عناوین

درس اخلاق مسجد جامع ازگل-جلسه ۱۵۸

Share on print
چاپ
Share on email
ارسال

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».

خدای متعال الهام‌دهنده است

بر اساس تعلیمات وحی الهی و همه‌ی انبیاء علیهم السلام، خالقِ عالم و رَبّ عالم و مدبّر عالم خدای متعال است، هرچه هست از خدای متعال است و هر چه بوجود آمده است خدای متعال ایجاد کرده است و چون خودش خلق کرده است، هیچ کسی مخلوق خدا را مانند خدای متعال نمی‌شناسد، خلق‌شناس خدای متعال است، بنده‌شناس خدای متعال است و بجز خدای متعال کسی از اسرار اطلاع ندارد، «أَلَا یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ».[۲]

پروردگار علیّ حکیم عالم را بر اساس نظم و حکمت بوجود آورده است و اداره می‌کند، و چون عالَم عالمِ نظم است، بعضی‌ها گفته‌اند که خالق عالَم عدد است، آنقدر دقیق است و ریاضی است، گویا حاکم بر عالم همان ریاضیات است، «کُلُّ شَیْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدَارٍ»،[۳] هر چیزی در پیشگاه خدای متعال اندازه دارد، مقدار دارد، پیشرفت‌های علمی بر اساس مطالعه در نظم عالم است، چون عالم عالمِ علل و اسباب است، وقتی علّت چیزی را کشف کردند، می‌توانند این علّت را توسعه بدهند، بشر در هیچ کجا ابداع ندارد، کپی‌برداری است، آنچه از اکتشافات و اختراعات و نوآوری‌هایی که بنظر می‌رسد بشر نوآوری کرده است، هیچ کدام نوآوری نیست، آنچه خدای متعال در عالم آفریده است، بشر مطالعه می‌کند باذن الله، می‌فهمد باذن الله، حدس می‌زند باذن الله، کشف می‌کند باذن الله، کپی برداری می‌کند باذن الله.

هواپیما می‌سازد، یک موجود جامد و بی‌روحی را به پرواز درمی‌آورد، ولی قبل از آنکه او هواپیما را به پرواز دربیاورد، خدای متعال پرنده‌هایی را قرار داده است، این‌ها روی او مطالعه می‌کنند، نحوه‌ی پرواز و عروج پرنده در برابر جاذبه زمین را کشف می‌کنند، بعد با آن کپی هواپیما می‌سازند. همه‌ی امور دیگر هم همینطور است، آنچه هست مطالعه می‌کنند، و آنچه باید بشود از این «هست» استفاده می‌شود.

لذا اگر چیزی هیچ سابقه نداشته باشد بشر هیچ راهی به آن ندارد.

آن کسی که بدون کپی و بدون سابقه می‌آفریند خودِ خدای متعال است که همه چیز خدای متعال هم نو است، هیچ چیز در عالم برای خدای متعال دارای سابقه نبوده است، خدای متعال هرچه می‌آفریند بااراده می‌آفریند، بدون سابقه می‌آفریند، لذا «بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»[۴] است، خدای متعال هم شروع کننده است و هم نوآور است.

عرفا می‌گویند که اساساً «لا تکرار فی التجلی»، در عالم تکرار وجود ندارد، دو انسانی که ظاهراً همه چیزشان شبیه است، ولی یقیناً دو چیز هستند و دو حقیقت هستند و دو جلوه هستند، متفاوت هستند.

نکته‌ای در مورد معجزات پیامبران

بر این اساس علوم، پیشرفت‌های علمی، توسعه در تخصص‌ها، توسعه دانشگاه‌ها و بنگاه‌های علمی، همه معلولِ مطالعاتِ دقیقِ بشر در برنامه‌ای است که خدای متعال تدوین کرده است.

ولی خدای متعال خودش را محصور در این برنامه نکرده است، این قوانینی که الآن رایج است، گاهی خدای متعال قانونی فوق قانون، این سنّت‌ها را در هم می‌شکند و به ما قدرتنمایی می‌کند که این ظواهری که شما از قوانین می‌بینید، قدرت خدای متعال محدود به این نیست.

معجزات انبیاء علیهم السلام از این قبیل است، خدای متعال بدستِ پیغمبران چیزهایی را جاری کرده است که با قوانین بدست آمده‌ی از روی مطالعات سازگاری ندارند. اگر کسی بخواهد بیماری برص را معالجه کند، باید زحمت بکشد، ممکن است داروی آن را هم کشف کنند و روزی معالجه بشود، ولی حضرت عیسی علیه السلام می‌آیند و بدون اینکه دارویی را اعمال کنند می‌گویند «أُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ»،[۵]  کور مادرزاد را…

زمانی کسی چشم داشته است و آسیب دیده است و نابینا شده است، حالا آن خلق چشم موجود است، گرفتار عارضه شده است، علم می‌آید و مانع را برطرف می‌کند و به او بینایی می‌دهد.

حضرت عیسی بن مریم سلام الله علیه او را جراحی نمی‌کردند، قطره‌ای به چشم او تزریق نمی‌کردند، بدون هیچ فعل و انفعالی می‌گفتند من کور مادرزاد را شفاء می‌دهم، اراده می‌کردند و کور مادرزاد باذن الله شفاء پیدا می‌کرد.

از این‌ها بالاتر، قانون مرگ چیزی است که معالجه ندارد، تمام امراض ممکن است دارو داشته باشد، ولی مرگ دارو ندارد، «کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَهُ الْمَوْتِ»،[۶] همه‌ی نفوس باید مرگ را بچشند، حتّی به پیغمبر خود فرمود: «إِنَّکَ مَیِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَیِّتُونَ»،[۷] ای پیغمبر! تو هم از دنیا می‌روی.

وجود مبارک امیرالمؤمنین صلوات الله علیه در خطبه قاصعه فرمودند: اگر بنا بود کسی در این عالم زندگی کند، باید سلیمان بن داوود علیه السلام نمی‌مُرد، با آن همه مقام و قدرت که همه‌ی امکانات عالم طبیعت در اختیار ایشان بود، جن در اختیار ایشان بود، باد در اختیار ایشان بود، پرنده‌ها با ایشان بودند، حضرت سلیمان علیه السلام زبان حیوانات را می‌فهمیدند، از آن‌ها سان می‌دیدند، و قدرت اراده‌ی وسیع او در این حد بود که بدون اعمال قدرت ظاهری تاج و تخت یک ملکه‌ای را از هزار فرسخی در لازمان حاضر کرد، «قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ»،[۸] قبل از آنکه چشم تو بهم بخورد ما آن تاج و تخت را آوردیم.

یک کسی که چنین قدرتی دارد، اگر بنا بود کسی در این عالم بر مرگ حاکم بشود، باید او می‌ماند، ولی او هم از دنیا رفت، حضرت سلیمان علیه السلام هم از دنیا رفت.

خدای متعال به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هم فرمود: تو هم از دنیا می‌روی. مرگ حق است. اما این قانونِ این عالم است. قانونِ فوقِ قانون، قانونِ اراده‌ی خدای متعال است.

حضرت عیسی بن مریم سلام الله علیه مرده را باذن الله زنده می‌کرد، «أُحْیِی الْمَوْتَی»، من مرده را زنده می‌کنم.

خدای متعال این عالم علل و اسباب را که برای همه‌ی متفکّران، همه‌ی اهل مطالعه، سهل قرار داده است. فرمود ما زمین را برای شما رام کردیم، شما بر زمین سوار هستید و می‌توانید بر گرده‌ی زمین سوار بشوید و روزی خودتان را از اعماق زمین بیرون بکشید.

این که ما زمین را رام قرار دادیم، مؤمن و کافر، با فکری که خدای متعال داده است، با سلسله اعصابی که دارند، چشمی که دارند، گوشی که دارند، می‌توانند معلومات خودشان را توسعه بدهند و روزی خودشان را از اعماق زمین و از سطح زمین و از دریای زمین و از کوه‌های زمین استخراج کنند، خدای متعال عرضه و تقاضا را هم موازنه قرار داده است، یعنی به مقداری که بشر و موجودات ذی حیات از عالم طبیعت نیاز دارند، خدای متعال رفع نیازشان را در طبیعت قرار داده است.

هیچ امکان ندارد حکیمی متقاضی آفریده باشد، تقاضا را در ذاتشان قرار داده باشد ولی پاسخی برای طلبِ طبیعی او در بیرون قرار نداده باشد.

خود خدای متعال هم در قرآن کریم فرموده است: «وَآتَاکُمْ مِنْ کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ»،[۹] واضح است، هر کسی هر نیازی دارد خدای متعال برای رفع نیاز او در خارج امکانات قرار داده است، ولی باید بدود و بدست بیاورد، باید حرکت کند تا خدای متعال به او برکت بدهد و به نتیجه برسد.

