«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی[۱]».
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
«وَ الَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ[۲]»؛ ولادت حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) و هفتهی بسیج را تبریک عرض میکنم. مجلس مقداری بدون سر و صدا واقع شد. سالهای گذشته در ایّام هفتهی بسیج یک مجلس خوبی برگزار میشد و مسجد پُر از جمعیّت بود و از سردار حسنزاده هم دعوت کردیم و ایشان صحبت کردند. بنده امروز در آموزش و پرورش منطقه ۱۷ برای دانشآموزانی که جزء خانوادهی شهداء بودند و صدها دانشآموز بودند، صحبت کردم و مجلسی داشتند که بسیج عامل این مجلس بود. حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) به گردن بَشریت و مسلمانان و ما شیعیان و انقلاب و ولایت حقّ دارند و شایسته بود تا این مجلس مقداری با تبلیغات بیشتری انجام میشد، ولی حیف که اینگونه نشد. ولی وقتی آقای رنجبریان عزیزمان پیغام دادند، حیفم آمد که در جایی دعوت نباشم و در این مجلس حضور داشته باشم و عرض ادبی به ساحت حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) نکرده باشم. لذا عرضه میداریم: «یَا مَنْ یَقْبَلُ الْیَسِیرَ، وَ یَعْفُو عَنِ الْکَثِیرِ، اقْبَلْ مِنِّى الْیَسِیرَ، وَ اعْفُ عَنِّى الْکَثِیرَ، إِنَّکَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ[۳]».
ویژگیهای حَسَبی و نَسَبی حضرت زینب کبری (سلام الله علیها)
نکاتی که راجع به حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) مفید است تا در این مجلس بیان شود و انشاءالله با عنایت خودشان و کمک پدر بزرگوارشان و ائمهی اطهار (سلام الله علیهم اجمعین) به زبان ما جاری بشود، چند نکته است. نکتهی اوّل حَسَب و نَسَب حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) است. مادری که حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) دارند، در دنیا و عالَم اوّل بانوی خلقت هستند. احدی در تاریخ هیچ بانویی را در این عالَم، با فضیلتتر از مادر حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) سُراغ ندارد. مادر حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) از انبیاء (سلام الله علیهم اجمعین) به جز خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم) بالاتر است. حضرات ائمه (سلام الله علیهم اجمعین) همگی بدون استثناء حُرمتی برای مادرشان حُرمتی فوق توقّع و تصور ما قائل هستند. حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمودهاند: «جدّتنا فاطمه حجه اللّه علینا[۴]»؛ مادر ما حجّت حُجَج هستند و بر همهی امامان (سلام الله علیهم اجمعین) حجّت هستند. حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) دارای چنین مادری هستند. پدر حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) اوّلین شخصیّت عالَم امکان و اوّلین نور عالَم وجود بعد از رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) هستند و مطابق آنچه که قرآن کریم به ما آموخته است، هرچه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دارد، حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز همان را دارا هستند؛ زیرا فرموده است: «أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَکُمْ[۵]»؛ پروردگار متعال حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) را به عنوان جانِ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) معرفی فرموده است. برادرانی که حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) نیز دارند، چه برادران والدینی که هم از سوی پدر و هم از سوی مادر با هم یکی هستند که منظور امام حسن مجتبی (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) هستند؛ اینها دو گوشوارهی عرشِ الهی هستند. این دو بزرگوار، دو سیّد اهل بهشت هستند. منظور از اینکه سیّد جوانان اهل بهشت هستند، چون در بهشت انسان پیر وجود ندارد، بنابراین سیّد اهل بهشت، به این معناست که امام حسن مجتبی (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) سیّد انبیاء (سلام الله علیهم اجمعین) در بهشت هستند. سیّد اوصاء انبیاء (سلام الله علیهم اجمعین)، امام حسن مجتبی (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) هستند. سیّد همهی شهداء امام حسن مجتبی (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) هستند. اینها «الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه[۶]» هستند. علیالاطلاق اینگونه است و پیامبران الهی (سلام الله علیهم اجمعین) استثناء نشدهاند. بنابراین سیادت و ولایت در بهشت، برای همهی بهشتیان از اوّلین تا آخرین نفر خلقت، همگی بر سر سُفرهی امام حسن مجتبی (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) هستند، حتّی خود رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز شامل این موضوع میشوند. این شخصیّت حَسَبی و نَسَبی حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) است.
نورانیّت گوهر وجودی حضرت زینب کبری (سلام الله علیها)
اما گوهر وجودی حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) در حدّی است که برای نامگذاری ایشان، حضرت فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) قُنداقهی حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) را تقدیم حضرت امیرالمؤنین (علیه السلام) میکنند تا ایشان برای این نوزاد نامی انتخاب نمایند. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) میفرمایند که من بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سبقت نمیگیرم و باید نام این دختر را رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) انتخاب نمایند. قُنداقهی حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) را خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میآورند و تقدیم ایشان مینمایند که برای او نام انتحاب نمایند؛ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند که من بر خداوند متعال پیشی نمیگیرم. این دختر به قدری بزرگ است و دارای عظمت است که باید نام او را خداوند متعال انتحاب نماید. حضرت جبرئیل (علیه السلام) نازل میشود و اعلان میکند که نام او «زینب» است و این نام را پروردگار عالَم انتخاب فرموده است و حضرت جبرئیل (علیه السلام) آورده است و در آغوش نبیّ مکرّم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) با دو لبِ دُرَرّبارِ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، اذان و اقامه به گوش او گفته شده است و این نام را خداوند متعال انتخاب فرموده است. خدایی که قرآن کریم را بر قلب نازنین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل کرده است، همان خدا مانند آیهی قرآن کریم نام حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) را بر قلب رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و از طریق حضرت جبرئیل (علیه السلام) نازل فرموده است و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نام او را به اذن و امر خداوند، انتخاب نموده است. نکتهی دوّم این است که اینها «زقّ العلم زقّاً» هستند. چینهدانِ اینها پُر از علم است. یعنی از همان کودکی بدون اینکه معلّمی به اینها الفبا یاد بدهد، حَمد و سورهای یاد بدهد، نمازی یاد بدهد، اینها بَلد بودند. حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) کودکی بودند که همیشه در بَغل بودند و حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) کودک دوستداشتنیاش را در آغوش گرفته است و نوازش کرده است و با این نوازش و محبّت فوقالعادهای که حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) از پدر بزرگوارشان دیدهاند، با تعجّب سؤال پرسیدهاند: «اَبتاه! اَتُحبّنی»؛ بابا! مرا دوست میدارید؟ حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: مشخّص است که تو را دوست دارم. عرضه داشت: «اَتُحبّ الله؟»؛ خداوند را هم دوست میدارید؟ حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: مشخّص است که خداوند را دوست میدارم. سؤال پرسید: چگونه در قلب شما دو محبّت جمع میشود؟ هم محبّت خداوند متعال و هم محبّت دخترتان چگونه در دل شما قرار دارد؟ حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) چه معرفتی داشتند، چه سؤالاتی پرسیدند، چه رُتبهای دارا هستند. هنوز در سنّی قرار دارند که باید در آغوش باشند، ولی چه سؤوال زیبایی از پدر بزرگوارشان پرسیدند تا حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) با سؤال دخترشان، یک درسی به مُوحّدان عالَم بدهند. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: زینب جان! «من تو را به خاطر خداوند دوست میدارم». معنای این جمله چه چیزی است؟ یعنی ای دخترم! تو محبوب خداوند هستی، تو حبیبهی خداوند هستی، اگر کسی حبیب و حبیببهی خداوند متعال را دوست داشته باشد، خداوند را دوست خواهد داشت. «من احبّ شیئا احبّ آثاره[۷]»؛ اگر انسان کسی را دوست داشته باشد، فرزندان او را نیز دوست دارد، عزیزان او را نیز دوست دارد. تو عزیزکردهی خداوند هستی و من به این خاطر تو را دوست دارم. تو جلوهی خداوند هستی، حببیهی خداوند هستی و به دلیل اینکه خداوند تو را دوست دارد، محبّت من نیز بنا بر محبّت خداوند نسبت به شماست. این نشانهها در کودکی دلیل بر این است که نه تنها علم ائمهی هدی (سلام الله علیهم اجمعین) علم لَدُنّی است، بلکه فضائل خدادادی در وجود اینها موج میزند که این فضائل را از پدر و مادر و محیط نیاموختهاند؛ بلکه در گوهر وجودشان اینگونه میباشد.
در یک شبی برای حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) میهمان وارد شد، حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) رو به فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) کردند و فرمودند: فاطمه جان! میهمان بر ما وارد شده است، برای پذیرایی از او چه چیزی داریم؟ عرضه داشت: یا علی! سَهم حَسنین (علیهما السلام) را دادهام و در حال استراحت هستند، ولی زینب (سلام الله علیها) خواب بوده است و سَهم زینب کبری (سلام الله علیها) باقی مانده است. تنها چیزی که برای پذیرایی داریم، سَهم زینب (سلام الله علیها) است که خواب بوده است و هنوز غذایش را نخورده است. در این حال ؟ حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) از خواب بیدار شدند. صدا زد: مادر جان! من غذا نمیخورم، غذای من را به میهمانمان بدهید. حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) این ایثار را از کجا آموخته است؟ چه زمانی حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) گفتهاند که اگر انسان در دنیا دارای زُهد باشد و دارایی خودش را به دیگران ایثار نماید، ارزش خواهد داشت؟ این موضوع لَدُنّی است، خدادادی است، موهبتی است و حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) تربیتشدهی دست خداوند متعال هستند و تربیتشدهی دست بَشر نیستند. این هم نکاتی بود که راجع به نورانیّت گوهر وجود حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) که خدمت شما تقدیم کردیم.
حُرمت و عظمت وجودی حضرت زینب کبری (سلام الله علیها)
اما برخورد حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) و حَسنین (علیهما السلام) نسبت به حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) به گونهای بوده است که گویا با یک پیامبر برخورد میکنند. وقتی هوای زیارت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در قلب حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) القاء میشود، از پدرشان اِذن میخواهند که به مدینه بروند و پدرشان را زیارت نمایند. توجّه داشته باشید که امام زمان (ارواحنا فداه) برای مردها نامَحرم نیستند، ولی ما نمیتوانیم ایشان را ببینیم؛ چرا اینگونه است؟ زیرا حُرمت مَهدی موعود (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بالاتر از این است که کسی که حتّی یک بار هم گناه کرده باشد، بتواند مهدی فاطمه (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را زیارت نماید. این حُرمت و عظمت است. در روز قیامت حضرت زهرا (سلام الله علیها) وارد مَحشر میشوند؛ وقتی ایشان به این صحنه تشریف میآورند، ندایی از سوی آسمان میآید و همهی حاضرین در عرصهی مَحشر، حتی پیامبران الهی (سلام الله علیهم اجمعین)، «نکّسوا رؤسکم و غضّوا ابصارکم[۸]» هستند؛ سرهای آنها پایین است و چشمها بسته است. چرا اینگونه است؟ زیرا حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در حال وارد شدن هستند. تمام انبیاء الهی (سلام الله علیهم اجمعین) چشمهای خود را میبندند. تمام اولیاء و مُقرّبان الهی سرهای خود را به پایین میاندازند؛ چرا اینگونه هستند؟ زیرا این حُرمت حضرت زهرا (سلام الله علیها) است، این عظمت حضرت زهرا (سلام الله علیها) است، این احترامی است که برای انسانی که بسیار بزرگ است واقع شده است. مگر هرکسی میتواند خودش را به حضرت زهرا (سلام الله علیها) نزدیک نماید؟ «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ * فِی کِتَابٍ مَکْنُونٍ * لَا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ[۹]»؛ کسی در رُتبهی حضرت زهرا (سلام الله علیها) نیست تا بتواند حضرت زهرا (سلام الله علیها) را ببیند. رُتبهی حضرت زهرا (سلام الله علیها)، رُتبهی قرآن کریم است و به صراحت قرآن کریم، فقط اهلبیت عصمت و طهارت (سلام الله علیهم اجمعین) میتوانند به قرآن کریم نزدیک شوند. فرموده است: «لَا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»؛ به جز مُطهّرون کسی قرآن کریم را مَسح نمینماید. حال مُطهّرون چه کسانی هستند؟ قرآن کریم آنها را معرّفی فرموده است و میفرماید: «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا[۱۰]»؛ کلمهی «إِنَّمَا» نشان میدهد که حضرت ابراهیم (علیه السلام) نمیتواند حضرت زهرا (سلام الله علیها) را ببیند، حضرت موسی (علیه السلام) نمیتواند حضرت زهرا (سلام الله علیها) را ببیند، حضرت عیسی (علیه السلام) نمیتواند قرآن را مَسح نمایند؛ زیرا مُطهّرون فقط اهلبیت (سلام الله علیهم اجمعین) هستند. غیر از خَمسهی طیّبه و ائمهی هدی (سلام الله علیهم اجمعین) که حُکماً مانند اینها هستند، هیچکدام از انبیاء (سلام الله علیهم اجمعین) عصمت حضرت زهرا (سلام الله علیها) را ندارند، عصمت امیرالمؤمنین (علیه السلام) را ندارند، عصمت پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و حَسنین (علیهما السلام) را دارا نیستند و به همین دلیل «لَا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»، نمیتوانند قرآن کریم را مَسح نمایند. حضرت زهرا (سلام الله علیها) جلوهی قرآن کریم در روز قیامت است. لذا انبیاء (سلام الله علیهم اجمعین) نیز حقّ ندارند در حدّی که فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) قرار دارد، او را تماشا کنند و ببینند. حتّی فرزندان ایشان که مَحرم ایشان هستند نیز نمیتوانند حضرت زهرا (سلام الله علیها) را ببینند و چشمهای همگی پایین است. اینکه حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) به حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) میفرمودند که صبر کنید تا شب بشود و همچنین انتخاب دو پاسدار برای حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) که یک پاسدار حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) و پاسدار دیگر حضرت امام حسین (علیه السلام) بودند، عظمت و حُرمت حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) را نشان میدهد. این موضوع بارگاه الهی است، حرم حقّ است و هرکسی نباید این بانو را ببیند. این هم نکتهای که راجع به حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) به محضر شما تقدیم داشتیم.
معرفت و محبّت حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) نسبت به حضرت سیدالشهدا (علیه السلام)
نکتهی دیگر درسهایی است که حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) به ما دادهاند. اوّلین مسأله در ازدواج بود که بر حسب این نقل حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) غیب میدانستند و خودشان سفر کربلا را انتخاب کرده بودند و در برنامهی کربلا جزء عَلمداران و پرچمداران و نقشآفرینان حِماسهی کربلا بودند. لذا به هنگام ازدواج شرط قرار میدهند که اگر سفری برای حضرت امام حسین (علیه السلام) پیش آمد و همسرم نتوانست با من همسفر بشود، من در کنار امام حسین (علیه السلام) خواهم بود و در مدینه نخواهم ماند. این موضوع نشان میدهد که حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) از طرفی سفر کربلا را پیشبینی کرده بودند و از طرف دیگر میدانستند که «عبدالله بن جعفر طیار» (علیه السلام) نمیتواند به این سفر برود و ایشان هر دو ماجرا را میدانستند. هم توقّف جناب عبدالله بن جعفر طیار (علیه السلام) در مدینه که جزء کربلاییها نخواهد بود را میدانستند و هم این موضوع را که خودشان کربلایی هستند را میدانستند. این هم نکتهای بود که حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) به همهی بانوان عالَم درس دادند که هر اندازهای دارای مقام بالایی باشند، وقتی همسرشان اجازه ندهد، بدون اِذن او نباید اقدام به کاری کنند؛ مگر اینکه در ضمن عقد این موضوع را شرط کرده باشند و حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) این شرط را در ضمن عقد انجام داده بودند.
نکتهی دیگر این است درجهی هرکسی به معرفت اوست. درجهی هرکسی در پیشگاه خداوند متعال و در مقامات بهشتی، به معرفت مرتبط است. محبّت زاییدهی معرفت است و این محبّتی که حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) نسبت به امام حسین (علیه السلام) دارند، نشان میدهد که در میان صاحبان معرفت، از همه بالاتر بوده است. لذا باز با همسرش شرط مینماید که روزی که بر زینب بگذرد و در آن روز حسین (علیه السلام) را نبیند، آن روز برای حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) قابل تحمّل نیست. شرط کرد که هر روز زینب باید حسین (علیه السلام) را ببیند. این نشانهی معرفهالحجّه است. یکی از دعاهایی که در آخرالزمان وجود دارد و به خصوص بعد از نمازها باید آن را زیاد بخوانید، این دعاست که عرض میکنیم: «اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَکَ، لَمْ اَعْرِف نَبِیَّکَ؛ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَکَ، لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَکَ؛ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَکَ، ضَلَلْتُ عَنْ دینى[۱۱]»؛ این معرفهالحجّه معیار ثباتقدم در دینداری است و حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) در این جهت در قُلّه بودند. معرفت ایشان نسبت به امام حسین (علیه السلام) از همه بیشتر بود. به چه دلیل اینگونه بودند؟ دلیل آن این است که حضرت امام حسین (علیه السلام) به ایشان نیابت خاصّه دادند و نائبهالخاص برای حضرت امام حسین (علیه السلام) بودند.
قدرت ایمان و توحید حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) نسبت به حقتعالی
نکتهی دیگری که در مورد حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) وجود دارد و دلها را روشن مینماید، این است که قدرت ایمان و توحید حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) در حدّی بود که هیچگاه هیچ حادثه و مصیبتی ایشان را از یاد خداوند و از یاد اعمالی که ایشان را به خداوند نزدیک مینماید، غافل نکرد. حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) داغ فرزند دیده بودند، داغ برادری مانند امام حسین (علیه السلام) را دیده بودند، داغ مادری مانند حضرت زهرا (سلام الله علیها) را دیده بودند، داغ پدری مانند حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) را دیده بودند و داغ معشوقی مانند امام حسین (علیه السلام) را دیده بودند و هیچکدام از اینها نه تنها مانع از یک رکعت نماز واجب ایشان نشد، بلکه مانع نماز شب ایشان نیز نشد. حتّی حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) در شب یازدهم محرّم نماز شب خود را خواندند. با آن همه مصیبت و در حال اسارت و دَربهدَری نماز شب ایشان ترک نشد. این موضوع را ثبات شخصیّت، قدرت روح و شدّت ایمان میگویند. ایشان اهل یقین بودند. «کَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ * لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ[۱۲]»؛ حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) بهشت را میدیدند. حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) خداوند را با چشم دل میدیدند. لذا هیچ حادثهای حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) را از هیچ تکلیفی غافل نکرد و حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) همیشه آشنای به وظیفه و تکلیف بودند. این مقدار کفایت میکند و امید داریم که خداوند متعال هم از آقای رنجبریان و هم از شما عزیزانمان و هم از این گوینده که امشب را برای خودم توفیق دیدم که گویا الحمدلله بیبی حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) ما را دعوت کرده بودند که مجلس امشب ایشان خالی نماند. از این رو خداوند متعال را شاکر هستم و امیدوارم که خداوند هم از بنده و هم از شما قبول بفرماید.
دعا
شبهای گذشته عرض کردم که مرحوم «آیت الله سیبویه[۱۳]» (رحمت الله علیه) در محضرت حضرت «آیت الله بهجت» (اعلی الله مقامه الشریف) از عمویشان نقل میکردند که عموی ما امام زمان (ارواحنا فداه) را خواب دیده بودند و حضرت به ایشان فرموده بودند خداوند را به دَربهدَری عمّهام زینب قسم بدهید و فرج من را از خداوند متعال درخواست نمایید؛ مشخّص میشود که تحمّل این مصیبتها برای حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) خیلی مقام بالایی است.
خدایا! به مقام حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) قَسمت میدهیم، به صبر حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) قَسمت میدهیم، به تحمّل حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) قَسمت میدهیم، به نمازشب حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) قَسمت میدهیم، به محبوبیّت حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) نزد خداوند و اولیاء قَسمت میدهیم، امام زمانمان (ارواحنا فداه) را برسان.
خدایا! سایهی پُر برکت نایب امام زمان (ارواحنا فداه) را بر سر ما مُستدام بدار.
خدایا! ما را ثابتقدم بفرما.
خدایا! فرزندان و جوانان ما را از این طوفانها و از این فتنهها حفظ بفرما.
خدایا! دست خطرناک شومِ مزدوران اَجنبی که در گوشه و کنار این مملکت خوبان ما را ترور میکنند، کوتاه و شیشهی عُمرشان را بشکن.
خدایا! خطرشان را به اربابانشان برگردان.
خدایا! این مُستکبر درجهی اوّل عالَم، شیطان بزرگ، امّالفساد قرن، آمریکا و اسرائیل و عربستان تکفیری و ذلیل کُفّار را ریشهکَن بفرما.
خدایا! مردم ما را بیچاره نفرما.
خدایا! به معیشت مردم برکت کَرامت بفرما.
خدایا! باران رحمتت را بر ما نازل بفرما.
خدایا! مریضها عموماً، مریضهای مورد نظر خصوصاً شِفا مرحمت بفرما.
حال که بحمدالله بعضی از بسیجیان نیز هستند و هدیهای برای برادران و خواهران بسیجی درنظر گرفته شده است که تقدیم آنها خواهد شد.
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد وَ عَجِّل فَرَجّهُم
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸.
[۲] سوره مبارکه عنکبوت، آیه ۶۹.
[۳] مفاتیح الجنان، مختصرترین دعای سحر.
«یَا مَفْزَعِى عِنْدَ کُرْبَتِى، وَ یَا غَوْثِى عِنْدَ شِدَّتِى، إِلَیْکَ فَزِعْتُ، وَ بِکَ اسْتَغَثْتُ، وَ بِکَ لُذْتُ، لَا أَلُوذُ بِسِواکَ، وَ لَا أَطْلُبُ الْفَرَجَ إِلّا مِنْکَ، فَأَغِثْنِى وَ فَرِّجْ عَنِّى، یَا مَنْ یَقْبَلُ الْیَسِیرَ، وَ یَعْفُو عَنِ الْکَثِیرِ، اقْبَلْ مِنِّى الْیَسِیرَ، وَ اعْفُ عَنِّى الْکَثِیرَ، إِنَّکَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ . اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ إِیماناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبِى، وَ یَقِیناً حَتّىٰ أَعْلَمَ أَنَّهُ لَنْ یُصِیبَنِى إِلّا مَا کَتَبْتَ لِى، وَ رَضِّنِى مِنَ الْعَیْشِ بِما قَسَمْتَ لِى، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ، یَا عُدَّتِى فِى کُرْبَتِى، وَ یَا صاحِبِى فِى شِدَّتِى، وَ یَا وَلِیِّى فِى نِعْمَتِى، وَ یَا غایَتِى فِى رَغْبَتِى، أَنْتَ السَّاتِرُ عَوْرَتِى، وَ الْآمِنُ رَوْعَتِى، وَ الْمُقِیلُ عَثْرَتِى، فَاغْفِرْ لِى خَطِیئَتِى، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ».
[۴] عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال، جلد ۱۱، صفحه ۱۰۳۰.
«أطیب البیان: فی حدیث منسوب إلى العسکری علیه السّلام قال: نحن حجج اللّه على خلقه، و جدّتنا فاطمه حجه اللّه علینا».
[۵] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۶۱.
«فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ».
[۶] شیخ صدوق، الامالی، ص ۵۷، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، ۱۴۰۰ق؛ هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، محقق، مصحح، انصاری زنجانی خوئینی، محمد، ج ۲، ص ۷۳۴، قم، نشر الهادی، چاپ اول، ۱۴۰۵ق؛ حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، ص ۱۱۱، قم، مؤسسه آل البیت (علیهم السلام)، چاپ اول، ۱۴۱۳ق؛ ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص ۴۰۵، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
[۷] سبزواری، ۱۳۸۳، ص ۱۷۶.
[۸] مناوی، اتحاف السائل بما لفاطمه من الفضائل، ص ۱۰.
«إذا کان یوم القیامه نادی منادٍ من بطنان العرش: یا اهل الجمع نکّسوا رؤسکم و غضّوا ابصارکم حتّی تمرّ فاطمه بنت محمد علی الصراط فتمرّ مع سبعین ألف جاریه من الحورالعین کمرّ البرق».
[۹] سوره مبارکه واقعه، آیات ۷۷ الی ۷۹.
[۱۰] سوره مبارکه احزاب، آیه ۳۳.
«وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّهِ الْأُولَىٰ ۖ وَ أَقِمْنَ الصَّلَاهَ وَ آتِینَ الزَّکَاهَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ۚ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا».
[۱۱] مفاتیح الجنان، دعای «اللهم عرفنی نفسک» برای زمان غیبت.
[۱۲] سوره مبارکه تکاثر، آیات ۵ و ۶.
[۱۳] آیت الله میرزا احمد سیبویه در ۲۰ ربیع الثانی ۱۳۳۷ قمری در کربلا به دنیا آمد و در خانه ای پر از نور علم و حدیث و معنویت تربیت یافت. از ویژگی های برجسته مرحوم سیبویه، احترام بی نظیری بود که نسبت به سادات داشت. ایشان هرگاه در منبر می نشست و سیدی وارد مجلس می شد از منبر پایین می آمد و دست سید را می بوسید و مجدداً بر منبر می نشست. بعد از عمری مجاهدت در راه تهذیب نفس و عمل به معلومات خود سر انجام این عالم اهل معنا در روز شنبه پنجم آذر ۱۳۸۴ شمسی در سن ۸۹ سالگی در بیمارستان ساسان به دیار حق شتافت. و مرحوم آیت الله بهجت بر او نماز گذاشت. قبر مبارک حضرت آیت الله میرزا احمد سیبویه (رحمت الله علیه) در حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) کنار قبر شهید مفتح است و هر هفته متوسلین به حضرت عباس (علیه السلام) در آنجا مجلس روضه برپا می کنند.