عناوین

سخنرانی شب اول محرم ۱۴۴۴ هـ ق ـ مسجد جامع نارمک

Share on print
چاپ
Share on email
ارسال

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی[۱]‏».

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».

مقدّمه

حلول ماه عزای سالار شهیدان (علیه السلام) را به امام ‌زمان‌مان (ارواحنا فداه) و به شما برادران و خواهران بزرگوار تسلیت عرض می‌کنم. جمعه شب است و وجود نازنین امام ‌زمان‌مان (ارواحنا فداه) کَرم کرده‌اند و شب قدر نام ما را در لیست عزاداران امسال هم قرار داده‌اند؛ لذا مناسب است که یاد حضرت صاحب الزمان (ارواحنا فداه) را در این محفل ذخیره‌ی آخرت و توشه‌ی چند شب آینده‌مان قرار بدهیم.

ظرفیّت انسان‌های عادی با ظرفیّت انبیاء (سلام الله علیهم اجمعین) متفاوت است

از سنّت‌های پروردگار حکیم علیم این است که عالَم را دارای درجات خلق کرده است؛ خداوند متعال قدرت دارد که به یکایک ما جبرئیل (علیه السلام) را نازل نماید، میکائیل (علیه السلام) بر ما وارد شود، اسرافیل (علیه السلام) بیاید و ما او را ببینیم؛ ولی ظرفیّت ما کم است و نمی‌توانیم با جبرئیل (علیه السلام) و میکائیل (علیه السلام) و اسرافیل (علیه السلام) و عزرائیل (علیه السلام) مستقیماً در ارتباط باشیم. خداوند متعال می‌توانست قرآن کریم را بر قلوب هرکسی نازل فرماید، «والذّی سألته لا تکن[۲]»؛ ولی قابل، قابل نیست و این‌گونه نیست که فاعل قادر نباشد، فاعل که خداوند مقتدر است، دستش باز است؛ «أَنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ[۳]». قصور ار ناحیه‌ی قابلیّتِ قابل است. لذا فرموده است: «أَوَّلُ شَیْءٍ خَلَقَ اَللَّهُ تَعَالَى مَا هُوَ فَقَالَ نُورُ نَبِیِّکَ یَا جَابِرُ[۴]»؛ اولین نوری که خداوند متعال آفریده است، نور پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است. گاهی گفته شده است که اولین مخلوق نور است، گاهی گفته شده است که قلم است، گاهی گفته شده است که عقل است که همه‌ی این‌ها صحیح هستند. اولین مخلوق نور خداوند متعال است و همان عقل کل است و همان قلمی است که خداوند متعال کتاب آفرینش را با او رقم زده است. «وَ لَا رَطْبٍ وَ لَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ[۵]». این قضیّه در تکوین و در تشریع با یکدیگر موازنه دارند. هم در تکوین این‌گونه بوده است که ما بدون واسطه قابلیّت نداشته‌ایم تا خداوند متعال به صورت مستقیم ما را بیافریند؛ باید این واسطه‌ها باشد تا ما به وجود می‌آمدیم. در تشریع هم نزول کُتب آسمانی به انبیاء عظام (سلام الله علیهم اجمعین) شایسته است و دیگران در آن حدّ ظرفیّت ندارند که نور وحی الهی در قلب آن‌ها بتابد و کلمات‌الله را به صورت مستقیم تلقّی نمایند.

هدایت بَشر از طریق انبیاء الهی (سلام الله علیهم اجمعین) و ائمه (سلام الله علیهم اجمعین) همیشگی خواهد بود

مسأله‌ی امامت و ولایت که باطن نبوّت و شریعت است، هم در تکوین و هم در تشریع، عقلاً و نقلاً جزءِ ضرورت‌هایی است که بدون امام، جهان باقی نمی‌ماند. لذا خداوند در قرآن کریم فرموده است: «إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ[۶]». هنگامی که این آیه بر وجود مبارک پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شد، وضو گرفتند و فرمودند: بگویید علی بیاید. وجود نازنین امیرالمؤمنین (علیه السلام) به محضر مبارک پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شرفیاب شدند و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) که وضو گرفته بودند، دست به سینه‌ی خودشان گذاشتند و فرمودند: «إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ» من مُنذر هستم، «وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ» ولی پس از من چراغ هدایت خاموش نخواهد شد و روح و جان هدایت در بستر ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) ائمه‌ی معصومین (سلام الله علیهم اجمعین) باقی خواهد ماند. لذا قرآن کریم در این معنا صریح است؛ «لِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ»؛ هر قومی هدایت‌گر دارد. این عبارت «لِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ» در کنار این آیه‌ی کریمه‌ای که مربوط به قیامت است که می‌فرماید: «یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ[۷]»؛ روز قیامت هر گروه و هر امّتی با امامش خوانده می‌شود، مسئول حساب و کتاب امّت، امام آن امّت خواهد بود. این دو آیه در استمرار امامت و ولایت و هدایت آسمانی در میان بَشر صریح هستند و بر حسب روایات متضافره‌ای که در ذیل آیه‌‌ی کریمه‌ی «أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ[۸]» آمده است، یک بحث قرآنی کوتاه در این‌جا به قلوب پاک شما تقدیم می‌دارم و بحث را جمع خواهم کرد. خداوند متعال در قرآن کریم دو امر و دو عالَم به ما معرفی فرموده است: «أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ[۹]»؛ هم امر برای خداوند است و هم خلق برای خداوند متعال است. «عالَم امر» در طولِ «عالَم خلق» است. خلق جمع اعضاء است. وقتی یک شیء وجود خارجی ندارد و شما موادّ آن را می‌یابید و در کنار یکدیگر قرار می‌دهید و از او صورت جدیدی تشکیل می‌شود که وجود نداشته است، این خلق است و اجزایی را نیاز دارد. ولی عالَم امر بدون جزء است، عالَم امر بدون واسطه است. اگر شما بخواهید بیماری را درمان نمایید ـ ان‌شاءالله خداوند به حقّ اولیاء و انبیاء (سلام الله علیهم اجمعین)، به حقّ سیدالشهدا (علیه السلام) این ویروس کرونا که چند سال مجالس امام حسین (علیه السلام) را تعطیل کرد را برای همیشه تعطیل نماید و ان‌شاءالله هیچ کسی مبتلا به این بیماری و بیماری‌های صعب‌العلاج نشود ـ اگر کسی بیمار شود، زمان نیاز دارد تا بهبود یابد و نباید برای آن عجله کرد، اگر به پزشک هم مراجعه نماید، دستورات ویژه‌ای به او می‌دهد و به او می‌گوید که از فلان چیز پرهیز کنید و فلان آمپول را تزریق کنید و فلان قرص را مصرف کنید و آن شخص ناچار است که این دستورات را بپذیرد و اگر بیماری سهل باشد، در طی چند روز تمام خواهد شد، ولی بعضی از بیماری‌ها طولانی است و چند ماه و شاید مدت بیشتری زمان ببرد تا بهبودی حاصل بشود؛ ولی در هر صورت زمان نیاز دارد. اگر فرزند انسان بخواهد مدرک دکترا اخذ نماید و یا به درجه‌ی پروفسوری برسد، یک مرتبه نمی‌تواند که به دبستان برود و یک‌ساله به درجه‌ی پروفسوری دست یابد و او را به دانشگاه ببرند و کُرسی استادی را به او بدهند. باید دوره‌ی دبستان را طی نماید، دوره‌ی دبیرستان را طی نماید، سپس کنکور بدهد و در صورت قبولی رشته‌ای را انتخاب نماید و در یکی از دانشگاه‌ها مشغول تحصیل بشود و مدرک لیسانس، فوق لسیانس و دکترا را اخذ نماید و سپس استادیار خواهد شد و در نتیجه به مقام پروفسوری دست خواهد یافت. اگر این زمان‌ها را طی نکند، به آن درجه نخواهد رسید. این لازمه‌‌ی عالَم خلق است. وقتی خداوند متعال می‌خواهد حضرت آدم (علیه السلام) را در عالَم خلق بیافریند، «شَمّرتُ» حضرت حقّ در طی چهل روز خاک را گِل کردند و گِل را پرداخته‌اند و به صورت لجن و کوزه و قالب درآمده است و بعد از چهل روز که بدن انسان کامل شده است، می‌فرماید: «وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی[۱۰]»، دیگر در این‌جا زمان نیاز ندارد که فرموده است: «وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی». وقتی خداوند متعال تطوّراتِ تکوینِ انسان در رحم مادر را نقل می‌نماید، اول نطفه است، سپس علقه است و بعد مُضغه است و در ادامه می‌فرماید: «فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ[۱۱]»، وقتی این‌گونه شد، ما استخوان‌ها را با گوشت پوشش دادیم، «ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ[۱۲]»؛ به آن‌جا که می‌رسد، دیگر نامی از واقعیّت نمی‌برد و می فرماید که یک انشاء جدیدی بود که همان مرحله‌ی دَمیدن روح است. جسم ما از عالَم خلق است ولی روحِ ما از عالَم امر است. امامت از عالَم امر است، ولایت از عالَم امر است. ما باید در بیماری‌ها پرهیز نماییم و زمان را رصد کنیم و پزشک و داروی مناسب را انتخاب کنیم تا ‌ان‌شاءالله به سلامتی برسیم؛ اما اگر کسی به پنجره فولاد امام رضا (علیه السلام) رفت، مریضی که خسته است و اطباء هم از معالجه‌ی او عاجز هستند، آیا در آن‌جا هم نیاز به زمان است و یا این‌که با یک نگاه حضرت رضا (علیه السلام) معالجه خواهد شد؟

«آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند     *****     آیا بُوَد که گوشه‌ی چشمی به ما کنند[۱۳]»

یک نگاه کافی است؛ زیرا امام رضا (علیه السلام) آمپول تجویز نمی‌کنند، بستری نمی‌کنند، جراحی نمی‌کنند، قرص و شربت نمی‌دهند، این عالَم امر است. این موضوع را به خاطر داشته باشید که دو «عاَلم خلق» و «عالَم امر» را داریم که عالَم خلق متعلّق به اجسام است و عالَم زمان و تدریج است و عالَم امر متعلّق به ارواح است و عالَم فوق ارواح است و در آن‌جا تدریج وجود ندارد؛ بلکه عالم به صورت «کُن فیکون» است. در این رابطه چند آیه را خدمت شما قرائت خواهم کرد.

«عالَم خلق» و «عالَم امر» در بیان قرآن کریم

اولین آیه این است که خداوند متعال فرموده است: «وَ یَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی[۱۴]»؛ حبیب من! از تو در مورد روح سؤال خواهند کرد؛ فرمود: «قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی». بعضی از مفسرین قدیمی گفته‌اند چون بَشر روح را نمی‌فهمد، احتملاً خداوند متعال خواسته است بفرماید که این چه سؤالی است که می‌پرسید؟ این از عالَم این‌جا نیست تا شما جواب آن را متوجّه بشوید. در حالی‌که این‌گونه نیست و خداوند متعال جواب واقع‌بینانه داده است که روح از عالَم خلق نیست و از عالَم امر است. «قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی»؛ این از عالَم امر است. اگر بخواهیم «امر» را از آیات قرآن کریم متوجّه بشویم که این عالَم امر، چه نوع امری است که صاحب تفسیر المیزان، آن عارف واصل و آن شخصیّت برجسته و افتخار عالَم شیعه و تاریخ علم، مرحوم علّامه‌ی بزرگوار آقای طباطبائی (رضوان الله تعالی علیه) که تفسیر ایشان آیه به آیه است؛ «إن‌القرآن یفسر بعضه بعضاً»، ایشان این موضوع را از روایات اتخاذ کرده‌اند که قرآن کریم خودش مفسّر خودش است. لذا مبنای آقای طباطبائی (رضوان الله تعالی علیه) این است که یک آیه را مطرح می‌کنند و به کمک آیات دیگر مراد از این آیه را تبیین می‌نمایند و خیلی هم حساب شده این‌ کار را انجام داده‌اند و فهم آن برای همه‌ی کسانی که اهل فنّ باشند، بسیار روشن خواهد بود. حال خداوند از طرفی می‌فرماید: «یَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ» از روح سؤال می‌پرسند؛ ای پیامبر من بگو: روح از امرِ خداوند است. یعنی فوق عالَم خلق است و برای عالَم تدریج نیست. «یَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی».

در سوره‌ی مبارکه‌ی «یس» که شاید در جمع شما عزیزان هم عرض کرده باشم که در روایت آمده است که می‌فرماید: «إِنَّ لِکُلِّ شَیْءٍ قَلْباً وَ قَلْبُ اَلْقُرْآنِ یس[۱۵]»؛ هرچیزی قلبی دارد و قلب قرآن کریم سوره‌ی مبارکه‌ی یس است. لذا اگر کسی دستش به یس برسد، به همه‌ی قرآن کریم دسترسی پیدا کرده است. انرژی قرآن کریم از سوره‌ی مبارکه‌ی یس قابل اصطیاد است و می‌شود آن را شکار کرد. سوره‌ی مبارکه‌ی یس دارای فضیلت بسیاری است. اگر کسی به هنگام خواب سوره‌ی مبارکه‌ی یس را بخواند، تا صبح هفتاد هزار مَلک برای او استغفار می‌کنند و اگر آن شبِ پایان عمرش باشد و حضرت عزرائیل تشریف بیاورد و او را به لقای پروردگار متعال مشرّف نماید، این ملائکه در تشییع او حضور خواهند یافت و در قبر با او مأنوس خواهند بود. اگر کسی صبح‌ها سوره‌ی مبارکه‌ی یس را بخواند، بر حسب روایتی که در کتاب شریف و تفسیر قیّم «مجمع البیان[۱۶]» آمده است، از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که این شخص هم در آن روز مرزوق است و هم محفوظ است. خداوند متعال به برکت سور‌ه‌ی مبارکه‌ی یس هم او را حفاظت می‌کند و هم روزی‌اش را به او می‌رساند. چرا سوره‌ی یس قلب قرآن است؟ مرحوم آیت الله آقا سید کریم کشمیری (رضوان الله تعالی علیه) که چند سال پیش وفات کردند، از افرادی بودند که حاج آقا مصطفی خمینی (رحمت الله علیه) فرزند حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) از مُریدان ایشان بود و تعریف ایشان را به حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) نیز می‌کردند و حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) یک خوابی دیده بودند و گفته بودند اگر این آقای کشمیری خواب و تعبیر خواب من را بگویند، بنده هم به ایشان ارادت پیدا خواهم کرد. حاج آقا مصطفی خمینی (رحمت الله علیه) به آقای کشمیری (رضوان الله تعالی علیه) گفته بودند که آقا خوابی دیده‌اند و دوست دارند تا شما خواب ایشان را بگویید؛ مرحوم آقای کشمیری (رضوان الله تعالی علیه) فرموده بودند: پدر شما خواب دیده‌اند که از دنیا رفته‌اند و بدن مبارک‌شان را تجهیز کردند و آوردند و قبر نیز آماده بود، بدن ایشان را داخل قبر گذاشتند اما قبر ایشان صاف نبود و پهلوهایی که بر روی لَحَد قرار گرفته بود، بر اثر ناهمواری پهلوهای ایشان را آزرده می‌کرد؛ وجود مبارک حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) وارد قبر شدند و جای حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) را صاف کردند و دیگر مزاحمی وجود نداشت تا پهلوی ایشان را آزار بدهد. خواب پدر شما به این صورت بوده است. اما تعبیر خواب ایشان این است که حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) در انقلاب اسلامی پیروز می‌شوند و رهبری مردم را به دست خواهد گرفت، اما در تشکیل حکومت اسلامی با مشکلاتی مواجه خواهند شد و تحت فشار قرار می‌گیرند. وجود مقدس امیرالمؤمنین (علیه السلام) کمک می‌کنند و موانع را برطرف می‌کنند و ان‌شاءالله راه حکومت اسلامی هموار خواهد شد. هم خواب را گفته بودند و هم تعبیر خواب را بیان فرموده بودند. از آقای کشمیری (رضوان الله تعالی علیه) پرسیده بودند: چرا سوره‌ی یس قلب قرآن کریم است؟ این بزرگوار که خداوند ایشان را با اولیاء محشور بدارد، فرموده بودند: به دلیل آیه‌ی «سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ[۱۷]» است. در بهشت لذّت‌ها و نعمت‌هایی وجود دارد. «مَا لاَ عَیْنٌ رَأَتْ وَ لاَ أُذُنٌ سَمِعَتْ[۱۸]»؛ ما یک چیزهایی می‌گوییم و یک چیزهایی می‌شنویم؛ بناست خداوند متعال در بهشت لذائذی به ما بدهد که نه چشمی آن را دیده است و نه گوشی آن را شنیده است. اگر انسان چیزی را ندیده باشد و یا نشنیده باشد، آرزوی آن را هم ندارد. ما آرزوی چیزهایی را داریم که آن‌ها را تصوّر می‌کنیم، ولی بناست که خداوند متعال در بهشت فوق عقول و آرزوهای ما به ما چیزهایی بدهد. برادران! دامن امام حسین (علیه السلام) را بگیرید و حواله‌ی بهشت را دریافت نمایید؛ بهشت چیزی نیست که اگر انسان آن را از دست بدهد، برایش قابل تحمّل باشد. «لَمْ أَرَ کَالْجَنَّهِ نَامَ طَالِبُهَا[۱۹]»؛ وجود مقدس حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرموده‌اند: ندیدم کسی بهشت را در پیش داشته باشد و خوابش ببرد؛ انسان طالب بهشت باشد، ولی خوابش ببرد. به دنبال چه چیزی می‌گردید؟ مگر به همین راحتی است؟ بهشت را از دست ندهید. «مَا لاَ عَیْنٌ رَأَتْ وَ لاَ أُذُنٌ سَمِعَتْ». اما یکی از لذائذی که بر همه‌ی لذّت‌ها برتری دارد، سلام خداوند متعال بر بنده‌اش است که مطابق آیه‌ی قرآن کریم است که در آن‌جا خداوند متعال به بنده‌اش سلام می‌کند و سلام قولی نیز می‌باشد؛ «سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ». خداوند ربّ رحیم به بنده‌ی محتاج خودش سلام می‌کند که در آن‌جا با این سلام، به همه‌ی بهشتی‌ها حالت صعقه دست می‌دهد. در آن‌جا انفجار لذّت است. آقای کشمیری (رضوان الله تعالی علیه) می‌گفتند به خاطر این آیه‌ی کریمه است.

دستور حقّ‌تعالی به اطاعت از او و فرستادگانش

اما مرحوم علّامه طباطبائی (رضوان الله تعالی علیه) می‌گفتند دلیل آن آیه‌ی آخر سوره‌ی مبارکه‌ی یس است که فرموده است: «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ * فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ[۲۰]». در این‌جا خداوند متعال عالَم امر را با ملکوت پیوند داده است و باطن عالَمُ غیبِ عالَم و وراءِ عالَم که تدریج نیست و عالَم مشیّت و عالَم ارادت‌الله و عالَم امر است، خداوند متعال در آن‌جا این‌گونه است که می‌فرماید: «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ»؛ خداوند متعال هر چیزی را اراده کند، قولِ او مانند فعلِ اوست؛ اراده کردن همان است و شدن همان است. این آیه‌ی کریمه جدای از روایات و حدیث ثقلین است که می‌فرماید: «أَطِیعُوا اللَّهَ» از خداوند اطاعت کنید. انسان چگونه می‌تواند نسبت به کسی که به او وجود داده است و روزی‌اش را می‌دهد، او حفاظت می‌نماید و به او عزّت و آبرو داده است، مُدام در حال بخشیدن نعمت است و غرق در نعمت هستیم، چگونه می‌توانیم چیزی را که خداوند از ما خواسته است را اطاعت نکنیم؟ «أَطِیعُوا اللَّهَ» خداوند را اطاعت کنید، «وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ»، خداوند به شما احترام گذاشته است و برای شما مأمور و پیک و مبلّغ فرستاده است، رسول خدا را اطاعت کنید، پیام من را برای شما آورده است، پس رسول را اطاعت کنید. در ادامه فرموده است: «وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ»؛ در مرحله‌ی سوم و پس از اطاعت رسول الله، از چه کسی باید اطاعت کرد؟ یک نفر نیستند و «أُولِی الْأَمْرِ» هستند که صاحبان امر هستند. منظور از صاحبان امر چه کسانی هستند؟ منظور کسانی هستند که فقط به جسم شما کار ندارد و قلب شما در اختیار اوست. می‌تواند در فکر، در عقل، در تدبیر و در قلبِ شما تصرّف کند که مرحوم «خواجه نصیرالدین طوسی[۲۱]» (رضوان الله تعالی علیه) که نابغه‌ی دوران و بُرهان الموحّدین بودند و از ایشان به عنوان استاد البَشر نام برده‌اند، ایشان درباره‌ی امام زمان (اروحنا فداه) این جملات نازنین را از روایات و ادعیه گرفته است که می‌فرماید: «وُجُودُهُ لُطفٌ وَ تَصَرّفُهُ لُطفٌ آخر وَ عَدَمُهُ مِنَّا»؛ وجود مبارک حضرت مهدی، حجّت‌ابن‌الحسن العسکری (روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه) لطف خداوند هستند. اصل وجود مانند روح است که اگر نباشد، این عالَم انسجام نخواهد داشت و متلاشی می‌شد. «لولا الحجه لساخت الارض باهلها[۲۲]»؛ اگر حجّت خدا نباشد، زمین قرار نمی‌گیرد، دهان باز می‌کند و اهلش را فرو می‌برد. اما فقط وجودش نیست که لطف است، بلکه «تَصَرّفُهُ» او در عالَم کن فیکون نشسته است و هرجایی گیر افتادید، او را صدا بزنید. برای ایشان زمان نیاز نیست، ایشان «أُذُنٌ وَاعِیَهٌ[۲۳]» هستند، «عَینُ الله الناظِرَه» هستند. او هم دردها را می‌بیند و هم صداها را می‌شنود و هم جواب می‌دهند. این‌که ایشان صاحبِ امر هستند، یعنی صاحب باطن هستند؛ «وَ یَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی». این‌که ایشان صاحبِ امر هستند، یعنی فوق عالَم خلق است و در کرسی کن فیکون مشیّت الله است. هرچه را امام زمان (ارواحنا فداه) بخواهند، همان می‌شود.

… می‌گوید که من در عرفات بودم و سائلی آمد و یک چیزی به او دادیم؛ در کنار ما سه چهار نفر به صورت حلقه نشسته بودند و به سراغ آن‌ها رفت و دیدم که جوانی دست بر خاک برد و مشتی از این خاک برداشت و در دست سائل قرار داد. گویا این سائل از خود بیخود شد، دور او می‌گشت و می‌گفت: فدایت بشوم، خاک پای شما توتیای چشم من، آبادم کردی، گمان نمی‌کردم به این اندازه در حقّ من آقایی کنید. بسیار تعجّب کردم و جلو رفتم و به آن سائل گفتم: ما به تو پول دادیم و به این اندازه هیجانی نشدی، او در دست تو خاک ریخت، پس چرا این‌گونه هیجانی شدی؟ دستش را باز کرد و دیدم آن‌ خاک‌ها اشرفی است.

«آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند     *****     آیا بُوَد که گوشه‌ی چشمی به ما کنند»

روضه حضرت صاحب‌الزمان (ارواحنا فداه) برای سیدالشهدا (علیه السلام)

امام زمان! آقا جان! این ماه آمده‌ایم تا با شما عزاداری کنیم. آمده‌ایم تا به مظلومیّت جدّ شما گریه کنیم. می‌خواهم از زبان حضرت برای شما روضه بخوانم که این روضه را مرحوم آقای بهجت (رضوان الله تعالی علیه) برای بنده خوانده است. فرمودند: وقتی حضرت صاحب الزمان (ارواحنا فداه) ظهور می‌کنند، به کعبه تکیه می‌دهند و صدای مبارک ایشان را همه‌ی عالَمیان می‌شنوند که می‌فرماید: «یَا أَهلَ الْعالَم إِنَّ جَدِّیَ الْحُسَین[۲۴]» ای اهل عالَم! مرا بشناسید، جدّ من حسین است. «قتلوه عطشان[۲۵]» همان حسینی که با لب تشنه او را شهید کردند. «طرحوه عریانا[۲۶]»؛

اگر کشتند چرا خاکت نکردند؟     *****     کفن بر جسم صد چاکت نکردند؟

امام زمان (ارواحنا فداه) برای جهانیان روضه خواهد خواند. همان حسینی که بعد از شهادتش بدنش را برهنه کردند و او را کفن نکردند و دفن نکردند. ای کاش به همین اندازه کفیایت کرده بودند، چون روضه‌ی سوم حضرت بسیار جانسوز است. «سحقوه عدوانا[۲۷]»؛ بدن نازنینش را زیر سّم اسب‌ها پایمال کردند دیگر چیزی نمانده بود.

لا حول و لا قوّه الّا بالله العلیّ العظیم

دعا

خدایا! به محمّد و آل محمّد (سلام الله علیهم اجمعین) امام زمان‌مان (اروحنا فداه) را برسان.

خدایا! قلب نازنین امام زمان‌مان (اروحنا فداه) را از ما راضی بفرما.

خدایا! مریض‌های‌مان را شفا عنایت بفرما.

خدایا! مرض‌های‌مان را دوا بفرما.

خدایا! دردهای‌مان را درمان بفرما.

خدایا! مشکلات‌مان را برطرف بفرما.

خدایا! مملکت و ملّت و رهبر نورانی‌مان را دشمن شاد مکن.

خدایا! خیر و برکتت را بدون آسیب به ما برسان.

خدایا! نسل جوان ما را به سامان برسان.

خدایا! حاجات ذوی‌الحاجات، ملتمسین، متوقّعین، کسانی که با ما عهد دعا دارند، حاجت‌‌روا بفرما.

خدایا! توسلّات را از همگی ما به شایستگی قبول بفرما.

خدایا! امام، شهدا و گذشتگان‌مان را از این مجالس بهره‌مند بگردان.

غفرالله لنا و لکم

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد وَ عَجِّل فَرَجّهُم

[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ الی ۲۸.

[۲] نهج‌البلاغه، نامه ۳۱؛ از وصیت‏هاى آن حضرت است به حضرت مجتبى علیه السّلام (یا محمّد حنفیّه) که در سرزمین حاضرین به هنگام بازگشت از صفّین نوشته‌اند.

متن نامه شریفه: «مِنَ الْوَالِدِ الْفَانِ الْمُقِرِّ لِلزَّمَانِ الْمُدْبِرِ الْعُمُرِ الْمُسْتَسْلِمِ لِلدُّنْیَا السَّاکِنِ مَسَاکِنَ الْمَوْتَى وَ الظَّاعِنِ عَنْهَا غَداً إِلَى الْمَوْلُودِ الْمُؤَمِّلِ مَا لَا یُدْرِکُ السَّالِکِ سَبِیلَ مَنْ قَدْ هَلَکَ غَرَضِ الْأَسْقَامِ وَ رَهِینَهِ الْأَیَّامِ وَ رَمِیَّهِ الْمَصَائِبِ وَ عَبْدِ الدُّنْیَا وَ تَاجِرِ الْغُرُورِ وَ غَرِیمِ الْمَنَایَا وَ أَسِیرِ الْمَوْتِ وَ حَلِیفِ الْهُمُومِ وَ قَرِینِ الْأَحْزَانِ وَ نُصُبِ الْآفَاتِ وَ صَرِیعِ الشَّهَوَاتِ وَ خَلِیفَهِ الْأَمْوَاتِ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ فِیمَا تَبَیَّنْتُ مِنْ إِدْبَارِ الدُّنْیَا عَنِّی وَ جُمُوحِ الدَّهْرِ عَلَیَّ وَ إِقْبَالِ الْآخِرَهِ إِلَیَّ مَا یَزَعُنِی عَنْ ذِکْرِ مَنْ سِوَایَ وَ الِاهْتِمَامِ بِمَا وَرَائِی غَیْرَ أَنِّی حَیْثُ تَفَرَّدَ بِی دُونَ هُمُومِ النَّاسِ هَمُّ نَفْسِی فَصَدَفَنِی رَأْیِی وَ صَرَفَنِی عَنْ هَوَایَ وَ صَرَّحَ لِی مَحْضُ أَمْرِی فَأَفْضَى بِی إِلَى جِدٍّ لَا یَکُونُ فِیهِ لَعِبٌ وَ صِدْقٍ لَا یَشُوبُهُ کَذِبٌ وَ وَجَدْتُکَ بَعْضِی بَلْ وَجَدْتُکَ کُلِّی حَتَّى کَأَنَّ شَیْئاً لَوْ أَصَابَکَ أَصَابَنِی وَ کَأَنَّ الْمَوْتَ لَوْ أَتَاکَ أَتَانِی فَعَنَانِی مِنْ أَمْرِکَ مَا یَعْنِینِی مِنْ أَمْرِ نَفْسِی فَکَتَبْتُ إِلَیْکَ کِتَابِی مُسْتَظْهِراً بِهِ إِنْ أَنَا بَقِیتُ لَکَ أَوْ فَنِیتُ فَإِنِّی أُوصِیکَ بِتَقْوَى اللَّهِ أَیْ بُنَیَّ وَ لُزُومِ أَمْرِهِ وَ عِمَارَهِ قَلْبِکَ بِذِکْرِهِ وَ الِاعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ وَ أَیُّ سَبَبٍ أَوْثَقُ مِنْ سَبَبٍ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اللَّهِ إِنْ أَنْتَ أَخَذْتَ بِهِ أَحْیِ قَلْبَکَ بِالْمَوْعِظَهِ وَ أَمِتْهُ بِالزَّهَادَهِ وَ قَوِّهِ بِالْیَقِینِ وَ نَوِّرْهُ بِالْحِکْمَهِ وَ ذَلِّلْهُ بِذِکْرِ الْمَوْتِ وَ قَرِّرْهُ بِالْفَنَاءِ وَ بَصِّرْهُ فَجَائِعَ الدُّنْیَا وَ حَذِّرْهُ صَوْلَهَ الدَّهْرِ وَ فُحْشَ تَقَلُّبِ اللَّیَالِی وَ الْأَیَّامِ وَ اعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِینَ وَ ذَکِّرْهُ بِمَا أَصَابَ مَنْ کَانَ قَبْلَکَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ سِرْ فِی دِیَارِهِمْ وَ آثَارِهِمْ فَانْظُرْ فِیمَا فَعَلُوا وَ عَمَّا انْتَقَلُوا وَ أَیْنَ حَلُّوا وَ نَزَلُوا فَإِنَّکَ تَجِدُهُمْ قَدِ انْتَقَلُوا عَنِ الْأَحِبَّهِ وَ حَلُّوا دِیَارَ الْغُرْبَهِ وَ کَأَنَّکَ عَنْ قَلِیلٍ قَدْ صِرْتَ کَأَحَدِهِمْ فَأَصْلِحْ مَثْوَاکَ وَ لَا تَبِعْ آخِرَتَکَ بِدُنْیَاکَ وَ دَعِ الْقَوْلَ فِیمَا لَا تَعْرِفُ وَ الْخِطَابَ فِیمَا لَمْ تُکَلَّفْ وَ أَمْسِکْ عَنْ طَرِیقٍ إِذَا خِفْتَ ضَلَالَتَهُ فَإِنَّ الْکَفَّ عِنْدَ حَیْرَهِ الضَّلَالِ خَیْرٌ مِنْ رُکُوبِ الْأَهْوَالِ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ تَکُنْ مِنْ أَهْلِهِ وَ أَنْکِرِ الْمُنْکَرَ بِیَدِکَ وَ لِسَانِکَ وَ بَایِنْ مَنْ فَعَلَهُ بِجُهْدِکَ وَ جَاهِدْ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ وَ لَا تَأْخُذْکَ فِی اللَّهِ لَوْمَهُ لَائِمٍ وَ خُضِ الْغَمَرَاتِ لِلْحَقِّ حَیْثُ کَانَ وَ تَفَقَّهْ فِی الدِّینِ وَ عَوِّدْ نَفْسَکَ التَّصَبُّرَ عَلَى الْمَکْرُوهِ وَ نِعْمَ الْخُلُقُ التَّصَبُرُ فِی الْحَقِّ وَ أَلْجِئْ نَفْسَکَ فِی أُمُورِکَ کُلِّهَا إِلَى إِلَهِکَ فَإِنَّکَ تُلْجِئُهَا إِلَى کَهْفٍ حَرِیزٍ وَ مَانِعٍ عَزِیزٍ وَ أَخْلِصْ فِی الْمَسْأَلَهِ لِرَبِّکَ فَإِنَّ بِیَدِهِ الْعَطَاءَ وَ الْحِرْمَانَ وَ أَکْثِرِ الِاسْتِخَارَهَ وَ تَفَهَّمْ وَصِیَّتِی وَ لَا تَذْهَبَنَّ عَنْکَ صَفْحاً فَإِنَّ خَیْرَ الْقَوْلِ مَا نَفَعَ وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَا خَیْرَ فِی عِلْمٍ لَا یَنْفَعُ وَ لَا یُنْتَفَعُ بِعِلْمٍ لَا یَحِقُّ تَعَلُّمُهُ أَیْ بُنَیَّ إِنِّی لَمَّا رَأَیْتُنِی قَدْ بَلَغْتُ سِنّاً وَ رَأَیْتُنِی أَزْدَادُ وَهْناً بَادَرْتُ بِوَصِیَّتِی إِلَیْکَ وَ أَوْرَدْتُ خِصَالًا مِنْهَا قَبْلَ أَنْ یَعْجَلَ بِی أَجَلِی دُونَ أَنْ أُفْضِیَ إِلَیْکَ بِمَا فِی نَفْسِی أَوْ أَنْ أُنْقَصَ فِی رَأْیِی کَمَا نُقِصْتُ فِی جِسْمِی أَوْ یَسْبِقَنِی إِلَیْکَ بَعْضُ غَلَبَاتِ الْهَوَى وَ فِتَنِ الدُّنْیَا فَتَکُونَ کَالصَّعْبِ النَّفُورِ وَ إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ کَالْأَرْضِ الْخَالِیَهِ مَا أُلْقِیَ فِیهَا مِنْ شَیْ‏ءٍ قَبِلَتْهُ فَبَادَرْتُکَ بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ یَقْسُوَ قَلْبُکَ وَ یَشْتَغِلَ لُبُّکَ لِتَسْتَقْبِلَ بِجِدِّ رَأْیِکَ مِنَ الْأَمْرِ مَا قَدْ کَفَاکَ أَهْلُ التَّجَارِبِ بُغْیَتَهُ وَ تَجْرِبَتَهُ فَتَکُونَ قَدْ کُفِیتَ مَئُونَهَ الطَّلَبِ وَ عُوفِیتَ مِنْ عِلَاجِ التَّجْرِبَهِ فَأَتَاکَ مِنْ ذَلِکَ مَا قَدْ کُنَّا نَأْتِیهِ وَ اسْتَبَانَ لَکَ مَا رُبَّمَا أَظْلَمَ عَلَیْنَا مِنْهُ أَیْ بُنَیَّ إِنِّی وَ إِنْ لَمْ أَکُنْ عُمِّرْتُ عُمُرَ مَنْ کَانَ قَبْلِی فَقَدْ نَظَرْتُ فِی أَعْمَالِهِمْ وَ فَکَّرْتُ فِی أَخْبَارِهِمْ وَ سِرْتُ فِی آثَارِهِمْ حَتَّى عُدْتُ کَأَحَدِهِمْ بَلْ کَأَنِّی بِمَا انْتَهَى إِلَیَّ مِنْ أُمُورِهِمْ قَدْ عُمِّرْتُ مَعَ أَوَّلِهِمْ إِلَى آخِرِهِمْ فَعَرَفْتُ صَفْوَ ذَلِکَ مِنْ کَدَرِهِ وَ نَفْعَهُ مِنْ ضَرَرِهِ فَاسْتَخْلَصْتُ لَکَ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ نَخِیلَهُ وَ تَوَخَّیْتُ لَکَ جَمِیلَهُ وَ صَرَفْتُ عَنْکَ مَجْهُولَهُ وَ رَأَیْتُ حَیْثُ عَنَانِی مِنْ أَمْرِکَ مَا یَعْنِی الْوَالِدَ الشَّفِیقَ وَ أَجْمَعْتُ عَلَیْهِ مِنْ أَدَبِکَ أَنْ یَکُونَ ذَلِکَ وَ أَنْتَ مُقْبِلُ الْعُمُرِ وَ مُقْتَبَلُ الدَّهْرِ ذُو نِیَّهٍ سَلِیمَهٍ وَ نَفْسٍ صَافِیَهٍ وَ أَنْ أَبْتَدِئَکَ بِتَعْلِیمِ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ تَأْوِیلِهِ وَ شَرَائِعِ الْإِسْلَامِ وَ أَحْکَامِهِ وَ حَلَالِهِ وَ حَرَامِهِ لَا أُجَاوِزُ ذَلِکَ بِکَ إِلَى غَیْرِهِ ثُمَّ أَشْفَقْتُ أَنْ یَلْتَبِسَ عَلَیْکَ مَا اخْتَلَفَ النَّاسُ فِیهِ مِنْ أَهْوَائِهِمْ وَ آرَائِهِمْ مِثْلَ الَّذِی الْتَبَسَ عَلَیْهِمْ فَکَانَ إِحْکَامُ ذَلِکَ عَلَى مَا کَرِهْتُ مِنْ تَنْبِیهِکَ لَهُ أَحَبَّ إِلَیَّ مِنْ إِسْلَامِکَ إِلَى أَمْرٍ لَا آمَنُ عَلَیْکَ بِهِ الْهَلَکَهَ وَ رَجَوْتُ أَنْ یُوَفِّقَکَ اللَّهُ فِیهِ لِرُشْدِکَ وَ أَنْ یَهْدِیَکَ لِقَصْدِکَ فَعَهِدْتُ إِلَیْکَ وَصِیَّتِی هَذِهِ وَ اعْلَمْ یَا بُنَیَّ أَنَّ أَحَبَّ مَا أَنْتَ آخِذٌ بِهِ إِلَیَّ مِنْ وَصِیَّتِی تَقْوَى اللَّهِ وَ الِاقْتِصَارُ عَلَى مَا فَرَضَهُ اللَّهُ عَلَیْکَ وَ الْأَخْذُ بِمَا مَضَى عَلَیْهِ الْأَوَّلُونَ مِنْ آبَائِکَ وَ الصَّالِحُونَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِکَ فَإِنَّهُمْ لَمْ یَدَعُوا أَنْ نَظَرُوا لِأَنْفُسِهِمْ کَمَا أَنْتَ نَاظِرٌ وَ فَکَّرُوا کَمَا أَنْتَ مُفَکِّرٌ ثُمَّ رَدَّهُمْ آخِرُ ذَلِکَ إِلَى الْأَخْذِ بِمَا عَرَفُوا وَ الْإِمْسَاکِ عَمَّا لَمْ یُکَلَّفُوا فَإِنْ أَبَتْ نَفْسُکَ أَنْ تَقْبَلَ ذَلِکَ دُونَ أَنْ تَعْلَمَ کَمَا عَلِمُوا فَلْیَکُنْ طَلَبُکَ ذَلِکَ بِتَفَهُّمٍ وَ تَعَلُّمٍ لَا بِتَوَرُّطِ الشُّبُهَاتِ وَ عُلَقِ الْخُصُومَاتِ وَ ابْدَأْ قَبْلَ نَظَرِکَ فِی ذَلِکَ بِالِاسْتِعَانَهِ بِإِلَهِکَ وَ الرَّغْبَهِ إِلَیْهِ فِی تَوْفِیقِکَ وَ تَرْکِ کُلِّ شَائِبَهٍ أَوْلَجَتْکَ فِی شُبْهَهٍ أَوْ أَسْلَمَتْکَ إِلَى ضَلَالَهٍ فَإِنْ أَیْقَنْتَ أَنْ قَدْ صَفَا قَلْبُکَ فَخَشَعَ وَ تَمَّ رَأْیُکَ فَاجْتَمَعَ وَ کَانَ هَمُّکَ فِی ذَلِکَ هَمّاً وَاحِداً فَانْظُرْ فِیمَا فَسَّرْتُ لَکَ وَ إِنْ لَمْ یَجْتَمِعْ لَکَ مَا تُحِبُّ مِنْ نَفْسِکَ وَ فَرَاغِ نَظَرِکَ وَ فِکْرِکَ فَاعْلَمْ أَنَّکَ إِنَّمَا تَخْبِطُ الْعَشْوَاءَ وَ تَتَوَرَّطُ الظَّلْمَاءَ وَ لَیْسَ طَالِبُ الدِّینِ مَنْ خَبَطَ أَوْ خَلَطَ وَ الْإِمْسَاکُ عَنْ ذَلِکَ أَمْثَلُ فَتَفَهَّمْ یَا بُنَیَّ وَصِیَّتِی وَ اعْلَمْ أَنَّ مَالِکَ الْمَوْتِ هُوَ مَالِکُ الْحَیَاهِ وَ أَنَّ الْخَالِقَ هُوَ الْمُمِیتُ وَ أَنَّ الْمُفْنِیَ هُوَ الْمُعِیدُ وَ أَنَّ الْمُبْتَلِیَ هُوَ الْمُعَافِی وَ أَنَّ الدُّنْیَا لَمْ تَکُنْ لِتَسْتَقِرَّ إِلَّا عَلَى مَا جَعَلَهَا اللَّهُ عَلَیْهِ مِنَ النَّعْمَاءِ وَ الِابْتِلَاءِ وَ الْجَزَاءِ فِی الْمَعَادِ أَوْ مَا شَاءَ مِمَّا لَا تَعْلَمُ فَإِنْ أَشْکَلَ عَلَیْکَ شَیْ‏ءٌ مِنْ ذَلِکَ فَاحْمِلْهُ عَلَى جَهَالَتِکَ فَإِنَّکَ أَوَّلُ مَا خُلِقْتَ بِهِ جَاهِلًا ثُمَّ عُلِّمْتَ وَ مَا أَکْثَرَ مَا تَجْهَلُ مِنَ الْأَمْرِ وَ یَتَحَیَّرُ فِیهِ رَأْیُکَ وَ یَضِلُّ فِیهِ بَصَرُکَ ثُمَّ تُبْصِرُهُ بَعْدَ ذَلِکَ فَاعْتَصِمْ بِالَّذِی خَلَقَکَ وَ رَزَقَکَ وَ سَوَّاکَ وَ لْیَکُنْ لَهُ تَعَبُّدُکَ وَ إِلَیْهِ رَغْبَتُکَ وَ مِنْهُ شَفَقَتُکَ وَ اعْلَمْ یَا بُنَیَّ أَنَّ أَحَداً لَمْ یُنْبِئْ عَنِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ کَمَا أَنْبَأَ عَنْهُ الرَّسُولُ ( صلى الله علیه وآله ) فَارْضَ بِهِ رَائِداً وَ إِلَى النَّجَاهِ قَائِداً فَإِنِّی لَمْ آلُکَ نَصِیحَهً وَ إِنَّکَ لَنْ تَبْلُغَ فِی النَّظَرِ لِنَفْسِکَ وَ إِنِ اجْتَهَدْتَ مَبْلَغَ نَظَرِی لَکَ وَ اعْلَمْ یَا بُنَیَّ أَنَّهُ لَوْ کَانَ لِرَبِّکَ شَرِیکٌ لَأَتَتْکَ رُسُلُهُ وَ لَرَأَیْتَ آثَارَ مُلْکِهِ وَ سُلْطَانِهِ وَ لَعَرَفْتَ أَفْعَالَهُ وَ صِفَاتِهِ وَ لَکِنَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ کَمَا وَصَفَ نَفْسَهُ لَا یُضَادُّهُ فِی مُلْکِهِ أَحَدٌ وَ لَا یَزُولُ أَبَداً وَ لَمْ یَزَلْ أَوَّلٌ قَبْلَ الْأَشْیَاءِ بِلَا أَوَّلِیَّهٍ وَ آخِرٌ بَعْدَ الْأَشْیَاءِ بِلَا نِهَایَهٍ عَظُمَ عَنْ أَنْ تَثْبُتَ رُبُوبِیَّتُهُ بِإِحَاطَهِ قَلْبٍ أَوْ بَصَرٍ فَإِذَا عَرَفْتَ ذَلِکَ فَافْعَلْ کَمَا یَنْبَغِی لِمِثْلِکَ أَنْ یَفْعَلَهُ فِی صِغَرِ خَطَرِهِ وَ قِلَّهِ مَقْدِرَتِهِ وَ کَثْرَهِ عَجْزِهِ و عَظِیمِ حَاجَتِهِ إِلَى رَبِّهِ فِی طَلَبِ طَاعَتِهِ وَ الْخَشْیَهِ مِنْ عُقُوبَتِهِ وَ الشَّفَقَهِ مِنْ سُخْطِهِ فَإِنَّهُ لَمْ یَأْمُرْکَ إِلَّا بِحَسَنٍ وَ لَمْ یَنْهَکَ إِلَّا عَنْ قَبِیحٍ یَا بُنَیَّ إِنِّی قَدْ أَنْبَأْتُکَ عَنِ الدُّنْیَا وَ حَالِهَا وَ زَوَالِهَا وَ انْتِقَالِهَا وَ أَنْبَأْتُکَ عَنِ الْآخِرَهِ وَ مَا أُعِدَّ لِأَهْلِهَا فِیهَا وَ ضَرَبْتُ لَکَ فِیهِمَا الْأَمْثَالَ لِتَعْتَبِرَ بِهَا وَ تَحْذُوَ عَلَیْهَا إِنَّمَا مَثَلُ مَنْ خَبَرَ الدُّنْیَا کَمَثَلِ قَوْمٍ سَفْرٍ نَبَا بِهِمْ مَنْزِلٌ جَدِیبٌ فَأَمُّوا مَنْزِلًا خَصِیباً وَ جَنَاباً مَرِیعاً فَاحْتَمَلُوا وَعْثَاءَ الطَّرِیقِ وَ فِرَاقَ الصَّدِیقِ وَ خُشُونَهَ السَّفَرِ وَ جُشُوبَهَ المَطْعَمِ لِیَأْتُوا سَعَهَ دَارِهِمْ وَ مَنْزِلَ قَرَارِهِمْ فَلَیْسَ یَجِدُونَ لِشَیْ‏ءٍ مِنْ ذَلِکَ أَلَماً وَ لَا یَرَوْنَ نَفَقَهً فِیهِ مَغْرَماً وَ لَا شَیْ‏ءَ أَحَبُّ إِلَیْهِمْ مِمَّا قَرَّبَهُمْ مِنْ مَنْزِلِهِمْ وَ أَدْنَاهُمْ مِنْ مَحَلَّتِهِمْ وَ مَثَلُ مَنِ اغْتَرَّ بِهَا کَمَثَلِ قَوْمٍ کَانُوا بِمَنْزِلٍ خَصِیبٍ فَنَبَا بِهِمْ إِلَى مَنْزِلٍ جَدِیبٍ فَلَیْسَ شَیْ‏ءٌ أَکْرَهَ إِلَیْهِمْ وَ لَا أَفْظَعَ عِنْدَهُمْ مِنْ مُفَارَقَهِ مَا کَانُوا فِیهِ إِلَى مَا یَهْجُمُونَ عَلَیْهِ وَ یَصِیرُونَ إِلَیْهِ یَا بُنَیَّ اجْعَلْ نَفْسَکَ مِیزَاناً فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ غَیْرِکَ فَأَحْبِبْ لِغَیْرِکَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِکَ وَ اکْرَهْ لَهُ مَا تَکْرَهُ لَهَا وَ لَا تَظْلِمْ کَمَا لَا تُحِبُّ أَنْ تُظْلَمَ وَ أَحْسِنْ کَمَا تُحِبُّ أَنْ یُحْسَنَ إِلَیْکَ وَ اسْتَقْبِحْ مِنْ نَفْسِکَ مَا تَسْتَقْبِحُهُ مِنْ غَیْرِکَ وَ ارْضَ مِنَ النَّاسِ بِمَا تَرْضَاهُ لَهُمْ مِنْ نَفْسِکَ وَ لَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ وَ إِنْ قَلَّ مَا تَعْلَمُ وَ لَا تَقُلْ مَا لَا تُحِبُّ أَنْ یُقَالَ لَکَ وَ اعْلَمْ أَنَّ الْإِعْجَابَ ضِدُّ الصَّوَابِ وَ آفَهُ الْأَلْبَابِ فَاسْعَ فِی کَدْحِکَ وَ لَا تَکُنْ خَازِناً لِغَیْرِکَ وَ إِذَا أَنْتَ هُدِیتَ لِقَصْدِکَ فَکُنْ أَخْشَعَ مَا تَکُونُ لِرَبِّکَ وَ اعْلَمْ أَنَّ أَمَامَکَ طَرِیقاً ذَا مَسَافَهٍ بَعِیدَهٍ وَ مَشَقَّهٍ شَدِیدَهٍ وَ أَنَّهُ لَا غِنَى بِکَ فِیهِ عَنْ حُسْنِ الِارْتِیَادِ وَ قَدْرِ بَلَاغِکَ مِنَ الزَّادِ مَعَ خِفَّهِ الظَّهْرِ فَلَا تَحْمِلَنَّ عَلَى ظَهْرِکَ فَوْقَ طَاقَتِکَ فَیَکُونَ ثِقْلُ ذَلِکَ وَبَالًا عَلَیْکَ وَ إِذَا وَجَدْتَ مِنْ أَهْلِ الْفَاقَهِ مَنْ یَحْمِلُ لَکَ زَادَکَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ فَیُوَافِیکَ بِهِ غَداً حَیْثُ تَحْتَاجُ إِلَیْهِ فَاغْتَنِمْهُ وَ حَمِّلْهُ إِیَّاهُ وَ أَکْثِرْ مِنْ تَزْوِیدِهِ وَ أَنْتَ قَادِرٌ عَلَیْهِ فَلَعَلَّکَ تَطْلُبُهُ فَلَا تَجِدُهُ وَ اغْتَنِمْ مَنِ اسْتَقْرَضَکَ فِی حَالِ غِنَاکَ لِیَجْعَلَ قَضَاءَهُ لَکَ فِی یَوْمِ عُسْرَتِکَ وَ اعْلَمْ أَنَّ أَمَامَکَ عَقَبَهً کَئُوداً الْمُخِفُّ فِیهَا أَحْسَنُ حَالًا مِنَ الْمُثْقِلِ وَ الْمُبْطِئُ عَلَیْهَا أَقْبَحُ حَالًا مِنَ الْمُسْرِعِ وَ أَنَّ مَهْبِطَکَ بِهَا لَا مَحَالَهَ إِمَّا عَلَى جَنَّهٍ أَوْ عَلَى نَارٍ فَارْتَدْ لِنَفْسِکَ قَبْلَ نُزُولِکَ وَ وَطِّئِ الْمَنْزِلَ قَبْلَ حُلُولِکَ فَلَیْسَ بَعْدَ الْمَوْتِ مُسْتَعْتَبٌ وَ لَا إِلَى الدُّنْیَا مُنْصَرَفٌ وَ اعْلَمْ أَنَّ الَّذِی بِیَدِهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ قَدْ أَذِنَ لَکَ فِی الدُّعَاءِ وَ تَکَفَّلَ لَکَ بِالْإِجَابَهِ وَ أَمَرَکَ أَنْ تَسْأَلَهُ لِیُعْطِیَکَ وَ تَسْتَرْحِمَهُ لِیَرْحَمَکَ وَ لَمْ یَجْعَلْ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ مَنْ یَحْجُبُکَ عَنْهُ وَ لَمْ یُلْجِئْکَ إِلَى مَنْ یَشْفَعُ لَکَ إِلَیْهِ وَ لَمْ یَمْنَعْکَ إِنْ أَسَأْتَ مِنَ التَّوْبَهِ وَ لَمْ یُعَاجِلْکَ بِالنِّقْمَهِ وَ لَمْ یُعَیِّرْکَ بِالْإِنَابَهِ وَ لَمْ یَفْضَحْکَ حَیْثُ الْفَضِیحَهُ بِکَ أَوْلَى وَ لَمْ یُشَدِّدْ عَلَیْکَ فِی قَبُولِ الْإِنَابَهِ وَ لَمْ یُنَاقِشْکَ بِالْجَرِیمَهِ وَ لَمْ یُؤْیِسْکَ مِنَ الرَّحْمَهِ بَلْ جَعَلَ نُزُوعَکَ عَنِ الذَّنْبِ حَسَنَهً وَ حَسَبَ سَیِّئَتَکَ وَاحِدَهً وَ حَسَبَ حَسَنَتَکَ عَشْراً وَ فَتَحَ لَکَ بَابَ الْمَتَابِ وَ بَابَ الِاسْتِعْتَابِ فَإِذَا نَادَیْتَهُ سَمِعَ نِدَاکَ وَ إِذَا نَاجَیْتَهُ عَلِمَ نَجْوَاکَ فَأَفْضَیْتَ إِلَیْهِ بِحَاجَتِکَ وَ أَبْثَثْتَهُ ذَاتَ نَفْسِکَ وَ شَکَوْتَ إِلَیْهِ هُمُومَکَ وَ اسْتَکْشَفْتَهُ کُرُوبَکَ وَ اسْتَعَنْتَهُ عَلَى أُمُورِکَ وَ سَأَلْتَهُ مِنْ خَزَائِنِ رَحْمَتِهِ مَا لَا یَقْدِرُ عَلَى إِعْطَائِهِ غَیْرُهُ مِنْ زِیَادَهِ الْأَعْمَارِ وَ صِحَّهِ الْأَبْدَانِ وَ سَعَهِ الْأَرْزَاقِ ثُمَّ جَعَلَ فِی یَدَیْکَ مَفَاتِیحَ خَزَائِنِهِ بِمَا أَذِنَ لَکَ فِیهِ مِنْ مَسْأَلَتِهِ فَمَتَى شِئْتَ اسْتَفْتَحْتَ بِالدُّعَاءِ أَبْوَابَ نِعْمَتِهِ وَ اسْتَمْطَرْتَ شَآبِیبَ رَحْمَتِهِ فَلَا یُقَنِّطَنَّکَ إِبْطَاءُ إِجَابَتِهِ فَإِنَّ الْعَطِیَّهَ عَلَى قَدْرِ النِّیَّهِ وَ رُبَّمَا أُخِّرَتْ عَنْکَ الْإِجَابَهُ لِیَکُونَ ذَلِکَ أَعْظَمَ لِأَجْرِ السَّائِلِ وَ أَجْزَلَ لِعَطَاءِ الْآمِلِ وَ رُبَّمَا سَأَلْتَ الشَّیْ‏ءَ فَلَا تُؤْتَاهُ وَ أُوتِیتَ خَیْراً مِنْهُ عَاجِلًا أَوْ آجِلًا أَوْ صُرِفَ عَنْکَ لِمَا هُوَ خَیْرٌ لَکَ فَلَرُبَّ أَمْرٍ قَدْ طَلَبْتَهُ فِیهِ هَلَاکُ دِینِکَ لَوْ أُوتِیتَهُ فَلْتَکُنْ مَسْأَلَتُکَ فِیمَا یَبْقَى لَکَ جَمَالُهُ وَ یُنْفَى عَنْکَ وَبَالُهُ فَالْمَالُ لَا یَبْقَى لَکَ وَ لَا تَبْقَى لَهُ وَ اعْلَمْ یَا بُنَیَّ أَنَّکَ إِنَّمَا خُلِقْتَ لِلْآخِرَهِ لَا لِلدُّنْیَا وَ لِلْفَنَاءِ لَا لِلْبَقَاءِ وَ لِلْمَوْتِ لَا لِلْحَیَاهِ وَ أَنَّکَ فِی قُلْعَهٍ وَ دَارِ بُلْغَهٍ وَ طَرِیقٍ إِلَى الْآخِرَهِ وَ أَنَّکَ طَرِیدُ الْمَوْتِ الَّذِی لَا یَنْجُو مِنْهُ هَارِبُهُ وَ لَا یَفُوتُهُ طَالِبُهُ وَ لَا بُدَّ أَنَّهُ مُدْرِکُهُ فَکُنْ مِنْهُ عَلَى حَذَرِ أَنْ یُدْرِکَکَ وَ أَنْتَ عَلَى حَالٍ سَیِّئَهٍ قَدْ کُنْتَ تُحَدِّثُ نَفْسَکَ مِنْهَا بِالتَّوْبَهِ فَیَحُولَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ ذَلِکَ فَإِذَا أَنْتَ قَدْ أَهْلَکْتَ نَفْسَکَ . یَا بُنَیَّ أَکْثِرْ مِنْ ذِکْرِ الْمَوْتِ وَ ذِکْرِ مَا تَهْجُمُ عَلَیْهِ وَ تُفْضِی بَعْدَ الْمَوْتِ إِلَیْهِ حَتَّى یَأْتِیَکَ وَ قَدْ أَخَذْتَ مِنْهُ حِذْرَکَ وَ شَدَدْتَ لَهُ أَزْرَکَ وَ لَا یَأْتِیَکَ بَغْتَهً فَیَبْهَرَکَ وَ إِیَّاکَ أَنْ تَغْتَرَّ بِمَا تَرَى مِنْ إِخْلَادِ أَهْلِ الدُّنْیَا إِلَیْهَا وَ تَکَالُبِهِمْ عَلَیْهَا فَقَدْ نَبَّأَکَ اللَّهُ عَنْهَا وَ نَعَتْ هِیَ لَکَ عَنْ نَفْسِهَا وَ تَکَشَّفَتْ لَکَ عَنْ مَسَاوِیهَا فَإِنَّمَا أَهْلُهَا کِلَابٌ عَاوِیَهٌ وَ سِبَاعٌ ضَارِیَهٌ یَهِرُّ بَعْضُهَا عَلَى بَعْضٍ وَ یَأْکُلُ عَزِیزُهَا ذَلِیلَهَا وَ یَقْهَرُ کَبِیرُهَا صَغِیرَهَا نَعَمٌ مُعَقَّلَهٌ وَ أُخْرَى مُهْمَلَهٌ قَدْ أَضَلَّتْ عُقُولَهَا وَ رَکِبَتْ مَجْهُولَهَا سُرُوحُ عَاهَهٍ بِوَادٍ وَعْثٍ لَیْسَ لَهَا رَاعٍ یُقِیمُهَا وَ لَا مُسِیمٌ یُسِیمُهَا سَلَکَتْ بِهِمُ الدُّنْیَا طَرِیقَ الْعَمَى وَ أَخَذَتْ بِأَبْصَارِهِمْ عَنْ مَنَارِ الْهُدَى فَتَاهُوا فِی حَیْرَتِهَا وَ غَرِقُوا فِی نِعْمَتِهَا وَ اتَّخَذُوهَا رَبّاً فَلَعِبَتْ بِهِمْ وَ لَعِبُوا بِهَا وَ نَسُوا مَا وَرَاءَهَا . رُوَیْداً یُسْفِرُ الظَّلَامُ کَأَنْ قَدْ وَرَدَتِ الْأَظْعَانُ یُوشِکُ مَنْ أَسْرَعَ أَنْ یَلْحَقَ وَ اعْلَمْ یَا بُنَیَّ أَنَّ مَنْ کَانَتْ مَطِیَّتُهُ اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ فَإِنَّهُ یُسَارُ بِهِ وَ إِنْ کَانَ وَاقِفاً وَ یَقْطَعُ الْمَسَافَهَ وَ إِنْ کَانَ مُقِیماً وَادِعاً وَ اعْلَمْ یَقِیناً أَنَّکَ لَنْ تَبْلُغَ أَمَلَکَ وَ لَنْ تَعْدُوَ أَجَلَکَ وَ أَنَّکَ فِی سَبِیلِ مَنْ کَانَ قَبْلَکَ فَخَفِّضْ فِی الطَّلَبِ وَ أَجْمِلْ فِی الْمُکْتَسَبِ فَإِنَّهُ رُبَّ طَلَبٍ قَدْ جَرَّ إِلَى حَرَبٍ وَ لَیْسَ کُلُّ طَالِبٍ بِمَرْزُوقٍ وَ لَا کُلُّ مُجْمِلٍ بِمَحْرُومٍ وَ أَکْرِمْ نَفْسَکَ عَنْ کُلِّ دَنِیَّهٍ وَ إِنْ سَاقَتْکَ إِلَى الرَّغَائِبِ فَإِنَّکَ لَنْ تَعْتَاضَ بِمَا تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِکَ عِوَضاً وَ لَا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اللَّهُ حُرّاً وَ مَا خَیْرُ خَیْرٍ لَا یُنَالُ إِلَّا بِشَرٍّ وَ یُسْرٍ لَا یُنَالُ إِلَّا بِعُسْرٍ وَ إِیَّاکَ أَنْ تُوجِفَ بِکَ مَطَایَا الطَّمَعِ فَتُورِدَکَ مَنَاهِلَ الْهَلَکَهِ وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَلَّا یَکُونَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اللَّهِ ذُو نِعْمَهٍ فَافْعَلْ فَإِنَّکَ مُدْرِکٌ قَسْمَکَ وَ آخِذٌ سَهْمَکَ وَ إِنَّ الْیَسِیرَ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ أَعْظَمُ وَ أَکْرَمُ مِنَ الْکَثِیرِ مِنْ خَلْقِهِ وَ إِنْ کَانَ کُلٌّ مِنْهُ . وَ تَلَافِیکَ مَا فَرَطَ مِنْ صَمْتِکَ أَیْسَرُ مِنْ إِدْرَاکِکَ مَا فَاتَ مِنْ مَنْطِقِکَ وَ حِفْظُ مَا فِی الْوِعَاءِ بِشَدِّ الْوِکَاءِ وَ حِفْظُ مَا فِی یَدَیْکَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ طَلَبِ مَا فِی یَدَیْ غَیْرِکَ وَ مَرَارَهُ الْیَأْسِ خَیْرٌ مِنَ الطَّلَبِ إِلَى النَّاسِ وَ الْحِرْفَهُ مَعَ الْعِفَّهِ خَیْرٌ مِنَ الْغِنَى مَعَ الْفُجُورِ وَ الْمَرْءُ أَحْفَظُ لِسِرِّهِ وَ رُبَّ سَاعٍ فِیمَا یَضُرُّهُ مَنْ أَکْثَرَ أَهْجَرَ وَ مَنْ تَفَکَّرَ أَبْصَرَ قَارِنْ أَهْلَ الْخَیْرِ تَکُنْ مِنْهُمْ وَ بَایِنْ أَهْلَ الشَّرِّ تَبِنْ عَنْهُمْ بِئْسَ الطَّعَامُ الْحَرَامُ وَ ظُلْمُ الضَّعِیفِ أَفْحَشُ الظُّلْمِ إِذَا کَانَ الرِّفْقُ خُرْقاً کَانَ الْخُرْقُ رِفْقاً رُبَّمَا کَانَ الدَّوَاءُ دَاءً وَ الدَّاءُ دَوَاءً وَ رُبَّمَا نَصَحَ غَیْرُ النَّاصِحِ وَ غَشَّ الْمُسْتَنْصَحُ وَ إِیَّاکَ وَ الِاتِّکَالَ عَلَى الْمُنَى فَإِنَّهَا بَضَائِعُ النَّوْکَى وَ الْعَقْلُ حِفْظُ التَّجَارِبِ وَ خَیْرُ مَا جَرَّبْتَ مَا وَعَظَکَ بَادِرِ الْفُرْصَهَ قَبْلَ أَنْ تَکُونَ غُصَّهً لَیْسَ کُلُّ طَالِبٍ یُصِیبُ وَ لَا کُلُّ غَائِبٍ یَئُوبُ وَ مِنَ الْفَسَادِ إِضَاعَهُ الزَّادِ وَ مَفْسَدَهُ الْمَعَادِ وَ لِکُلِّ أَمْرٍ عَاقِبَهٌ سَوْفَ یَأْتِیکَ مَا قُدِّرَ لَکَ التَّاجِرُ مُخَاطِرٌ وَ رُبَّ یَسِیرٍ أَنْمَى مِنْ کَثِیرٍ لَا خَیْرَ فِی مُعِینٍ مَهِینٍ وَ لَا فِی صَدِیقٍ ظَنِینٍ سَاهِلِ الدَّهْرَ مَا ذَلَّ لَکَ قَعُودُهُ وَ لَا تُخَاطِرْ بِشَیْ‏ءٍ رَجَاءَ أَکْثَرَ مِنْهُ وَ إِیَّاکَ أَنْ تَجْمَحَ بِکَ مَطِیَّهُ اللَّجَاجِ احْمِلْ نَفْسَکَ مِنْ أَخِیکَ عِنْدَ صَرْمِهِ عَلَى الصِّلَهِ وَ عِنْدَ صُدُودِهِ عَلَى اللَّطَفِ وَ الْمُقَارَبَهِ وَ عِنْدَ جُمُودِهِ عَلَى الْبَذْلِ وَ عِنْدَ تَبَاعُدِهِ عَلَى الدُّنُوِّ وَ عِنْدَ شِدَّتِهِ عَلَى اللِّینِ وَ عِنْدَ جُرْمِهِ عَلَى الْعُذْرِ حَتَّى کَأَنَّکَ لَهُ عَبْدٌ وَ کَأَنَّهُ ذُو نِعْمَهٍ عَلَیْکَ وَ إِیَّاکَ أَنْ تَضَعَ ذَلِکَ فِی غَیْرِ مَوْضِعِهِ أَوْ أَنْ تَفْعَلَهُ بِغَیْرِ أَهْلِهِ لَا تَتَّخِذَنَّ عَدُوَّ صَدِیقِکَ صَدِیقاً فَتُعَادِیَ صَدِیقَکَ وَ امْحَضْ أَخَاکَ النَّصِیحَهَ حَسَنَهً کَانَتْ أَوْ قَبِیحَهً وَ تَجَرَّعِ الْغَیْظَ فَإِنِّی لَمْ أَرَ جُرْعَهً أَحْلَى مِنْهَا عَاقِبَهً وَ لَا أَلَذَّ مَغَبَّهً وَ لِنْ لِمَنْ غَالَظَکَ فَإِنَّهُ یُوشِکُ أَنْ یَلِینَ لَکَ وَ خُذْ عَلَى عَدُوِّکَ بِالْفَضْلِ فَإِنَّهُ أَحْلَى الظَّفَرَیْنِ وَ إِنْ أَرَدْتَ قَطِیعَهَ أَخِیکَ فَاسْتَبْقِ لَهُ مِنْ نَفْسِکَ بَقِیَّهً یَرْجِعُ إِلَیْهَا إِنْ بَدَا لَهُ ذَلِکَ یَوْماً مَا وَ مَنْ ظَنَّ بِکَ خَیْراً فَصَدِّقْ ظَنَّهُ وَ لَا تُضِیعَنَّ حَقَّ أَخِیکَ اتِّکَالًا عَلَى مَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ فَإِنَّهُ لَیْسَ لَکَ بِأَخٍ مَنْ أَضَعْتَ حَقَّهُ وَ لَا یَکُنْ أَهْلُکَ أَشْقَى الْخَلْقِ بِکَ وَ لَا تَرْغَبَنَّ فِیمَنْ زَهِدَ عَنْکَ وَ لَا یَکُونَنَّ أَخُوکَ أَقْوَى عَلَى قَطِیعَتِکَ مِنْکَ عَلَى صِلَتِهِ وَ لَا تَکُونَنَّ عَلَى الْإِسَاءَهِ أَقْوَى مِنْکَ عَلَى الْإِحْسَانِ وَ لَا یَکْبُرَنَّ عَلَیْکَ ظُلْمُ مَنْ ظَلَمَکَ فَإِنَّهُ یَسْعَى فِی مَضَرَّتِهِ وَ نَفْعِکَ وَ لَیْسَ جَزَاءُ مَنْ سَرَّکَ أَنْ تَسُوءَهُ وَ اعْلَمْ یَا بُنَیَّ أَنَّ الرِّزْقَ رِزْقَانِ رِزْقٌ تَطْلُبُهُ وَ رِزْقٌ یَطْلُبُکَ فَإِنْ أَنْتَ لَمْ تَأْتِهِ أَتَاکَ مَا أَقْبَحَ الْخُضُوعَ عِنْدَ الْحَاجَهِ وَ الْجَفَاءَ عِنْدَ الْغِنَى إِنَّمَا لَکَ مِنْ دُنْیَاکَ مَا أَصْلَحْتَ بِهِ مَثْوَاکَ وَ إِنْ کُنْتَ جَازِعاً عَلَى مَا تَفَلَّتَ مِنْ یَدَیْکَ فَاجْزَعْ عَلَى کُلِّ مَا لَمْ یَصِلْ إِلَیْکَ اسْتَدِلَّ عَلَى مَا لَمْ یَکُنْ بِمَا قَدْ کَانَ فَإِنَّ الْأُمُورَ أَشْبَاهٌ وَ لَا تَکُونَنَّ مِمَّنْ لَا تَنْفَعُهُ الْعِظَهُ إِلَّا إِذَا بَالَغْتَ فِی إِیلَامِهِ فَإِنَّ الْعَاقِلَ یَتَّعِظُ بِالْآدَابِ وَ الْبَهَائِمَ لَا تَتَّعِظُ إِلَّا بِالضَّرْبِ. اطْرَحْ عَنْکَ وَارِدَاتِ الْهُمُومِ بِعَزَائِمِ الصَّبْرِ وَ حُسْنِ الْیَقِینِ مَنْ تَرَکَ الْقَصْدَ جَارَ وَ الصَّاحِبُ مُنَاسِبٌ وَ الصَّدِیقُ مَنْ صَدَقَ غَیْبُهُ وَ الْهَوَى شَرِیکُ الْعَمَى وَ رُبَّ بَعِیدٍ أَقْرَبُ مِنْ قَرِیبٍ وَ قَرِیبٍ أَبْعَدُ مِنْ بَعِیدٍ وَ الْغَرِیبُ مَنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ حَبِیبٌ مَنْ تَعَدَّى الْحَقَّ ضَاقَ مَذْهَبُهُ وَ مَنِ اقْتَصَرَ عَلَى قَدْرِهِ کَانَ أَبْقَى لَهُ وَ أَوْثَقُ سَبَبٍ أَخَذْتَ بِهِ سَبَبٌ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ مَنْ لَمْ یُبَالِکَ فَهُوَ عَدُوُّکَ قَدْ یَکُونُ الْیَأْسُ إِدْرَاکاً إِذَا کَانَ الطَّمَعُ هَلَاکاً لَیْسَ کُلُّ عَوْرَهٍ تَظْهَرُ وَ لَا کُلُّ فُرْصَهٍ تُصَابُ وَ رُبَّمَا أَخْطَأَ الْبَصِیرُ قَصْدَهُ وَ أَصَابَ الْأَعْمَى رُشْدَهُ أَخِّرِ الشَّرَّ فَإِنَّکَ إِذَا شِئْتَ تَعَجَّلْتَهُ وَ قَطِیعَهُ الْجَاهِلِ تَعْدِلُ صِلَهَ الْعَاقِلِ مَنْ أَمِنَ الزَّمَانَ خَانَهُ وَ مَنْ أَعْظَمَهُ أَهَانَهُ لَیْسَ کُلُّ مَنْ رَمَى أَصَابَ إِذَا تَغَیَّرَ السُّلْطَانُ تَغَیَّرَ الزَّمَانُ سَلْ عَنِ الرَّفِیقِ قَبْلَ الطَّرِیقِ وَ عَنِ الْجَارِ قَبْلَ الدَّارِ إِیَّاکَ أَنْ تَذْکُرَ مِنَ الْکَلَامِ مَا یَکُونُ مُضْحِکاً وَ إِنْ حَکَیْتَ ذَلِکَ عَنْ غَیْرِکَ . وَ إِیَّاکَ وَ مُشَاوَرَهَ النِّسَاءِ فَإِنَّ رَأْیَهُنَّ إِلَى أَفْنٍ وَ عَزْمَهُنَّ إِلَى وَهْنٍ وَ اکْفُفْ عَلَیْهِنَّ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ بِحِجَابِکَ إِیَّاهُنَّ فَإِنَّ شِدَّهَ الْحِجَابِ أَبْقَى عَلَیْهِنَّ وَ لَیْسَ خُرُوجُهُنَّ بِأَشَدَّ مِنْ إِدْخَالِکَ مَنْ لَا یُوثَقُ بِهِ عَلَیْهِنَّ وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَلَّا یَعْرِفْنَ غَیْرَکَ فَافْعَلْ وَ لَا تُمَلِّکِ الْمَرْأَهَ مِنْ أَمْرِهَا مَا جَاوَزَ نَفْسَهَا فَإِنَّ الْمَرْأَهَ رَیْحَانَهٌ وَ لَیْسَتْ بِقَهْرَمَانَهٍ وَ لَا تَعْدُ بِکَرَامَتِهَا نَفْسَهَا وَ لَا تُطْمِعْهَا فِی أَنْ تَشْفَعَ لِغَیْرِهَا وَ إِیَّاکَ وَ التَّغَایُرَ فِی غَیْرِ مَوْضِعِ غَیْرَهٍ فَإِنَّ ذَلِکَ یَدْعُو الصَّحِیحَهَ إِلَى السَّقَمِ وَ الْبَرِیئَهَ إِلَى الرِّیَبِ وَ اجْعَلْ لِکُلِّ إِنْسَانٍ مِنْ خَدَمِکَ عَمَلًا تَأْخُذُهُ بِهِ فَإِنَّهُ أَحْرَى أَلَّا یَتَوَاکَلُوا فِی خِدْمَتِکَ وَ أَکْرِمْ عَشِیرَتَکَ فَإِنَّهُمْ جَنَاحُکَ الَّذِی بِهِ تَطِیرُ وَ أَصْلُکَ الَّذِی إِلَیْهِ تَصِیرُ وَ یَدُکَ الَّتِی بِهَا تَصُولُ . اسْتَوْدِعِ اللَّهَ دِینَکَ وَ دُنْیَاکَ وَ اسْأَلْهُ خَیْرَ الْقَضَاءِ لَکَ فِی الْعَاجِلَهِ وَ الْآجِلَهِ وَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ وَ السَّلَامُ».

