«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
خطبه اول
«کُونُواْ مَعَ الصَّدِقِینَ».[۲] شما برادران و خواهران و همه امّت اسلامی را، و پیروان مکتب اهل بیت عصمت و طهارت و نفس ضعیف خودم را به تقوای الهی توصیه میکنم.
تقوا منشأ همهی خیرات دنیوی و اخروی است، کلیدِ باز کردنِ همهی درهای بستهی رحمت است، «وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا».[۳]
خطبه اول به تناسب شهادت جانگداز رئیس علمای عالم و فرماندهی جبههی جهانیِ جنگ فرهنگی و علمی و معنوی، جنگ نرم بر علیه جبهه کفر و شرک و الحاد و نفاق و ظلم، وجود مقدّس مبیّن الحقایق و کشّاف الدقایق امام به حق ناطق حضرت جعفر صادق علیه الصلاه و السلام است.
در ابتدا به محضر مبارک امام زمان ارواحنا فداه، نایب امام زمان ارواحنا فداه، حوزههای علمیه، مراجع عالیقدر و همهی سنگرنشینان عرصهی روشنگری و هدایت و شما عزیزان میهمانِ خدا تسلیت عرض میکنم.
در ارتباط با وجود مقدّس حضرت جعفر بن محمد علیه السلام گفتنیها و یافتنیها در مجالِ این نوع مجالس و خطبههای کوتاه نیست و با همهی مطالبی که طی قرنها در حوزههای علمیّه راجع به آثار امام صادق علیه السلام کار شده است، هنوز قطرهای از دریای علم امام صادق علیه السلام و نور امام صادق علیه السلام به ما رسیده است.
امیدواریم خدای متعال به برکت این انقلاب درهای جدیدی از علومی که تاکنون از فرمایشات باز نشده است باز بشود و جهان تحوّلی پیدا کند تا آن دو جزء علمی که قبل از ظهور امام زمان ارواحنا فداه در حد استعداد بشر هست و میتواند بدست بیاورد، آن دو جزء کامل بشود و بیست و پنج جزء دیگر با تشریففرمایی و ظهور حضرت حجّت ارواحنا فداه خواهد بود.
نکاتی در مورد امام جعفر صادق علیه السلام
من در این مجال مختصر چند نکته از توجّه حضرت امام جعفر صادق علیه السلام به سنگرهای حفاظت اسلام ناب و برجسته کردنِ مسائل عمدهای که ما امروز ثمرهی آن را بدست آوردیم…
یکی از مسائلی که از یادها رفته بود مقاومت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در دفاع از ولایت و حکومت دینی بود، این مسئله بقدر در مظلومیت و انزوا قرار گرفته بود، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه حتّی در دوران خلافت خودشان نسبت به این مسئله سخنی نفرمودند.
دوم برجسته کردن عاشورای حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه بود، امام صادق علیه السلام آنقدر این مسئله را بزرگ کردند و اهمیّت آن را در جامعه با جهاد تبیین روشن کردند، در زیر این آسمان، قبل از ظهور حضرت حجّت ارواحنا فداه شما درسی به اهمیّت درس حضرت امام جعفر صادق علیه السلام سراغ ندارید، و این بزرگوار شاگردانی در ردههای مختلف داشتند، اصحاب سِرّ داشتند، در رشتههای تخصصی مختلفی شاگردانی تربیت کردند که آنها برای همیشه استاد حوزههای علمیه هستند.
امروز مراجع تقلید ما، رهبر عزیز ما، بر سر سفرهی ابان بن تغلب، محمد بن مسلم و مفضل بن عمر و سایر شاگردان امام جعفر صادق علیه السلام نشستهاند.
آنها یک استادِ مقطعی نبودند، آنها مجرای عبور دادنِ چشمهی زلالِ علمِ امام صادق علیه السلام به حوزههای علمیه بودند.
کُمِیت در چنین محفل درسی وارد میشد، وجود مقدّس امام صادق علیه السلام برای اینکه خون را با علم، عجین معرّفی کنند، و علم بدون شهادت را کماثر معرّفی کنند، آن درس با اهمیّتِ جهانی خودشان را تعطیل میکردند و دستور میدادند که پرده بزنند و به بانوان و هاشمیات خبر بدهند که کُمِیت آمده است و بناست روضهی حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه بخواند، و کُمِیت درس امام صادق علیه السلام را با یادِ عاشورای امام حسین علیه السلام و انقلاب حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه طراوت میبخشید.
همین کاری که مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری رضوان الله تعالی علیه، این سیره امام صادق علیه السلام را در حوزهها عمل کرده بود، همین کاری که به برکت انقلاب اسلامی و به برکت نفسِ امامین و آن عمقِ نظرشان، امروز در تمام دانشگاههای کشور ما بحمدالله حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه خیمه زدهاند و دانشجویان و اساتید و حوزههای علمیهی ما از نعمت عزاداری حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه و دریافتِ پیامهای انقلاب و مبارزه بر علیه استکبار و ظلم و فساد و گناه متنعّم هستند.
نکته سوم، حضرت امام جعفر صادق علیه الصلاه و السلام، چیزی که برای آینده حفاظ است و جهان باید برای آن آماده بشود، برجسته کردنِ مسئلهی مهدویت بود، هم این جملاتی که از امام صادق علیه السلام راجع به صاحب امروز، مولا و آقا و صاحب ما حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف هست، که این جمله را معمولاً همهی شیعیان شنیدهاند، اینهایی که در مجالس مذهبی استضاعه کردهاند، حضرت فرمودهاند که «لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ»،[۴] اگر من زمان حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف را درک میکردم در خدمت او بودم.
این تعبیر تعبیرِ خیلی عجیبی است!
یا گریههایی که امام صادق علیه السلام در فراق حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف بالعیان مردم میدیدند. شاگردانشان وارد شدند و دیدند حضرت روی خاک نشستهاند و در حال گریه کردن هستند…
این حرکت انقلابی است، این جریان خیزشی است که حضرت صادق علیه السلام هم از انقلاب حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و هم از نهضت کربلا کمک میگیرند و دنیا را به نتیجهی آن خونها و آن شهادتها که باید برای نجات بشریت، حکومت نهایی به دست یک انسان کامل و معصوم علی الاطلاق اداره بشود و جهان باید خودش را برای او آماده کند، امام صادق علیه السلام در این موضوع هم ایفای رسالت سنگینی را کردهاند و دلها را متوجهِ یک خیزش جهانی فرمودند.
دیگر از مسائلی که در امامت حضرت امام جعفر صادق علیه الصلاه و السلام میبینیم طرح مسئلهی امامت بود.
مردم بعد از سقیفه با امیرالمؤمنین صلوات الله علیه رابطه زیادی نداشتند، حضرت بیست و پنج سال منزوی بودند، بعد از بیست و پنج سال هم که به در خانه امیرالمؤمنین صلوات الله علیه آمدند، بعنوان امامتی که خدای متعال قرار داده است، «بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ»[۵] بوده، و وجود نازنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم از مردم بیعت گرفتند، بعنوان امیر مؤمنان، به معانی مختلف و عمیق آن، به آن عنوان که نیامدند، اینها فکر میکردند اگر بعد از سقیفه همراه امیرالمؤمنین صلوات الله علیه باشند و حکومت بدست امیرالمؤمنین صلوات الله علیه باشد، دنیایشان ضربه میخورد.
بعد دیدند اینطور نیست، کنار گذاشتنِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هم دنیایشان را به فنا داد و هم آخرتشان را.
لذا مردم ازدحام کردند؛ اگر در یک جایی یک رفراندوم واقعی شما زیر این آسمان سراغ داشته باشید و اجماع مسلمانها به در خانهی کسی آمده باشند و درخواست کنند که بیا و بر ما حکومت کن و رهبری جامعه را بدست بگیر، هجوم مردم مدینه بود به درِ خانهی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، ولی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه به اینها توجّه دادند، اینکه میفرمودند اگر من وزیر باشم بهتر از این است که امیر باشم، آن امامت نبود، امامتِ الهیِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه محفوظ بود، مردم هم رو نیاوردند و استفاده نکردند، خودشان محروم شدند، خودشان را بیچاره کردند، او امام از جانب خدا بود و حقیقتاً شایستهتر از او در میان بشریّت بجز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم وجود نداشته است و وجود نخواهد داشت. اینها بعنوان امامِ مفترض الطاعهی نمایندهی پیامبر خدا و منصوبِ خدای متعال نیامده بودند، اینها بعنوان خلیفه چهارم، که امروز هم در میان امّت اسلامی به همان عنوان مطرح شده است.
ولی امام صادق علیه السلام در مدّت حیات پربرکت خودشان این مسئله امامت را بقدری تعمیق کردند و آن حالتی که شما امروز در انقلاب امروز دارید، امام صادق علیه السلام یک جامعهی اینطور معتقد به امام را میخواستند تربیت کنند.
اینکه میبینید فردی از خراسان بعنوان پیک انقلابیون به محضر حضرت صادق علیه السلام میرسند و درخواست میکنند که مردم آماده هستند و تسلیحاتشان مجهز است و منتظر فرمان شما هستند، شما بیایید و رهبری انقلاب را بعهده بگیرید. امام به او جواب عملی میدهند، من نمیخواهم مسئله مسئلهی مدیریت سیاسیِ بدونِ اعتقاد باشد، در اسلام «حکومت» حاکمیت خداست، حاکم بر مردم نور خدا دارد و مردم باید به این مسئله رسیده باشند که امام جان مردم است، روح مردم است، روان مردم است، حقیقت مردم و جامعه «امامت» است، جامعه بصورت یک پیکر است ولی حقیقتاً امام جانِ جانان است.
امروز امام زمان ارواحنا فداه جانِ جانِ ماست، او قلب عالم است. معرّفی امام با این حقیقت، کار امام صادق علیه الصلاه و السلام بود.
فرصتی هم که برای امام صادق علیه السلام بود که برای احدی از ائمه نبود، در منا، در میان همهی حاجیانی که از اقطار مختلف عالم در آنجا جمع شدهاند، حضرت روی مبارک خود را به چهار طرف کردند و فرمودند: امام پیغمبر خدا بود، بعد علی بن ابیطالب [صلوات الله علیه]، بعد حسن بن علی [صلوات الله علیه]، بعد حسین بن علی [صلوات الله علیه]، بعد علی بن الحسین [صلوات الله علیه]، بعد اباجعفر الباقر [صلوات الله علیه]، برای مرحلهی آخر هم دیگر سکوت کردند.
این امامتِ به معنیِ قرآنی، امامتِ به معنیِ عرفانی، امامتِ به معنیِ عقلانی، که امام باید عصارهی همهی خوبیها باشد و مظهر جلوات حق سبحانه و تعالی باشد و مردم به این حقیقت رسیده باشند که حکم امام حکمِ خداست.
انقلاب اسلامی که امام کرد، برای اینکه همه به فرمان امام بودند، پانزده خرداد این همه خون ریخته شد، شبههای به ذهن کسی نیامد، هشت سال دفاع مقدّس را این تربیت امام جعفر صادق علیه السلام بود که اداره کرد، بهترین جوانها، گاهی همهی اعضای یک خانواده رفتند، والله اینها با پشتوانهی ولایت رفتند، و فتوای مرجع تقلید را فتوای امام زمان ارواحنا فداه میدانستند و این هم از امام صادق علیه السلام بود.
این مسئله ولایت فقیه، «فَأَمَّا مَنْ کَانَ مِنَ اَلْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ»،[۶] «مَنْ کَانَ مِنْکُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوَى حَدِیثَنَا وَ نَظَرَ فِی حَلاَلِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ أَحْکَامَنَا فَلْیَرْضَوْا بِهِ حَکَماً فَإِنِّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیْکُمْ حَاکِماً»،[۷] امام صادق علیه السلام برای ولی فقیه جعلِ حکومت کردهاند، جعلِ الهی، یعنی امام صادق علیه السلام در وجود ولی فقیه یک نوری را قرار دادهاند که بتواند بجای امام جهان بشریت و جهان تشیّع و زیرمجموعههای حکومتی خودش را اداره کند، «فَإِنِّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیْکُمْ حَاکِماً»، بعد هم فرمود: مقابله با ولی فقیه مقابلهی با من است، مقابلهی با من هم مقابلهی با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و خدای متعال است و در حد شرک است.
ملاحظه میکنید این جریان زندگی حضرت صادق علیه السلام در مسیر مدیریت جهانی و مدیریت اجتماعی و سیاسی چقدر دقیق است، چه حصنها و دژهایی را از نظر فرهنگی و اعتقادی و عمل به آن در اختیار ما قرار دادند.
آنوقت مبارزه منفی با منصور دوانیقی، وقتی منصور دوانیقی ملعون به امام صادق علیه الصلاه و السلام پیام داد که چرا به ما سر نمیزنی؟ همه به دیدن ما میآیند و با ما مراوده دارند، چرا شما به ما سر نمیزنید؟ فرمودند: من جنایتی نکردهام که از تو بترسم، تا از ترس پیش تو بیایم، و تو چیزی برای آخرت نداری که من بخاطر آخرتم پیش تو بیایم.
بعد پیام دوم را فرستاد که شأن شما محفوظ است، ولی تشریف بیاورید و ما را نصیحت کنید.
حضرت فرمودند: اگر کسی طالب دنیا باشد تو را نصیحت نمیکند، آنها میآیند و تملق تو را میگویند، و اگر کسی طالب آخرت باشد تو نصیحتپذیر نیستی که من پیش تو بیایم.
این نوع حرکتها مردم ما را، جامعه ما را، به انقلاب اسلامی کشانده است و در برابر طاغوتهای ناپاک ایستادند تا جانشینان امام صادق علیه السلام، امام راحل ما، و حضرت آیت الله العظمی امام خامنهای ما در همین رهگذر با فرهنگسازی امام صادق علیه السلام و متحصن شدن به حصن حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه و امام زمان ارواحنا فداه شما به این حکومت رسیدید.
من میخواهم چند جملهای روضه بخوانم، خدا را شکر میکنم که روضهخوان هستم.
امام صادق علیه السلام هم خودشان بکاء داشتند، و هم این مقاتل ما قالباً از امام صادق علیه السلام است.
امام صادق علیه السلام جریان کربلا را بازگو کردند و نشر دادند و تشویق کردند، هم در کلاسهای علمی، هم در منا، در مقدّسترین حالات، امام حسین علیه السلام را مطرح کردند، ولی دستگاه حکومتی خودِ امام صادق علیه السلام را هم مورد آزار و اذیت قرار داد، حضرت شیخ الائمه هستند، در سن بالا بودند. آن ملعون را فرستادند و حضرت را در دل شب از خانه بیرون کشیدند، امام هستند، فرزند پیغمبر هستند، اول شخصیت علمی و معنوی عالم هستند، قداست نبوّت در وجود ایشان است، مع ذلک او را با پای پیاده، و آن ملعونها سوار بودند و حضرت را میکشاندند، مقابل منصور دوانیقی ملعون آمد، منصور چند مرتبه شمشیر کشید ولی اقدام نکرد و شمشیر را برگرداند. بعد گفتند: چرا منصرف شدی؟ گفت: پیغمبر را دیدم که مرا تهدید کرد و من نتوانستم کار خودم را انجام بدهم.
به این که اکتفاء نکردند، دستور دادند خانه امام صادق علیه السلام را به آتش کشیدند، هم درِ خانه را سوزاندند و هم دهلیز را سوزاندند، امام صادق علیه السلام آمدند و در میان این آتش راه میرفتند و میفرمودند: من پسر کسی هستم که رگهای زمین به او وابسته است و با نظر او جریان پیدا میکند.
امام صادق علیه السلام مظلومیت کشیدند، در مقابل زن و بچهی خود هم آتشسوزی را دیدند و هم اینکه ایشان را شبانه به اسارت بردند، اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله…
یابن رسول الله! شما را به اسارت بردند، اما دیگر بانوان مقابل چشمان شما کتک نخوردند، این اسارت برای حضرت زین العابدین علیه السلام بود که با غل و زنجیر، سوار بر شترِ برهنه، با پاهای بسته، در مقابل ایشان هم آن همه زن و فرزند زیر تازیانهها حرکت میکنند…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
«بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم * قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ * وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُواً أَحَدٌ».[۸]
خطبه دوم
«اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمینَ اللّهُمَّ صَلِّ وَ سلّم عَلَی سَیِّدِ أَنْبِیَائِکَ وَ أفضَلِ رُسُلِکْ سَیِّدِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَی سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ أمیرِ المُؤمِنینِ عَلِیِّ بنِ أَبِی طَالِب وَ صَلِّ عَلَى الصِّدِّیقَهِ فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَی سِبْطَیِن نَبِیِّ الرَّحْمَهِ وَ سِیِّدی شِبَابِ أَهلِ الجَنَّهِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ صَلِّ عَلَی سادات الْمُسلّمینَ عَلِیِّ بنِ الْحُسَیْنِ وَ مَحَمَّدِ بْنِ علیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلیِّ بْنِ مُوسی وَ مُحَمَّدِ بْنِ علیٍّ و علیِّ بنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ الزکی وَ الخلفِ الصالح حجتِک القَائِمِ اُمنائِک فی بِلادک».
«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ».[۹] از خدا تقوا بخواهیم.
یکی از تعقیباتی که در مفاتیح الجنان آمده است و تعقیبات خیلی زیبایی هست، «اَللَّهُمَّ أَغْنِنِی بِالْعِلْمِ وَ زَیِّنِّی بِالْحِلْمِ وَ کَرِّمْنِی بِالتَّقْوَى»،[۱۰] خیلی عمیق است.
تقوا موجب کرامت و ارزش انسان است، ارزش دنیا و ارزش آخرت.
مسئله سوم خرداد و فتح خرمشهر
مطالبی که در این خطبه مناسبت است به عرض شریف نمازگزاران عزیز و ملّت شریف خودمان تقدیم بداریم، در ابتدا مسئلهی سوم خرداد، فتح خرمشهر جزو معجزات انقلاب است، معجزه ایثار، شهادتطلبی، صبر، مقاومت، ایمان، توکّل و توسّل و همدلی و ولایتپذیری باعث شد که شهری که پانصد و هفتاد و پنج روز در اختیار دشمنِ قدّارِ موردِ حمایتِ شرق و غرب که با آخرین استحکامات نظامی، آنجا را بصورت دژی نفوذناپذیر درآورده بودند، ولی مقاومت، صبر و ایثار و همدلی و عشق به شهادت زیر پرچم ولایت، که این نوع چیزها منحصر هستند زیر پرچم ولایت، وگرنه ممکن نیست آن اتصالی که ولی با بالا دارد و قدرت را از بالا میگیرد و در رگ رگِ جوانها تزریق میکند، خدای متعال این آبرو و این اقتدار و این عزّت را برای ملّت ما در تاریخ آفرینش ثبت کرد و امام هم آن را به خدا منسوب کرد و گفت: خرمشهر را خدا آزاد کرد.
امام غرور نداشت، به غرور مبتلا نمیشد، در اوج پیروزیها خضوع در برابر خدا داشت و همه چیز را از آن او میدانست.
امروز هم خرمشهرهای ما، یعنی در مرحله اقتصاد، در مرحله فرهنگ، اگر همان عشق به ولایت، که الحمدلله امروز نمونههایی از شهید حججی و دیگر شهدای ما و این شهید عزیزی که ملّتِ ما پریروز بدرقهی امام زمان خشنودکن بوجود آوردند، الحمدلله این روحیه همان روحیه است، این اعتقاد همان اعتقاد است، و ان شاء الله توجّه داشته باشیم، مردمی که میتوانند دژ نفوذناپذیر را آنطور با فضاحتِ دشمن، با آن همه اسیر، با آن همه کشتههایی که از آنها گرفتند، توانستند یک معجزهای را بیافرینند، در مسئله اقتصاد هم همان ولایتمداری، همان ایثار، همان وحدت کلمه و همان همدلی و همراهی با دولت، دولت و ملّت در کنار هم، امید است ان شاء الله به همین زودی شاهد گشایشهای موجبِ آرامش بیشترِ ملّتمان بوده باشیم.
مقاومت جانانه مردم دزفول
چهارم خرداد روز مقاومت جانانهی کمنظیر یا بینظیرِ مردمِ دزفول است که صدامیان بیش از دویست موشک راهی آنجا کردند، هم امام جمعه فقید آنجا و هم ملّت رشید و قهرمان دزفول شهر را ترک نکردند، و الحق و الانصاف اینها جلوههایی است که میتواند مقدّمه ظهور امام زمان ارواحنا فداه باشد و غیر از این حق این ملّت نیست.
حضور مجلسیان در محضر رهبر انقلاب حفظه الله
نکته سوم حضور مجلسیان در محضر مقام معظم رهبری بود که بار دیگر آقای دکتر قالیباف بعنوان رئیس مجلس انتخاب شدند، به ایشان تبریک عرض میکنیم، و برای توجّه خودشان و مجلسیان توقع داریم این رهنمودهای مقام معظم رهبری برای انقلابی ماندنِ مجلس جدّی گرفته شود.
سادهزیستی، مردمی بودن، رعایت کردنِ اولویتها، پرهیز از قوانینی که قابل اجرا نیست.
ان شاء الله خدای متعال آیت الله العظمی آقای صافی را با اولیایش محشور بدارد، در آن وقتی که ایشان دبیر شورای نگهبان بود، من اطلاع داشتم با بعضی از نمایندهها صحبت میکردند، نکند قوانینی را در آنجا تصویب کنید که شورای نگهبان آن را رد کند، این آبروی مجلس است که همه متشرع باشند، انقلابیِ بدونِ تدیّن که انقلابی نیست، انقلاب یعنی متعبّد بودن، یعنی متدیّن بودن، یعنی الهی بودن.
در مسائل عمده همراهی با قوای سهگانه، دیگر سوء استفاده نکردن از تریبون مجلس، عصبی نشدن، داد نزدن، اهانت نکردن، آبروی اشخاص را نبردن، چیزهای اثبات نشده را به مردم نرساندن، این بلا در این شبکههای مجازی هم جزو بلاهای شکننده و مضر، و امیدوارم ان شاء الله مدیریتی در اینجا اعمال بشود، آبروی مردم، امنیت مردم، رهآوردهای شهدای مردم محفوظ بماند.
مسئلهی حذف ارز ترجیحی
مسئله دیگر مسئلهی حذف ارز ترجیحی است. یک امتحان الهی برای مردم، برای مسئولین، برای مجلسیان، برای قوه قضائیه، برای نیروهای مسلح و برای همه مردمی است که چهل و سه سال قربانی دادند، هنوز هم قربانی میدهند و خون شهیدانشان هنوز خشک نشده است، بوی شهادت هر روز از یک نقطهای به مشام میرسد.
همین پریروز هم این حضور چشمگیر دشمن کور کنِ شما به دنبال پیکر این عزیزِ محبوب و فرد مؤثر در نیروی قدس را همه شاهد بودند که شما برای شهیدانتان بیش از امور مالیتان احترام قائل هستید، ما برای خونها با دنیا معامله نمیکنیم، یک تار موی اینها با همهی زندگی اشرافی و زندگی مادی قابل معاوضه نیست.
این امتحان امتحانِ بزرگی است، اولاً قانون بوده است و دولت قبل اجراء نکرده است، این دولت نمیخواهد قانونشکن باشد، این به دستور مجلس و حکم قانون ارز ترجیحی را حذف کرده است، ثانیاً توزیع عادلانه بجز این طریق نمیشود، در آنجا ارز ترجیحی را به افرادی میدادند که برای واردات وسایل آرایشی و خوراک سگ و امثال اینها را میآوردند و هیچ مزمزهای در زندگی و سفره مردم پیش نیاورد، فقط پولدارها را پولدارتر کرد و طبقات ضعیف را ضعیفتر.
امروز گرانی هست، گرانی به تعبیر امام جعفر صادق علیه الصلاه و السلام موجب این میشود که روحها آزرده میشود، آدمی که قدرت خرید کمی دارد، دسترسی به مایحتاج زندگی ندارد، افسردگی پیدا میکند، مشکلات اجتماعی هم بوجود میآورد، مشکلات اخلاقی هم پیش میآورد.
اما امتحان است! امتحان است! نابرده رنج گنج میسر نمیشود.
اگر کسی راهی بلد است ارائه کند، وگرنه بین خود و خدا، اُشهِدُ بالله، من با همه وجود، شناختی که از آیت الله رئیسی دارم، با همهی وجود خود در خدمت مردم است.
لذا هم جلوگیری از شکاف طبقاتی بیشتر از این را در برنامه دارند، هم توزیع عادلانه یارانهها را دارند، الآن ملاحظه میکنید که به حساب اشخاص پول میریزند، گرانی هست ولی تقویت میشود و بحمدالله به حساب مردم واریز میکنند.
علاوه بر این از دلار صرفهجویی میشود، بعلاوه اینکه از نظر دلاری زمینهای بیش از این نبوده است، اقتضائی بیش از این نبوده است، از همهی اینها گذشته این است که ان شاء الله مقدّمهی یک رویش، و این گرانی هم در تمام دنیا معلول اموری است، همهی آن هم به مدیریت دولت نیست، همهی دولتها امروز گرفتار هستند، از طرفی مسئله جنگ در مرزهای اروپا، هند صادرات گندم را ممنوع کرد، چین مشغول خرید است، کشورهای مختلف مبتلا به چالش غذایی هستند، این امنیت غذایی، امنیت فکری، سامان دادن به امور ان شاء الله در طول مدت، چنین چیزی را میطلبید و یک قدم بسیار مهمی است که تاکنون در انقلاب برداشته نشده است و این شجاعت و این جرأت… قبلیها هم میخواستند خوشنام بمانند و وجیه المله بشوند، اما زیرساختها از بین میرفت، این یک شجاعتی بود که جلو آمده است، ولی باید چارهجویی کرد، اُشهِدُ بالله که برای طبقات ضعیف جامعه هم مقام معظم رهبری آزرده است و خون جگر میخورد، و هم دولت دولتی است که مانند خود شماست و در بین شماست و گرفتاریهای شما را لمس میکند، خود ما بین خود و خدا در تمام سخنرانیهایی که در قشرهای مختلف با دلهای شکسته داریم، این تأمین معیشت مردم، تسهیل زندگی مردم را از خدا میخواهیم، مرتب به مسئولین توصیه میکنیم، استفاده از کارشناسها، استفاده از تجربیات، استفاده از تاریخ، توکل بر خدا و توسل به ائمه اطهار، ان شاء الله موجب میشود که ما از این پیچ خطرناک با سربلندی عبور کنیم و هیچیک از پیروزیهای ما بدون مشارکت خودِ ملّت، پشتیبانیِ خودِ ملّت، رهنمودِ خودِ ملّت، زیر پرچم ولایت عملی نبوده است، از این به بعد هم مطمئناً این ملّت در حمایت از این دولت برای رفع مشکلات اقتصادی، همانگونه که تاکنون از جوانها و جان خود کم نگذاشتهاند، در این مرحله هم این ملّت مقاوم ما با همان آهنگ به پیروزی خواهد رسید ان شاء الله.
تبریک به ملّت عزیز و قهرمان لبنان
دو تبریک هم به ملّت عزیز و قهرمان لبنان داریم، یکی بیست و دومین سالگرد پیروزی حزب الله بر صهیونیستها، که اولین مزه تلخ شکست را در جان صهیونیستها سرازیر کردند و شاخ امریکا شکسته شد و معجزه ایمان و ولایتمداری در دنیا تجربهی مجددی بود، ما به فرمانده قهرمان مقاومت، سیّد بزرگوار ما، آسیّد حسن نصرالله، به همه مردم لبنان و حزب الله و جبهه مقاومت تبریک عرض میکنیم.
پیروزی دیگر پیروزی در انتخابات بود، علی رغم هزینههای سنگینی که عربستان سعودی برای فرد ناشایستی که از املای امریکا بود، خیلی خرج کردند، بعضیها تحریم کردند، ولی به فضل الهی مردم لبنان علی رغم تحمل گرانیهای سخت و آن همه تبلیغات و پولپاشیها به صحنه آمدند و چهل و یک درصد رأی دادند و این یک پیروزی بزرگی برای ملّت عزیز لبنان زیر پرچم مقاومت بود.
دعا
خدایا! تو را به عظمت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، به وجاهت امام جعفر صادق علیه السلام قسم میدهیم لباس ظهور در همین ایّام بر قامت رعنای دلبر و صاحب ما و امام زمان ارواحنا فداه بپوشان.
خدایا! چشمهای ما را به جمال و دلهای ما را به معرفت و محبّت امام زمان ارواحنا فداه روشن بفرما.
خدایا! این رهبر باصلابت، حکیم و نورانی و متّصل به مبادی عالیه و متّکی به عنایات امام زمان ارواحنا فداه، و ملّت عزیز و قهرمان ما را از همه بلیّات محافظت بفرما.
خدایا! مشکلات معیشتی مردم عزیز ما را با رحمت واسعه خودت، و قدرت نافذه خودت برطرف بفرما.
خدایا! دست نفوذیها، خیانتکارها، فتنهانگیزها، علاقهمندان به سلب امنیت از این مردم را، اگر قابل هدایت نیستند با چون غضب خودت ادب بفرما.
خدایا! طبقهایی از نور بر امام ما، شهدای ما، گذشتگان ما را بر سر سفره امام صادق علیه السلام نثار بگردان.
خدایا! عاقبت امر ما را به شهادت ختم بگردان.
خدایا! همهی مریضها، مریضهای مورد نظر را شفاء عنایت بفرما.
تسلیت به مردم آبادان
لازم بود بنده در متن عرایضم به مردم قهرمان آبادان که در دوران جنگ آن محاصره آبادان و شکستن حصر آبادان با قهرمانی و مقاومت مردم آنجا و حضور رزمندگان، مردمی متدیّن و مقاوم، مبتلا به مصیبتی شدند که به همهی خانوادههای داغدار و مصیبتزده تسلیت عرض میکنیم.
البته هم در مسئله شهادت شهید صیاد خدایی رضوان الله تعالی علیه از نیروهای نظامی و امنیتی توقع هست که ان شاء الله عاملین این جنایات و شبکههای آنان را به عون الهی و توسّل به امام زمان ارواحنا فداه با حرکتهای جدّی و کارآمدشان کشف کنند و به دست قانون بسپارند. هم قصور و تقصیرهایی که در مورد آن ساختمان که موجب مصیبت عدهای از آبادانیهای عزیز شد، ان شاء الله اینها را کشف کنند و در چارچوب قانون مجازات کنند.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم * إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ * وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا».[۱۱]
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] سوره مبارکه توبه، آیه ۱۱۹ (یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَکُونُواْ مَعَ الصَّدِقِینَ)
[۳] سوره مبارکه طلاق، آیه ۲ (فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِنْکُمْ وَأَقِیمُوا الشَّهَادَهَ لِلَّهِ ۚ ذَٰلِکُمْ یُوعَظُ بِهِ مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ۚ وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا)
[۴] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام ، جلد ۱۵ ، صفحه ۲۲۳ (رَوَى اِبْنُ بَابَوَیْهِ فِی کِتَابِ اَلنُّبُوَّهِ أَنَّهُ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ : إِنَّ تُبَّعاً قَالَ لِلْأَوْسِ وَ اَلْخَزْرَجِ کُونُوا هَاهُنَا حَتَّى یَخْرُجَ هَذَا اَلنَّبِیُّ أَمَّا أَنَا لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ وَ لَخَرَجْتُ مَعَهُ وَ رُوِیَ أَنَّهُ قَالَ قَالُوا بِمَکَّهَ بَیْتُ مَالٍ دَاثِرٍ وَ کُنُوزُهُ مِنْ لُؤْلُؤٍ وَ زَبَرْجَدٍ بَادَرْتُ أَمْراً حَالَ رَبِّی دُونَهُ وَ اَللَّهُ یَدْفَعُ عَنْ خَرَابِ اَلْمَسْجِدِ فَتَرَکْتُ فِیهِ مِنْ رِجَالِی عُصْبَهً نُجَبَاءَ ذَوِی حَسَبٍ وَ رَبِّ مُحَمَّدٍ وَ کَتَبَ کِتَاباً إِلَى اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَذْکُرُ فِیهِ إِیمَانَهُ وَ إِسْلاَمَهُ وَ أَنَّهُ مِنْ أُمَّتِهِ فَلْیَجْعَلْهُ تَحْتَ شَفَاعَتِهِ وَ عُنْوَانُ اَلْکِتَابِ إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ خَاتَمِ اَلنَّبِیِّینَ وَ رَسُولِ رَبِّ اَلْعَالَمِینَ مِنْ تُبَّعٍ اَلْأَوَّلِ وَ دَفَعَ اَلْکِتَابَ إِلَى اَلْعَالِمِ اَلَّذِی نَصَحَ لَهُ وَ صَارَ حَتَّى مَاتَ بِغلسان بَلَدٍ مِنْ بِلاَدِ اَلْهِنْدِ وَ کَانَ بَیْنَ مَوْتِهِ وَ مَوْلِدِ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَلْفُ سَنَهٍ ثُمَّ إِنَّ اَلنَّبِیَّ لَمَّا بُعِثَ وَ آمَنَ بِهِ أَکْثَرُ أَهْلِ اَلْمَدِینَهِ أَنْفَذُوا اَلْکِتَابَ إِلَیْهِ عَلَى یَدِ أَبِی لَیْلَى فَوَجَدَ اَلنَّبِیَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی قَبِیلَهِ بَنِی سُلَیْمٍ فَعَرَفَهُ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ لَهُ أَنْتَ أَبُو لَیْلَى قَالَ نَعَمْ قَالَ وَ مَعَکَ کِتَابُ تُبَّعٍ اَلْأَوَّلِ فَتَحَیَّرَ اَلرَّجُلُ فَقَالَ هَاتِ اَلْکِتَابَ فَأَخْرَجَهُ وَ دَفَعَهُ إِلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَدَفَعَهُ اَلنَّبِیُّ إِلَى عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَقَرَأَهُ عَلَیْهِ فَلَمَّا سَمِعَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ کَلاَمَ تُبَّعٍ قَالَ مَرْحَباً بِالْأَخِ اَلصَّالِحِ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ وَ أَمَرَ أَبَا لَیْلَى بِالرُّجُوعِ إِلَى اَلْمَدِینَهِ .)
[۵] سوره مبارکه مائده، آیه ۶۷ (یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ)
[۶] التفسیر المنسوب إلى الإمام العسکری علیه السلام ، جلد ۱ ، صفحه ۲۹۹ (قَالَ اَلْإِمَامُ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : [ثُمَّ] قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: یَا مُحَمَّدُ وَ مَنْ هَؤُلاَءِ اَلْیَهُودُ « أُمِّیُّونَ » لاَ یَقْرَءُونَ [اَلْکِتَابَ] وَ لاَ یَکْتُبُونَ، کَالْأُمِّیِّ مَنْسُوبٌ إِلَى أُمِّهِ أَیْ هُوَ کَمَا خَرَجَ مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ لاَ یَقْرَأُ وَ لاَ یَکْتُبُ « لاٰ یَعْلَمُونَ اَلْکِتٰابَ » اَلْمُنْزَلَ مِنَ اَلسَّمَاءِ وَ لاَ اَلْمُکَذَّبَ بِهِ، وَ لاَ یُمَیِّزُونَ بَیْنَهُمَا « إِلاّٰ أَمٰانِیَّ » أَیْ إِلاَّ أَنْ یُقْرَأَ عَلَیْهِمْ وَ یُقَالَ لَهُمْ: [إِنَّ] هَذَا کِتَابُ اَللَّهِ وَ کَلاَمُهُ، لاَ یَعْرِفُونَ إِنْ قُرِئَ مِنَ اَلْکِتَابِ خِلاَفُ مَا فِیهِ « وَ إِنْ هُمْ إِلاّٰ یَظُنُّونَ » أَیْ مَا یَقُولُ لَهُمْ رُؤَسَاؤُهُمْ مِنْ تَکْذِیبِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی نُبُوَّتِهِ، وَ إِمَامَهِ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ سَیِّدِ عِتْرَتِهِ ، وَ هُمْ یُقَلِّدُونَهُمْ مَعَ أَنَّهُ مُحْرَّمٌ عَلَیْهِمْ تَقْلِیدُهُمْ. قَالَ: فَقَالَ رَجُلٌ لِلصَّادِقِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ : فَإِذَا کَانَ هَؤُلاَءِ اَلْعَوَامُّ مِنَ اَلْیَهُودِ لاَ یَعْرِفُونَ اَلْکِتَابَ إِلاَّ بِمَا یَسْمَعُونَهُ مِنْ عُلَمَائِهِمْ لاَ سَبِیلَ لَهُمْ إِلَى غَیْرِهِ، فَکَیْفَ ذَمَّهُمْ بِتَقْلِیدِهِمْ وَ اَلْقَبُولِ مِنْ عُلَمَائِهِمْ وَ هَلْ عَوَامُّ اَلْیَهُودِ إِلاَّ کَعَوَامِّنَا یُقَلِّدُونَ عُلَمَاءَهُمْ فَإِنْ لَمْ یَجُزْ لِأُولَئِکَ اَلْقَبُولُ مِنْ عُلَمَائِهِمْ، لَمْ یَجُزْ لِهَؤُلاَءِ اَلْقَبُولُ مِنْ عُلَمَائِهِمْ. فَقَالَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ: بَیْنَ عَوَامِّنَا وَ عُلَمَائِنَا وَ بَیْنَ عَوَامِّ اَلْیَهُودِ وَ عُلَمَائِهِمْ فَرْقٌ مِنْ جِهَهٍ وَ تَسْوِیَهٌ مِنْ جِهَهٍ، أَمَّا مِنْ حَیْثُ إِنَّهُمْ اِسْتَوَوْا، فَإِنَّ اَللَّهَ قَدْ ذَمَّ عَوَامَّنَا بِتَقْلِیدِهِمْ عُلَمَاءَهُمْ کَمَا [قَدْ] ذَمَّ عَوَامَّهُمْ. وَ أَمَّا مِنْ حَیْثُ إِنَّهُمْ اِفْتَرَقُوا فَلاَ. قَالَ: بَیِّنْ لِی ذَلِکَ یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ! قَالَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ: إِنَّ عَوَامَّ اَلْیَهُودِ کَانُوا قَدْ عَرَفُوا عُلَمَاءَهُمْ بِالْکَذِبِ اَلصِّرَاحِ، وَ بِأَکْلِ اَلْحَرَامِ وَ بِالرِّشَا، وَ بِتَغْیِیرِ اَلْأَحْکَامِ عَنْ وَاجِبِهَا بِالشَّفَاعَاتِ وَ اَلْعِنَایَاتِ وَ اَلْمُصَانَعَاتِ. وَ عَرَفُوهُمْ بِالتَّعَصُّبِ اَلشَّدِیدِ اَلَّذِی یُفَارِقُونَ بِهِ أَدْیَانَهُمْ وَ أَنَّهُمْ، إِذَا تَعَصَّبُوا أَزَالُوا حُقُوقَ مَنْ تَعَصَّبُوا عَلَیْهِ، وَ أَعْطَوْا مَا لاَ یَسْتَحِقُّهُ مَنْ تَعَصَّبُوا لَهُ مِنْ أَمْوَالِ غَیْرِهِمْ وَ ظَلَمُوهُمْ مِنْ أَجْلِهِمْ. وَ عَرَفُوهُمْ بِأَنَّهُمْ یُقَارِفُونَ اَلْمُحَرَّمَاتِ، وَ اُضْطُرُّوا بِمَعَارِفِ قُلُوبِهِمْ إِلَى أَنَّ مَنْ فَعَلَ مَا یَفْعَلُونَهُ فَهُوَ فَاسِقٌ، لاَ یَجُوزُ أَنْ یُصَدَّقَ عَلَى اَللَّهِ، وَ لاَ عَلَى اَلْوَسَائِطِ بَیْنَ اَلْخَلْقِ وَ بَیْنَ اَللَّهِ، فَلِذَلِکَ ذَمَّهُمُ [اَللَّهُ] لَمَّا قَلَّدُوا مَنْ قَدْ عَرَفُوا، وَ مَنْ قَدْ عَلِمُوا أَنَّهُ لاَ یَجُوزُ قَبُولُ خَبَرِهِ، وَ لاَ تَصْدِیقُهُ فِی حِکَایَتِهِ، وَ لاَ اَلْعَمَلُ بِمَا یُؤَدِّیهِ إِلَیْهِمْ عَمَّنْ لَمْ یُشَاهِدُوهُ، وَ وَجَبَ عَلَیْهِمُ اَلنَّظَرُ بِأَنْفُسِهِمْ فِی أَمْرِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ إِذْ کَانَتْ دَلاَئِلُهُ أَوْضَحَ مِنْ أَنْ تَخْفَى، وَ أَشْهَرَ مِنْ أَنْ لاَ تَظْهَرَ لَهُمْ. وَ کَذَلِکَ عَوَامُّ أُمَّتِنَا إِذَا عَرَفُوا مِنْ فُقَهَائِهِمُ اَلْفِسْقَ اَلظَّاهِرَ، وَ اَلْعَصَبِیَّهَ اَلشَّدِیدَهَ وَ اَلتَّکَالُبَ عَلَى حُطَامِ اَلدُّنْیَا وَ حَرَامِهَا، وَ إِهْلاَکَ مَنْ یَتَعَصَّبُونَ عَلَیْهِ وَ إِنْ کَانَ لِإِصْلاَحِ أَمْرِهِ مُسْتَحِقّاً، وَ بِالتَّرَفُّقِ بِالْبِرِّ وَ اَلْإِحْسَانِ عَلَى مَنْ تَعَصَّبُوا لَهُ، وَ إِنْ کَانَ لِلْإِذْلاَلِ وَ اَلْإِهَانَهِ مُسْتَحِقّاً. فَمَنْ قَلَّدَ مِنْ عَوَامِّنَا [من] مِثْلَ هَؤُلاَءِ اَلْفُقَهَاءِ فَهُمْ مِثْلُ اَلْیَهُودِ اَلَّذِینَ ذَمَّهُمُ اَللَّهُ تَعَالَى بِالتَّقْلِیدِ لِفَسَقَهِ فُقَهَائِهِمْ. فَأَمَّا مَنْ کَانَ مِنَ اَلْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ، حَافِظاً لِدِینِهِ، مُخَالِفاً لِهَوَاهُ، مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلاَهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یُقَلِّدُوهُ. وَ ذَلِکَ لاَ یَکُونُ إِلاَّ [فِی] بَعْضِ فُقَهَاءِ اَلشِّیعَهِ لاَ جَمِیعِهِمْ، فَإِنَّ مَنْ رَکِبَ مِنَ اَلْقَبَائِحِ وَ اَلْفَوَاحِشِ مَرَاکِبَ فَسَقَهِ فُقَهَاءِ اَلْعَامَّهِ فَلاَ تَقْبَلُوا مِنْهُمْ عَنَّا شَیْئاً، وَ لاَ کَرَامَهَ لَهُمْ، وَ إِنَّمَا کَثُرَ اَلتَّخْلِیطُ فِیمَا یَتَحَمَّلُ عَنَّا أَهْلَ اَلْبَیْتِ لِذَلِکَ، لِأَنَّ اَلْفَسَقَهَ یَتَحَمَّلُونَ عَنَّا، فَهُمْ یُحَرِّفُونَهُ بِأَسْرِهِ لِجَهْلِهِمْ، وَ یَضَعُونَ اَلْأَشْیَاءَ عَلَى غَیْرِ [مَوَاضِعِهَا وَ] وُجُوهِهَا لِقِلَّهِ مَعْرِفَتِهِمْ وَ آخَرِینَ یَتَعَمَّدُونَ اَلْکَذِبَ عَلَیْنَا لِیَجُرُّوا مِنْ عَرَضِ اَلدُّنْیَا مَا هُوَ زَادُهُمْ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ .)
[۷] تفصیل وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه ، جلد ۲۷ ، صفحه ۱۳۶ (مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنْ دَاوُدَ بْنِ اَلْحُصَیْنِ عَنْ عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَهَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ رَجُلَیْنِ مِنْ أَصْحَابِنَا بَیْنَهُمَا مُنَازَعَهٌ فِی دَیْنٍ أَوْ مِیرَاثٍ فَتَحَاکَمَا إِلَى اَلسُّلْطَانِ وَ إِلَى اَلْقُضَاهِ أَ یَحِلُّ ذَلِکَ قَالَ مَنْ تَحَاکَمَ إِلَیْهِمْ فِی حَقٍّ أَوْ بَاطِلٍ فَإِنَّمَا تَحَاکَمَ إِلَى اَلطَّاغُوتِ وَ مَا یُحْکَمُ لَهُ فَإِنَّمَا یَأْخُذُ سُحْتاً وَ إِنْ کَانَ حَقّاً ثَابِتاً لَهُ لِأَنَّهُ أَخَذَهُ بِحُکْمِ اَلطَّاغُوتِ وَ مَا أَمَرَ اَللَّهُ أَنْ یُکْفَرَ بِهِ قَالَ اَللَّهُ تَعَالَى یُرِیدُونَ أَنْ یَتَحٰاکَمُوا إِلَى اَلطّٰاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ ، قُلْتُ فَکَیْفَ یَصْنَعَانِ قَالَ یَنْظُرَانِ مَنْ کَانَ مِنْکُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوَى حَدِیثَنَا وَ نَظَرَ فِی حَلاَلِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ أَحْکَامَنَا فَلْیَرْضَوْا بِهِ حَکَماً فَإِنِّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیْکُمْ حَاکِماً فَإِذَا حَکَمَ بِحُکْمِنَا فَلَمْ یُقْبَلُ مِنْهُ فَإِنَّمَا اُسْتُخِفَّ بِحُکْمِ اَللَّهِ وَ عَلَیْنَا رُدَّ وَ اَلرَّادُّ عَلَیْنَا اَلرَّادُّ عَلَى اَللَّهِ وَ هُوَ عَلَى حَدِّ اَلشِّرْکِ بِاللَّهِ اَلْحَدِیثَ .)
[۸] سوره مبارکه توحید
[۹] الکافی (ط – الإسلامیه)، جلد ۳، صفحه ۴۲۲
[۱۰] جنه الأمان الواقیه و جنه الإیمان الباقیه (المصباح) ، جلد ۱ ، صفحه ۵۶۴ (اَللَّهُمَّ أَغْنِنِی بِالْعِلْمِ وَ زَیِّنِّی بِالْحِلْمِ وَ کَرِّمْنِی بِالتَّقْوَى وَ جَمِّلْنِی بِالْعَافِیَهِ عَفْوَکَ عَفْوَکَ مِنَ اَلنَّارِ فَإِذَا رَفَعْتَ رَأْسَکَ فَقُلْ- یَا اَللَّهُ یَا اَللَّهُ یَا اَللَّهُ أَسْأَلُکَ یَا لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ بِاسْمِکَ)
[۱۱] سوره مبارکه نصر