«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
جریان توفیق «عنوان بصری» در تشرّف به محضر مبارک امام زمان خودش یعنی آقا حضرت امام جعفر صادق صلوات الله علیه نکات و آموزههای زیادی دارد و کلمه به کلمه میجوشد.
مروری بر جلسات قبل
به اینجا رسید که حضرت در حق «عنوان بصری» دعا کرد، دو دعا بود، یک دعا اینکه «ثَبَّتَ اللَّهُ کُنْیَتَکَ»،[۲] دعای دوم هم «غَفَرَ اللَّهُ لَکَ».
هر دو دعا جزو ممتازترین دعاها هستند، خوب شدن انسان مشکل است ولی خوب ماندنِ انسان مشکلتر است، لذا دعای معصومی را میطلبد که خدای متعال به انسان ثبات قدم بدهد و انسان از مسیر حق عدول نکند.
این آیه کریمه «رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً ۚ إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ»[۳] جزوِ غرر آیات و ادعیه است.
ان شاء الله خدای متعال مرحوم آیت الله خوشوقت رضوان الله تعالی علیه را رحمت کند، ایشان در قنوت نماز خودشان «رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً» را میخواندند.
قلب انسان گرفتار انحراف میشود، اگر قلب از خط خارج بشود زاویه پیدا میکند و باید به خدای متعال پناه برد، هم باید دعای غریق را زیاد بخوانیم، «یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِکَ»، هم این دعای قرآنی را: «رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ»، هم باید همیشه خودمان را به امام زمان ارواحنا فداه و پناهگاههایی که خدای متعال برای ما بعنوان پناهگاه قرار داده است بسپاریم، هر روز که بلند میشوید به آقای خودتان امام زمان ارواحنا فداه عرض کنید: یابن رسول الله! من برای شما هستم، هوای من را داشته باشید، نگران خودم هستم، میترسم بیادبی کنم و از چشم شما بیفتم.
انسان با یک نگاه حرام از چشم امام زمان ارواحنا فداه میافتد، با یک غیبت، با یک نیش زبان، با یک حرکتِ حساب نشده از دلِ حضرت محو میشود و حضرت دیگر انسان را نگاه نمیکند و خدای نکرده انسان را رها میکند.
باید همیشه خودمان را بسپاریم و از سنگر دعا در جهت جلب عنایت حق و هدایت حق و قبول حضرات معصومین علیهم السلام و امام زمان ارواحنا فداه که ما را بپذیرند و هوای ما را داشته باشند.
حضرت در این جهت دعای مهمّی بود که به ما هم آموختند که ثبات قدم خیلی مهم است، بشر دائماً در معرض سقوط است، انسان با یک لحظه غفلت به أسفل السّافلین سقوط میکند، از آن طرف هم با یک لحظه جذبه هم حرّ میشود و تا أعلی علییّن عروج پیدا میکند.
دوم «غفران الهی» بود، «اللَّهُمَّ وَ أَوَّلُ حَاجَتِی إِلَیْکَ أَنْ تَغْفِرَ لِی مَا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِی»،[۴] این در دعاهای حضرات معصومین علیهم السلام تکرار دارد، این مسئله هم در دعای مناجات شعبانیّه آمده است، خدایا! در حاجتی که عمر خود را برای رسیدن به آن حاجت صرف کردم، من را محروم نکن. که بزرگان میگویند آن حاجتی که انسان در عمر خود به دنبال آن است این است که مشمول غفران خدا بشود و خدای متعال با او با کَرَمِ خودش رفتار کند و او را با ستّاریتِ خودش بپذیرد.
این بندهی خدا هم خیلی انرژی گرفت، دارد بر اینکه من در ذهن خودم و در درون خودم گفتم که اگر هیچ بهرهای و غنیمتی در عمر من بدست نیامده بود بجز اینکه امام صادق صلوات الله علیه این دو دعا را در حق من انجام دادند، مرا کافی بود. واقعاً هم کافی است.
ادامهی جستاری بر حدیث «عنوان بصری»
«ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ» ابتدا سر مبارک حضرت پایین بود و حالت ایشان حالت توجّه به درون بود اما «ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ»، این دیگه اعتناء و اکرام است، حضرت سر مبارک خودشان را بلند کردند و رو کردند به عنوان بصری و فرمودند: «ثُمَّ قَالَ مَا مَسْأَلَتُکَ»، درد تو چیست؟ مشکل تو چیست؟ چرا به اینجا آمدهای؟
ای خدا! یعنی ما صاحب نداریم؟ یعنی ما کسی را نداریم؟ آیا کسی نیست که به ما بگوید که درد تو چیست؟
عنوان بصری میگوید: عرض کردم «سَأَلْتُ اللَّهَ»، من درِ خانهی خدا را زدهام و از خدای متعال مسألت کردم «أَنْ یَعْطِفَ قَلْبَکَ عَلَیَّ» خواستم من را تحویل بگیرید، نه اینکه ظاهراً باشد، خواستم یک سیمی از قلب شما، یک نوری از شعاع قلب عرشی شما به من پوشش بدهد و من مورد محبّت شما قرار بگیرم.
نمیگوید من این را میخواهم، بلکه میگوید از خدای متعال اینطور خواستهام، یعنی اگر من به خدمت شما رسیدهام هنرِ من نبوده است، این توفیقِ الهی بوده است، این ارادهی خدای متعال بوده است، این تقدیر حق بوده است که من را به اینجا حواله داده است، «سَأَلْتُ اللَّهَ أَنْ یَعْطِفَ قَلْبَکَ عَلَیَّ».
من نمیدانم در مدّتی که در محضر شریف شما بزرگانمان، علما، فضلاء، سربازان و افسران امام زمان ارواحنا فداه، این حدیث را میخوانیم، آیا در دعاهای خودمان یاد گرفتهایم که بگوییم که خدایا! میخواهم امام زمان ارواحنا فداه من را دوست داشته باشد، میخواهم در دل امام زمان ارواحنا فداه جای بگیرم، میخواهم محبوبِ امام زمان ارواحنا فداه باشم و مبغوضِ امام زمان ارواحنا فداه نباشم.
در سحرهای خودتان، در دعاهای بعد از نماز خودتان، در قنوتهای خودتان، در خلوتهای خودتان در بارگاه ملکوتی حضرت ثامن الحجج حضرت علی بن موسی الرّضا المرتضی علیه آلاف التّحیه و الثّناء، در این مجالس توسّل، آیا بهترین از این دعا چیزی سراغ دارید؟ که انسان در قلبِ امام زمان ارواحنا فداه خود راه پیدا کند، حضرت نام ما را هم در قلب مبارکشان نوشته باشند.
اولین نکته و اولین تقاضا و اولین حاجت من این بوده است که با شما سنخیّت پیدا کنم که در قلب شما جای بگیرم، معنیِ «دل شما به منعطف بشود» این است که تحوّلی در وجود من پیش بیاید که من جزو نوریان بشوم، سنخیّت انسان را جمع میکند، اگر سنخیّت نباشد، برخی یک عمر پای منبر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودند، حتّی قوم و خویش حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هم بودند، اما حتّی یک لحظه هم با حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم ارتباط باطنی نداشتند، اینها ناری بودند و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هم نوری بودند، لذا همینکه خورشید وجود نازنین حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم غروب کرد باطنِ خبیثِ اینها بروز کرد. در رکاب حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به جنگها رفته بودند، حشر و نشرها داشتند، سفرها با حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودند، ولی سنخیّت نبود، تا زمانی که سنخیّت نباشد هدایت نیست، طینت، خمیرهی انسان باید همسو باشد.
لذا تا زمانی که این تحوّل گوهری پیش نیاید، آنچه که مرحوم آخوند صدرالمتألهین در حرکت جوهریّه میگویند، میگویند این تغییراتی که در ظاهر میوه و درخت رخ میدهد، یعنی رنگ و حجم و مزه تغییر میکند، ما در خارج یک چیز بیشتر نداریم، وجودِ او گوهرِ خارجی اوست.
