عناوین

پیام جمعه – شهریور ۱۴۰۰

Share on print
چاپ
Share on email
ارسال

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».

مقدّمه

«وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ».[۲]

ایام محنتِ آل الله و دورانِ اسارتِ آزادگانِ عالم، پیام‌آورانِ کربلا و حافظانِ خون‌های پاکِ بهترین شهیدانِ عالم امکان، امام عارف و سیّد ساجدین حضرت زین العابدین علیه السلام و عقیله العرب، امیرزاده‌ی اعظم، عصمت صغری، حضرت زینب کبری سلام الله علیها و قافله‌ی همراه را به محضر شریف امام زمان ارواحنا فداه، به رهبر بزرگوارمان و به امّت عزادارمان تسلیت عرض می‌کنم.

تشکیل کابینه‌ی دولت مردمی ولایتمدار مردم‌دوست کمربسته‌ی به خدمت، متوکل به خدا و متوسّل به ائمه هدی علیهم السلام که بحمدالله با رأی قاطع نمایندگان محترم مجلس انقلابی رأی آوردند و کابینه تشکیل شد و کار را در مسیر خدمت آغاز کرده‌اند، به امام زمان ارواحنا فداه، به رهبر بزرگوارمان، به مردمِ چشم به راه‌مان تبریک و تهنیت عرض می‌کنم.

نکاتی در مورد قیام حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه

حرکت حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه، قیام خونین حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام هم یک انقلاب بود، یک مبارزه بود، یک مقابله بود، یک تهاجمِ بی‌امان به پیکره‌ی نفاق و کفر و فریب و فساد بود، حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه از ابتدا برای ضربه وارد کردن به پیکره‌ی نظامِ طاغوتیِ بنی‌امیّه حرکت کردند و با عدّه و عُدّه‌ی کمی خود را در این مبارز و در این هجومِ بی‌امان که یک هجومِ فرهنگی بود، یک هجومِ افشاءگرانه بود، یک هجومِ سیاسی و اجتماعی بود، موجودیتِ نظامِ طاغوتیِ بنی‌امیّه را مورد هجوم قرار داد و از ابتدا تا انتها با برنامه حرکت کرد، بادی به هر جهت نبود.

حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه با بصیرتِ کامل و آگاهی، برنامه‌ای را تدوین کرده بودند و کادر مناسبی را برای این قیام و انقلاب آماده ساخته بودند، گروهی عاشق، گروهی خداجو، گروهی علاقه‌مند به شهادت، گروهی ولایتمدار و ذوب در امامت و ولایت، هر یک مسئولیتِ ویژه‌ای را از امام خودشان قبول کرده بودند، علاوه بر یاران حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه که جوانان بنی‌هاشم، برادرانِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه، فرزندانِ برادر، پسرعموها، فرزندانِ عقیل، فرزندانِ مسلم، فرزندانِ عبدالله جعفر، که این‌ها خیلِ عاشقانِ شهادت بودند، با حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه به مسلخ عشق روی آوردند و روز عاشورا به پیروزی نائل شدند.

فصل جدید قیام حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه

از روز عاشورا به بعد فصل جدیدی در قیام و نهضت حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه بود، و آن رسالتِ کاروانِ تبلیغی حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه بود.

امام سجّاد علیه السلام صاحبِ مقامِ امامت و ولایت بودند ولی حکمت خدا اقتضاء کرده بود که جانِ امام زمان را در سنگرِ بیماری حفاظت کند، حضرت سجّاد علیه السلام رسالتِ سخنگویی و سرپرستی را به عمّه‌جان خودشان حضرت زینب کبری سلام الله علیها که تالی‌تلوِ عصمت بودند، گوهر وجودی ایشان قماشِ عرشیان بود و در مسیرِ حرکتِ الی الله، بلدچیِ راه بود و از عهده‌ی سرپرستی در حفظِ امانت‌های حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه، هم اسرار و ودایع امامت، که حضرت زینب کبری سلام الله علیها نایبه الخاص برای حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه بودند، هم امام سجّاد علیه السلام امانت بودند و حضرت زینب کبری سلام الله علیها حفظِ جانِ امام سجّاد علیه السلام را بعهده گرفته بودند، و هم بانوانی که سرپرستشان در خون غلتیده بود و ابدان مطهرشان روی خاک‌های گرم کربلا مانده بود، حضرت زینب کبری سلام الله علیها جمع و جور کردنِ این بانوان و تنظیمِ نظامِ کاروانِ مبلغِ افشاءگرِ پیام‌رسان را بعهده داشتند.

این‌ها هم تصادفاً با حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه همراهی نکرده بودند، همه از آینده باخبر بودند و از روی آگاهی پذیرفته بودند که همراه شهدا تا قتلگاه حاضر باشند، صحنه‌ها را با چشم خود ببینند و رجزها و پیام‌های شهیدان را بشنوند و عبادت و نیایش و راز و نیاز عاشقانه‌ی شب‌ها، خصوصاً شب عاشورا را بتوانند در خاطره‌ی تاریخ منعکس کنند و دشمن را سنگر به سنگر تعقیب کنند.

در ظاهر این‌ها دست بسته و اسیر بودند و دشمن این‌ها را می‌برد، ولی از نظر برنامه‌ریزی این‌ها دشمن را تعقیب می‌کردند، روز عاشورا روز پیروزی خون بر شمشیر بود، روز رسوایی و ذلّت یزید و جریان مقابلِ دین و ولایت و حکومتِ خدا بود، ولی پرده‌برداری از این رسوایی بعهده‌ی حضرت زینب کبری سلام الله علیها و کاروان اسارت، تحت زعامت و امامت حضرت سجّاد علیه السلام قرار گرفته بود.

تبلیغِ این بزرگواران در چند بخش تقسیم شده بود.

یک بخشِ آن «تبلیغ عملیِ عزّت و شرافت و متانت و وقار و شهامت و شجاعت و اقتدارِ مقابله‌ی با اراذل و اوباش و گرگ‌هایی بود که دورِ این‌ها را گرفته بودند». از ابتدای اسارت تا روزی که در مجلس یزید ملعون، سرافکندگی یزید عالمی شد و خطبه‌های امام سجّاد علیه السلام و حضرت زینب کبری سلام الله علیها آنچنان حالتِ انفعال برای رأس هرمِ فساد بوجود آورد که یزید ملعون رسماً خودش را از این جنایتِ هولناک کنار کشید و تقصیر را بعهده‌ی ابن زیاد گذاشت و به او لعن و نفرین کرد و آل الله را مورد اکرام قرار داد…

یک هفته به آن‌ها فرصت داد، که در این یک هفته شرایط شام آنچنان منقلب و متحوّل شد که یزید ملعون احساس خطر جدّی کرد و امام سجّاد علیه السلام و کاروانِ داغدیده‌ی اسارت‌دیده را در نهایتِ اکرام، با انتخابِ خودِ آن بزرگواران راهیِ مدینه کرد.

این یک بخش بود که این‌ها به هر کجا که رسیدند، حقانیت خودشان را، جایگاه و منزلتِ خودشان را، حقِ حاکمیت خودشان را از جانب خدای متعال و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و عقل و منطق به سمع همه‌ی توده‌های شهرها و روستاها و بیابانی‌ها رساندند و فریاد بلندشان تاریخ را درهم نوردیده است و به گوش مردم ایران رسیده است و مردم در بیداری کامل پرچمِ خونینِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه را برافراشتند و با رهبریِ امام راحل بر سرِ سفره‌ی خون شهدا، طاغوت را که همان یزیدیان بودند ریشه‌کن کردند و پرچم اسلام و بیرقِ «لا اله الا الله» را بر مأذنه‌ها و ادارات و کانون‌ها برافراشتند و آرم نظام جمهوری اسلامی را که آرم «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی»، آرم عزّت و مأموریتِ پیاده‌کردنِ احکام مقدّس اسلام با حاکمیتِ نایب امام زمان ارواحنا فداه و سبک ولایت را توانستند بحمدالله منقّش و تابلو کنند و شرق و غرب را متوجه قدرت جدیدی در پرتوی شهادت شهدای کربلا و پیام‌رسانی حضرت زینب کبری سلام الله علیها به آن کاروان بنمایند.

یک بخش «رسالتِ عملی» این بزرگواران بود، که مسئله‌ی خطبه و سخنرانی و مناظره نبود، بلکه مناعت طبع و عزّت نفس و تقیّد به نمازهای اول وقت، تقیّد به مستحبات، حتّی نماز شب، در اوج مصیبت‌ها، هر کسی به تاریخ کربلا که بحمدالله در میان حوادثی که در عالم واقع شده است و دستخوشِ تحریفِ قلدرهای زمان قرار گرفته است، تاریخ کربلا جزو معجزات است که تحریف نشده و نسل به نسل منتقل شده است، نام شهدا، تعداد شهدا، نام قاتلان شهدا، نشانه‌ی اسب‌ها و مرکب‌های حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه و شهدا، رجزهای آن حضرات، شعارهای آن حضرات، نوبتِ شهادتِ آن حضرات، دقیقاً در تاریخ ثبت شده است که عمدتاً همین کاروان تبلیغی، امام سجّاد علیه السلام و حضرت زینب کبری سلام الله علیها و حضرت رباب سلام الله علیها و حضرت فضّه سلام الله علیها و حضرت سکینه سلام الله علیها و آن گروهی که آمده بودند و اساساً برای تاریخ‌نگاری و تاریخ‌سازی آمده بودند، آن‌ها در شفافیتِ ثبت تاریخ قیام عاشورا نقش داشتند و بصورتِ کلاس و آموزه برای مردم مطرح کردند.

این نماز شب حضرت زینب کبری سلام الله علیها بعد از غوغای شهادتِ آن همه شهید عزیز و داغ‌های سنگینی که کوه‌ها را آب می‌کرد، ولی حضرت زینب کبری سلام الله علیها از کوه‌ها استوارتر بودند، بعد از غوغای آتشسوزی خیمه‌ها، در به دری بچه‌های داغ‌دیده و پدر از دست داده و عمو از دست داده، آن شرایط نه حواس کودکان را پرت کرد، نه حواس حضرت زینب کبری سلام الله علیها را، چرا؟ برای اینکه مسئله را از قبل فرض کرده بودند و تصوّر داشتند و خودشان را برای چنین شرایطی آماده کرده بودند. همه‌ی این‌ها مأمورِ خدا بودند، سنگرنشین انقلاب بودند، حافظ خون شهدا و پیام‌رسان خون حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه بودند، لذا کودک و بزرگ، در هیچ جایی نه احساسِ ذلّت کردند، نه اظهارِ ذلّت کردند، نه یک جایی ملالت و خستگی از خودشان نشان دادند، نستوه بودند، قدرتمند بودند، انرژی عشق در وجودشان بود و خودشان را در اینکه برنامه‌ی ارائه‌شده‌ی از جانب خدای متعال را دقیق اجراء کردند، خودشان را پیروز می‌دیدند.

همانگونه که سرگردانیِ هاجر و اسماعیل برای حضرت ابراهیم علیه السلام اضطراب‌آور نبود و مأموریت الهی بود، بردنِ اسماعیل به قربانگاه برای ایشان امرِ خارق عادت نبود، اجرای دستور خدا برای ایشان عشق بود، حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه و منظومه‌ی شهدا و منظومه‌ی مبلّغینی که به همراه حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه آمده بودند، فرمانِ عشق بر همه‌شان حاکم بود، عشق خدا بود، اجرای دستور خدا بود، نجات بشریت در طول زمان در برنامه‌ی این‌ها گنجانده شده بود، از این جهت حضرت زینب کبری سلام الله علیها، نه اینکه نمازهایشان فراموش نمی‌شود و مصیبت‌ها حواس ایشان را پرت نمی‌کند، بلکه نمازها و واجبات را دقیقاً انجام می‌دهند، نماز شب خود را هم ترک نمی‌کنند.

این کودکانی که به ظاهر کودک هستند، به قدری متین و آرام، گرسنگی را تحمّل کردند، تشنگی را تحمّل کردند، داغِ پدر و عمو و برادرها را به جان خریدند و در اوج گرسنگی و تشنگی، وقتی وارد کوفه شدند و تماشاچی‌های کوفه به چهره‌ی غبارگرفته‌ی داغ‌دیده‌ی این بزرگواران نگاه کردند، رقّت بر آنان عارض شد و متوجّه شدند که باید این‌ها چند روز غذا نخورده باشند، رفتند و نان و خرما آوردند، ولی این‌ها همانجا هم تبلیغِ دین کردند، دو مطلب را به جامعه بشری اعلان کردند.

یک مطلب این است که عزّت خانوادگی را، عزّت بیت نبوّت را که مناعت طبع دارند، غنای باطن دارند، بی‌نیازی این‌ها برای نان و پول نیست، از درون سرمایه‌ی ایمان دارند، سرمایه‌ی عشق به خدای متعال دارند، و این غنای درونی، این‌ها را در برابرِ نیازهای بیرونی بیمه می‌کند.

گفتند که به ما دودمان شریف «صدقه» ندهید.

با این جمله، همه‌ی تماشاچی‌ها را متوجه جایگاه خودشان کردند، که همین کار بزرگترین تبلیغ بود.

کسی از پشت بام سؤال کردم که مگر شا از کدام اسیران هستید؟ جواب دادند: ما اسرای آل رسول هستیم… که زنان کوفه ضجّه زدند، شیون‌کنان به خانه‌های خودشان رفتند و چادر و دامن و روسری برای این گروه آوردند.

نکته‌ی دوم این است که فرمودند «بر ما حرام است»، در آن شرایط به ما آموختند که هم باید عزّت و هویّتِ رسالت را که ما خاندان نبوّت هستیم، همه‌ی ما فرزندانِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هستیم، باید این بیت را در شرافت حفظ کنید، و دیگر اینکه فرمانِ خدا را که پرهیز از حرام‌خوری است حفظ کنید.

عرض نکاتی به دولت جدید

من به دولت جدید که دولت امام حسینی است، هم به آیت الله رئیسی، رئیس جمهور نورانی محبوب خوشنام خوش‌سابقه‌ی وصل به خدا و ائمه علیهم السلام هم تبریک عرض می‌کنم و هم تذکراً عرض می‌کنم، می‌دانم الگوی شما اجداد طاهرین‌تان و جریان کربلاست، حفظ کیانِ این ملّت، هویّت این ملّت، شرافتِ این ملّت در رأس مسئله‌هاست، بعد حفظ سلامت، بعد رفع فقر و گرفتاری، و ان شاء الله هدایت جوان‌ها، و این‌ها را در کشتی هدایت حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه مستقر می‌کنید و ان شاء الله زیر پرچم رهبر نورانی‌مان که امروز شاکر هستند که خدای متعال چنین یاری به ایشان داده است و مجموعه‌ی کابینه‌ی فاخرتان، امیدوار هستم که با اتکاء به جریان عاشورا همچنان عاشقانه سنگرنشین باشید، با فقر بجنگید، با فساد مبارزه کنید، با گردن‌کلفت‌ها سازش نکنید و این کشتی را با این کشتی‌بان به ساحل ظهور امام زمان ارواحنا فداه متّصل سازید.

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام و به مصائب آل الله و به صبرِ حضرت زینب کبری سلام الله علیها و عظمتِ حضرت سیّد السّاجدین علیه السلام و به این کودکانی که همه بزرگ و بزر‌منش بودند قسم می‌دهم امام زمان ارواحنا فداه را برسان.

دعا

خدایا! مردم ما را در حمایتِ این دولتی که از خودشان هست و سر تا پای وجودشان عشق به مردم است، توفیق عنایت بفرما.

خدایا! این دولت کریمه را از پرچمدار انقلاب، ولی فقیه‌شان، نایب امام زمان ارواحنا فداه و از ای ملّت شهیدداده‌ی باوفای حامی دولت جدا مفرما.

خدایا! نسل جوان ما را در این دولت کریمه از سرگردانی و از همه‌ی نگرانی‌ها نجات عنایت بفرما.

خدایا! همه‌ی مریض‌ها را شفاء مرحمت بفرما.

خدایا! رهبر ما را، رئیس جمهور محبوب ما را، مسئولین عزیز ما را از شرّ همه‌ی آفت‌ها محافظت بفرما.

بار دیگر از مجلس انقلابی نهایت سپاس را دارم که در اسرع وقت ممکن با رأی قاطع و آبرومندانه دولت را یاری کردند و امیدوارم این یاری همچنان ادامه پیدا کند، امیدوارم به حق محمد و آل محمد علیهم السلام این انسجام بین قوای سه‌گانه، و انسجامِ بین قوای سه‌گانه و مردمِ عزیزمان، زیر سایه رهبر عزیزمان یک آرامش عمومی برای همه‌ی ما به ارمغان بیاورد.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] سوره مبارکه فصلت، آیه ۳۳