خدای متعال علاوه بر بشر، همه‌ی موجودات محتاج را در یک موازنه‌ی طبیعیِ عرضه و تقاضا… فرمود: «یَسْأَلُهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ»،[۱۰] همه‌ی موجوداتی که در آسمان و زمین هستند سائل هستند، متقاضی هستند، محتاج هستند، خدای متعال هم هیچ وقت بیکار ننشسته است، او هم مشغولِ دادنِ نیازهای شماست، هر اندازه، هر چیزی می‌خواهد، به مقدار نیاز و استعداد او، خدای متعال بنا دارد به او بدهد.

اصولِ زندگیِ امام جعفر صادق سلام الله علیه

یک حدیث شریفی که وجود مقدّس حضرت امام جعفر صادق علیه الصلاه و السلام، مبنای برنامه‌ی خود را، برنامه‌ی زندگی خود را روی اموری که مبتنی کرده است، از حضرت سؤال کردند «عَلَى مَا ذَا بَنَیْتَ أَمْرَکَ»،[۱۱] آقا جان! هر کسی مبنایی برای زندگی خودش برنامه‌ریزی می‌کند، مبانی برنامه‌های زندگی شما چیست؟ حضرت چهار چیز را فرمودند:

اول: «عَلِمْتُ أَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُطَّلِعٌ عَلَیَّ فَاسْتَحْیَیْتُ»، اولین اصلی که بر زندگی من حاکم است و همه چیز را بر محور او برنامه‌ریزی کرده‌ام، این است که من یقین کردم و دانستم که خدای متعال بر من اطلاع دارد، هر کاری که کنم خدای متعال مطلع است. چون یک آگاهی را بر خودم مشرف دیدم، همیشه خجالت کشیدم کاری کنم که آن آگاه ناراضی بشود، بر اساس اطلاع او کار بد نکردم، چون همیشه یک ناظر آگاهی من را کنترل می‌کند، من کنترلِ او را جدّی گرفتم، لذا هیچگاه بر خلاف شرم و حیاء کاری نکردم که بعداً مؤاخذه بشوم.

این یک اصل است، هر کسی که خدای متعال را آگاه می‌داند، خدای متعال را مطلع می‌داند، نمی‌تواند خلاف کند، نمی‌تواند ظلم کند، نمی‌تواند تعدّی کند، نمی‌تواند فسق و فجور کند.

این‌هایی که گرفتار می‌شوند توجّه ندارند، از این موضوع غافل هستند که مورد غفلت نیستند و قدرتی این‌ها را تحت نظر دارد، اگر می‌دانستند چه قدرت عظیمی این‌ها را نظارت می‌کند هرگز دست از پا خطا نمی‌کردند.

دوم: «عَلِمْتُ أَنَّ رِزْقِی لاَ یَأْکُلُهُ غَیْرِی فَاطْمَأْنَنْتُ»، فهمیدم نیازهایی که خودِ خدای متعال به من داده است، ما که نیازها را اکتساب نمی‌کنیم، این خدای متعال است که گرسنگی را در وجود ما قرار داده است، خدای متعال تشنگی را در وجود ما قرار داده است، خدای متعال غرایز جنسی و غرایز هنری را در وجود ما قرار داده است، اگر خودش به ما نیاز داده است، آیا می‌شود حکیمی که مهربان هم هست، به کسی نیازی بدهد که او را بیچاره کند ولی برای رفع نیاز او در خارج، آن چیزی که نیاز او را رفع کند نیافریده باشد؟ این امکان ندارد.

حضرت فرمودند: من یقین کردم که خدای متعال رزق من را برای خود من پیش‌بینی کرده است و اگر من راه را بدانم کسی نمی‌تواند رزق من را از من بگیرد، روزی من به من می‌رسد، هیچ کسی نمی‌تواند جلوی رزق من را بگیرد.

«فَوَرَبِّ السَّمَاءِ»،[۱۲] خدای متعال قسم یاد کرده است، «فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّکُمْ تَنْطِقُونَ»، همینطور که شما در خزینه ذهنتان، این خوراکی که از نظر علمی به مردم می‌دهید، هر چه مصرف می‌کنید دارید که مصرف می‌کنید، اگر انسان معلومات نداشته باشد که نمی‌تواند حرف بزند، بچه که تا مدّتی نمی‌تواند حرف بزند برای این است که در ذهن خود چیزی ندارد که بگوید، اگر ذهن مملو و سرشار از معلومات باشد، انسان در همه جا نسبت به همه چیزی که علم دارد می‌تواند حرف بزند، حرف زدن ذهن شما را خالی نمی‌کند، شما با مصرف علم، علم‌تان پایان پیدا نمی‌کند، بلکه اضافه می‌شود.

خدای متعال همین مَثَلی که در مورد مصرف علم و کلام و محبّت دارید، هیچ وقت ناقص نمی‌شود، هزینه‌ی شما خزینه‌ی شما را خالی نمی‌کند، در دعای افتتاح اینطور می‌خوانیم: «وَلَا تَزِیدُهُ کَثْرَهُ الْعَطاءِ إِلّا جُوداً وَکَرَماً»،[۱۳] خدای متعال هرچه به بندگان خود می‌دهد، خزینه‌اش خالی نمی‌شود، بلکه اضافه هم می‌شود، برای اینکه هرچه تقاضا اضافه بشود خدای متعال بیشتر می‌دهد، مانند علمی که با مصرف و هزینه نفاد پیدا نمی‌کند، خزائن الهی برای رفع نیازهای بندگان خدا مانند خزینه علم شماست، خدای متعال اینجا تشبیه حکیمانه‌ای کرده است که روزنه‌ی علمی هم برای ما هست، فرمود: «فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّکُمْ تَنْطِقُونَ».

بنابراین این تعدّیاتی که می‌شود، این‌ها در اثر این است که انسان راه را بلد نیست، اگر راه را بلد باشد که روزی او نصیب کس دیگری نمی‌شود، خدای متعال بر اساس نیازهای شخص من، برای من ما به ازائی قرار داده است، که اگر بلد باشم همه‌ی نیازهای من را تأمین می‌کند. شما هم همینطور هستید، همه‌ی عوالم هم همینطور است.

نه تنها ما اینطور باشیم، خدای متعال برای کرم‌های زیر زمین، برای ماهیان دریا، برای گرگ‌های بیابان، برای شیرهای بیشه، برای پرندگان آسمان روزی قرار داده است، پرنده‌ها نه سیلو دارند و نه ذخیره دارند، ولی همه ساله شما می‌بینید که روزی این‌ها تأمین می‌شود و هیچ مشکلی هم ندارند و زندگی می‌کنند.

قانونِ کلّیِ خدای متعال

اینجا خدای متعال قانونِ کلّی را فرمود، فرمود: «وَمَا مِنْ دَابَّهٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا»،[۱۴] هیچ جنبنده‌ای در عالم نیست، مگر خدا خودش روزی‌اش را بعهده گرفته است.

این‌ها ظواهر قضیه، این عرضه و تقاضا، علم بشر، هر چه پیش برود، برای رفع نیازهای خود می‌تواند راه‌های جدیدی را پیدا کند، اما خدای متعال در قرآن کریم امور غیرمتداولِ شاخته شده را هم جزو اسبابِ تأمینِ نیازها معرّفی فرموده است.

یکی از آن‌ها دعاست، شما گاهی مریضی خودتان را با دکتر و درمان به سلامتی می‌رسانید، گاهی با توسّل و دعا، دعای یک ولیّ خدا یک سرطانی را…

مرحوم حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی گاهی مریض را نمی‌دید، دست به مریض نمی‌زد، از راه دور آمده بودند…

حضرت آقای خسروشاهی، پیش‌نماز مسجد آذربایجان بازار که پدرشان هم جزو انقلابی‌های خیلی مشهور بود، ایشان نقل کرد و گفت: پدرم با بعضی از اقوام‌مان به مشهد رفته بودند، یکی از نزدیکان ما را عقرب زده بود. این شخص کلافه بود و همه هم نگران بودند که می‌میرد، فوراً به محضر مرحوم آشیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی رسیده بودند و گفته بودند زائر امام رضا علیه السلام را عقرب زده است و همه مضطرب هستند، ایشان یک نخود به او داده بود و گفته بود بخور او خوب می‌شود. گفته بود: آقا! عقرب من را نزده است! او را زده است. گفته بود: می‌دانم! تو بخور او خوب می‌شود. این شخص نخود را خورده بود و آنجا ناگهان دیده بودند یک خونریزی از آن نقطه‌ای که عقرب زده بود رخ داد و این شخص راحت شد و تمام شد و رفت.

علم نمی‌تواند این را کشف کند، اینجا یک نفسی دارد، یک نظری دارد، یک سیمی با مبدأ متعال متّصل می‌شود، خدای متعال خارج از مجاری علم یک عقرب‌زده‌ای را شفاء می‌دهد و او را راحت می‌کند.

در جنگ‌ها هم همینطور بوده است، در جنگ بدر سیصد و سیزده نفر در یک طرف بود و در طرف دیگر هزار نفر. این سیصد و سیزده نفر، انسان‌های فقیر بودند، پشتوانه اقتصادی نداشتند، نفری یک اسلحه هم در دست نداشتند، همه شمشیر نداشتند، همه نیزه نداشتند، شاید بعضی‌هایشان چوب دستی هم نداشتند، ولی آن طرف هزار نفر با آمادگی و ساز و کار جنگی آمده بودند. این طرف به دستور خدا مأمور شدند که در برابر هزار نفر ایستادگی کنند. ایستادگی کردند. خدای متعال ملائکه فرستاد، «مُمِدُّکُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِکَهِ مُرْدِفِینَ»،[۱۵] ما سه هزار ملک فرستادیم.

که می‌گویند این‌ها می‌دیدند یک سفید پوش‌هایی بر اسبِ ابلغ سوار هستند و انگشت‌ها یا سرها را می‌زنند و این‌ها می‌افتند.

خدای متعال از این کارها می‌کند و دست بالای دست بسیار است، این فوقِ قانون است ولی خودش قانون است، «وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا * وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»،[۱۶] یعنی سریع‌تر از این می‌شود؟ خدای متعال می‌فرماید اگر کسی تقوا داشته باشد خدا گره‌های او را باز می‌کند.

گره‌ی اقتصادی داری، گره‌ی فرهنگی داری، گره‌ی مزاجی داری، هر کسی اهل تقوا باشد، در سنگر تقوا مستقر بشود، خدای متعال قول صریح داده است که کار او را به دیگری واگذار نمی‌کند، خدای متعال برای او مخرجی قرار می‌دهد، خود خدای متعال این درِ بسته را باز می‌کند، به دنبال آن هم توضیح داده است، «وَ یَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِب»، خدای متعال به او از جایی که گمان نمی‌کرد روزی می‌دهد، از جایی که فکرش را نمی‌کرد، از جایی که برنامه‌ریزی نکرده، از جایی که پیش‌بینی نکرده است خدای متعال روزی او را می‌دهد.

بعد جمله‌ی زیبایی می‌گوید که همه را آرام کند، «وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»، اگر شما مرا وکیل قرار بدهید من وکیل خوبی هستم، مولای خوبی است، وکیل خوبی است، وقتی کاری از دست تو ساخته نیست او را وکیل قرار بده.

در این محاکم، کسانی که زبان حقوق نمی‌دانند، وکیلی می‌گیرند، به دنبال یک وکیل قَدَر می‌گردند که پرونده‌شان را درست بررسی کند. آیا خدای متعال از این وکیل کمتر است؟ هر کاری که نمی‌توانی به خدای متعال بسپار و بگو خدایا! عاجز هستم، از من ساخته نبود، تو برای من کار کن. اگر توانستی خدای متعال را وکیل خودت قرار بدهد، «فَهُوَ حَسْبُهُ»، خدای متعال او را کفایت می‌کند.

بر این اساس، دستوراتی که خدای متعال برای ساختنِ ما داده است، این برای رسیدن به روزنه‌های غیب است، اگر با باطنِ عالم آشنا بشوید می‌فهمید که این رویه خیلی ضعیف است، هر چه هست از آن پشت است، پشتِ صحنه مهم است، این مهم است که چه کسی آنجا ایستاده است و در حال اداره کردن است.

لذا فرمود: «إِذَا أَمْلَقْتُمْ، فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَهِ»،[۱۷] وقتی گرفتار فقر شدید صدقه بدهید.

دیدِ مادّی می‌گوید وقتی کم داری مواظب باش و به کسی نده که گرسنه می‌مانی، اما خدای متعال می‌فرماید بده که من به تو می‌دهم! تا زمانی که ندهی در باز نمی‌شود، همان کم که داری را در راه خدا بده، «إِذَا أَمْلَقْتُمْ، فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَهِ»، با دادنِ صدقه با خدا تجارت کنید.

این انقلاب از روز اول تا به امروز، آن‌هایی که وجدانی دارند، اطلاعات دقیقی دارند، آیا این انقلاب با امور مادی پیروز شد و شاه رفت؟ آیا این مملکت، این امامی که انقلاب کرد، کدام حکومت پشت او بود؟ کدام سلاح‌ها در اختیار او بود؟ چطور شاه را بیرون کرد؟ چطور این امریکا و شوروی که همه‌شان اینجا حضور داشتند دستشان کوتاه شد؟ آیا امام این کار را کرد؟ چرا نمی‌خواهیم پسِ پرده را ببینیم تا ببینیم چه کسی بوده است؟ «یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ»،[۱۸] دست خدا بالای دست‌هاست.

هشت سال این ملّت با همه‌ی قدرت‌های اتمی جنگیده است، دو بلوک، یک طرف امریکا بود و یک طرف هم شوروی، هر دو در جنگ حضورِ فیزیکی و اطلاعاتی داشتند.

میراژ فرانسه در اختیار بعث بود، تانک‌های انگلیس در اختیار بعث بود، سلاح‌های شیمیایی آلمان در اختیار بعث بود، پول و سربازهای کشورهای عربی هم در اختیار آن‌ها بود، مگر نبود؟

آیا ما پیروز شدیم؟

«وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ»،[۱۹] ای پیامبر! در جنگ بدر یک مشت ریگ پاشیدی و این‌ها مرعوب شدند و فرار کردند، این دستِ تو نبود، این ما بودیم که این کار را کردیم، «وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ رَمَى»، تو نبودی، دست تو نبود، دست خدا بود، تو دست خودت را به خدا داده بودی، خدا دست تو را اداره می‌کرد، این تو نبودی.

هر کجا که ما نباشیم او هست، بیایید ما نباشیم. «ما نباشیم» یعنی ما برای خودمان کار نکنیم، بلکه برای او کار کنیم، «أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ»،[۲۰] آیا خدا بنده‌ی خود را کفایت نمی‌کند؟

وعده‌هایی که خدای متعال به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم داد، «إِنَّا کَفَیْنَاکَ الْمُسْتَهْزِئِینَ»،[۲۱] یک کسی که سابقه یتیمی دارد، امکانات هم ندارد، گردن‌کلفت‌های دنیا مقابل او ایستاده‌اند و او را مسخره می‌کنند، این مدام از آینده روشن خبر می‌دهد و این‌ها هم مدام او را مسخره می‌کنند، خدای متعال فرمود: ما همه‌ی استهزاءکننده‌ها را کفایت می‌کنیم، روی همه‌شان را کم می‌کنیم و به همه‌ی دنیا معرّفی می‌کنیم که تو خدا داشتی و خدا تو را به اینجا رساند، «أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَى * وَوَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدَى * وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَى * فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ * وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ * وَأَمَّا بِنِعْمَهِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ».[۲۲]

نکاتی در مورد مشکلات اقتصادی

این‌ها را گفتم، در این شرایطی که ما قرار گرفته‌ایم، بدانید که این امتداد سلسله حوادثی است که از روز اول انقلاب، ملّت ما در سختی‌ها قرار گرفتند و دشمن دل خوش کرد که دیگر کار تمام است، ولی همان وقتی که این‌ها فکر کردند دیگر کار تمام است، دیدید که یک دست غیبی آمد و مشکل ما را حل کرد و این مسیر انقلاب همچنان رو به تکامل است.

این مشکلات اقتصادی که الآن آمده است و دشمن هم خیلی حساس است که ما دل‌ها را به خدا متوجّه نکنیم، دشمن می‌خواهد به ما یأس بدهد، می‌خواهد به ما تفرقه بدهد، می‌خواهد دو قطبی ایجاد کند، می‌خواهد که دشمن را بر ما مسلّط کند، ولی شهدا می‌گویند خون ما حق است و خدا حامی خون ماست. امام خمینی رضوان الله تعالی علیه می‌گویند من برای خدا قیام کردم و خدا مرا کمک کرد، این رهبر عزیزمان هم همان خط را دارد.

«قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ»،[۲۳] گفتند که همه‌ی دنیا یک طرف است، بترسید، شما را نابود می‌کنند، اما آن‌ها گفتند: «حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ» خدا ما را کافی است، «فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَهٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ».[۲۴]

امید شما به خدا قوی باشد، دل محکم دارید، این انقلاب صاحب دارد، این خون‌ها صاحب دارد، این کشور صاحب دارد، و خدا می‌داند این رهبری که بعنوان نایب امام زمان ارواحنا فداه پرچم سرخ شهادت را در دست دارد، بدانید ادامه خط پیغمبر و ائمه و ادامه خط امام راحل است و ان شاء الله تا ظهور ادامه پیدا خواهد کرد.

روضه و توسّل به حضرت اباالفضل العباس علیه السلام

دلم هوای باب الحوائج علقمه را کرده است… همراهی کنید تا برویم و سراغی از علمدارِ امام حسین علیه السلام بگیریم…

این شعر را از نواده‌های حضرت اباالفضل العباس علیه السلام گفته است:

اَحَقُّ النّاسِ ان یبکی عَلَیه           فَتی أبکی الحُسینِ بِکربلاء

کسی که جا دارد خیلی به او گریه کنید، آن جوانمردی است که امام حسین علیه السلام را به گریه درآورد…

حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه روز عاشورا چند مرتبه گریه کرده‌اند، اما وقتی کنار بدن حضرت اباالفضل العباس علیه السلام آمدند گریه‌ی سختی کردند…

هم آن بدن خیلی رقّت‌بار بود، هر دو دست قلم شده بود، عمود بر فرق مبارک حضرت اباالفضل العباس علیه السلام زده بودند، گویا مغز متلاشی شده بود… چون دست نداشت قشون بدن نازنین حضرت اباالفضل العباس علیه السلام را احاطه کرد، آنقدر ضربه زدند…

آن بزرگوار که یَلی بود، قَدِ رَسایی داشت، وقتی حضرت زین العابدین صلوات الله علیه بدن مبارک حضرت اباالفضل العباس علیه السلام را جمع کردند به اندازه بدنِ یک بچه بود…

لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم.

الا لعنت الله علی القوم الظّالمین.

دعا

نَسئَلُک و نَدعُوک بِاسمِکَ الأعظم الأعز الأجل الأکرم اِلَهَنا یَا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ یَا عَالِی بِحَقِّ عَلِیٍّ یَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَهَ یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ یَا قَدِیمَ الإحسَان بِحَقِّ الْحُسَیْنِ وَ بِالأئِمَّه مِن وُلدِ الحُسَینِ یا الله…

خدایا! تو را به وجاهتِ این رادمردِ جبهه‌ی وفا و صداقت و ولایتمداری، مولایمان باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام قسم می‌دهیم لباس ظهور در همین ایام بر قامت امام زمان ارواحنا فداه بپوشان.

خدایا! چشم ما را به جمال امام زمان ارواحنا فداه روشن بفرما.

خدایا! دست ما را از دامان امام زمان ارواحنا فداه کوتاه نفرما.

خدایا! به ما شایستگی خدمت در رکاب امام زمان ارواحنا فداه مرحمت بفرما.

خدایا! خیر و برکت، باران رحمت، بر معیشت مردم ما نازل بفرما.

خدایا! ملّت و نظام و رهبر نورانی ما را دشمن‌شاد مگردان.

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم شرّ نفوذی‌ها و شرّ این قلم‌های مسموم و این تبلیغات‌چی‌های شیطان بزرگ را به خودشان برگردان.

خدایا! شبکه مجازی ما را اصلاح بفرما.

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم نسل جوان ما را، دختران ما را، پسران ما را، ناموس ما را، شرف ما را در پناه این غیورمردِ عالم حضرت اباالفضل العباس علیه السلام از همه خطرات مصون و محفوظ بفرما.

خدایا! عموم مریض‌ها، بیمار مورد نظر را شفای عاجل مرحمت بفرما.

خدایا! عاقبت امر ما را با مهر شهادت مزیّن بگردان.

خدایا! هر کسی به کشف حجاب، به بی‌عفّتی، به از هم پاشیدن خانواده‌ها دامان می‌زند، رسوا و نابودشان بگردان.

خدایا! عفّت دختران ما را در پناه عصمت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حفظ بفرما.

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم هنجارشکن‌ها را به سزای عملشان که عبرت باشد برسان.

خدایا! آنچه خواستیم و نخواستیم، خیر دین ما و دنیای ما در آن است، به ما کَرَم بفرما.

خدایا! روح بلند امام و شهیدان سرافراز، گذشتگان، مشایخمان را بر سر سفره حضرت اباالفضل العباس علیه السلام متنعّم و از ما راضی بفرما.

غفرالله لنا و لکم.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

[۱] سوره مبارکه یوسف، آیه ۱۰۸ (قُلْ هَٰذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلَىٰ بَصِیرَهٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِی ۖ وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ)

[۲] سوره مبارکه ملک، آیه ۱۴

[۳] سوره مبارکه رعد، آیه ۸ (اللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ کُلُّ أُنْثَىٰ وَمَا تَغِیضُ الْأَرْحَامُ وَمَا تَزْدَادُ ۖ وَکُلُّ شَیْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدَارٍ)

[۴] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۱۷ (بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْراً فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُونُ)

[۵] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۴۹ (وَرَسُولًا إِلَىٰ بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنِّی قَدْ جِئْتُکُمْ بِآیَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ ۖ أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَهِ الطَّیْرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْیِی الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُنَبِّئُکُمْ بِمَا تَأْکُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَهً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ)

[۶] سوره مبارکه عنکبوت، آیه ۵۷ (کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَهُ الْمَوْتِ ۖ ثُمَّ إِلَیْنَا تُرْجَعُونَ)

[۷] سوره مبارکه زمر، آیه ۳۰

[۸] سوره مبارکه نمل، آیه ۴۰ (قَالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ ۚ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَٰذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَأَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ ۖ وَمَنْ شَکَرَ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ)

[۹] سوره مبارکه ابراهیم، آیه ۳۴ (وَآتَاکُمْ مِنْ کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ ۚ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا ۗ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ)

[۱۰] سوره مبارکه الرحمن، آیه ۲۹

[۱۱] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام ، جلد ۷۵ ، صفحه ۲۲۸ (مِنْ خَطِّ اَلشَّهِیدِ رَحِمَهُ اَللَّهُ: قِیلَ لِلصَّادِقِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ عَلَى مَا ذَا بَنَیْتَ أَمْرَکَ فَقَالَ عَلَى أَرْبَعَهِ أَشْیَاءَ عَلِمْتُ أَنَّ عَمَلِی لاَ یَعْمَلُهُ غَیْرِی فَاجْتَهَدْتُ وَ عَلِمْتُ أَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُطَّلِعٌ عَلَیَّ فَاسْتَحْیَیْتُ وَ عَلِمْتُ أَنَّ رِزْقِی لاَ یَأْکُلُهُ غَیْرِی فَاطْمَأْنَنْتُ وَ عَلِمْتُ أَنَّ آخِرَ أَمْرِی اَلْمَوْتُ فَاسْتَعْدَدْتُ .)

[۱۲] سوره مبارکه ذاریات، آیه ۲۳ (فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّکُمْ تَنْطِقُونَ)

[۱۳] الْحَمْدُ لِلّٰهِ الْفاشِى فِى الْخَلْقِ أَمْرُهُ وَحَمْدُهُ، الظَّاهِرِ بِالْکَرَمِ مَجْدُهُ، الْباسِطِ بِالْجُودِ یَدَهُ، الَّذِى لَاتَنْقُصُ خَزائِنُهُ، وَلَا تَزِیدُهُ کَثْرَهُ الْعَطاءِ إِلّا جُوداً وَکَرَماً إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الْوَهَّابُ . اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ قَلِیلاً مِنْ کَثِیرٍ، مَعَ حاجَهٍ بِى إِلَیْهِ عَظِیمَهٍ وَغِناکَ عَنْهُ قَدِیمٌ وَهُوَ عِنْدِى کَثِیرٌ، وَهُوَ عَلَیْکَ سَهْلٌ یَسِیرٌ.

[۱۴] سوره مبارکه هود، آیه ۶ (وَمَا مِنْ دَابَّهٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَیَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا ۚ کُلٌّ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ)

[۱۵] سوره مبارکه انفال، آیه ۹ (إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجَابَ لَکُمْ أَنِّی مُمِدُّکُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِکَهِ مُرْدِفِینَ)

[۱۶] سوره مبارکه طلاق، آیات ۲ و ۳ (فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِنْکُمْ وَأَقِیمُوا الشَّهَادَهَ لِلَّهِ ۚ ذَٰلِکُمْ یُوعَظُ بِهِ مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ۚ وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا * وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ ۚ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا)

[۱۷] نهج البلاغه، حکمت ۲۵۸

[۱۸] سوره مبارکه فتح، آیه ۱۰

[۱۹] سوره مبارکه انفال، آیه ۱۷ (فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ ۚ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ ۚ وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا ۚ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ)

[۲۰] سوره مبارکه زمر، آیه ۳۶ (أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ ۖ وَیُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِنْ دُونِهِ ۚ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ)

[۲۱] سوره مبارکه حجر، آیه ۹۵

[۲۲] سوره مبارکه ضحی، آیات ۶ تا ۱۱

[۲۳] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۷۳ (الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ)

[۲۴] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۷۴ (فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَهٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ)