أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ ، السَّلامُ عَلَیکَ یَا بَقِیَّهِ اللهِ
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
ایّام پُرنور و ذخیرهسازِ شهر رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم، ماه شعبان را، که «یَتَشَعَّبُ فِیهِ أَرْزَاقُ»[۱]، به فرهیختگان، صاحبدلان، عزیزانِ ما در این برنامه تهنیت و تبریک عرض میکنم.
«دعا» اکسیر واقعی است
توفیقی بود در زمینهی دعا، اکسیرِ آدمسازی، داروی دردِ جانکاهِ غفلت، و وسیلهی آزادی از زندانو حجابِ از پروردگار متعال؛ دعا ارتباط با حق است، دعا خودشناسی است، «الَّلهُمَّ ارِنِی الْاشیاءَ کَماهِیَ»[۲]، هم در دعای حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هست که از خداوند مجیب و سمیع درخواست میکند که خدایا! هر چیزی را آنگونه که هست و بدونِ غبار و دخالت وهم و خیال، ما را با حقیقت وجودی اشیاء آشنا کن؛ و هم در دعای نماز وتر، که در کتاب شریف «آداب المریدین»، یعنی خلاصهی کتاب «مفتاح الفلاح» علامه عارف سیاستمدار و نابغهی دوران شیخ بهائی اعلی الله مقامه الشّریف، کتابی که برای وجود نازنین امام عصر ارواحنا فداه خوش آمده است و دستور تکثیر این کتاب را به یکی از علمای عصر شیخ بهائی اعلی الله مقامه الشّریف دادهاند، در آنجا هم در دعای وتر یک دعایی است که دعای خیلی دلنشین است و ما آرزو داریم شما بزرگواران که اهل هستید، اهل سحر هستید، اهل ارتباط و اهل خلوت هستید، با این دعاها آشنا بشوید، خیلی از خواستنیها هست که ما توجّه نداریم، ولی وقتی بر سرِ این مائدهی الهی مینشینیم و با این قرآن ساعد ارتباط پیدا میکنیم، نحوهی خواستن را یاد میگیریم، «الَّلهُمَّ ارِنِی الْاشیاءَ کَماهِیَ».
یکی از آن اشیائی که مورد غفلت است خودِ انسان است، به تعبیر حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه «خودشناسی از أتمَنِ معارف است»، قیمتِ هر کسی به دانشِ اوست، «قِیمَهُ کُلِّ إمرئٍ ما یُحْسِنُهُ»[۳]، بالاخره کارهای زیبایی که از انسان صادر میشود بهتر از علم نیست، و در حدیث دیگری از وجود مبارک حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه داریم که «إِنَّ هَذَا اَلْعِلْمَ وَ اَلْأَدَبَ ثَمَنُ نَفْسِکَ»[۴] این علم و ادب قیمتِ خودِ توست، اگر بخواهی ارزش و قیمتِ تو ارتقاء پیدا کند باید علم و ادبِ خودت را توسعه بدهی و تعمیق کنی و ارتقاء بدهی. و در میان معارفی که به انسان قیمت میدهد و انسان را ارجمند میسازد «خودشناسی» بالاترینِ آنهاست.
«معرفه النفس» طرقی دارد که نزدیکترین طریق «طریق درون» است، دست یافتن به علم حضوری است، و انسان در دعاها حقیقتِ خود را کشف میکند، درک تشنگی درک حضوری است، درک گرسنگی درک حضوری است، و مدرکات دیگری که انسان از خود و از نیازهای وجودی خود دارد، قبل از آنکه به ذهن و زبان بیاید، خودِ وجودِ آن برای انسان معلوم است، و دعا انسان را به وادی علم حضوری میبرد، و انسان را از این عالَمِ کثرات و مفاهیم و ماهیاتی که در ذهن انبار شده است به یک وحدتی میبرد که در آنجا کثرات عین وحدت است، یا یک واحد همهی کثیرهاست، «النفس فی وحدتها کل القوی»، و دعایی که حقیقتِ دعاست، یعنی دریافتِ حضوریِ نیاز، یافتن، وجدان کردن، و آن را بصورتِ مفهوم و لفظ درآوردن، و قبل از آنکه زبانِ ما حرف بزند وجودِ ما و حقیقت و هویت ما با خدای متعال وصل میشود، ابتدا دل حرف میزند و بعد زبان حرف میزند، اگر غیر از این باشد دیگر دعا «دعا» نیست و حقیقت ندارد و لقلقهی زبان است، دعای حالی که مبدأ دعای قالی میشود، آن دعا دعایی است که برای انسان معراج میشود و مُخِ عبادتها به حساب میآید، و چنین حالتی که برای انسان طریقِ وصول الی الله است و أقربِ طرق هست، یکی از برکاتِ آن «درونگرایی» و «نیازیابی» و «فقرشناسی» و «خودیابی» و «خودشناسی» و «خودآگاهی» است.
وقتی انسان حقیقتِ خود را در فقرِ محض مییابد، این فقر در سایهی یک غنا تحقق دارد، و این فقرِ مطلق در حالِ دعا به غنای مطلقی وصل میشود، و این افتخار برای گدا پیش میآید که با سلطان وجود همدم و همنشین میشود، بذرِ محبّت اینطور است، چه کسی را با چه کسی همنشین و همراه میکند!
دعاهای مأثور از حضرات معصومین سلام الله علیهم أجمعین، یا دعاهایی که انبیاء سلف علیهم صلوات المصلین در محضرِ خدای متعال مطرح کردهاند، و برخی از آن دعاها در قرآن شریف مطرح شده است، که اگر عمر و فرصتی بود ان شاء الله خدای متعال ما را به تماشای آن گلها و آن ریاحین معطّر میبرد، ولی در این فرصت، بعد از این تذکّر و تنبّه که انسان موجودی است از سر تا به پا نیاز، موجودی است از سر تا به پا فقر و عجز و ضعف، و چنین موجودی با همهی وجود خود نیاز به پناهگاه و نگهدارنده و واهب العطایا دارد.
دعاها حقیقت باطنی انسان را بروز میدهد، دعاهایی که به لفظ میآید تبلورِ حقایقِ نهانِ انسانی است، و تجلّیاتِ روحِ توحید و یکتاپرستی است.
در میان این ادعیهی مأثوره که به زبان شریف ائمه علیهم السلام جاری شده است و خدای متعال منّت گذاشته است و خلوتهای آن بزرگواران و رازنشینیهای آن بزرگواران را سفرهی دلِ صاحبدلان قرار داده است و بعنوان سرمایههای اساسی بیبدیل به ارث ما رسیده است، هر دعایی از هر امامی باید ذوق بشود، باید مزمزه بشود، دعاها طعم دارند، دعاها چشیدنی هستند، دعاها نوشیدنی هستند، دعاها لقمههای راز هستند که وجود نازنین ائمهی ما علیهم السلام به خوردِ شاگردانِ مکتبِ خودشان دادهاند، هم سفرهای است که در آنجا طعام ارائه میشود و هم چشمهای است که جرعهها و جامها و دریاها در وجود انسان جای میگیرد.
