«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدمه
شکافته شدن فرق ایمان، فرق عرفان، فرق عدالت، فرق کرامت و فضیلت، فرق امامت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را به محضر همهی فرزندان ایشان و به شما فرزندانِ دلدادهی به آن بزرگوار تسلیت عرض میکنم.
چند جملهای راجع به فضائل امیرالمؤمنین صلوات الله علیه عرض خواهم کرد، ان شاء الله «ذِکْرُ عَلِیٍّ عِبَادَهٌ»،[۲] «حُبُّ عَلِیٍّ عِبَادَهٌ»،[۳] «اَلنَّظَرُ إِلَى عَلِیٍّ عِبَادَهٌ».[۴]
چند جملهای هم راجع به حساسیت شب قدر و اغتنام فرصت به حول و قوه الهی، با عون و نصرت خدای متعال تقدیم میدارم و ان شاء الله بعد از آن هم به پناه قرآن کریم میرویم، امیدوارم که ان شاء الله خدای متعال دل شکستهای نصیب همهی ما بفرماید، اشکی که برای ما بماند و تحویلِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بشود روزی ما بشود.
برخی فضائل امیرالمؤمنین صلوات الله علیه
شخصیت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه از این جهت ناشناخته است که خدای متعال ناشناخته است، «مَا عَرَفْنَاکَ حَقَّ مَعْرِفَتِکَ»، ما کاملتر از وجود نازنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هیچ موجودی را در عالم امکان نداریم، نه اینکه ما نمیشناسیم، نداریم. اول مخلوق پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هستند، اشرف خلایق هستند، اعظم خلایق هستند و نور خدا هستند و رحمه للعالمین هستند و خُلقِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هم خُلقِ عظیم است، قرآن کریم از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بوفور تجلیل و تکریم کرده است، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نگین انبیاء هستند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم سالار پیامبران هستند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم اعتراف میکنند که «مَا عَرَفْنَاکَ حَقَّ مَعْرِفَتِکَ»، ما آنگونه که خدای متعال خداست، هیچ مخلوقی قدرت احاطه علمی به خدای متعال ندارد، همهی موجودات محدود هستند، حتّی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، و خدای متعال نامحدود است و محدود نمیتواند نامحدود را بشناسد.
وجود مقدّس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و امیرالمؤمنین صلوات الله علیه مظهر همهی صفات جمالیه و جلالیه حضرت حق هستند، جلوهی کامل خدای متعال هستند.
بنابراین فقط خدای متعال آنها را میشناسد و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و خودِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، و دیگران این ظرفیت را ندارند که امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را در جایگاهی که هستند بشناسند. خودِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هم در خطبه شقشقیه فرمودند که «وَ لَا یَرْقَى إِلَیَّ الطَّیْرُ» مرغ بلندپرواز هیچ اندیشمندی به قلّهی معرفت من نمیرسد.
وجود نازنین امیرالمؤمنین صلوات الله علیه منشأ فیوضات است، معارف علوی سیلآسا برای شستشوی شما و برای نورانیت وجود شما از وجود او سرازیر است، ولی چند نکتهای که یک بُعدِ آن مربوط به حجّت بودنِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، وصیّ بلافصل بودنِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، امامت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، آن امامت خاصّی که باید خدای متعال امام را معیّن کند، از قرآن کریم به محضر شما تقدیم میدارم.
آیه «أَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ»[۵] به تعبیر وجود نازنین ولی نعمتمان حضرت علی بن موسی الرضا علیه الصلاه و السلام مهمترین فضیلتی که در قرآن کریم برای امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هست همین «أَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ» است. افضلیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به اجماع مسلمین قابل تردید نیست، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم افضل البشر هستند، خدای متعال امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را بعنوانِ جانِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم معرّفی کرده است، یعنی هرچه پیغمبر دارد منهای نبوّت که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم خاتم الأنبیاء هستند و دیگر بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بنا نیست کسی نبی باشد، ولی تمام کمالاتی که در وجود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هست، به نصّ صریح این آیه مباهله در وجود امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هم هست.
اگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم از این عالم رخت بربست، به تعبیر قرآن کریم و به حکم عقل باید چه کسی جانشین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم باشد؟ خیلی روشن است. آنهایی که بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به کسان دیگر رو آوردند، پیداست دقّت نمیکنند که قرآن کریم میخواهد چه بگوید، «أَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ».
این یک نکته که قدر خودتان را بدانید، خدای متعال به شما معرفت امامت داده است، معرفت ولایت داده است، محبّت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین داده است، این چه گنجی است! بخدا قسم یاد میکنم که اکتساب هم نکردهایم و خدای متعال بیزحمت این گنج را به ما عطا کرده است، ما این گنج را هم در دنیا و هم در آخرت لازم داریم، بدون این گنج ما هیچ ارزشی نداریم، هرچه داریم از پرتو وجود مقدّس امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین داریم.
منهای آنها، آنها عدد صحیح هستند، که وجود صفر ما کنار آن بزرگواران قرار میگیرد ما اعتبار عددی پیدا میکنیم.
از نظر آموزههای عملی، وجود مقدّس امیرالمؤمنین صلوات الله علیه حرّ هستند، خودشان فرمودند که عبادت کنندگان سه گروه هستند، انگیزه یک گروه از عبادت ترس از جهنّم است. ترس از جهنّم خیلی خوب است ولی کمال بالاتر وجود دارند. گروهی نمیتوانند از بهشت چشم بپوشند، لذا کار حرام نمیکنند که محروم نشوند، خودشان را متناسب با بهشت درست میکنند تا درِ بهشت به روی آنها بسته نشود، این هم خیلی خوب است، انسان عاقل از ضرر فرار میکند و نفع خودش را هم تعقیب میکند، این طبیعی است. اما امیرالمؤمنین صلوات الله علیه کسی هستند که به خدای متعال عرضه میدارند: «مَا عَبَدْتُکَ طَمَعاً فِی جَنَّتِکَ وَ لاَ خَوْفاً مِنْ نَارِکَ وَ لَکِنْ وَجَدْتُکَ أَهْلاً لِلْعِبَادَهِ فَعَبَدْتُکَ»،[۶] در یک حدیثی هم دارد که اگر جهنّمی هم نبود و بهشتی هم نبود بر ما واجب بود که ارزشهای الهی را اکتساب کنیم. آن چیزی که خیلی مهم است خودِ خدای متعال است.
اگر انسان به مقام کمال برسد و معرفت انسان کامل بشود متوجّه میشود که چیزی مهمتر از خدای متعال وجود ندارد، اصلاً نمیتواند در برابر عظمت خدای متعال گناهی کند یا کاری کند که رضای خدای متعال در آن نباشد.
همهی چشم امیرالمؤمنین صلوات الله علیه به جمال الهی است، نکند از چشم خدا بیفتم، برای امیرالمؤمنین صلوات الله علیه رضای خدا خیلی مهم است، میگوید اگر علی را به جهنّم هم ببرد آنجا جهنّم علی نیست، آنجا بهشت علی است، چرا؟ برای اینکه بهشت من رضای اوست، اگر او دوست دارد من را به جهنّم بیندازد، خوشی خدا برای من بهشت است.
این همّت، این معرفت، باید دامان امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را گرفت… بگوییم یا علی! شما دریای بیکران معرفت هستید، یک قطره از آن معرفت در وجود ما هم بریز که ما هم خدا را دوست داشته باشیم، و چون خدا را دوست داریم گناه نکنیم، چون خدا را دوست داریم از اطاعت تو سر باز نزنیم، «الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّه»،[۷] بهشت را دوست داریم ولی خدای متعال را بیش از بهشت دوست داریم، از جهنّم میترسیم ولی اینکه خدا از ما رو برگرداند برای ما از جهنّم سختتر است، و این شعار و شعورِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه است: «رَبّى صَبَرْتُ عَلى عَذابِکَ فَکَیْفَ اَصْبِرُ عَلى فِراقِکَ» گیرم که بدن ضعیف من به آتش جهنّم تو ساخت، ولی من با فراق تو چکار کنم؟ جهنّمی از وصال خدا محروم است، خدا با جهنّمی قهر است، خدای متعال به جهنّمی نگاه نمیکند، این برای من قابل تحمّل نیست که از چشم تو افتاده باشم. این مسئله خیلی مهم است.
امر به معروف و نهی از منکر
لذا ما توقع داریم که این برادران عزیز ما که ایمانشان عمیق است و همه ساله در لیالی قدر میآیند و با امام زمان ارواحنا فداه تجدید بیعت میکنند، با شهدای گلگون کفن تجدید بیعت و تجدید میثاق میکنند و به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه عشق خودشان را تکرار و تأکید میکنند، بیایید بخاطر اینکه خدا ما را دوست دارد و به ما امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه داده است… چه چیزی به ما نداده است؟ آنهایی که اینها را ندارند چه دارند؟ خدای متعال که اینطور به ما احسان کرده است و دل ما را در گرو محبّت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین قرار داده است، این خدا را بخاطر این محبّت او دوست داشته باشیم و چون خدا را دوست داریم گناه نکنیم.
این روزها انسان منظرههایی میبیند که گاهی آرزوی مرگ میکند، هنوز کفن شهدای ما خشک نشده است، این نظام بخاطر اجرای احکام اسلامی بوده است، انقلاب ما انقلاب اقتصادی نبود، انقلاب گرسنگان نبود، انقلاب ایمان بود، انقلاب اسلام بود، کسی جوان خود را بخاطر شکم خود نمیدهد، این همه جوان، هم برای پیروزی انقلاب، هم برای پیروزی دفاع هشت ساله، هم هنوز هم صدای حاج قاسم و دیگر شهدا بلند است که ما رفتیم و شما هم این خط سرخ خون ما را تعقیب کنید و به دنبال ما بیایید، «یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ»،[۸] لذا در کشوری که عشق امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، علاقهی به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها موج میزند، قابل قبول است که به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها معاذالله هتاکی بشود؟ حجاب حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نه و سیرهی دشمنان آری؟ اینهایی که رعایت نمیکنند میدانند حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را میرنجانند؟ میدانند امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را ناراضی میکنند؟ میدانند خدای متعال غضب میکند؟ میدانند امام زمان ارواحنا فداه را دشمنشاد میکنند؟ شهدا را دشمنشاد میکنند؟
لذا رمز نجات ما عشق امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و اولاد امیرالمؤمنین صلوات الله علیه است، عشق خدای متعال است، بیایید این عشق را مدام بازسازی و تجدید کنیم و ان شاء الله در امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین ذوب بشویم و این کشتی نجات ما را از همهی خطرات و طوفانها نجات میدهد.
امیرالمؤمنین صلوات الله علیه سفینه هستند، سفینهی نجات هستند، همهی ائمه علیهم السلام سفونِ نجات هستند، ولی در مورد امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه و امام زمان ارواحنا فداه بخصوص تعبیر سفینهی خاص است. لذا دست از سکّان کشتی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه کوتاه نشود و ان شاء الله از امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین در دنیا و آخرت جدا نشویم و شعائر دینی و مقدّسات دینمان را بخاطر محبّتی که به اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین داریم حفظ کنیم و به دیگرانی هم که رعایت نمیکنند دلسوزی کنیم، والله ضرر میکنند، خدا میداند خسارت است، والله ذلیل میشوند، اگر کسی به دین دهنکجی کند، دین ناموس خداست، آیا کسی تحمّل میکند که کسی به ناموس او تعرّض کند؟ دین خدا ناموس خداست و کسانی که مقابله کنند و لج کنند خدای متعال رهایشان نمیکند.
این نکتهای بود که هل من ناصر میگوییم، به همهی شما عزیزانی که هم دیانت دارید و هم ولایت دارید و هم صفای باطن دارید و هم غیرت دارید. ان شاء الله ناموستان را حفظ کنید، دخترانمان را حفظ کنیم، فرزندانمان را حفظ کنیم، خیلی از اینها فطرت پاکی دارند، تحت تأثیر تبلیغات قرار میگیرند، این شبکههای مجازی اینطور اینها را تحریک میکند، و چه کنیم مجلس ما با اینکه ما فکر میکنیم مجلس انقلابی است برای مدیریت این شبکهها کوتاه آمد، باید گاهی نامه نوشت، باید به آنها اعلان کرد که ما از مجلسی که فکر میکنیم انقلابی است، باید برای مدیریت اینها… خدا میداند خود امریکا اینطور آزاد نگذاشته است، آلمان محدودیت ایجاد کرده است، همهی کشورها برای اینکه فرزندانشان را کنترل کنند و قانون خودشان را کنترل کنند نمیگذارند افکار بیگانه در آنها تأثیر کند، کشور شهدا چرا اینطور شُل است؟
در این جهت هم امشب شبِ استجابت دعاست، ان شاء الله دامان امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را بگیرید، مقلّب القلوب خدای متعال است، ان شاء الله همهی فرزندان ما را هدایت کند که ما نزد شهدا و حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه و امیرالمؤمنین صلوات الله علیه سرافکنده نباشیم.
نکاتی در مورد شب قدر
راجع به شب قدر که شب نوزدهم و شب بیست و یکم و شب بیست و سوم، هر سه را به ما منّت گذاشتهاند، سفرهی ویژهای برای ما باز کردهاند، ما را به خلوتسرای محبّت و راز دعوت کردهاند، به ما اجازهی انکسار دادهاند، به ما نعمت اشک را در این شبها ارزانی داشتهاند، تا غبار یک ساله را شستشو بدهیم، دلی که باید خانهی خدا باشد، دل خانهی خداست، انسان در خانهی خدا بُت بگذارد؟ انسان خانهی خدا را بهم بریزد و هر کس و ناکسی در این دل رفت و آمد کند؟ این خیلی خسارت و زیانبار است، خانهی خدا قداست دارد، همانطور که اگر مسجد نجس شد تطهیر آن واجبِ فوری است، آن چیزی که مهمتر است خانهی باطنی خداست، قلب خانهی خداست.
خدای متعال این لیالی قدر را برای ما قرار داده است و در قرآن کریم هم آورده است تا ما قدر بدانیم، قدر یعنی ارزش، «قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ»،[۹] اگر میخواهید اعتبار پیدا کنید و خدای متعال خریدارِ شما باشد، بیایید و مناجات کنید، بیایید و ناله کنید و خدا را بخوانید، اگر دعای شما نباشد خدای متعال شما را تحویل نمیگیرد و اعتباری برای شما پیشبینی نمیکند.
این ارتباطِ سیم دل با ذات ربوبی ما را بالا میبرد و به ما ارزش میدهد و قیمتی که گناه از ما کم کرده است و قیمت ما کم شده است و خدای متعال خریدار ما نبوده است، امشب یک بازار ویژهای است، بیایید اول با توبه برای خودتان اعتبار کسب کنید و بعد هم من شما را میخرم و نمیگذارن شیطان شما را غارت کند.
شب سرنوشت است، نمیدانیم که آیا سال دیگر در ماه رمضان و شب قدر هستیم یا نه، اگر این شب قدر را قدر ندانستیم و عمرمان هم برای شب قدر دیگر نبود و اعتبار کسب نکردیم، ما شب اول قبر چه حالی خواهیم داشت؟ با پروندهی مورد عفو قرار نگرفته به آن عالم برویم؟
لذا در این شب و لیالی دیگر ان شاء الله اول بیدار بشویم، دوم توبه کنیم، سوم التجاء و التماس کنیم، چهارم ان شاء الله ثبات قدم بخواهیم، بهترین دعایی که مرحوم آیت الله بهجت اعلی الله مقامه الشّریف در مورد طلبهها میکردند این بود که میفرمودند «بِالقَولِ الثّابِتِ فِی الحَیاهِ الدُّنیا وَفِی الآخِرَهِ».
اینکه شب قدر آمدی کافی نیست، اگر آمدهای دیگر نرو، خودت را به خودت دادهای پس نگیر، دوباره خودت را به دشمن خدا تسلیم نکن.
ان شاء الله شب قدر این ثبات قدم را بخواهیم.
روضه و توسّل به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه
امشب شب سختی برای خانوادهی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه است، آقا امیرالمؤمنین صلوات الله علیه میدانستند که این ماه رمضان آخرین ماه رمضانشان است، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هم خبر داده بودند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم برای این شب امیرالمؤمنین صلوات الله علیه گریه کرده بودند، برای مصائب حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها گریه کرده بودند، پیشبینی میکردند، وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بعد از خطبه شعبانیه در مسجد گریه کردند، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه عرضه داشتند: یا رسول الله! چرا منقلب شدید و گریه کردید؟ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: بخاطر تو گریه کردم، محاسن تو را با خون سرت خضاب میکنند…
امیرالمؤمنین صلوات الله علیه این شبها منتظر بودند و میگفتند: آن کسی که محاسن من را با خون سر من خضاب میکند چه زمانی میآید؟…
این دو سه شب شبهای وداع امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بود، هر شب در خانهی یکی از فرزندان خود افطار کردند، مانند امشب میهمان حضرت امّ کلثوم سلام الله علیها بودند، مختصر افطاری کردند، بیبی به آرزوی خود رسیده بودند، پدر به خانهی او آمده بود… این موضوع خیلی برای دختر مهم است که پدر به خانهی او بیاید و دختر از پدر پذیرایی کند… اما دیدند حال امیرالمؤمنین صلوات الله علیه منقلب است، مدام به حیاط میروند و به ستارهها نگاه میکنند و بعد میفرمایند: بخدا این شب همان شب است، رسول الله به من خلاف نفرموده است…
حضرت امّ کلثوم سلام الله علیها اشک میریختند، پدر چه شده است؟ چرا اینطور منقلب هستید؟
وقتی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه خواستند به مسجد بروند حضرت امّ کلثوم سلام الله علیها التماس میکردند که نروید، مرغابیهای خانهی بیبی آمده بودند و دامان امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را گرفته بودند، گویا قلاب در فریاد میزد که نروید، اما امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بر حسب تقدیر باید میرفتند، به مسجد رفتند، ناگهان از آسمان ندایی به همهی گوشها رسید، «تَهَدَّمَت وَالله اَرکانِ الهُدی، قُتِلَ علیٍ المُرتَضَی»…
نامرد شمشیر خود را به زهر آلوده کرده بود، تنها شکاف نبود، این زهر زود به بدن امیرالمؤمنین صلوات الله علیه سرایت کرد و تمام بدنِ حضرت را گرفت، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه در محراب عبادت افتادند، کثرت خونریزی محراب را خونین کرد، امام حسن مجتبی صلوات الله علیه و حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه گریان دویدند و به مسجد رسیدند، مردم آمدند، دیدند امیرالمؤمنین صلوات الله علیه در خون خود میغلتند، گلیم آوردند و مولا را روی گلیم گذاشتند، ولی مشهور این است که وقتی به خانه نزدیک شدند امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرموده باشند اینجا من را کمک کنید که خودم راه بروم، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه نگرانِ دختران خود بودند، اینها طاقت نمیآورند پدرشان را اینطور ببینند…
لا یوم کیومک یا اباعبدالله…
علی جان! مولا جان!…
امیرالمؤمنین صلوات الله علیه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را غسل میدادند، ناگهان در این میان نالهی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بلند شد، گفتند: مولا جان! چرا طاقت شما تاب شد؟ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمودند: دستم به بازوی فاطمه رسید…
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خیلی کتمان میکردند و رعایتِ دلِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را میکردند، دست کشیدن به بازو کجا و اینکه پدری فرزند خود را در آغوش داشته باشد و ناگهان ببیند سرِ بچه افتاد کجا؟…
هر کسی گرفتار است این باب الحوائج زود جواب میدهد، بقدری عرصه بر حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه تنگ شد که از آسمان ندا آمد: «دَعهُ یا حُسَینُ؛ فَإِنَّ لَهُ مُرضِعاً فِی الجَنَّهِ»…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
مراسم قرآن به سر
قرآنها را مقابل صورت بگیریم؛ «اللّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ وَفِیهِ اسْمُکَ الْأَکْبَرُ وَأَسْماؤُکَ الْحُسْنى وَمَا یُخافُ وَیُرْجى أَنْ تَجْعَلَنِى مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ».
«اللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الْقُرْآنِ وَبِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَبِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلَا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ».
ده مرتبه «بِکَ یَا اللّهُ» و ده مرتبه «بِمُحَمَّدٍ» و ده مرتبه «بِعَلِیٍّ» و ده مرتبه «بِفَاطِمَهَ» و ده مرتبه «بِالْحَسَنِ» و ده مرتبه «بِالْحُسَیْنِ» و ده مرتبه «بِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ» و ده مرتبه «بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ» و ده مرتبه «بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ» و ده مرتبه «بِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ» و ده مرتبه «بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى» و ده مرتبه «بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ» و ده مرتبه «بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ» و ده مرتبه «بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ» و ده مرتبه «بِالْحُجَّهِ».
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] من لا یحضره الفقیه ، جلد ۲ ، صفحه ۲۰۵
[۳] بشاره المصطفی لشیعه المرتضی ، جلد ۱ ، صفحه ۸۶ (أَخْبَرَنَا اَلشَّیْخُ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ شَهْرِیَارَ اَلْخَازِنُ بِقِرَاءَتِی عَلَیْهِ فِی ذِی اَلْقَعْدَهِ سَنَهَ اِثْنَتَیْ عَشْرَهَ وَ خَمْسِمِائَهٍ بِمَشْهَدِ مَوْلاَنَا أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ قَالَ: حَدَّثَنَا اَلشَّیْخُ اَلْفَقِیهُ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ اَلدُّورْیَسْتِیُّ بِالْغَرِیِّ عَلَى سَاکِنِهِ اَلسَّلاَمُ فِی شَعْبَانَ سَنَهَ ثَمَانٍ وَ خَمْسِینَ وَ أَرْبَعِمِائَهٍ قَالَ: حَدَّثَنِی أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ أَحْمَدُ بْنُ عُبْدُونِ بْنِ أَحْمَدَ اَلْبَزَّازُ بِمَدِینَهِ اَلسَّلاَمِ سَنَهَ أَرْبَعِمِائَهٍ قَالَ: حَدَّثَنِی أَبُو اَلْمُفَضَّلِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ اَلشَّیْبَانِیُّ قَالَ: حَدَّثَنِی أَحْمَدُ بْنُ اَلْحُسَیْنِ اَلْعَدْلُ اَلْأَنْبَارِیُّ : قَالَ قَدِمَ أَبُو نُعَیْمٍ اَلْفَضْلُ بْنُ دُکَیْنٍ بَغْدَادَ فَنَزَلَ اَلرُّمَیْلَهَ وَ هِیَ مَحَلَّهٌ بِهَا فَاجْتَمَعَ إِلَیْهِ أَصْحَابُ اَلْحَدِیثِ وَ نَصَبُوا لَهُ کُرْسِیّاً صَعِدَ إِلَیْهِ وَ أَخَذَ یَعِظُ اَلنَّاسَ وَ یُذَکِّرُهُمْ وَ یَرْوِی لَهُمُ اَلْأَحَادِیثَ وَ کَانَتْ أَیَّاماً صَعْبَهً فِی اَلتَّقِیَّهِ فَقَامَ رَجُلٌ مِنْ آخِرِ اَلْمَجْلِسِ وَ قَالَ لَهُ یَا أَبَا نُعَیْمٍ أَ تَتَشَیَّعُ؟ قَالَ فَکَرِهَ اَلشَّیْخُ مَقَالَتَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْهُ بِوَجْهِهِ وَ تَمَثَّلَ بِهَذَیْنِ اَلْبَیْتَیْنِ وَ مَا زَالَ بِی حُبِّیکِ حَتَّى کَأَنَّنِی بِرَدِّ جَوَابِ اَلسَّائِلِی عَنْکِ أَعْجَمُ لِأَسْلَمَ مِنْ قَوْلِ اَلْوُشَاهِ وَ تَسْلَمِی سَلِمْتُ وَ هَلْ حَیٌّ مِنَ اَلنَّاسِ یَسْلَمُ قَالَ فَلَمْ یَفْطُنْ بِمُرَادِهِ وَ عَادَ إِلَى اَلسُّؤَالِ وَ قَالَ یَا أَبَا نُعَیْمٍ أَ تَتَشَیَّعُ؟ فَقَالَ یَا هَذَا کَیْفَ بُلِیتُ بِکَ وَ أَیُّ رِیحٍ هَبَّتْ بِکَ إِلَیَّ نَعَمْ سَمِعْتُ اَلْحَسَنَ بْنَ صَالِحِ بْنِ حَیٍّ یَقُولُ سَمِعْتُ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَقُولُ: حُبُّ عَلِیٍّ عِبَادَهٌ وَ خَیْرُ اَلْعِبَادَهِ مَا کُتِمَتْ)
[۴] المناقب ، جلد ۳ ، صفحه ۲۰۲ (اَلْخَطِیبُ فِی اَلْأَرْبَعِینَ عَنْ عِمْرَانَ بْنِ اَلْحُصَیْنِ وَ اَلزَّمَخْشَرِیُّ فِی رَبِیعِ اَلْأَبْرَارِ عَنْ عَبْدِ اَلرَّزَّاقِ عَنْ مَعْمَرٍ عَنِ اَلزُّهْرِیِّ عَنْ عُرْوَهَ عَنْ عَائِشَهَ وَ اَلسَّمْعَانِیُّ فِی اَلرِّسَالَهِ اَلْقَوَامِیَّهِ عَنْ عُمَرَ بْنِ اَلْخَطَّابِ عَنِ اَلْخُدْرِیِّ وَ یُوسُفُ بْنُ مُوسَى اَلْقَطَّانُ عَنْ وَکِیعٍ عَنْ مَالِکِ بْنِ أَنَسٍ عَنِ اَلزُّهْرِیِّ عَنْ أَنَسٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ اَلْخَطَّابِ وَ اَللَّفْظُ لِعَائِشَهَ قَالَتْ: کَانَ أَبُو بَکْرٍ یُدِیمُ اَلنَّظَرَ إِلَى عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَقِیلَ لَهُ فِی ذَلِکَ فَقَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ اَلنَّظَرُ إِلَى عَلِیٍّ عِبَادَهٌ)
[۵] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۶۱ (فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ)
[۶] عوالی اللئالی العزیزیه فی الأحادیث الدینیه ، جلد ۱ ، صفحه ۴۰۴ (وَ قَالَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ : مَا عَبَدْتُکَ طَمَعاً فِی جَنَّتِکَ وَ لاَ خَوْفاً مِنْ نَارِکَ وَ لَکِنْ وَجَدْتُکَ أَهْلاً لِلْعِبَادَهِ فَعَبَدْتُکَ)
[۷] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۶۵ (وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ ۖ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ ۗ وَلَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّهَ لِلَّهِ جَمِیعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ)
[۸] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۷۰ (فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ)
[۹] سوره مبارکه فرقان، آیه ۷۷ (قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ ۖ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزَامًا)