«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
خدمت امام زمان ارواحنا فداه و ولی نعمتمان حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه السلام و شما افسران و خادمان و دلدادگان و پیروان حضرت حجّت ارواحنا فداه این روز بزرگ را تبریک عرض میکنم.
فرمود: «اَلَّذِی لَمْ یُولَدْ فِی اَلْإِسْلاَمِ مِثْلُهُ مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَکَهً»[۲] در اسلام مولودی بابرکتتر از مولود امروز در عالم متولد نشده است.
وجود حضرت جوادالائمه سلام الله علیه خیلی اسرارآمیز است، ان شاء الله خدای متعال معرفت ایشان را به ما هم عطاء کند و ان شاء الله ما را بر سر سفرهی جود و نورشان ثابتقدم بدارد و عشق حضرت را از ما دریغ مفرماید.
ادامه شرحی بر حدیث عنوان بصری
در حدیث شریفی که وجود نازنین کشاف حقایق حضرت امام جعفر صادق صلوات الله علیه به عنوان بصری آرام آرام با مقدماتی در را باز میکنند و آن نوری که میتواند لازمهی حیات یک انسان نوری و عرشی و الهی و ربانی باشد، فضا را با آن نور روشن میکنند.
فرموند: «لَیْسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ إِنَّمَا هُوَ نُورٌ»،[۳] علم نور است، چیز دیگری بجز نور نیست.
معمولاً تعریف میکنند نور چیزی است که خودش روشن است، نور غبار ندارد، نور حجاب ندارد، در نور ابهام و تاریکی وجود ندارد، ذات نور روشن است.
خدا کند که ما دل نوری داشته باشیم، گرفتار ابهام و تردید و حجاب و گناه و لکهها نباشیم، گناه لکه است، آینهی دل را مکدّر میکند، کدورت است، ناخالصی است.
ریشهی گناه
رذائل اخلاقی هم که ریشهی گناه است، هر گناهی از یک خصلتی، از یک رذیلتی بوجود میآید، عمده آن است، تا آن رذیلت تبدیل به فضیلت نشده است مبارزهی با گناه مبارزهی با معلول است، علّت وجود دارد، تکبّر منشأ نزاع است، منشأ غیبت است.
در تحلیلهای روانشناختی کسی که غیبت کسی را میکند، غیرمستقیم میخواهد بگوید که من آن را ندارم، دیگری را معیوب و مورد حقارت نشان میدهد، غیرمستقیم میخواهد بگوید من خیلی مهم هستم و آن عیب را ندارم.
خطرِ خودبینی
ریشهی گناهان خودبینی، خود بزرگ بینی است، وقتی انسان بُتِ خودش شد بتپرست میشود، خودپرست میشود، «ام الاصنام صنم نفسک»، مادرِ بتها بتِ نفسِ خودم است، خودِ بدبختم. انسان خودش را نشان میدهد، خودِ کثیفش را نشان میدهد، اگر انسان بتواند این خود را کنار بزند خدا را نشان میدهد، اگر من نباشم خداست، ولی تا من هستم این بت است، خدا نمیپسندد دلی که در آن غیرخدا هست با خدا خلوت داشته باشد، «مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ»،[۴] خدای متعال در جوف و سِرّ و گوهر وجود هر کسی یک دل قرار داده است، دو دل که نداریم، این یک دل هم به هر کجا که تعلق بگیرد، آن اله اوست، «أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ»[۵] انسان بجای خدا، هوای خودش را بپرستد، نتیجه این است که خدا او را میزند، نه اینکه خودش همینطور میرود، «وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ» خدای متعال با این علمی که به او داده است، با همین علم گرفتار حجاب و ظلمت میشود، وقتی خود انسان گنده بود، وقتی عالم بشود مدام گندهتر میشود، اگر ثروت پیدا کند مدام گندهتر میشود، مال و علم و میز و مدرّس شدن و واعظ شدن او را گنده میکند، همه جا خودش را به دیگران تحمیل میکند، خبری از خدای متعال نیست، «وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ»، چوب خدا صدا ندارد، انسان گنده میشود و مهم میشود و دور انسان شلوغ میشود، بعد تفرعون رخ میدهد.
گاهی خدای متعال به انسان در جریاناتی نشان میدهد که او چه فرعونی است، فرعون در وجود همهی ما هست، این تفرعون همان روح استکباری است.
شیطنت شیطان در کجا گل کرد؟ بود ولی بروز نداشت، ولی وقتی خودش را با آدم مقایسه کرد گفت: من بهتر هستم. این «من» آمد. هزاران سال بین ملائکه بود، یکی از ویژگیهایی که به ملک داده است این است که شاهد است، شاهد توحید است، نه زبان او، وجود ملک خدانماست.
ملائکه شاهد هستند
این آیه شهادت را خیلی قدر بدانیم، «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِکَهُ»،[۶] خدای متعال اول خودش را شاهد برای یگانگی خودش اعلان میکند و به ما خبر میدهد که خدا شاهد است، خدای متعال نور مطلق است دیگر، نور لایتنهی است، وجود لایتنهی است، علم لایتنهی است، لایتنهی هم نمیتواند بیش از یک نفر باشد، نمیشود محدود باشد، وقتی نامحدود شد دیگر غیری در آن نمیرود، غیری نیست که برود، هرچه هست اوست.
«شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِکَهُ»، چقدر ما را دوست دارد، به ما خبر میدهد، اول شاهد بر خودش، خودش است.
ارباب عاشق ما، ارباب شیدای ما، ارباب شاهد ما، امام حسین علیه السلام دارند «ما لَیسَ لَکَ حتّى یَکونَ هُوَالمُظهِرَ لَکَ»، یعنی غیرِ تو این ظهور را دارد که او تو را ظاهر کند؟ او دلیل بشود که من با او تو را بشنوم؟
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را؟
کی گشتهای گمگشته که پیدا کنم تو را؟
چه زمانی مخفی بودهای که من به دنبال تو بگردم که تو را پیدا کنم؟ هرچه هست تویی، «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ»،[۷] اول شاهد خودش است، «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِکَهُ»، بعد از شهادت خودش میگوید ملائکه شاهد هستند، وجود ملائکه آینه است، آینه خودش را نشان نمیدهد، تا اینکه این آینه را در مقابل چه عکسی گرفته باشی، دل آینه است، ولی در را در مقابل چه چیزی گرفتهایم؟ همان را نشان میدهد.
ذاتا وجود ملک یک چیزی است که خودنمایی ندارد، ما در محضر ملائکه معصوم خودمان مشرّف هستیم، گاهی وقتی بیاد میآورم خیلی خجالت میکشم، عجب! «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ»،[۸] من عجب بیحیائی هستم! او میگوید «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ»، نزد او غافل هستم، قدرت مطلق، عظمت مطلق من را در بر گرفته است، وجودم ذوب در اوست، چطور غافل هستم؟ چطور حواس من نیست که نزد چه کسی هستم؟ «إِذْ یَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّیانِ عَنِ الْیَمِینِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِیدٌ»،[۹] اول خدای متعال خودش را به ما نشان میدهد، بعد هم شاهد میآورد، ملائکه «إِذْ یَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّیانِ عَنِ الْیَمِینِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِیدٌ»، اینها از راست و چپ خیز برداشتهاند، اینها هیچ کجا خودشان تصمیم نمیگیرند، خودشان انتخاب نمیکنند، اینطور نیست که کاری نکند، اصلاً اراده ندارد، هرچه خدای متعال گفت آن ارادهی اوست، «لَا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ».[۱۰]
یکی از بدبختیهای ما این است که ذهن ما پیشفرض دارد، خواستههای خودمان را با دین تطبیق میکنیم، اگر خدای متعال دست ما را بگیرد، آن خواستهای که مطابق دین نیست را کنار میگذاریم، و اگر نه که نادیده میگیریم، خودم خدا هستم! ای خاک عالم بر سرم، یک عمر ادّعای خدایی کردم و هرچه خواستم کردم…
ولی ملک اینطور نیست، او خواست ندارد، خواست ملک خواست خدای متعال است.
اینکه در زیارت جامعه کبیره مصداق همین آیه را حضرات ائمه معصومین سلام الله علیهم أجمعین میدانیم، «لَا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ»، اصلاً سبقت در قول ندارند، هیچ خواستهای ندارند، اول او را میبیند، خواستهی او را میبیند، همان خواستِ خودش است، یعنی آیا من دلسوزتر از خدای متعال به خودم هستم؟ آیا من به مصالح خودم آشناتر هستم؟ هر کسی عالم بشود و خدای متعال را بشناسد به دست میآورد که هرچه او خواست آن عینِ مصلحت است، او عینِ حقیقت است، او عینِ جمال است، او عین جمیل است، خواستههای ما اینطور نیست، خواستههای ما «وَ عَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ»،[۱۱] ما غالباً به دنبال هوا و هوس هستیم و هوا و هوس والله شرّ ما هستند. جهنّم را ما با تبعیّت از هوای خودمان ساختهایم.
ان شاء الله خدای متعال آیت الله بهاءالدینی را با اولیائش محشور بدارد، میفرمودند خدا عالم را بهشت خلق کرده است، این ما هستیم که جهنّم را ساختهایم.
این شهواتِ ما جهنّمساز است، چه کسی هست که به دنبال خواسته و هواهای نفسانی خود نباشد؟ گاهی طلبگیمان هم اینطور است.
این سیّد مرتضی اعلی الله مقامه الشّریف در وصیّت خود خواسته است که تمام نمازهای عمر او را قضاء کنند! با تعجّب به ایشان گفتند: آیا نماز شما ایراد فقهی دارد؟ آیا نماز را غلط خواندهاید؟ فرمودهاند: من بقدری شوق نماز داشتم، نگرانم که هوای نفسم منشأ نماز من بوده باشد.
ملائکه خدا را نشان میدهند نه خودشان را، ما این همه با ملائکه بودیم، ملائکهی رزق مأمور هستند که روزی ما را برسانند، مگر میشود که روزی به ما نرسد؟ خدا رازق است، «وَمَا مِنْ دَابَّهٍ»،[۱۲] هیچ دابهای نیست الا اینکه خدای متعال رزق او را میدهد.
این دابههایی که خدای متعال میفرماید، هر چیزی که میجنبد دابه است، خدای متعال روزی کِرم را میدهد، روزی موجودات قعر دریا را میدهد، روزی پرندگان را میدهد، روزی این پرندگان در زمستان از کجا میرسد؟ نه سیلو دارند، نه انبار دارند، نه ذخیره دارند، چه کسی روزی اینها را میدهد؟ بعد ما فکر میکنیم خدای متعال ما را کنار زده است و روزی ما فراموش شده است.
خدای متعال که برای بشر چندین آیه نازل کرده است و فرموده است که روزی تو بدست من است، رزق به دست خدای متعال است، خدای متعال رزاق است. همانطور که باران را ملک میآورد، رزق ما هم ملک میدهد، رزق ما را روزانه میدهد، با ما هست، این مأمور ارزاق الهی لحظهای از ما جدا نمیشود که ما در جایی از گرسنگی فوت بشویم، لذا آنجایی که رزقمان نیست سفره پهن است و ما میمیریم، نمیتوانیم از آن غذا بخوریم، رزق ما نبود.
علم هم همینطور است، علم هم رزق است، ملک به ما علم میدهد. سید ملائکه علم خود حضرت جبرئیل علیه السلام است، ملک وحی است، او معرفت را میآورد، او توزیع علم میکند.
حیاتمان هم همینطور است، حیاتمان هم اینطور نیست که یک چیز ثابتی باشد و همیشه بماند، خدای متعال دم به دم به ما حیات میدهد، هنگامی که اسرافیل میدمد و عالم را زنده میکند، مأمورین اسرافیل دم به دم به ما حیات میدهند.
مأمور حیات داریم، مأمور علم داریم، مأمور رزق داریم، ما در محضر این بزرگواران هیچ حسابی روی اینها باز نکردهایم! چه زمانی ملاحظهی این بزرگواران را کردهایم و گفتهایم این همه موجود معصوم با ما هستند و من هم کمی باادب باشم و نزاکت داشته باشم؟ خیلی رها هستم و انگار تنها هستم و هیچ کسی با من نیست، هر طور دوست دارم، هر کاری که دوست دارم… اینطور نیست، «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِکَهُ»، ملائکه نور هستند.
از خدا نور بخواهیم
«لَیْسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ إِنَّمَا هُوَ نُورٌ»، اگر ما خواستیم نور بشویم باید مجرّد بشویم، تخلق به اخلاق ملائکه پیدا کنیم، آنها نور هستند، ما هم نوری میشویم.
خدای متعال این نور را در عبادت قرار داده است، یکی از مجاری نور یقین است، ولی عبادت قلبی تقدم رتبی و تقدم زمانی دارد و به همهی انواع تقدم مقدم است بر عبادت جوارحی و اعضائی.
این است که حضرت جواد علیه السلام فرمودند: «اَلْقَصْدُ إِلَى اَللَّهِ تَعَالَى بِالْقُلُوبِ»،[۱۳] اگر انسان با دل به سوی خدا برود و مقصد انسان خدای متعال باشد، این از عبادت جوارحی نزدیکتر است. اگر با دل نزد خدای متعال برود زودتر میرسد از اینکه بخواهد با جوارح و عبادتهایی که همه میبینند… «وإنَّ الرّاحِلَ إلَیکَ قَریبُ المَسافَهِ»،[۱۴] خدای متعال که جسم نیست که انسان بخواهد با جسم خود به خدای متعال برسد، «لَنْ یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَکِنْ یَنَالُهُ التَّقْوَى مِنْکُمْ»،[۱۵] این تقوا برای قلب است، «وَمَنْ یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ»،[۱۶] اینکه آدم یاعلی میگوید، اینها تعظیم شعائر است، انسان مجالس را با این حرف پُر میکند، این نشان میدهد که دلها آنطرفی است.
لذا انسان باید در درون خودش زمینه فراهم کند و حجاب را برطرف کند تا خدای متعال در این دل باشد، تا زمانی که من وجود دارد خدا نیست، خدای متعال غیور است، شریک قبول نمیکند، میفرماید یا من یا تو.
اگر توانستیم خودمان را کنار بزنیم، اگر توانستیم خودمان را بشکنیم، اگر توانستیم کار خوبی کنیم، اگر توانستیم کاری کنیم و نگذاریم کسی بداند که این کار کارِ من بوده است، هر کجا خودم را کمرنگ کردم آنجا خدا هست، اگر کار بهترین کارها باشد اما در آن جلوه خودم باشد نور ندارد، خدای متعال نمیگذارد در آنجا نور بیاید.
دعا
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم، به این مولودی که مبارکترین مولود عالم اسلام است قسم میدهیم لباس ظهور بر قامت امام زمان ارواحنا فداه بپوشان.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم الساعه گناهان ما را ببخش و بیامرز.
خدایا! حجابهای باطنی ما را به نور جود جوادالائمه سلام الله علیه از درون ما بزدای.
خدایا! آینه دل ما را از زنگارها پاک بگردان.
خدایا! تعلقات دنیوی و مادی و نفسانی را از ما بگیر.
خدایا! عشق خودت را در دل ما مستقر بفرما.
خدایا! علاقه و عشق به امام زمان ارواحنا فداه و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین را از ما نگیر.
خدایا! با ما با عدل خودت رفتار نکن.
خدایا! با ما با عفو خودت رفتار کن.
خدایا! سایه پربرکت رهبر بزرگوارمان را با کرامت و کفایت تا ظهور و کنار حضرت مستدام بدار.
خدایا! شرّ نفوذیها، اجانب، شیاطین جنّی و انسی را از انقلاب ما و کشور ما و شیعیان عالم و جبهه مقاومت و از این سیّد بزرگوار ما دفع بفرما.
خدایا! دشمنان ما را به خودشان گرفتار بفرما و ما را از فتنههای زمان مصون و محفوظ بدار.
خدایا! امام ما، شهیدان ما، گذشتگان ما را مستغرق بهار رحمت خودت قرار بده.
خدایا! عموم مریضها، مرضها روحی و اخلاقی ما را که ما را بیچاره کرده است، خدایا! تو را به حضرت جواد سلام الله علیه قسم میدهیم الساعه همهی ما را از مشکلات اخلاقی و روحی و روانی نجات عنایت بفرما.
خدایا! مریضهای جسمی، مریضهای عصبی، منظورین را مورد ترحّم خودت قرار بده.
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام ، جلد ۵۰ ، صفحه ۳۵ (کا، [الکافی] ، عِدَّهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ یَحْیَى اَلصَّنْعَانِیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ هُوَ بِمَکَّهَ وَ هُوَ یُقَشِّرُ مَوْزاً وَ یُطْعِمُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ هُوَ اَلْمَوْلُودُ اَلْمُبَارَکُ قَالَ نَعَمْ یَا یَحْیَى هَذَا اَلْمَوْلُودُ اَلَّذِی لَمْ یُولَدْ فِی اَلْإِسْلاَمِ مِثْلُهُ مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَکَهً عَلَى شِیعَتِنَا مِنْهُ)
[۳] بحار الانوار، جلد ۱، صفحه ۲۲۴ (أَقُولُ وَجَدْتُ بِخَطِّ شَیْخِنَا الْبَهَائِیِّ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ مَا هَذَا لَفْظُهُ قَالَ الشَّیْخُ شَمْسُ الدِّینِ مُحَمَّدُ بْنُ مَکِّیٍّ نَقَلْتُ مِنْ خَطِّ الشَّیْخِ أَحْمَدَ الْفَرَاهَانِیِّ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ عُنْوَانَ الْبَصْرِیِّ وَ کَانَ شَیْخاً کَبِیراً قَدْ أَتَى عَلَیْهِ أَرْبَعٌ وَ تِسْعُونَ سَنَهً قَالَ کُنْتُ أَخْتَلِفُ إِلَى مَالِکِ بْنِ أَنَسٍ سِنِینَ فَلَمَّا قَدِمَ جَعْفَرٌ الصَّادِقُ ع الْمَدِینَهَ اخْتَلَفْتُ إِلَیْهِ وَ أَحْبَبْتُ أَنْ آخُذَ عَنْهُ کَمَا أَخَذْتُ عَنْ مَالِکٍ فَقَالَ لِی یَوْماً إِنِّی رَجُلٌ مَطْلُوبٌ وَ مَعَ ذَلِکَ لِی أَوْرَادٌ فِی کُلِّ سَاعَهٍ مِنْ آنَاءِ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ فَلَا تَشْغَلْنِی عَنْ وِرْدِی وَ خُذْ عَنْ مَالِکٍ وَ اخْتَلِفْ إِلَیْهِ کَمَا کُنْتَ تَخْتَلِفُ إِلَیْهِ فَاغْتَمَمْتُ مِنْ ذَلِکَ وَ خَرَجْتُ مِنْ عِنْدِهِ وَ قُلْتُ فِی نَفْسِی لَوْ تَفَرَّسَ فِیَّ خَیْراً لَمَا زَجَرَنِی عَنِ الِاخْتِلَافِ إِلَیْهِ وَ الْأَخْذِ عَنْهُ فَدَخَلْتُ مَسْجِدَ الرَّسُولِ ص وَ سَلَّمْتُ عَلَیْهِ ثُمَّ رَجَعْتُ مِنَ الْغَدِ إِلَى الرَّوْضَهِ وَ صَلَّیْتُ فِیهَا رَکْعَتَیْنِ وَ قُلْتُ أَسْأَلُکَ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ أَنْ تَعْطِفَ عَلَیَّ قَلْبَ جَعْفَرٍ وَ تَرْزُقَنِی مِنْ عِلْمِهِ مَا أَهْتَدِی بِهِ إِلَى صِرَاطِکَ الْمُسْتَقِیمِ وَ رَجَعْتُ إِلَى دَارِی مُغْتَمّاً وَ لَمْ أَخْتَلِفْ إِلَى مَالِکِ بْنِ أَنَسٍ لِمَا أُشْرِبَ قَلْبِی مِنْ حُبِّ جَعْفَرٍ فَمَا خَرَجْتُ مِنْ دَارِی إِلَّا إِلَى الصَّلَاهِ الْمَکْتُوبَهِ حَتَّى عِیلَ صَبْرِی فَلَمَّا ضَاقَ صَدْرِی تَنَعَّلْتُ وَ تَرَدَّیْتُ وَ قَصَدْتُ جَعْفَراً وَ کَانَ بَعْدَ مَا صَلَّیْتُ الْعَصْرَ فَلَمَّا حَضَرْتُ بَابَ دَارِهِ اسْتَأْذَنْتُ عَلَیْهِ فَخَرَجَ خَادِمٌ لَهُ فَقَالَ مَا حَاجَتُکَ فَقُلْتُ السَّلَامُ عَلَى الشَّرِیفِ فَقَالَ هُوَ قَائِمٌ فِی مُصَلَّاهُ فَجَلَسْتُ بِحِذَاءِ بَابِهِ فَمَا لَبِثْتُ إِلَّا یَسِیراً إِذْ خَرَجَ خَادِمٌ فَقَالَ ادْخُلْ عَلَى بَرَکَهِ اللَّهِ فَدَخَلْتُ وَ سَلَّمْتُ عَلَیْهِ فَرَدَّ السَّلَامَ وَ قَالَ اجْلِسْ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ فَجَلَسْتُ فَأَطْرَقَ مَلِیّاً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ أَبُو مَنْ قُلْتُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ قَالَ ثَبَّتَ اللَّهُ کُنْیَتَکَ وَ وَفَّقَکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ مَا مَسْأَلَتُکَ فَقُلْتُ فِی نَفْسِی لَوْ لَمْ یَکُنْ لِی مِنْ زِیَارَتِهِ وَ التَّسْلِیمِ غَیْرُ هَذَا الدُّعَاءِ لَکَانَ کَثِیراً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ ثُمَّ قَالَ مَا مَسْأَلَتُکَ فَقُلْتُ سَأَلْتُ اللَّهَ أَنْ یَعْطِفَ قَلْبَکَ عَلَیَّ وَ یَرْزُقَنِی مِنْ عِلْمِکَ وَ أَرْجُو أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَجَابَنِی فِی الشَّرِیفِ مَا سَأَلْتُهُ فَقَالَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ لَیْسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ إِنَّمَا هُوَ نُورٌ یَقَعُ فِی قَلْبِ مَنْ یُرِیدُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَنْ یَهْدِیَهُ فَإِنْ أَرَدْتَ الْعِلْمَ فَاطْلُبْ أَوَّلًا فِی نَفْسِکَ حَقِیقَهَ الْعُبُودِیَّهِ وَ اطْلُبِ الْعِلْمَ بِاسْتِعْمَالِهِ وَ اسْتَفْهِمِ اللَّهَ یُفْهِمْکَ قُلْتُ یَا شَرِیفُ فَقَالَ قُلْ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ قُلْتُ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ مَا حَقِیقَهُ الْعُبُودِیَّهِ قَالَ ثَلَاثَهُ أَشْیَاءَ أَنْ لَا یَرَى الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ اللَّهُ مِلْکاً لِأَنَّ الْعَبِیدَ لَا یَکُونُ لَهُمْ مِلْکٌ یَرَوْنَ الْمَالَ مَالَ اللَّهِ یَضَعُونَهُ حَیْثُ أَمَرَهُمُ اللَّهُ بِهِ وَ لَا یُدَبِّرُ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِیراً وَ جُمْلَهُ اشْتِغَالِهِ فِیمَا أَمَرَهُ تَعَالَى بِهِ وَ نَهَاهُ عَنْهُ فَإِذَا لَمْ یَرَ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ اللَّهُ تَعَالَى مِلْکاً هَانَ عَلَیْهِ الْإِنْفَاقُ فِیمَا أَمَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى أَنْ یُنْفِقَ فِیهِ وَ إِذَا فَوَّضَ الْعَبْدُ تَدْبِیرَ نَفْسِهِ عَلَى مُدَبِّرِهِ هَانَ عَلَیْهِ مَصَائِبُ الدُّنْیَا وَ إِذَا اشْتَغَلَ الْعَبْدُ بِمَا أَمَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى وَ نَهَاهُ لَا یَتَفَرَّغُ مِنْهُمَا إِلَى الْمِرَاءِ وَ الْمُبَاهَاهِ مَعَ النَّاسِ فَإِذَا أَکْرَمَ اللَّهُ الْعَبْدَ بِهَذِهِ الثَّلَاثَهِ هَان عَلَیْهِ الدُّنْیَا وَ إِبْلِیسُ وَ الْخَلْقُ وَ لَا یَطْلُبُ الدُّنْیَا تَکَاثُراً وَ تَفَاخُراً وَ لَا یَطْلُبُ مَا عِنْدَ النَّاسِ عِزّاً وَ عُلُوّاً وَ لَا یَدَعُ أَیَّامَهُ بَاطِلًا فَهَذَا أَوَّلُ دَرَجَهِ التُّقَى قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ قُلْتُ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَوْصِنِی قَالَ أُوصِیکَ بِتِسْعَهِ أَشْیَاءَ فَإِنَّهَا وَصِیَّتِی لِمُرِیدِی الطَّرِیقِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ اللَّهَ أَسْأَلُ أَنْ یُوَفِّقَکَ لِاسْتِعْمَالِهِ ثَلَاثَهٌ مِنْهَا فِی رِیَاضَهِ النَّفْسِ وَ ثَلَاثَهٌ مِنْهَا فِی الْحِلْمِ وَ ثَلَاثَهٌ مِنْهَا فِی الْعِلْمِ فَاحْفَظْهَا وَ إِیَّاکَ وَ التَّهَاوُنَ بِهَا قَالَ عُنْوَانُ فَفَرَّغْتُ قَلْبِی لَهُ فَقَالَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الرِّیَاضَهِ فَإِیَّاکَ أَنْ تَأْکُلَ مَا لَا تَشْتَهِیهِ فَإِنَّهُ یُورِثُ الْحِمَاقَهَ وَ الْبُلْهَ وَ لَا تَأْکُلْ إِلَّا عِنْدَ الْجُوعِ وَ إِذَا أَکَلْتَ فَکُلْ حَلَالًا وَ سَمِّ اللَّهَ وَ اذْکُرْ حَدِیثَ الرَّسُولِ ص مَا مَلَأَ آدَمِیٌّ وِعَاءً شَرّاً مِنْ بَطْنِهِ فَإِنْ کَانَ وَ لَا بُدَّ فَثُلُثٌ لِطَعَامِهِ وَ ثُلُثٌ لِشَرَابِهِ وَ ثُلُثٌ لِنَفَسِهِ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الْحِلْمِ فَمَنْ قَالَ لَکَ إِنْ قُلْتَ وَاحِدَهً سَمِعْتَ عَشْراً فَقُلْ إِنْ قُلْتَ عَشْراً لَمْ تَسْمَعْ وَاحِدَهً وَ مَنْ شَتَمَکَ فَقُلْ لَهُ إِنْ کُنْتَ صَادِقاً فِیمَا تَقُولُ فَأَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ یَغْفِرَ لِی وَ إِنْ کُنْتَ کَاذِباً فِیمَا تَقُولُ فَاللَّهَ أَسْأَلُ أَنْ یَغْفِرَ لَکَ وَ مَنْ وَعَدَکَ بِالْخَنَا فَعِدْهُ بِالنَّصِیحَهِ وَ الرِّعَاءِ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الْعِلْمِ فَاسْأَلِ الْعُلَمَاءَ مَا جَهِلْتَ وَ إِیَّاکَ أَنْ تَسْأَلَهُمْ تَعَنُّتاً وَ تَجْرِبَهً وَ إِیَّاکَ أَنْ تَعْمَلَ بِرَأْیِکَ شَیْئاً وَ خُذْ بِالِاحْتِیَاطِ فِی جَمِیعِ مَا تَجِدُ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَ اهْرُبْ مِنَ الْفُتْیَا هَرَبَکَ مِنَ الْأَسَدِ وَ لَا تَجْعَلْ رَقَبَتَکَ لِلنَّاسِ جِسْراً قُمْ عَنِّی یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ فَقَدْ نَصَحْتُ لَکَ وَ لَا تُفْسِدْ عَلَیَّ وِرْدِی فَإِنِّی امْرُؤٌ ضَنِینٌ بِنَفْسِی وَ السَّلامُ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى).
[۴] سوره مبارکه احزاب، آیه ۴ (مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ ۚ وَمَا جَعَلَ أَزْوَاجَکُمُ اللَّائِی تُظَاهِرُونَ مِنْهُنَّ أُمَّهَاتِکُمْ ۚ وَمَا جَعَلَ أَدْعِیَاءَکُمْ أَبْنَاءَکُمْ ۚ ذَٰلِکُمْ قَوْلُکُمْ بِأَفْوَاهِکُمْ ۖ وَاللَّهُ یَقُولُ الْحَقَّ وَهُوَ یَهْدِی السَّبِیلَ)
[۵] سوره مبارکه جاثیه، آیه ۲۳ (أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَىٰ عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَىٰ سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَىٰ بَصَرِهِ غِشَاوَهً فَمَنْ یَهْدِیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ ۚ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ)
[۶] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۸ (شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِکَهُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ ۚ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ)
[۷] سوره مبارکه حدید، آیه ۳ (هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ)
[۸] سوره مبارکه ق، آیه ۱۶
[۹] سوره مبارکه ق، آیه ۱۷
[۱۰] سوره مبارکه انبیاء، آیه ۲۷ (لَا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ)
[۱۱] سوره مبارکه بقره، آیه ۲۱۶ (کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَکُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ ۗ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ)
[۱۲] سوره مبارکه هود، آیه ۶ (وَمَا مِنْ دَابَّهٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَیَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا ۚ کُلٌّ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ)
[۱۳] نزهه الناظر و تنبیه الخاطر ، جلد ۱ ، صفحه ۱۳۴ (وَ قَالَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: اَلْقَصْدُ إِلَى اَللَّهِ تَعَالَى بِالْقُلُوبِ أَبْلَغُ مِنْ إِتْعَابِ اَلْجَوَارِحِ بِالْأَعْمَالِ)
[۱۴] دعای ابوحمزه ثمالی
[۱۵] سوره مبارکه حج، آیه ۳۷ (لَنْ یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَٰکِنْ یَنَالُهُ التَّقْوَىٰ مِنْکُمْ ۚ کَذَٰلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَاکُمْ ۗ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ)
[۱۶] سوره مبارکه حج، آیه ۳۲