کمالِ انقطاع
به تناسب ایّام شایسته است که در میان این همه چشمههای جوشان و ابرهای پُرباران به یکی از دعاهای مورد اشتراک همهی جلوههای محضِ توحید، حضرات ائمهی اطهار علیهم السلام بوده است، که حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه بر سرِ این سفره نشستهاند و فرزندان معصوم و اوصیاء خودشان را هم کنار این سفره نشاندهاند و منّت گذاشتهاند و اجازه دادهاند که ما هم در این سفرهی بیبدیل مفتخر باشیم، انیس حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین باشیم، گوشِ جانمان نوای حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه را، سوز و گداز حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه را دریافت کند، و حجابهای وجودی خود را با این بارش رحمت الهی رفع کند، غبارهای روح و جان را بشوید، آینهی باطن را شفاف کند و پردههای آن را کنار بزند، آن مناجات شعبانیّهی حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه است که همهی عارفان و سالکان، دلداده و شیدای این مناجات هستند و یکی از عرفای بنام و مقبولِ عصرِ ما که توفیقات بیسابقهای از جانب خدای متعال نصیبِ او شد و درِ هدایت را به روی بشریت باز کرد امام راحل امام خمینی قدس سرّه الشّریف بود که نسبت به مناجات شعبانیّه شیدایی خاص داشتند، و در اظهاراتِ خود به زبان میآوردند.
ان شاء الله خدای متعال این فراز را به ما کَرَم کند که بتوانیم هم بعنوان جرعهها بنوشیم و هم بعنوان لقمهها غذای جان و روح خودمان بسازیم.
«إِلهِى هَبْ لى کَمالَ الانْقِطاعِ إِلَیْکَ»، دعا همین «کمال انقطاع» است، انسان تا زمانی که از ما سوی الله نگذرد با خدای خود پیوست نخواهد داشت، تا زمانی که همهی حجابها کنار نرود انسان حالِ حضور در محضر پیدا نمیکند و انیس و کلیمِ خدای متعال نمیشود، باید در ابتدا حجاب معصیت را با توبه و استغفار کنار زد و سپس حجاب غفلت را، آنگاه حجاب تعلقات را، حجاب خود دیدن را و حجابِ مغایرت را، حجاب شرک را، حجاب مؤثر دیدنِ غیر از خدا، مستقل دیدنِ خود شرک است، و تا زمانی که کسی این غدّهی چرکین را کنار نزند موحّد نیست، و وقتی موحّد نبود دعای او دعا نیست و انقطاع ندارد، تا زمانی دعا برای او پیش بیاید. ای دعا از تو اجابت هم ز تو، کسی هم که دعا میکند، دعا را هم خدای متعال میدهد، هم تسبیب اسباب میکند و تمهید مقدّمه میکند و هم اینکه به انسان حال میدهد، انسان را نیازمند میسازد و نیازِ عمیقِ وجودیِ او را برای او بصورت یک عطشِ جانکاه در میآورد و انسان را بیقرارِ خود میسازد.
«إِلهِى هَبْ لى کَمالَ الانْقِطاعِ إِلَیْکَ»، این کمال انقطاع در رتبهی بالا، عشق و عاشق و معشوق بیش از یکی نیستند، من چه کسی هستم که از او بخواهم؟ خودم نیاز و تقاضا هستم، همه و همه از اشراقات و افاضات و جلوههای رحمتِ اوست، باید من باشم که طلب و آرزویی داشته باشم، ولی بین خود و خدا کسی بجز خدای متعال وجودی از خود ندارد، وجودِ همه عاریتی است، وجودِ همه تعلّقی و آویزه است، تا زمانی که خدای متعال نگاه میکند ما هستیم، اگر نگاه خود را بردارد ما نیستیم، خدایا! به ما کمال انقطاع بده، به ما دعا بده.
چگونه خدا را ببینیم؟
«وَأَنِرْ أَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِیاءِ نَظَرِها إِلَیْکَ». انسان یک چشمِ سر دارد که کثرتبین است، الوان را میبیند، انکسار نور برای او دید میآورد، و یک چشم دل دارد که با آن جمال مطلق را میبیند، عالَم را یکی میبیند، تمام این موجودات عالَم آیه و آینهای است که هر کجا را میبیند فقط او دیده میشود، و سِمَتِ همهی موجودات حکایتِ جمالِ اوست و لاغیر. این چشم بالاستعداد برای ما وجود دارد و خدای متعال باید توفیق بدهد که حجاب أنانیّت و استقلال و استغناء را کنار بزنیم تا چشمِ دلِ ما باز بشود و آنچه را که باید ببیند آن را ببیند، «بِضِیاءِ نَظَرِها إِلَیْکَ».