تا زمانی که این گوهر عوض نشود، تا زمانی که این تحوّل در وجود کسی پیش نیاید، نمیشود با توسّل به زور هیچ تأثیری در موجودی ایجاد کرد، کشش میخواهد، جذبه میخواهد…
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست در باغ لاله روید و در شوره بوم خس
لذا سعی کنیم دل ما درست بشود، گِلِ ما درست بشود، زیبا بشویم، انسانی که گِلِ او بد و متعفّن است و گِلِ او به لجنِ گناه و رذائل اخلاقی و حسد و تکبّر و حرص و بدبختیها آمیخته است به امام زمان ارواحنا فداه نمیخورد، این لجن که در دلِ امام زمان ارواحنا فداه نمیرود، مگر میشود که انسان لجن باشد و بعد هم بخواهد در دل امام زمان ارواحنا فداه راه داشته باشد؟ قلب امام زمان ارواحنا فداه عرش خدای متعال است، چشمهی طهارت است، «لَا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ».[۵]
معنی این مسئلهای که عنوان بصری مطرح کرد که «از خدا خواستم قلب شما به من معطوف بشود» این است که من از خدای متعال «تحوّل» خواستم، از خدای متعال خواستم که منقلب بشوم، عوض بشوم، درست بشوم.
دوم: «وَ یَرْزُقَنِی مِنْ عِلْمِکَ»، وقتی ظرف درست بود و پارک بود باید مظروف را تغییر داد، تا زمانی که ظرف دل پاک نشده است، اگر علم را در ظرف نجس بریزید علم شما نجس میشود و خراب میشود، ابتدا باید دل را درست کرد که ظرف است، وقتی که ظرف تو درست شد میشود که مظروف درستی در این ظرف قرار بدهد، این نکته نکتهی خیلی مهمّی است.
لذا تزکیه… «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا * وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا»،[۶] اول تزکیه، بعد هم این ظرف را با چشمهی علم و نور الهی پُر کردن.
دعا را از دست ندهیم
«وَ یَرْزُقَنِی مِنْ عِلْمِکَ وَ أَرْجُو أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَجَابَنِی فِی الشَّرِیفِ مَا سَأَلْتُهُ»، از ما گدایی، ولی گدایی دلیل بر امید است، اینکه ما در میزنیم برای این است که امید و انگیزه داریم، کسی که دعا نمیکند شیطان است، «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ»،[۷] در ادامه میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ»، دعا امید است و برترین فریضه در عالم هم امید است، مبدأ همهی خیرات امید است، و دعای انسان دلیل بر امید انسان است، وقتی انسان در میزند معتقد است که درِ رحمت است و اگر در بزنی بالاخره باز میشود، «مَنِ اسْتَدامَ قَرْعَ البابِ وَ لَجَّ وَلَجَ»،[۸] جوینده یابنده است، کسی که در میزند پشت در نمیماند، بالاخره سری بیرون میآید و میپرسد که چکار داری؟
اما چرا «إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ»؟ چرا کسانی که دعا نمیکنند استکبار دارند؟ اینها با ذلّت گرفتار جهنّم میشوند، تنها آتش نیست، اینکه جهنّمی خار میشود هم خیلی مهم است، برای اینکه یأس است، یأس علامت کفر است، انسان نباید از خدای متعال مأیوس باشد، این امید به رحمت حق سبحانه و تعالی…
لذا در تحصیلات خودتان برای کسب معرفه الله، که نتیجهی معرفه الله هم محبّه الله است، و خدای متعال عالم را بر اساس محبّت خلق کرده است، تا زمانی که عاشق نشویم آدم نمیشویم، آدم به عشق خود آدم است.
یکی از احتمالاتی که هست خدای متعال حضرت آدم را از بهشت مهجور کرد، برای اینکه بهشت جای سوز نبود، آنجا همه چیز دارد، خدای متعال همه چیز را از او گرفت، تا عطشِ وجود مطلق پیدا کند، تا بدود و پیدا کند…
نازپرورده تنعّم نبرد راه به دوست عاشقی شیوهی مردان بلاکش باشد
جای این عشق اینجاست، اینجا خیلی خوب است، وقتی انسان میمیرد دیگر سجده ندارد، دیگر سوز و گداز ندارد، دیگر گریه ندارد، خدای متعال خواست گریهی آدم و سوز و گداز آدم را ببیند، خدای متعال گریه را دوست دارد، خدای متعال این سوز عاشقانه و بیقراری عاشقانه و سر به بیابان گذاشتنِ عاشق را دوست دارد، آدم آمد که عشقِ او عالم را روشن کند.
انسان برتر از ملک است، ملک همان چیزی هست که هست، ولی انسان خودسوزی میکند، خود و ماسوی را با آتش عشق خود میسوزاند که جز معشوق در وجود او نماند، عاشق اصلاً بجز معشوق ندارد که ببیند، همه چیز عاشق معشوقِ اوست، حضرت آدم آمد و این عشق را در این عالم آورد و عالم به این عشق ارزش دارد.
لذا عالمی که سوز و گداز و سحر و عاطفه و محبّت ندارد عالم نیست، آدم نیست، «مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاهَ»،[۹] انبارِ کتاب است، حمالِ علم است، کجا عالم است؟ علم معرفت میآورد و معرفت هم محبّت میآورد…
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند؟
روضه و توسّل به حضرت حمزه سلام الله علیه
ایام سوگواری عموی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، فرمودند: هیچ روزی مانند روز احد بر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم سخت نگذشت، چه عمویی…
السلام علیک یا عَمّ رسول الله…
زیارتنامهی حضرت حمزه مضامین خیلی بلندی دارد، فرمودند: «من زارنی ولم یزر عمی حمزه فقد جفانی»، اگر حج برود ولی به مدینه نیاید به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم جفا کرده است، اگر کسی به مدینه بیاید ولی عموی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را زیارت نکند به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم جفا کرده است، معلوم میشود که گریهی بر حضرت حمزه سلام الله علیه مانند گریهی بر حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه جزو عبادتهای برتر است.
وجود نازنین حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم با پیشانی شکسته و صورت مجروح و دندان صدمه دیده از احد به مدینه آمدند، بسیاری از خانههای مدینه سوگوار بودند و شهید داده بودند و برای شهدا گریه میکردند، وجود نازنین حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم یک دری برای اینها گشودند که درِ رحمت خاصّه بود، فرمودند: کسی در این شهر برای عموی ما گریه نمیکنند، همهی مؤمنین تشویق شدند که مجلسی برای حضرت حمزه سلام الله علیه برپا کنند و گریه کنند، جای گریه هم بود، نمیدانید که با بدن عموی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم چه کرده بودند، آن زنِ ناپاک به مثله شدن قناعت نکرد، دستور داد شکم حضرت حمزه سلام الله علیه را پاره کنند، جگر ایشان را بیرون کشیدند، از شدّت بغضی که نسبت به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و حضرت حمزه سلام الله علیه داشت این جگر را زیر دندان گرفت که بخورد، اما خدای متعال اجازه نداد این عضو بهشتی عضوِ بدنِ جهنّمی بشود و نتوانست، این بود که وقتی چشم نازنین حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به این بدن نازنین افتاد خدا میداند که چه بر سرِ ایشان آمد، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: نگذارید خواهر او ببیند… صفیّه طاقت نمیآورد که برادر خود را اینطور ببیند… اما خواهر هم نتوانست نیاید، پیام داد که یا رسول الله! لطفا اجازه بدهید تا بیایم شهیدم را ببینم، وجود نازنین حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم برای رعایت حال خواهر، ردای مبارک خودشان را برداشتند و روی بدن مجروح حضرت حمزه سلام الله علیه کشیدند که وقتی خواهر آمد این زخمها را نبیند و این بدن را اینطور نبیند…
اما چه بگویم؟ از کجای کربلا بگویم؟ آیا بگویم حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه وقتی به کنار بدنِ حضرت علی اکبر علیه السلام آمدند چه بدنی دیدند؟ عرض میکنم یا بقیّه الله! وقتی جدّ بزرگوارتان حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه به کنار علقمه آمدند نتوانستند بدن را بیاورند، بدن قطعه قطعه بود…
اما امان از دل حضرت زینب کبری سلام الله علیها…
«یا مُحَمَّداه! صَلّی عَلَیکَ مَلیکُ السَّماءِ هذا حُسَینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ مُنْقَطَعُ الاعْضاءِ وَ بَناتُکَ سَبایا، الیَ اللّهِ الْمُشْتَکی وَ اِلیَ مُحَمَّدٍ المُصطَفی وَ اِلی عَلیٍّ المُرْتَضی وَ الی فاطِمَهَ الزَهراء وَ الی حَمْزَهَ سَیّدِ الشُّهَداءِ! یا مُحَمَّداه!»[۱۰]…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
الا لعنت الله علی القوم الظّالمین
دعا
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ، اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ، اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ، اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ، اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ. اِلَهَنا یَا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ یَا عَالِی بِحَقِّ عَلِیٍّ یَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَهَ یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ یَا قَدیمَ الإحسان بِحَقّ الحُسَین وَ بِدَمِ الشُّهَداء وَ بِدَمِ سیّدالشّهداء أسَدُالله وَ أسَدُ رَسُولِهِ یَا الله… یَا أرحَمَ الرّاحِمین، یَا غیاثَ المُستَغیثیِن، یَا سَمیع، یَا مُجِیب، یَا غَفّار، یَا سَتّار…
خدایا! تو را به خون پاک حضرت حمزه سیّدالشّهداء و شهدای کربلا لباس ظهور بر قامت امام زمان ارواحنا فداه در همین ایام بپوشان.
خدایا! قلب مبارک امام زمان ارواحنا فداه را ما خشنود بگردان.
خدایا! ما را در دل امام زمان ارواحنا فداه محبوب ایشان قرار بده.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می دهم بین ما و امام زمان ارواحنا فداه جدایی نخواه.
خدایا! این جوانهای عزیز ما را، پرچمداران جبههی حکومت جهانی حضرت حجّت ارواحنا فداه مقرر بفرما.
خدایا! ما را از این جمع جدا نگردان.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهم ما را در دنیا و آخرت با قرآن و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین و صلحا و صدّیقین محشور بگردان.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهم همهی بیماران، چند بیمار مورد نظر، این بانوی بزرگواری که گرفتار کرونا هست و حمل دارد و هم دختر دارد، خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می دهم عاجلاً شفاء عنایت بفرما.
خدایا! این ویروس و همهی ویروسهای اخلاقی و ظاهری را از این کشور ریشهکن بگردان.
خدایا! ویروس غرب گرایی و غرب گدایی و وابستگی و سکولاری و لیبرالی از این محیط امام زمان ارواحنا فداه و از این کشور اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین برای همیشه دور برگردان و این جماعت را بر ما مسلط نفرما.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهم در این انتخابات رئیس جمهور اصلح که خدمتگزار مردم باشد، به دین تو معتقد باشد، به حاکمیت شرع حساس باشد، و پروانهی شمع ولایت باشد را نصیب ما بگردان.
خدایا! در این انتخابات قلوب مردم را برای حضور پرشکوه در صندوقهای رأی، با نتیجهی رئیس جمهور آگاه و بصیر و متدیّن، خدایا! این آرزو را محقق بفرما.
خدایا! ما را در این انتخابات دشمنشاد مگردان.
خدایا! سایهی پُربرکت رهبر بزرگوارمان را مستدام بدار.
خدایا! ما را به وظایفمان آشنا و در عمل به وظیفه، موفق بدار.
خدایا! حوائج این جمع، حوائج منظورین، حوائج منظور را برآورده بفرما.
برای شفای این بیمار یک صلوات و یک حمد قرائت بفرمایید.
اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ * الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ * إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ * اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ * صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ».
[1] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام ، جلد ۱، صفحه ۲۲۴ (أَقُولُ وَجَدْتُ بِخَطِّ شَیْخِنَا الْبَهَائِیِّ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ مَا هَذَا لَفْظُهُ قَالَ الشَّیْخُ شَمْسُ الدِّینِ مُحَمَّدُ بْنُ مَکِّیٍّ نَقَلْتُ مِنْ خَطِّ الشَّیْخِ أَحْمَدَ الْفَرَاهَانِیِّ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ عُنْوَانَ الْبَصْرِیِّ وَ کَانَ شَیْخاً کَبِیراً قَدْ أَتَى عَلَیْهِ أَرْبَعٌ وَ تِسْعُونَ سَنَهً قَالَ کُنْتُ أَخْتَلِفُ إِلَى مَالِکِ بْنِ أَنَسٍ سِنِینَ فَلَمَّا قَدِمَ جَعْفَرٌ الصَّادِقُ ع الْمَدِینَهَ اخْتَلَفْتُ إِلَیْهِ وَ أَحْبَبْتُ أَنْ آخُذَ عَنْهُ کَمَا أَخَذْتُ عَنْ مَالِکٍ فَقَالَ لِی یَوْماً إِنِّی رَجُلٌ مَطْلُوبٌ وَ مَعَ ذَلِکَ لِی أَوْرَادٌ فِی کُلِّ سَاعَهٍ مِنْ آنَاءِ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ فَلَا تَشْغَلْنِی عَنْ وِرْدِی وَ خُذْ عَنْ مَالِکٍ وَ اخْتَلِفْ إِلَیْهِ کَمَا کُنْتَ تَخْتَلِفُ إِلَیْهِ فَاغْتَمَمْتُ مِنْ ذَلِکَ وَ خَرَجْتُ مِنْ عِنْدِهِ وَ قُلْتُ فِی نَفْسِی لَوْ تَفَرَّسَ فِیَّ خَیْراً لَمَا زَجَرَنِی عَنِ الِاخْتِلَافِ إِلَیْهِ وَ الْأَخْذِ عَنْهُ فَدَخَلْتُ مَسْجِدَ الرَّسُولِ ص وَ سَلَّمْتُ عَلَیْهِ ثُمَّ رَجَعْتُ مِنَ الْغَدِ إِلَى الرَّوْضَهِ وَ صَلَّیْتُ فِیهَا رَکْعَتَیْنِ وَ قُلْتُ أَسْأَلُکَ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ أَنْ تَعْطِفَ عَلَیَّ قَلْبَ جَعْفَرٍ وَ تَرْزُقَنِی مِنْ عِلْمِهِ مَا أَهْتَدِی بِهِ إِلَى صِرَاطِکَ الْمُسْتَقِیمِ وَ رَجَعْتُ إِلَى دَارِی مُغْتَمّاً وَ لَمْ أَخْتَلِفْ إِلَى مَالِکِ بْنِ أَنَسٍ لِمَا أُشْرِبَ قَلْبِی مِنْ حُبِّ جَعْفَرٍ فَمَا خَرَجْتُ مِنْ دَارِی إِلَّا إِلَى الصَّلَاهِ الْمَکْتُوبَهِ حَتَّى عِیلَ صَبْرِی فَلَمَّا ضَاقَ صَدْرِی تَنَعَّلْتُ وَ تَرَدَّیْتُ وَ قَصَدْتُ جَعْفَراً وَ کَانَ بَعْدَ مَا صَلَّیْتُ الْعَصْرَ فَلَمَّا حَضَرْتُ بَابَ دَارِهِ اسْتَأْذَنْتُ عَلَیْهِ فَخَرَجَ خَادِمٌ لَهُ فَقَالَ مَا حَاجَتُکَ فَقُلْتُ السَّلَامُ عَلَى الشَّرِیفِ فَقَالَ هُوَ قَائِمٌ فِی مُصَلَّاهُ فَجَلَسْتُ بِحِذَاءِ بَابِهِ فَمَا لَبِثْتُ إِلَّا یَسِیراً إِذْ خَرَجَ خَادِمٌ فَقَالَ ادْخُلْ عَلَى بَرَکَهِ اللَّهِ فَدَخَلْتُ وَ سَلَّمْتُ عَلَیْهِ فَرَدَّ السَّلَامَ وَ قَالَ اجْلِسْ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ فَجَلَسْتُ فَأَطْرَقَ مَلِیّاً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ أَبُو مَنْ قُلْتُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ قَالَ ثَبَّتَ اللَّهُ کُنْیَتَکَ وَ وَفَّقَکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ مَا مَسْأَلَتُکَ فَقُلْتُ فِی نَفْسِی لَوْ لَمْ یَکُنْ لِی مِنْ زِیَارَتِهِ وَ التَّسْلِیمِ غَیْرُ هَذَا الدُّعَاءِ لَکَانَ کَثِیراً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ ثُمَّ قَالَ مَا مَسْأَلَتُکَ فَقُلْتُ سَأَلْتُ اللَّهَ أَنْ یَعْطِفَ قَلْبَکَ عَلَیَّ وَ یَرْزُقَنِی مِنْ عِلْمِکَ وَ أَرْجُو أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَجَابَنِی فِی الشَّرِیفِ مَا سَأَلْتُهُ فَقَالَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ لَیْسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ إِنَّمَا هُوَ نُورٌ یَقَعُ فِی قَلْبِ مَنْ یُرِیدُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَنْ یَهْدِیَهُ فَإِنْ أَرَدْتَ الْعِلْمَ فَاطْلُبْ أَوَّلًا فِی نَفْسِکَ حَقِیقَهَ الْعُبُودِیَّهِ وَ اطْلُبِ الْعِلْمَ بِاسْتِعْمَالِهِ وَ اسْتَفْهِمِ اللَّهَ یُفْهِمْکَ قُلْتُ یَا شَرِیفُ فَقَالَ قُلْ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ قُلْتُ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ مَا حَقِیقَهُ الْعُبُودِیَّهِ قَالَ ثَلَاثَهُ أَشْیَاءَ أَنْ لَا یَرَى الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ اللَّهُ مِلْکاً لِأَنَّ الْعَبِیدَ لَا یَکُونُ لَهُمْ مِلْکٌ یَرَوْنَ الْمَالَ مَالَ اللَّهِ یَضَعُونَهُ حَیْثُ أَمَرَهُمُ اللَّهُ بِهِ وَ لَا یُدَبِّرُ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِیراً وَ جُمْلَهُ اشْتِغَالِهِ فِیمَا أَمَرَهُ تَعَالَى بِهِ وَ نَهَاهُ عَنْهُ فَإِذَا لَمْ یَرَ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ اللَّهُ تَعَالَى مِلْکاً هَانَ عَلَیْهِ الْإِنْفَاقُ فِیمَا أَمَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى أَنْ یُنْفِقَ فِیهِ وَ إِذَا فَوَّضَ الْعَبْدُ تَدْبِیرَ نَفْسِهِ عَلَى مُدَبِّرِهِ هَانَ عَلَیْهِ مَصَائِبُ الدُّنْیَا وَ إِذَا اشْتَغَلَ الْعَبْدُ بِمَا أَمَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى وَ نَهَاهُ لَا یَتَفَرَّغُ مِنْهُمَا إِلَى الْمِرَاءِ وَ الْمُبَاهَاهِ مَعَ النَّاسِ فَإِذَا أَکْرَمَ اللَّهُ الْعَبْدَ بِهَذِهِ الثَّلَاثَهِ هَان عَلَیْهِ الدُّنْیَا وَ إِبْلِیسُ وَ الْخَلْقُ وَ لَا یَطْلُبُ الدُّنْیَا تَکَاثُراً وَ تَفَاخُراً وَ لَا یَطْلُبُ مَا عِنْدَ النَّاسِ عِزّاً وَ عُلُوّاً وَ لَا یَدَعُ أَیَّامَهُ بَاطِلًا فَهَذَا أَوَّلُ دَرَجَهِ التُّقَى قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ قُلْتُ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَوْصِنِی قَالَ أُوصِیکَ بِتِسْعَهِ أَشْیَاءَ فَإِنَّهَا وَصِیَّتِی لِمُرِیدِی الطَّرِیقِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ اللَّهَ أَسْأَلُ أَنْ یُوَفِّقَکَ لِاسْتِعْمَالِهِ ثَلَاثَهٌ مِنْهَا فِی رِیَاضَهِ النَّفْسِ وَ ثَلَاثَهٌ مِنْهَا فِی الْحِلْمِ وَ ثَلَاثَهٌ مِنْهَا فِی الْعِلْمِ فَاحْفَظْهَا وَ إِیَّاکَ وَ التَّهَاوُنَ بِهَا قَالَ عُنْوَانُ فَفَرَّغْتُ قَلْبِی لَهُ فَقَالَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الرِّیَاضَهِ فَإِیَّاکَ أَنْ تَأْکُلَ مَا لَا تَشْتَهِیهِ فَإِنَّهُ یُورِثُ الْحِمَاقَهَ وَ الْبُلْهَ وَ لَا تَأْکُلْ إِلَّا عِنْدَ الْجُوعِ وَ إِذَا أَکَلْتَ فَکُلْ حَلَالًا وَ سَمِّ اللَّهَ وَ اذْکُرْ حَدِیثَ الرَّسُولِ ص مَا مَلَأَ آدَمِیٌّ وِعَاءً شَرّاً مِنْ بَطْنِهِ فَإِنْ کَانَ وَ لَا بُدَّ فَثُلُثٌ لِطَعَامِهِ وَ ثُلُثٌ لِشَرَابِهِ وَ ثُلُثٌ لِنَفَسِهِ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الْحِلْمِ فَمَنْ قَالَ لَکَ إِنْ قُلْتَ وَاحِدَهً سَمِعْتَ عَشْراً فَقُلْ إِنْ قُلْتَ عَشْراً لَمْ تَسْمَعْ وَاحِدَهً وَ مَنْ شَتَمَکَ فَقُلْ لَهُ إِنْ کُنْتَ صَادِقاً فِیمَا تَقُولُ فَأَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ یَغْفِرَ لِی وَ إِنْ کُنْتَ کَاذِباً فِیمَا تَقُولُ فَاللَّهَ أَسْأَلُ أَنْ یَغْفِرَ لَکَ وَ مَنْ وَعَدَکَ بِالْخَنَا فَعِدْهُ بِالنَّصِیحَهِ وَ الرِّعَاءِ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الْعِلْمِ فَاسْأَلِ الْعُلَمَاءَ مَا جَهِلْتَ وَ إِیَّاکَ أَنْ تَسْأَلَهُمْ تَعَنُّتاً وَ تَجْرِبَهً وَ إِیَّاکَ أَنْ تَعْمَلَ بِرَأْیِکَ شَیْئاً وَ خُذْ بِالِاحْتِیَاطِ فِی جَمِیعِ مَا تَجِدُ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَ اهْرُبْ مِنَ الْفُتْیَا هَرَبَکَ مِنَ الْأَسَدِ وَ لَا تَجْعَلْ رَقَبَتَکَ لِلنَّاسِ جِسْراً قُمْ عَنِّی یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ فَقَدْ نَصَحْتُ لَکَ وَ لَا تُفْسِدْ عَلَیَّ وِرْدِی فَإِنِّی امْرُؤٌ ضَنِینٌ بِنَفْسِی وَ السَّلامُ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى)
[۳] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۸
[۴] دعای عالیه المضامین
[۵] سوره مبارکه واقعه، آیه ۷۹
[۶] سوره مبارکه شمس، آیات ۹ و ۱۰
[۷] سوره مبارکه غافر، آیه ۶۰ (وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ)
[۸] غرر الحکم ، جلد ۱ ، صفحه ۶۶۵
[۹] سوره مبارکه جمعه، آیه ۵ (مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاهَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا ۚ بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ)
[۱۰] لهوف، صفحه ۳۷