[۳] سوره مبارکه بقره، آیه ۲۵۹.

«أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَىٰ قَرْیَهٍ وَ هِیَ خَاوِیَهٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ یُحْیِی هَٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا ۖ فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَهَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ ۖ قَالَ کَمْ لَبِثْتَ ۖ قَالَ لَبِثْتُ یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ ۖ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَهَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَىٰ طَعَامِکَ وَ شَرَابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ ۖ وَ انْظُرْ إِلَىٰ حِمَارِکَ وَ لِنَجْعَلَکَ آیَهً لِلنَّاسِ ۖ وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ کَیْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَکْسُوهَا لَحْمًا ۚ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ».

[۴] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۵۴، صفحه ۱۷۰.

«وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ: قُلْتُ لِرَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَوَّلُ شَیْءٍ خَلَقَ اَللَّهُ تَعَالَى مَا هُوَ فَقَالَ نُورُ نَبِیِّکَ یَا جَابِرُ خَلَقَهُ اَللَّهُ ثُمَّ خَلَقَ مِنْهُ کُلَّ خَیْرٍ اَلْخَبَرَ بِطُولِهِ».

[۵] سوره مبارکه انعام، آیه ۵۹.

«وَ عِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لَا یَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ ۚ وَ یَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ ۚ وَ مَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَهٍ إِلَّا یَعْلَمُهَا وَ لَا حَبَّهٍ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَ لَا رَطْبٍ وَ لَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ».

[۶] سوره مبارکه رعد، آیه ۷.

«وَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَهٌ مِنْ رَبِّهِ ۗ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ ۖ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ».

[۷] سوره مبارکه اسراء، آیه ۷۱.

«یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ ۖ فَمَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُولَٰئِکَ یَقْرَءُونَ کِتَابَهُمْ وَ لَا یُظْلَمُونَ فَتِیلًا».

[۸] سوره مبارکه نساء، آیه ۵۹.

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ ۖ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلًا».

[۹] سوره مبارکه اعراف، آیه ۵۴.

«إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ یَطْلُبُهُ حَثِیثًا وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ ۗ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ ۗ تَبَارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ».

[۱۰] سوره مبارکه ص، آیه ۷۲.

«فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ».

[۱۱] سوره مبارکه مؤمنون، آیه ۱۴.

«ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَهَ عَلَقَهً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَهَ مُضْغَهً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَهَ عِظَامًا فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ ۚ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ».

[۱۲] همان.

[۱۳] حافظ شیرازی، غزلیات، غزل شماره ۱۹۶.

[۱۴] سوره مبارکه اسراء، آیه ۸۵.

«وَ یَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ ۖ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَ مَا أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلًا».

[۱۵] مکارم الأخلاق، جلد ۱، صفحه ۳۶۴.

«عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ لِکُلِّ شَیْءٍ قَلْباً وَ قَلْبُ اَلْقُرْآنِ یس فَمَنْ قَرَأَ یس قَبْلَ أَنْ یُمْسِیَ کَانَ فِی نَهَارِهِ مِنَ اَلْمَحْفُوظِینَ وَ اَلْمَرْزُوقِینَ حَتَّى یُمْسِیَ وَ مَنْ قَرَأَهَا فِی لَیْلَهٍ قَبْلَ أَنْ یَنَامَ وَکَّلَ اَللَّهُ بِهِ أَلْفَ مَلَکٍ یَحْفَظُونَهُ مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ وَ مِنْ کُلِّ آفَهٍ وَ إِنْ مَاتَ فِی یَوْمِهِ أَدْخَلَهُ اَللَّهُ اَلْجَنَّهَ تَمَامَ اَلْخَبَرِ وَ فِی رِوَایَهٍ تُقْرَأُ لِلدُّنْیَا وَ اَلْآخِرَهِ وَ لِلْحِفْظِ مِنْ کُلِّ آفَهٍ وَ بَلِیَّهٍ فِی اَلنَّفْسِ وَ اَلْأَهْلِ وَ اَلْمَالِ».

[۱۶] مجمعُ البیان فی تفسیر القُرآن، از مهم‌ترین تفاسیر قرآن کریم نوشته فضل بن حسن طبرسی (متوفای ۵۴۸ق) عالم دینی و مفسر شیعی. این تفسیر را دانشمندان شیعه و سنی ستوده و از آن به عنوان یکی از منابع قدیم تفسیری یاد کرده‌اند. مجمع البیان از گونه تفاسیر ادبی قرآن است و پژوهشگران، اهمیت این اثر را در جامعیت، اتقان و استحکام مطالب، ترتیب دقیق، تفسیر روشن و سودمند و انصاف در نقد و بررسی آرا دانسته‌اند. این تفسیر شامل مباحثی چون: قرائت، اعراب، لغات، بیان مشکلات، ذکر موارد معانی و بیان، شأن نزول آیات، اخبار وارده در آیات و شرح و تبیین قصص و حکایات است. گفته شده طبرسی از نادر مفسران شیعی است که به علم مناسبات توجه کرده است.

مفسر، متکلم و فقیه شیعی، امین الاسلام ابوعلی فضل بن حسن طبرسی (درگذشت ۵۴۸ق)، از عالمان بزرگ قرن ۶ق. است که اکثر شرح حال نگاران، درباره مقام علمی و جایگاه بلند او سخن گفته‌اند و او را به خوبی و آراستگی ستوده‌اند. درباره زادگاه او اختلاف است که اهل طبرستان مازندران است یا طَبرِس، مُعرّب تَفرش، از شهرهای نزدیک قم و ساوه. در هر صورت، شخصیت علمی و فکری طبرسی در مشهد و سبزوار تکوین یافت، و در همان جا به تدریس و تعلیم و نشر افکار پرداخت و در نهایت دیده از جهان فرو بست. مدفن وی در مشهد رضوی در نزدیکی حرم امام رضا(ع) است. خیابانی که وی در آن دفن است به نام او طبرسی نام‌گذاری شده است. طبرسی از مفسران چندگانه نویس است. وی سه تفسیر به نگارش درآورده است: مجمع البیان، جوامع الجامع و الکافی الشافی. گسترده‌ترین این تفاسیر، مجمع البیان و فشرده‌ترین آن‌ها الکافی الشافی است. بنا بر آنچه در مقدمه جوامع گزارش کرده است، پس از نگارش مجمع البیان و الکافی الشافی، به تفسیر کشاف برخورد می‌کند و بحث‌های ادبی، بلاغی و گرایش‌های عقلی زمخشری او را به اعجاب می‌آورد، از این رو با تأثر از کشاف و روش بلاغی او، تفسیری موجزتر از مجمع البیان می‌نویسد.

[۱۷] سوره مبارکه یس، آیه ۵۸.

[۱۸] عده الداعی و نجاح الساعی، جلد ۱، صفحه ۱۰۹.

«وَ فِی اَلْوَحْیِ اَلْقَدِیمِ أَعْدَدْتُ لِعِبَادِی مَا لاَ عَیْنٌ رَأَتْ وَ لاَ أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لاَ خَطَرَ بِقَلْبِ بَشَرٍ».

[۱۹] نهج البلاغه، خطبه ۲۸؛ تلاش برای بهشت.

«أَلَا فَاعْمَلُوا فِی الرَّغْبَهِ کَمَا تَعْمَلُونَ فِی الرَّهْبَهِ. أَلَا وَ إِنِّی لَمْ أَرَ کَالْجَنَّهِ نَامَ طَالِبُهَا وَ لَا کَالنَّارِ نَامَ هَارِبُهَا. أَلَا وَ إِنَّهُ مَنْ لَا یَنْفَعُهُ الْحَقُّ یَضُرُّهُ الْبَاطِلُ وَ مَنْ لَا یَسْتَقِیمُ بِهِ الْهُدَى یَجُرُّ بِهِ الضَّلَالُ إِلَى الرَّدَى. أَلَا وَ إِنَّکُمْ قَدْ أُمِرْتُمْ بِالظَّعْنِ وَ دُلِلْتُمْ عَلَى الزَّادِ. وَ إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَیْکُمُ اثْنَتَانِ: اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ. فَتَزَوَّدُوا فِی الدُّنْیَا مِنَ الدُّنْیَا مَا [تُحْرِزُونَ] تَحْرُزُونَ بِهِ أَنْفُسَکُمْ غَداً».

[۲۰] سوره مبارکه یس، آیات ۸۲ و ۸۳.

[۲۱] خواجه نصیرالدین طوسی (۵۹۷-۶۷۲ق) حکیم و متکلم شیعه قرن هفتم هجری است. خواجه نصیر نویسنده کتاب‌ها و رساله‌های بسیاری در علوم اخلاق، منطق، فلسفه، کلام، ریاضیات و نجوم است. اخلاق ناصری، اوصاف الاشراف، اساس الاقتباس، شرح الاشارات، تجرید الاعتقاد، جامع الحساب و کتاب مشهور زیج ایلخانی و تذکره فی علم الهیئه در علم نجوم، از آثار مهم و مشهور او هستند. او همچنین رصدخانه مراغه و در کنار آن کتابخانه مراغه را با بیش از ۴۰۰ هزار جلد کتاب بنا نهاد. نصیرالدین طوسی احیاگر فلسفه و مبتکر روش فلسفی در کلام شیعه دانسته شده است. برخی از علمای بزرگ شیعه که شاگرد وی بود‌ه‌اند، عبارت‌اند از علامه حلی، ابن میثم بحرانی و قطب الدین شیرازی.

[۲۲] غیبت نعمانی، بخش روایات درباره لزوم حجه در زمین ص ۱۵۵.

[۲۳] سوره مبارکه حاقه، آیه ۱۲.

«لِنَجْعَلَهَا لَکُمْ تَذْکِرَهً وَتَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَهٌ».

[۲۴] یزدى حایرى، على‏، إلزام الناصب فی إثبات الحجه الغائب (عج)، محقق، مصحح، عاشور، على‏، ج ‏۲، ص ۲۳۳، بیروت، مؤسسه الأعلمى‏، چاپ اول‏، ۱۴۲۲ق.

در منابع روایی کهن و حتی مجامع روایی ثانویه‌ای چون «بحار الأنوار» وجود ندارد، ولی در کتاب «إلزام الناصب فی إثبات الحجه الغائب(عج)» ‏نوشته علی حایری یزدی (متوفای ۱۳۲۳ هـ.ق‏)، جملاتی را از کتابی با نام «الموائد» این‌گونه نقل می‌کند:

«زمانی که حضرت قائم(عج) ظهور می‌کند، [کنار کعبه] ما بین رکن و مقام می‌ایستد و پنج ندا می‌دهد:

الأول: «ألا یا أهل العالم أنا الإمام القائم»؛ آگاه باشید ای جهانیان که منم امام قائم.

الثانی: «ألا یا أهل العالم أنا الصمصام المنتقم»؛ آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده.

الثالث: «ألا یا أهل العالم إن جدّی الحسین قتلوه عطشان»؛ بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین را تشنه کام کشتند.

الرابع: «ألا یا أهل العالم إنّ جدّی الحسین علیه السّلام طرحوه عریانا»؛ بیدار باشید ای اهل عالم که جدّ من حسین را برهنه روی خاک افکندند.

الخامس: «ألا یا أهل العالم إنّ جدّی الحسین علیه السّلام سحقوه عدوانا»؛ آگاه باشید ای جهانیان که جدّ من حسین را از روی کینه توزی پایمال کردند».

[۲۵] همان.

[۲۶] همان.

[۲۷] همان.