در اینجا چند نکته است، یکی بصرِ دل است، چشم دل است، دید دل است. دوم تماشای آن دل، نظر غیر از رؤیت است، «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ ناضِرَهٌ * إِلى رَبِّها ناظِرَهٌ»[۵] ، قرآن کریم حقیقت را به ما تعلیم فرموده است، که روز قیامت وجوهی شاداب و برافروخته هستند، و نمیفرماید «چشم تماشا میکند» بلکه وجه تماشا میکند، به وجه الله نظر میکنیم، شهید به وجه الله نظر میکند و خودِ او هم وجه الله است، وقتی به خودش هم نگاه میکند او را میبیند و دیگر خودی ندارد، وصل شده است، ذوب شده است، خودِ او جز او نیست، «صِبْغَهَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَهً»[۶]، این چشمِ دل که تماشاگر است، تماشاگاهِ آن وجه معبود است، که وجود نازنین حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم عرضه داشتند که «لا حاجَه لی غیر النَّظر اِلی وَجْهِهِ الْکَریم» من حاجتی بغیر از اینکه به وجه او نظر کنم ندارم.
این ارادهی دیدن جمال که لطفی از الطاف خدای متعال است، که انسان این را از خدای متعال میخواهد که هم چشم باطنِ من باز بشود، هم نور داشته باشد، و این نور انعکاسِ تماشای جمالِ او باشد، «وَأَنِرْ أَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِیاءِ نَظَرِها إِلَیْکَ».
انسانی که دنیا میبیند خدا نمیبیند، لذا اولین قدم برای سالک، برای مهاجر الی الله ترکِ دنیاست، قدم دوم ترکِ عُقبی است، قدم سوم ترکِ مولاست، ترکِ مولا به این معنا که من وجود ندارد که مولا را طلب کند، خودم و طلبِ من ذوبِ در اوست، مستهلک است، طلبِ من هم برای اوست، و قدم چهارم ترکِ ترک است، همان چیزی که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها عرضه داشتند: من تقاضایی بجز نظر به وجه کریم او ندارم، «وَأَنِرْ أَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِیاءِ نَظَرِها إِلَیْکَ».
دعا
خداوندا! تو را به حقیقت اولیاء و مقرّبانت قسم میدهیم در این ماه حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم غفلت را از وجههی جان ما پاک بفرما و به ما عطش و گرسنگی لقمههای راز و آمادگی لازم برای ورود به ضیافه الله و نشستن در محفل انس الهی را نصیب بفرما.
خداوندا! امام زمان روحی فداه را برسان.
خداوندا! ما را مشمول ادعیهی آن بزرگوار قرار بده.
خداوندا! ما را با محمد و آل محمد علیهم السلام محشور بفرما.
خداوندا! قلب و جان ما را به نور معرفت خودت و اولیای خودت و معارف دین خودت و قرآن خودت بیش از سابق منوّر بگردان.
خداوندا! پایان عمر ما را با مهر شهادت مزیّن بفرما.
خداوندا! سایهی خوبانِ ما را، خاصّه رهبرِ خوبِ ما را تا ظهور و کنارِ حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف مستدام بدار.
خداوندا! مریضها را شفاء عنایت بفرما.
خداوندا! بیماریهای اخلاقی و باطنی ما را با نگاه مرحمتِ خودت دوا بفرما.
خداوندا! جوانهای ما را به ساحل نجات و عشق به خودت برسان.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
[۱] إقبال الأعمال، جلد ۲، صفحه ۶۸۴ (رَوَیْنَا ذَلِکَ بِإِسْنَادِنَا إِلَى أَبِی جَعْفَرِ بْنِ بَابَوَیْهِ رِضْوَانُ اَللَّهِ عَلَیْهِ مِنْ کِتَابِ أَمَالِیهِ وَ کِتَابِ ثَوَابِ اَلْأَعْمَالِ بِإِسْنَادِهِ إِلَى اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِصَرِیحٍ اَلْمَقَالِ: فَقَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ قَدْ تَذَاکَرَ أَصْحَابُهُ عِنْدَهُ فَضَائِلَ شَعْبَانَ فَقَالَ شَهْرٌ شَرِیفٌ وَ هُوَ شَهْرِی وَ حَمَلَهُ اَلْعَرْشِ تُعَظِّمُهُ وَ تَعْرِفُ حَقَّهُ وَ هُوَ شَهْرٌ یُزَادُ فِیهِ أَرْزَاقُ اَلْعِبَادِ لِشَهْرِ رَمَضَانَ وَ تُزَیَّنُ فِیهِ اَلْجِنَانُ وَ إِنَّمَا سُمِّیَ شَعْبَانَ لِأَنَّهُ یَتَشَعَّبُ فِیهِ أَرْزَاقُ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ هُوَ شَهْرُ اَلْعَمَلِ فِیهِ یُضَاعَفُ اَلْحَسَنَهُ بِسَبْعِینَ وَ اَلسَّیِّئَهُ مَحْطُوطَهٌ وَ اَلذَّنْبُ مَغْفُورٌ وَ اَلْحَسَنَهُ مَقْبُولَهٌ وَ اَلْجَبَّارُ جَلَّ جَلاَلُهُ یُبَاهِی بِهِ لِعِبَادِهِ وَ یَنْظُرُ إِلَى صُوَّامِهِ وَ قُوَّامِهِ فَیُبَاهِی بِهِمْ حَمَلَهَ اَلْعَرْشِ فَقَامَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اَللَّهِ صِفْ لَنَا شَیْئاً مِنْ فَضَائِلِهِ لِنَزْدَادَ رَغْبَهً فِی صِیَامِهِ وَ قِیَامِهِ وَ لِنَجْتَهِدَ لِلْجَلِیلِ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهِ فَقَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مَنْ صَامَ أَوَّلَ یَوْمٍ مِنْ شَعْبَانَ کَتَبَ اَللَّهُ لَهُ عَزَّ وَ جَلَّ سَبْعِینَ حَسَنَهً اَلْحَسَنَهُ تَعْدِلُ عِبَادَهَ سَنَهٍ .)
[۲] عوالی اللآلی، جلد ۴، صفحه ۱۳۲
[۳] نهج البلاغه، حکمت ۸۱
[۴] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۱ ، صفحه ۱۸۰ (ضه، [روضه الواعظین] ، قَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ : یَا مُؤْمِنُ إِنَّ هَذَا اَلْعِلْمَ وَ اَلْأَدَبَ ثَمَنُ نَفْسِکَ فَاجْتَهِدْ فِی تَعَلُّمِهِمَا فَمَا یَزِیدُ مِنْ عِلْمِکَ وَ أَدَبِکَ یَزِیدُ فِی ثَمَنِکَ وَ قَدْرِکَ فَإِنَّ بِالْعِلْمِ تَهْتَدِی إِلَى رَبِّکَ وَ بِالْأَدَبِ تُحْسِنُ خِدْمَهَ رَبِّکَ وَ بِأَدَبِ اَلْخِدْمَهِ یَسْتَوْجِبُ اَلْعَبْدُ وَلاَیَتَهُ وَ قُرْبَهُ فَاقْبَلِ اَلنَّصِیحَهَ کَیْ تَنْجُوَ مِنَ اَلْعَذَابِ.)
[۵] سوره مبارکه قیامت، آیات ۲۲ و ۲۳
[۶] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۳۸ (صِبْغَهَ اللَّهِ ۖ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَهً ۖ وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ)