیه و قوه مجریه و قوه مقننه پیش آمده است، رئیس محترم قوه قضائیه اظهار میکردند که گاهی در هفته چند مرتبه با رئیس جمهور محترم دیدار دارند و با یکدیگر همفکری دارند، اینها در کشور ما سابقه ندارد، یک فصل جدیدی از رحمت الهی و از جلوههای هدایت و نورانیت الهی برای ملّت ما باز شده است، خدای متعال توفیقِ شکر این نعمات را به ما بدهد، و توفیق خدمت خالصانه به همهی حکمرانان کشور ما عنایت بفرماید.
ان شاء الله برای رفع این کرونا، که هم حضرت آقا اطال الله عمره الشّریف نسبت به جان مردم حساس هستند، رعایتِ پروتکلها انجام بشود و با کفایتِ دولت جدید میبینید که چگونه این واکسنها هم در داخل در تولید وسعت پیدا میکند و هم از خارج وارد میشود و ان شاء الله همه واکسینه میشوند و آنچه را که انتظار داریم در مسائل اقتصادی و روانی و فرهنگی در این مدّت کرونا برای ما مشکل ایجاد کرده بود، ان شاء الله رفع میشود و همهی ما وظیفه داریم با هدایت رهبر عزیزمان حتّی در اربعین این رعایتها را داشته باشیم، باشد که خدای متعال به ما رحم کند و ان شاء الله این کرونا برود.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] سوره مبارکه قصص، آیه ۸۸ (وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ ۘ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۚ کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ ۚ لَهُ الْحُکْمُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ)
[۳] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۱۵ (وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ ۚ فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ)
[۴] مشکاه الأنوار فی غرر الأخبار ، جلد ۱ ، صفحه ۲۸۴ (عَنْ أَبِی اَلصَّبَّاحِ اَلْکِنَانِیِّ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَدَخَلَ عَلَیْهِ شَیْخٌ کَبِیرٌ فَقَالَ یَا أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ أَشْکُو إِلَیْکَ وُلْدِی وَ عُقُوقَهُمْ وَ إِخْوَانِی وَ جَفَاهُمْ لِی عِنْدَ کِبَرِ سِنِّی فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ یَا هَذَا إِنَّ لِلْحَقِّ دَوْلَهً وَ لِلْبَاطِلِ دَوْلَهً وَاحِدٌ مِنْهُمَا ذَلِیلٌ فِی دَوْلَهِ صَاحِبِهِ وَ إِنَّ أَدْنَى مَا یُصِیبُ اَلْمُؤْمِنَ فِی دَوْلَهِ اَلْبَاطِلِ اَلْعُقُوقُ مِنْ وُلْدِهِ وَ اَلْجَفَاءُ مِنْ إِخْوَانِهِ وَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یُصِیبُ شَیْئاً مِنَ اَلرَّفَاهِیَهِ فِی دَوْلَهِ اَلْبَاطِلِ إِلاَّ اُبْتُلِیَ قَبْلَ مَوْتِهِ إِمَّا فِی بَدَنِهِ وَ إِمَّا فِی وُلْدِهِ وَ مَالِهِ حَتَّى یُخَلِّصَهُ اَللَّهُ بِمَا اِکْتَسَبَ فِی دَوْلَهِ اَلْبَاطِلِ وَ یُوَفِّرَ لَهُ حَظَّهُ فِی دَوْلَهِ اَلْحَقِّ فَاصْبِرْ وَ اُسْتُرْ .)
[۵] سوره مبارکه رعد، آیه ۱۷ (أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِیَهٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَدًا رَابِیًا ۚ وَمِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْیَهٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ ۚ کَذَٰلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ ۚ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً ۖ وَأَمَّا مَا یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ ۚ کَذَٰلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ)
[۶] تسلیه المُجالس و زینه المَجالس (مقتل الحسین علیه السلام) ، جلد ۲ ، صفحه ۳۸۸ (فَکِد کَیْدک وَاسْعَ سَعْیک و ناصِبْ جُهْدَک فوالله لا تمحُو ذکرنا و لا تُمیتُ وَحْیَنا)