«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نورالله هستند، جلال الله هستند، نور حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، هم نور ذات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ملائکه را مدهوش کرد، هم نور نماز حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به آسمانیها نور میدهد.
از حضرت امام رضا سلام الله علیه پرسیدند که چرا نام مبارک حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها «زهرا» است؟ فرمودند: برای اینکه «یظهر [یَزْهَرُ] نُورُهَا لِأَهْلِ اَلسَّمَاءِ»[۲] وقتی به نماز میایستد برای آسمانیها اینطور است که انگار آفتاب طلوع کرده است و ملائکه آسمان از نور حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها استضاعه میکنند.
وصفی از بهشت
در بهشت… ان شاء الله خدای متعال به حق حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ما را از بهشت خودش محروم نکند، وجود مقدّس امیرالمؤمنین صلوات الله علیه یک جملهای دارند: «لَمْ أَرَ کَالْجَنَّهِ نَامَ طَالِبُهَا»،[۳] ندیدم کسی بهشت در پیش داشته باشد و خوابش ببرد.
اگر به کسی وعده بدهند اگر شما تا صبح فلان چیز را بنویسید یا فلان نقشه را بکشید یا فلان کتاب را بخوانید فردا ده میلیارد تومان به شما پول میدهیم، آیا این فرد میتواند بخوابد؟ نه! کار خود را میکند.
ولی خدای متعال وعدهی بهشت داده است، چه بهشتی! «عَرْضُهَا کَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ»،[۴] خدای متعال به هر نفر از بهشتیها وسعتی میدهد که اگر تمام اهل عالم را میهمان کند جا کم نمیآید. بهشتی که انسان در آنجا مشیه الله میشود، خدای متعال هر کاری که بخواهد کند احتیاجی به اسباب ندارد، اراده میکند و اراده ایجاد میکند.
قرآن کریم در مورد بهشتیها دارد که «لَهُمْ مَا یَشَاءُونَ»،[۵] هرچه میخواهید، در بهشت خواستن همانا و شدن همان.
در بهشت تکرار نیست، این آیه کریمه فرمود: «کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقًا قَالُوا هَذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا»،[۶] فرض کنید کسی در آنجا آرزوی گلابی نطنز میکند، وقتی گلابی را میآورند میگوید این همانی است که در آنجا میخوردیم، ولی وقتی میخورد میبیند اصلاً یک چیز دیگری است و اصلاً قابل مقایسه نیست. وقتی مجدداً آرزو میکند و تولید میشود، مجدداً این آن قبلی نیست و یک چیز دیگر است.
بالاترین لذّت در بهشت سلام الهی است، «سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ»،[۷] که در سوره مبارکه یس آمده است.
یکی از مجاری سلام الهی که درواقع جلوه خدای متعال است و بهشتیها را از خود بیخود میکند و همهی آن لذائذ بیمثال و فوق تصوّر ما وجود دارد، نوری است از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که در مواقعی همهی قصرها را روشن میکند، همهی بهشتیها میگویند خدا جلوه کرده است، اما خبر میدهند اینطور نیست و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه لبخند زدهاند، نور تبسّم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها همهی نعمتهای بهشتی را تحتالشعاع قرار میدهد.
چنین بانویی ما را میهمان کرده است، چه افتخاری بالاتر از این؟
درسهایی از سبک و سیره حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در مقام عظمت ملکوتی آن است که اصلاً عقل ما نمیرسد، اما در مقام آموزگاری که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها برای همهی مادرها اسوه هستند، نحوهی فرزندداری، نحوهی تربیت، هیچ کسی مانند حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نیست، فرزندان خود را به مسجد میفرستند، امام حسن مجتبی صلوات الله علیه میروند و پای منبر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم مینشینند، وقتی میآیند حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میفرمایند بگو جدّتان چه فرمود، امام حسن مجتبی صلوات الله علیه هم بیان میفرمودند.
وقتی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه به منزل تشریف میآوردند میدیدند حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها با اینکه در مسجد نبودند میدانستند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در مسجد چه فرمودهاند.
امیرالمؤمنین صلوات الله علیه پرسیدند که اینها را از کجا میدانید؟ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودند: حسنم برای من میگوید.
این نوع تربیت است که بچه را به مسجد میفرستند و برای تشویق او میگویند تو بگو تا من یاد بگیرم، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تمام گفتههای امام حسن مجتبی صلوات الله علیه از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را در قلب خود ثبت کردهاند و برای امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بازگو میکنند.
این گرمیِ زندگی است، آن سبک برخورد مادر است، آن پدر است، و این مجموعه با این خانواده است.
امیرالمؤمنین صلوات الله علیه قسم میخورند و میفرمایند در این مدّتی که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها با من زندگی کردند «فَوَ اللَّهِ مَا أَغْضَبْتُهَا وَ لَا أَکْرَهْتُهَا عَلَى أَمْرٍ حَتَّى قَبَضَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ وَ لَا أَغْضَبَتْنِی»[۸] بخدا سوگند فاطمه هیچگاه مرا ناراحت نکرد… اگر همهی غم عالم در دل من ریخته بود کافی بود نگاهی به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها کنم، تمام میشد…
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در شوهر داری… امیرالمؤمنین صلوات الله علیه تشریف آوردند و فرمودند: فاطمه جان! در منزل چه چیزی داریم؟ عرض کردند: دو روز است که غذایی به فرزندان هم ندادهام، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمودند: چرا مرا خبر نکردید؟ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودند: پدرم به من دستور داده است که چیزی از علی نخواه، ممکن است چیزی بخواهی و او نداشته باشد و خجالت بکشد. من نمیتوانم خجالت کشیدن شوهرم را تحمل کنم.
این در شوهرداری، آن در بچهداری، آن در احترام به پدر…
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در مقابل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم اینطور بودند که اگر نماز مستحبی هم داشتند همینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم تشریف میآوردند حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نماز خود را میشکستند و به استقبال پدر بزرگوارشان میرفتند.
فشار کار در خانهی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خیلی زیاد شد، چون همهی یتیمهای مدینه و گرفتارها این خانه را میشناختند، همهی غریبها به اینجا میآمدند، کار خیلی سنگین بود، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها باید خودشان دستاس میکردند، باید خودشان خمیر درست میکردند، باید خودشان تنور روشن میکردند و نان طبخ میکردند، لذا دستهای مبارک حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از کثرت کار آبله زده بود و پینه داشت. حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مشک به دوش میکشیدند و میرفتند و برای خانهی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه آب میآوردند، دخترِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هستند، اول شخصیتِ عالم خلقت هستند، دخترِ حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها هستند.
امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمودند که غنائم جنگی آوردهاند، میتوانید به پدر مراجعه کنید و از ایشان بخواهید که یک خدمتکار به شما بدهند.
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم آمدند و وارد شدند اما حیاء کردند و هیچ چیزی نگفتند، خجالت کشیدند که به پدر خود بگویند که با این همه کاری که دارم یک خدمتکار میخواهم…
این حیاءها کجا رفته است؟ با این دختران ما چه کردهاند؟ در این دانشگاهها چه کردهاند؟ در این دبیرستانها چه کردهاند؟ آیا به دختران ما درس شوهرداری میدهند؟ آیا به دختران ما درس تربیت بچه میدهند؟ آیا به دختران ما درس حیاء میدهند؟ این بدحجابیها و بیحجابیها چیست؟ تازه اگر کسی تذکر بدهد بیحیائی را از حد میگذرانند، دهانشان خراب است، فحش میدهند، داد و بیداد راه میاندازند، نشان میدهند که هیچ شخصیتی ندارند. مملکتِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و اینطور؟ گوشهی چادر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را بگیرید و بگویید بیبی جان یک نگاهی کنید و تغییر بدهید، برای این دین شهدای زیادی در انقلاب و جبههها پرپر شدند، حیف است به این زودی… همهی کوچههای ما به نام شهداست، خیابانهای ما به نام شهداست، چرا باید سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در میان مردم ما، خصوصاً این تازه به دوران رسیدهها، این فارغالتحصیلان دانشگاهها… به این بیمارستانها بروید، آیا واقعاً این کشور اسلامی است؟ آیا بویی از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به این خدمتکارهای زن هواپیماها خورده است؟
این حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است، رویشان نمیشود به شوهر خود چیزی بگویند که نکند نداشته باشند و خجالت بکشند، نزد پدر خود میروند اما حریم پدر اجازه نمیدهد چیزی از پدر خود بخواهند.
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تشریف آوردند و فرمودند: فاطمه جان! زمانی آمدی که رسم نبود این موقع به خانهی ما بیایی، احساس کردم کاری داشتی، چرا نگفتی؟ چه میخواهی؟
وجود مقدّس امیرالمؤمنین صلوات الله علیه پیشدستی کردند، عرضه داشتند: من دیدم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خیلی در فشار و زحمت هستند، نیازی به یک کمککار دارند، آمده بودند که از شما استمداد کنند.
وجود نازنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: جبرئیل الآن آمده است، یک ذکری برای من آورده است، من بجای خادم این ذکر را به شما میدهم، «یَا أَوَّلَ الْأَوَّلِینَ، وَیَا آخِرَ الْآخِرِینَ، وَیَا ذَا الْقُوَّهِ الْمَتِینَ، وَیَا رَاحِمَ الْمَسَاکِینَ، وَیَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ».
هم امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و هم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بقدری خشنود شدند که به زبان آوردند: ما رفته بودیم دنیا بگیریم اما پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به ما آخرت دادند.
چند عروس و داماد میشناسید که بخاطر آخرت از یک چیز مادی بگذرند؟ بخاطر امور مادی دعوا نکنند، کار به طلاق نکشد…
جای این حرفها خالی است، این سبک زندگی فاطمی در اینجاهاست.
در دو جلسه گذشته نکاتی از این چند آیه سوره مبارکه انسان خدمت شما عرض کردیم، اول نذر بود، دوم وفای به نذر، سوم ترس از آخرت بود.
ترس از آخرت از آن جهت که عبادت است، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از خدای متعال میترسد، «وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ»،[۹] خدای متعال دوست دارد انسان مرگ را یاد کند و برای مرگ خود حساب باز کند، چون مرگ حق است حواس انسان به کارهای خود باشد، به زبان و چشم و درآمد خود باشد.
لذا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها این درس را به ما میدهند که اگر در اوج عبودیت باشید، هر اندازه که مجاهدت در زمینه بندگی کرده باشید، این شما را مغرور نکند، از صحنه قیامت بترسید، «یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْمًا کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا»،[۱۰] این بلای قیامت بلای عمومی است، همه از یکدیگر فرار میکنند، همه وایِ خودشان را دارند…
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خیلی میترسیدند، با اینکه عاشق خدای متعال بودند ولی رضا خدای متعال در این ترس بود، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم میترسیدند.
افرادی که گناه میکنند دلشان سنگین میشود، خشیت از آنها گرفته میشود. چرا فرمود «إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ»[۱۱]؟ اگر انسان معرفت داشته باشد در نماز خود خشیت دارد، حیاء دارد، نماز میخواند ولی چون در حضور خدای متعال است خجالت میکشد، اینکه مستحب است انسان به مهر نگاه کند برای این است که سرافکندگی و سر به زیری در برابر خدای متعال… مرحوم شهید بحث میکند که آیا چشم در نماز باز باشد یا بسته باشد، فقهای ما فتوا میدهند که باید باز باشد، اما شهید میگوید نه، باید دید که دل چگونه نرم میشود، اگر حیاء باعث بشود که چشم خودت را ببندی و دل تو بیشتر نرم بشود آن کار را کن، در نماز حضور لازم است، خشوع لازم است، رقت قلب لازم است.
نماز آقای بهجت یکی از این نمازها بود… ان شاء الله خدای متعال مرحوم آیت الله حائری شیرازی را رحمت کند، ناشناخته آمد و ناشناخته رفت، انسان مرموزی بود، شهید سلیمانی رضوان الله تعالی علیه ایشان را میشناخت، من یک جریانی از ایشان شنیده بودم ولی حیران بودم که چطور بوده است که آقای حائری این کار را کردهاند، بعد از شهید سلیمانی در مشهد دعوت کردیم و به آنجا آمد و سخنرانی کرد، این جریان آقای حائری شیرازی را دیدیم و متوجه شدیم که عجب انسان ناشناختهای است، ولی شهید سلیمانی رضوان الله تعالی علیه اینها را خوب میشناخت، در اسرارشان سهیم بود.
آقای حائری شیرازی میگفت که در دورهای که حضرت آقا رئیس جمهور بودند به شیراز آمدند، وارد بر ما شدند، ایشان در دفتر شروع کردند به نماز و من هم اقتدا کردم، همینکه الله اکبر گفت دیدم رفت، دیدم این شخص هنگام نماز اینجا نیست، از اینجا عبور میکند، «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ»،[۱۲] این معرفت میخواهد، علم میخواهد…
چرا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در نماز خود ارتعاش داشتند؟ بدن میلرزید، و خدای متعال به ملائکه خطاب میکند که «یَا مَلاَئِکَتِی اُنْظُرُوا إِلَى أَمَتِی فَاطِمَهَ»،[۱۳] به تماشای نماز فاطمه بیایید و ببینید چطور میلرزد. ملائکه باید یه تماشای نماز حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بیایند، چرا؟ برای اینکه معرفت کامل است، خود را در برابر خدای متعال میبازد، دستپاچه میشود، نسبت به قیامت میترسد، لذا بدبخت کسی است که مرگ را فراموش کند، قیامت را فراموش کند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها این درس را در متن سوره انسان… این کلاس خوف حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از روزی که شرّ او همه جا را فرا گرفته است، کسی پناهگاهی ندارد که به آنجا پناه ببرد، نه غاری هست، نه کوهی هست، نه مخفیگاهی هست، نه خانهای هست، نه سرپناهی هست، چرا انسان از حالا برای آن روز تدارک نبیند؟ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فکر آن روز بودند.
درس چهارم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها این بود که… از لوازم ترس برای آنجا تدارک دیدن برای آنجاست، چه تدارکی بالاتر از سیر کردن شکمهای گرسنه است؟ «وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا».[۱۴]
درس پنجم «ایثار» بود، نه اینکه از اضافهی خود به آنها بدهند، بلکه خودشان گرسنه بودند، ولی غذایی که باید یک گرسنه برای سیر شدن بخورد، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها غذای خود و امام حسن مجتبی صلوات الله علیه و حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه را نخوردند و به این سه گروه دادند.
درس ششم هم این بود که خدای متعال خبر نمیدهد، نمیگوید فاطمه این کار را کرد، میگوید این کار را میکند، خدای متعال به همهی عالم میگوید که دست حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها الآن هم باز است و اطعام میکنند، ای مسکین، ای یتیم، ای اسیر، برو و درِ خانهی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را بزن، «یُطعِمُون» فعلی است که استمرار دارد، «وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا»، سفرهی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها برای همیشه باز است، در خانهی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها برای همیشه باز است، دستِ کَرَمِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها همیشه آماده است، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هرچه دارند ایثار میکنند و کسی را از در خانهی خود ناامید برنمیگرداند.
درس هفتم این است که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از این موضوع خسته نمیشوند، گروههای مختلف، هر قشری بیاید حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نمیگویند که به در خانهی دیگری برو.
هشتمین درس حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها این است که «وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا * إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا». چرا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اطعام میکنند؟ اطعام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها برای این است که این تعلق به مال حجاب است، جلوی چشم دل را میگیرد، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میخواهند وجه الله را با چشم دل ببینند.
چشم دل باز کن که جان بینی آنچه نادیدنی است آن بینی
شما از هر چیزی که عبور کنید و بگذرید، آینهی دلتان صافتر میشود، جمال الهی بیشتر بر این آیه میتابد.
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها عاشق هستند، نگران هستند که حجابی باشد و نتوانند محبوب و معشوق خود را با چشم دل ببینند.
بنابراین اخلاص… هر کاری که میکنید با محبت کنید، هر کاری که میکنید با عشق کنید که پشیمان نشوید، ریا انسان را پشیمان میکند، به هر کسی خوبی کردی روزی بدی میبینی و بعد میگویی دست من نمک نداشت، کاری کنید که حسرت نبرید و پشیمان نشوید، راه این موضوع هم اخلاص است، با خدای متعال معامله کنید.
همه مانند ما فقیر هستند و کاری از دستشان ساخته نیست که فردا جبران کنند، چه کسی فردا را دیده است؟ «مَا عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ»،[۱۵] با خدا معامله کنید.
آموزگار این میدان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند.
درس نهم: «لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا»، عطای بلامنت، خدمت بیتوقع، این برای انسان میماند، وگرنه خسارت دنیا و آخرت است، هم مال انسان رفته است، هم آبروی خود را صرف کرده است، هیچ چیزی هم بدست نیاورده است، اما «إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا».
روضه و توسّل به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
امیرالمؤمنین صلوات الله علیه برای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مجلسی نگرفتند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مراسم تشییع نداشتند، هفت نفر در دل شب این پیکر را برداشتند… امیرالمؤمنین صلوات الله علیه تنها این قبر را کندند و لحد را آماده کردند، حبیبهی خود را تا نزدیک قبر آوردند…
اما معمولاً وقتی میخواهند بانویی را دفن کنند محرمها پایین میروند و پیکر را تحویل میگیرند… امیرالمؤمنین صلوات الله علیه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را آوردند و میخواهند تحویل قبر بدهند، اما محرمی نبود، حسنین علیهما السلام که کوچک بودند، محرم دیگری هم نبود، ناگهان دیدند دستهای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم ظاهر شدند…
ببینید امیرالمؤمنین صلوات الله علیه در نهج البلاغه چطور توصیف میکنند، به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم خطاب کردند: «السَّلَامُ عَلَیک یا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّی وَ عَنِ ابْنَتِک النَّازِلَهِ فِی جِوَارِک وَ السَّرِیعَهِ اللَّحَاقِ بِک»،[۱۶] یا رسول الله! زود بود که فاطمه از من جدا بشود… یا رسول الله! هم خودم سلام میدهم و هم بجای این دختری که به تو وارد شد، «فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِیعَهُ»… امانتی که به من داده بودید را پس آوردم… معمولاً اینجا دل شما را میسوزانند و میگویند این امانتی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دادند پهلوشکسته نبود، صورت او کبود نبود…
من معمولاً شبهای آخر هر مجلسی که مربوط به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است به کنار نهر علقمه میروم…
آقا امیرالمؤمنین صلوات الله علیه از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم خواستند… فاطمه دردهای خود را به من نگفت، «فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ» شما از او بپرسید تا به شما بگوید…
من عرض میکنم، یا امیرالمؤمنین! جای شما کنار نهر علقمه خالی بود، داغ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خیلی برای شما سنگین بود، تحمل جراحاتی که بر ایشان نازل شده بود خیلی برای شما سخت بود، اما چارچوب بدن سالم بود، ایشان را غسل کردید، کفن کردید…
وقتی حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه به کنار نهر علقمه آمدند دیدند علم افتاده است، جلوتر آمدند و دیدند دستهای علمگیر افتاده است، به کنار پیکر آمدند، دست زیر پیکر بردند که بدن را بلند کنند و با خودشان بیاورند، دستهای خود را بالا آوردند و دیدند بدن بهم ریخت… دیدند مانند بدنِ حضرت علی اکبر علیه السلام است و این بدن هم قطعه قطعه است، اما وقتی کنار بدن حضرت علی اکبر علیه السلام دیدند نمیتوانند بدن را یک نفری جمع کنند، جوان داشتند، برگشتند و صدا زدند جوانان بنیهاشم بیایید… اما کنار نهر علقمه دیگر جوان نداشتند، آنجا با صدای بلند گریه کردند و فرمودند: الآن کمرم شکست… امید من ناامید شد…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] جامع الأخبار ، جلد ۱ ، صفحه ۷۰ (وَ قَالَ اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ : إِنَّ اَلْبُیُوتَ اَلَّتِی یُصَلَّى فِیهَا بِاللَّیْلِ یظهر [یَزْهَرُ] نُورُهَا لِأَهْلِ اَلسَّمَاءِ کَمَا یَزْهَرُ نُورُ اَلْکَوَاکِبِ لِأَهْلِ اَلْأَرْضِ)
[۳] نهج البلاغه، خطبه ۲۸ (أَلَا فَاعْمَلُوا فِی الرَّغْبَهِ کَمَا تَعْمَلُونَ فِی الرَّهْبَهِ. أَلَا وَ إِنِّی لَمْ أَرَ کَالْجَنَّهِ نَامَ طَالِبُهَا وَ لَا کَالنَّارِ نَامَ هَارِبُهَا. أَلَا وَ إِنَّهُ مَنْ لَا یَنْفَعُهُ الْحَقُّ یَضُرُّهُ الْبَاطِلُ وَ مَنْ لَا یَسْتَقِیمُ بِهِ الْهُدَى یَجُرُّ بِهِ الضَّلَالُ إِلَى الرَّدَى. أَلَا وَ إِنَّکُمْ قَدْ أُمِرْتُمْ بِالظَّعْنِ وَ دُلِلْتُمْ عَلَى الزَّادِ. وَ إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَیْکُمُ اثْنَتَانِ: اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ. فَتَزَوَّدُوا فِی الدُّنْیَا مِنَ الدُّنْیَا مَا [تُحْرِزُونَ] تَحْرُزُونَ بِهِ أَنْفُسَکُمْ غَداً.)
[۴] سوره مبارکه حدید، آیه ۲۱ (سَابِقُوا إِلَىٰ مَغْفِرَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَجَنَّهٍ عَرْضُهَا کَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ۚ ذَٰلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ)
[۵] سوره مبارکه ق، آیه ۳۵ (لَهُمْ مَا یَشَاءُونَ فِیهَا وَلَدَیْنَا مَزِیدٌ)
[۶] سوره مبارکه بقره، آیه ۲۵ (وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۖ کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقًا ۙ قَالُوا هَٰذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ ۖ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا ۖ وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَهٌ ۖ وَهُمْ فِیهَا خَالِدُونَ)
[۷] سوره مبارکه یس، آیه ۵۸
[۸] کشف الغمه، جلد ۱، صفحه ۳۶۳ (فَوَ اللَّهِ مَا أَغْضَبْتُهَا وَ لَا أَکْرَهْتُهَا عَلَى أَمْرٍ حَتَّى قَبَضَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ وَ لَا أَغْضَبَتْنِی وَ لَا عَصَتْ لِی أَمْراً وَ لَقَدْ کُنْتُ أَنْظُرُ إِلَیْهَا فَتَنْکَشِفُ عَنِّی الْهُمُومُ وَ الْأَحْزَانُ)
[۹] سوره مبارکه الرحمن، آیه ۴۶
[۱۰] سوره مبارکه انسان، آیه ۷
[۱۱] سوره مبارکه فاطر، آیه ۲۸ (وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ کَذَٰلِکَ ۗ إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ غَفُورٌ)
[۱۲] سوره مبارکه مؤمنون، آیات ۱ و ۲
[۱۳] بشاره المصطفی لشیعه المرتضی ، جلد ۱ ، صفحه ۱۹۷ (حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ اَلْکُوفِیُّ قَالَ: حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ اَلنَّخَعِیُّ عَنْ عَمِّهِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ یَزِیدَ اَلنَّوْفَلِیِّ عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَهَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُبَیْرٍ عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ کَانَ جَالِساً ذَاتَ یَوْمٍ إِذْ أَقْبَلَ اَلْحَسَنُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَلَمَّا رَآهُ بَکَى ثُمَّ قَالَ إِلَیَّ إِلَیَّ بُنَیَّ فَمَا زَالَ یُدْنِیهِ حَتَّى أَجْلَسَهُ عَلَى فَخِذِهِ اَلْأَیْمَنِ ثُمَّ أَقْبَلَ اَلْحُسَیْنُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَلَمَّا رَآهُ بَکَى قَالَ إِلَیَّ إِلَیَّ یَا بُنَیَّ وَ أَجْلَسَهُ عَلَى فَخِذِهِ اَلْأَیْسَرِ ثُمَّ أَقْبَلَتْ فَاطِمَهُ عَلَیْهَا السَّلاَمُ فَلَمَّا رَآهَا بَکَى ثُمَّ قَالَ إِلَیَّ إِلَیَّ یَا بُنَیَّهِ وَ أَجْلَسَهَا بَیْنَ یَدَیْهِ ثُمَّ أَقْبَلَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَلَمَّا رَآهُ بَکَى ثُمَّ قَالَ إِلَیَّ إِلَیَّ یَا أَخِی فَمَا زَالَ یُدْنِیهِ حَتَّى أَجْلَسَهُ إِلَى جَنْبِهِ اَلْأَیْمَنِ فَقَالَ لَهُ أَصْحَابُهُ یَا رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مَا تَرَى وَاحِداً مِنْ هَؤُلاَءِ إِلاَّ بَکَیْتَ أَ وَ مَا فِیهِمْ مَنْ تُسَرُّ بِرُؤْیَتِهِ فَقَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اَلَّذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَّهِ وَ اِصْطَفَانِی عَلَى جَمِیعِ اَلْبَرِیَّهِ إِنِّی وَ إِیَّاهُمْ لَأَکْرَمُ اَلْخَلْقِ عَلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَا عَلَى وَجْهِ اَلْأَرْضِ نَسَمَهٌ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْهُمْ أَمَّا عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَإِنَّهُ أَخِی وَ شَفِیقِی وَ صَاحِبُ اَلْأَمْرِ بَعْدِی وَ صَاحِبُ لِوَایَ فِی اَلدُّنْیَا وَ اَلْآخِرَهِ وَ صَاحِبُ حَوْضِی وَ شَفَاعَتِی وَ هُوَ مَوْلَى کُلِّ مُسْلِمٍ وَ إِمَامُ کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ قَائِدُ کُلِّ تَقِیٍّ وَ هُوَ وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی عَلَى أَهْلِی وَ أُمَّتِی فِی حَیَاتِی وَ بَعْدَ مَوْتِی مُحِبُّهُ مُحِبِّی وَ مُبْغِضُهُ مُبْغِضِی وَ بِوَلاَیَتِهِ صَارَتْ أُمَّتِی مَرْحُومَهً وَ بِعَدَاوَتِهِ صَارَ اَلْمُخَالِفَهُ لَهُ مِنْهَا مَلْعُونَهً وَ إِنِّی بَکَیْتُ حِینَ أَقْبَلَ لِأَنِّی ذَکَرْتُ غَدْرَ اَلْأُمَّهِ بِهِ بَعْدِی حَتَّى[إِنَّهُ]لَیُزَالُ عَنْ مَقْعَدِی وَ قَدْ جَعَلَهُ اَللَّهُ لَهُ بَعْدِی ثُمَّ لاَ یَزَالُ اَلْأَمْرُ بِهِ حَتَّى یُضْرَبَ عَلَى قَرْنِهِ تُخْضَبُ مِنْهَا لِحْیَتُهُ فِی أَفْضَلِ اَلشُّهُورِ شَهْرُ رَمَضٰانَ اَلَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ اَلْقُرْآنُ هُدىً لِلنّٰاسِ وَ بَیِّنٰاتٍ مِنَ اَلْهُدىٰ وَ اَلْفُرْقٰانِ وَ أَمَّا اِبْنَتِی فَاطِمَهُ فَإِنَّهَا سَیِّدَهُ نِسَاءِ اَلْعَالَمِینَ مِنَ اَلْأَوَّلِینَ وَ اَلْآخِرِینَ وَ هِیَ بَضْعَهٌ مِنِّی وَ هِیَ نُورُ عَیْنِی وَ هِیَ ثَمَرَهُ فُؤَادِی وَ هِیَ رُوحِی اَلَّتِی بَیْنَ جَنْبِی وَ هِیَ اَلْحَوْرَاءُ اَلْإِنْسِیَّهُ مَتَى قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا بَیْنَ یَدَیْ رَبِّهَا جَلَّ جَلاَلُهُ زَهَرَ نُورُهَا لِمَلاَئِکَهِ اَلسَّمَاءِ کَمَا یَزْهَرُ نُورُ اَلْکَوَاکِبِ لِأَهْلِ اَلْأَرْضِ وَ یَقُولُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِمَلاَئِکَتِهِ یَا مَلاَئِکَتِی اُنْظُرُوا إِلَى أَمَتِی فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ اَلنِّسَاءِ قَائِمَهً بَیْنَ یَدَیَّ تَرْتَعِدُ فَرَائِصُهَا مِنْ خِیفَتِی وَ قَدْ أَقْبَلَتْ عَلَى عِبَادَتِی أُشْهِدُکُمْ أَنِّی قَدْ آمَنْتُ شِیعَتَهَا مِنَ اَلنَّارِ وَ إِنِّی لَمَّا رَأَیْتُهَا ذَکَرْتُ مَا یُصْنَعُ بِهَا بَعْدِی کَأَنِّی بِهَا وَ قَدْ دَخَلَ اَلذُّلُّ بَیْتَهَا وَ اُنْتُهِکَتْ حُرْمَتُهَا وَ غُصِبَ حَقُّهَا وَ مُنِعَتْ إِرْثَهَا وَ أُسْقِطَ جَنِینُهَا وَ هِیَ تُنَادِی یَا مُحَمَّدُ فَلاَ تُجَابُ وَ تَسْتَغِیثُ فَلاَ تُغَاثُ فَلاَ تَزَالُ بَعْدِی مَحْزُونَهً مَکْرُوبَهً تَتَذَکَّرُ اِنْقِطَاعَ اَلْوَحْیِ عَنْ بَیْتِهَا مَرَّهً وَ تَتَذَکَّرُ فِرَاقِی أُخْرَى وَ تَسْتَوْحِشُ إِذَا جَنَّهَا اَللَّیْلُ لِفَقْدِ صَوْتِیَ اَلَّذِی کَانَتْ تَسْتَمِعُ إِلَیَّ إِذَا تَهَجَّدْتُ بِالْقُرْآنِ ثُمَّ تَرَى نَفْسَهَا ذَلِیلَهً بَعْدَ أَنْ کَانَتْ فِی أَیَّامِ أَبِیهَا عَزِیزَهً فَعِنْدَ ذَلِکَ یُؤْنِسُهَا اَللَّهُ تَعَالَى ذِکْرُهُ بِالْمَلاَئِکَهِ فَنَادَتْهَا بِمَا نَادَتْ بِهِ مَرْیَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ فَتَقُولُ یَا فَاطِمَهُ إِنَّ اَللّٰهَ اِصْطَفٰاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اِصْطَفٰاکِ عَلىٰ نِسٰاءِ اَلْعٰالَمِینَ یَا فَاطِمَهُ اُقْنُتِی لِرَبِّکِ وَ اُسْجُدِی وَ اِرْکَعِی مَعَ اَلرّٰاکِعِینَ ثُمَّ یَبْتَدِئُ بِهَا اَلْوَجَعُ فَتَمْرَضُ فَیَبْعَثُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهَا مَرْیَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ تُمَرِّضُهَا وَ تُؤْنِسُهَا فِی عِلَّتِهَا فَتَقُولُ عِنْدَ ذَلِکَ یَا رَبِّ إِنِّی سَئِمْتُ اَلْحَیَاهَ وَ تَبَرَّمْتُ بِأَهْلِ اَلدُّنْیَا فَأَلْحِقْنِی بِأَبِی فَیُلْحِقُهَا اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِی فَتَکُونُ أَوَّلَ مَنْ تُلْحِقُنِی مِنْ أَهْلِ بَیْتِی فَتَقْدَمُ عَلَیَّ مَحْزُونَهً مَکْرُوبَهً مَغْمُومَهً مَغْصُوبَهً مَقْتُولَهً فَأَقُولُ عِنْدَ ذَلِکَ اَللَّهُمَّ اِلْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا وَ عَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا وَ أَذِلَّ مَنْ أَذَلَّهَا وَ خَلِّدْ فِی نَارِکَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَیْهَا حَتَّى أَلْقَتْ وَلَدَهَا فَتَقُولُ اَلْمَلاَئِکَهُ عِنْدَ ذَلِکَ آمِینَ وَ أَمَّا اَلْحَسَنُ فَإِنَّهُ اِبْنِی وَ وَلَدِی وَ مِنِّی وَ قُرَّهُ عَیْنِی وَ ضِیَاءُ قَلْبِی وَ ثَمَرَهُ فُؤَادِی وَ هُوَ سَیِّدُ شَبَابِ أَهْلِ اَلْجَنَّهِ وَ حُجَّهُ اَللَّهِ عَلَى اَلْأُمَّهِ أَمْرُهُ أَمْرِی وَ قَوْلُهُ قَوْلِی مَنْ تَبِعَهُ فَهُوَ مِنِّی وَ مَنْ عَصَاهُ فَلَیْسَ مِنِّی وَ إِنِّی لَمَّا نَظَرْتُ إِلَیْهِ تَذَکَّرْتُ مَا یَجْرِی عَلَیْهِ مِنَ اَلذُّلِّ بَعْدِی فَلاَ یَزَالُ اَلْأَمْرُ بِهِ حَتَّى یُقْتَلَ بِالسَّمِّ ظُلْماً وَ عُدْوَاناً فَعِنْدَ ذَلِکَ تَبْکِی اَلْمَلاَئِکَهُ وَ اَلسَّبْعُ اَلشِّدَادُ لِمَوْتِهِ وَ یَبْکِیهِ کُلُّ شَیْءٍ حَتَّى اَلطَّیْرُ فِی جَوِّ اَلسَّمَاءِ وَ اَلْحِیتَانُ فِی جَوْفِ اَلْمَاءِ فَمَنْ بَکَاهُ لَمْ یَعْمَ عَیْنُهُ یَوْمَ تَعْمَى اَلْعُیُونُ وَ مَنْ حَزَنَ عَلَیْهِ لَمْ یَحْزَنْ قَلْبُهُ یَوْمَ تَحْزَنُ اَلْقُلُوبُ وَ مَنْ زَارَهُ فِی بَقِیعِهِ ثَبَتَتْ قَدَمُهُ عَلَى اَلصِّرَاطِ یَوْمَ تَزِلُّ فِیهِ اَلْأَقْدَامُ وَ أَمَّا اَلْحُسَیْنُ فَهُوَ مِنِّی وَ هُوَ اِبْنِی وَ وَلَدِی وَ خَیْرُ اَلْخَلْقِ بَعْدَ أَبِیهِ وَ أَخِیهِ وَ هُوَ إِمَامُ اَلْمُسْلِمِینَ وَ مَوْلَى اَلْمُؤْمِنِینَ وَ خَلِیفَهُ رَبِّ اَلْعَالَمِینَ وَ غِیَاثُ اَلْمُسْتَغِیثِینَ وَ کَهْفُ اَلْمُسْتَجِیرِینَ حُجَّهُ اَللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ أَجْمَعِینَ وَ هَذَا سَیِّدُ شَبَابِ أَهْلِ اَلْجَنَّهِ وَ بَابُ نَجَاهِ اَلْأُمَّهِ أَمْرُهُ أَمْرِی وَ طَاعَتُهُ طَاعَتِی مَنْ تَبِعَهُ فَإِنَّهُ مِنِّی وَ مَنْ عَصَاهُ فَلَیْسَ مِنِّی وَ إِنِّی لَمَّا رَأَیْتُهُ تَذَکَّرْتُ مَا یُصْنَعُ بِهِ کَأَنِّی بِهِ قَدِ اِسْتَجَارَ بِحَرَمِی وَ قَبْرِی فَلاَ یُجَارُ فَأَضُمُّهُ فِی مَنَامِی إِلَى صَدْرِی وَ آمُرُهُ بِالرَّحْلَهِ عَنْ دَارِ هِجْرَتِی وَ أُبَشِّرُهُ بِالشَّهَادَهِ فَیَرْتَحِلُ عَنْهَا إِلَى أَرْضِ مَقْتَلِهِ وَ مَوْضِعِ مَصْرَعِهِ أَرْضِ کَرْبٍ وَ بَلاَءٍ وَ قِیلَ وَ فَنَاءٍ یَنْصُرُهُ عِصَابَهٌ مِنَ اَلْمُسْلِمِینَ أُولَئِکَ مِنْ سَادَاتِ شُهَدَاءِ أُمَّتِی یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَیْهِ وَ قَدْ رُمِیَ بِسَهْمٍ فَخَرَّ صَرِیعاً ثُمَّ یُذْبَحُ کَمَا یُذْبَحُ اَلْکَبْشُ مَظْلُوماً ثُمَّ بَکَى رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ بَکَى مَنْ حَوْلَهُ وَ اِرْتَفَعَ أَصْوَاتُهُمْ بِالضَّجِیجِ ثُمَّ قَالَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ اَللَّهُمَّ إِنِّی أَشْکُو إِلَیْکَ مَا یَلْقَى أَهْلُ بَیْتِی بَعْدِی وَ دَخَلَ مَنْزِلَهُ .)
[۱۴] سوره مبارکه انسان، آیه ۸
[۱۵] سوره مبارکه نحل، آیه ۹۶ (مَا عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ ۖ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ ۗ وَلَنَجْزِیَنَّ الَّذِینَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ)
[۱۶] نهج البلاغه، خطبه ۲۰۲ (وَ مِنْ کَلَامٍ لَهُ (علیه السلام) رُوِیَ عَنْهُ أَنَّهُ قَالَهُ عِنْدَ دَفْنِ سَیِّدَهِ النِّسَاءِ فَاطِمَهَ (علیها السلام) کَالْمُنَاجِی بِهِ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) عِنْدَ قَبْرِهِ: السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّی وَ عَنِ ابْنَتِکَ النَّازِلَهِ فِی جِوَارِکَ وَ السَّرِیعَهِ اللَّحَاقِ بِکَ. قَلَّ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِیَّتِکَ صَبْرِی وَ رَقَ عَنْهَا تَجَلُّدِی، إِلَّا أَنَّ فِی التَّأَسِّی لِی بِعَظِیمِ فُرْقَتِکَ وَ فَادِحِ مُصِیبَتِکَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ، فَلَقَدْ وَسَّدْتُکَ فِی مَلْحُودَهِ قَبْرِکَ وَ فَاضَتْ بَیْنَ نَحْرِی وَ صَدْرِی نَفْسُکَ، فَ “إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ”. فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِیعَهُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِینَهُ، أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَیْلِی فَمُسَهَّدٌ، إِلَى أَنْ یَخْتَارَ اللَّهُ لِی دَارَکَ الَّتِی أَنْتَ بِهَا مُقِیمٌ. وَ سَتُنَبِّئُکَ ابْنَتُکَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَى هَضْمِهَا، فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ، هَذَا وَ لَمْ یَطُلِ الْعَهْدُ وَ لَمْ یَخْلُ مِنْکَ الذِّکْرُ. وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا سَلَامَ مُوَدِّعٍ، لَا قَالٍ وَ لَا سَئِمٍ، فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَهٍ، وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِینَ.)