«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
رحلت جانگداز بزرگترین حامی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در دوره غربت ایشان و بزرگترین کانون آرامش برای قلب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم و بزرگترین معتمد و تکیهگاه برای اسلام و مسلمین، بزرگ مادر تاریخ خلقت مادرمان حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها را به محضر امام زمان ارواحنا فداه و همه مؤمنان عالم و ملّت عزیزمان و رهبر بزرگوارمان تسلیت عرض میکنم.
حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها یکی از زنانی هستند که به مقام کمال رسیدهاند. از میان مردان انبیاء داریم که در مقام خلافت الهی بودند و انسان کامل، در میان زنان هم بانوانی داریم که اینها ستارگان آسمان فضیلت هستند و الگوهای بشریت هستند.
نکاتی در مورد حضرت آسیه سلام الله علیها
در قرآن شریف آسیه همسر فرعون را بعنوان الگوی جامعه ایمانی و توحیدی معرّفی فرموده است، «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّهِ وَنَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ»،[۲] چه همّتی، چه بصیرتی، چه ایمانی، چه استقامتی، چه شهامتی، از خدای متعال مقام عندیّت را طلب کرده است، «رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّهِ».
مقام عندیت مقام شهداست و مقام اتقیاء خاص است که در قرآن کریم نسبت به هر دو گروه آیه دارد، «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ * فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ».[۳]
کسانی که به مقام عند ربّی رسیدهاند، یعنی از تنگنای عالم طبیعت و از حصار قفسِ مادّیت بیرون رستهاند، معراج کردهاند و رنگ خدا گرفتهاند و مظهر خدا هستند و مجلای صفات جمالیه و جلالیهی حضرت حق سبحانه و تعالی هستند، به عالم امکان احاطه ربوبی پیدا کردهاند، در مجرای تکامل استعدادها دارای جذبههای خاص آسمانی هستند و نفوس مستعده را به سوی خدا بالا میکشند. خدای متعال مقام عند ربّی را برای کشتگان راه دوست معرفی فرموده است.
در آیهای فرمود که «إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ * فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ»،[۴] کسانی که متّصف به وصف تقوا شدند، متّقی بودند، یعنی این وصف در یک مقطع کفایت نمیکند، کسی که روح تقوا در وجود او نهادینه شده است، خشیت خدا در وجود او ریشهدار است، به مقام معرفه اللهی رسیده است و جزو کسانی شده است که «أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ»[۵] هستند شده است و در مسیر رسیدن به جوار قرب خدا، به مصداق «إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ»[۶] به دنبال بلدچی حرکت کرده است تا به مقام حبیب اللهی رسیده است و خدای متعال او را محبوب خودش قرار داده است و کسی را که خدای متعال دوست بدارد، او دیگر خودش نیست، او خود را به خدا داده است و خدای متعال هم از صفات خودش در وجود او به ودیعت گذاشته است و او آینه و مظهر خدا شده است.
این همّت همسر فرعون است که از خدا خواست «خُذْ لِنَفسِکَ مِن نَفسـی ما یُخَلِّصُها»، خدایا! از من برای خودت چیزی را بگیر که من را برای خودت خالص کند.
اگر کسی به آن مقام رسید دیگر خدای متعال ولایت او را عهدهدار است و مسیر او مسیر کمال الهی است و از ظلمت نقص و عیب و بُعدِ خدا بیرون میآید و در مسیر علم و معرفت نور میگیرد و به جوار قرب الهی نائل میشود و در مقام عندیّت «صِبْغَهَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَهً»،[۷] صفات الهی، اسماء حسنی خدای متعال در وجود او «أَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ»،[۸] دیگر هم لامکان میشود، هم لازمان میشود و هم مظهریت او مظهریت تام میشود.
این چه همّتی است که یک بانو در بیت یک عنصر پلیدِ مستبد خونآشام خطرناک، ایمان او اصلاً تزلزل پیدا نکرده است، در محیط کفر، در محیط زندقه، در محیط ظلم قدم گذاشته است و دامان او آلوده نشده است، فطرت پاک خودش را در مسیر قرب الهی شکوفا کرده است و به آن مقام رسیده است که خدای متعال او را برای مؤمنین، نه برای زنان، مَثَل و الگو و تابلو و اسوه قرار داده است و مؤمنین میتوانند از ایشان درس بگیرند و ایشان تا دامنه قیامت ستاره هدایت دلها شدهاند.
جایگاه حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها
حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها بشرح ایضاً، در محیط ظلمانی بودند، در محیط عربستان، محیط بتپرستی، محیط شرک، محیط جهالت، هم محیط بدترین محیط بوده است و هم آئین بتپرستی بر آنها حاکم بوده است، هیچ قانون و طهارت و قداستی وجود نداشته است، فحشاء بیداد میکرده است، فاصله طبقاتی و طغیان ثروتمندها که نسبت به طبقه ضعیف بغیر از ظلم چیزی نداشتند، در چنین محیطی به اندازه یک سر سوزن غبار بتپرستی و شرک حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها را آلوده نساخته است، قبل از آنکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم اظهار نبوّت کنند نورِ نبوّت را با چشم باطن خودشان در سیمای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم مشاهده کردند و مجذوب آن نور شدند و رصد میکردند که در فرصت طلوع آفتاب نبوّت، اولین شعاع خودش را در بلندای ایمان خودش ببیند و مجذوب نور نبوی بشود.
لذا با اطمینان و ایمان خودشان از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم خواستگاری کردند، همیشه مرد از زن خواستگاری میکند، ولی حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها گوهر بیبدیلِ نبوّت خاتمی را با بصیرت به اعتبارِ مقام بلند نبوّت خاتمیّه، دل به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم سپردند و خودشان مشتری پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم شدند و وقتی که به افتخار ازدواج با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم رسیدند، آن همه ثروت، آن شهرت، آن نامداری و آن سلطه تجارتی بین حجاز و شام، هیچ از ادب و تواضع ایشان کم نکرده است، اسوه ادب و تواضع هستند.
وقتی اجرای عقد شد، وجود نازنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بلند شدند که به منزل خودشان تشریف بیاورند، حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها جلوی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم آمدند و عرضه داشتند: دیگر بیرون تشریف نبرید و به خانه خودتان بروید، خانه خانهی شماست و من هم خدمتکار شما هستم.
این نوع تواضع تواضعِ معمولی نیست، او به حق از عمق وجود خود یافته بود، کرامتهایی که در وجود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دیده بود، و خود حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها جزو منتظران ظهور بعثت خاتمی بودند.
حضرت خدیجه سلام الله علیها از این رهگذر بالاترین بهرههای معنوی و توحیدی و آخرتی را در سایه وجود نازنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به خودشان اختصاص دادند، هم از نظر کیاست، «اِتَّقُوا فِرَاسَهَ اَلْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ یَنْظُرُ بِنُورِ اَللَّهِ»،[۹] او منّتی به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نداشت که ثروت کلان خودش را، دار و ندار خودش را در اختیار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم قرار داد و برای تأمین نیازهای دین تازه متولد شده و هدایت جامعه مصروف کرد و در این امر خودش را مدیون میدید، نه اینکه منّت نداشت، حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها خودشان را بعنوان کسی که خدای متعال به او مأموریت داده است تا در نجات بشر از زمان بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم تا دامنه قیامت شریک باشد.
امروز هر کسی در هر جای عالم «الله اکبر» میگوید و ندای توحید سر میدهد و نماز میخواهند و به جهاد میرود و درجه شهادت را به خودش اختصاص میدهد و انفاق میکند و گره باز میکند، هر کار خیری در عالم واقع میشود، وجود مبارک مادرمان حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها در همهی اینها سهیم و شریک هستند.
چه همتی، چه بلند نظریای، چه سعه وجودی و چه ارتقاء درجه که در بلندای عرش الهی قرار گرفته است و خیمه نجات بشریت شده است و پناه دلهای رمیدهی بشر که هر کسی سیم دلش با خدا وصل میشود حضرت خدیجه سلام الله علیها او را مادری میکنند، حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها برای همیشه مادر همه موحدان عالم شدهاند و در تربیت و رشد معنوی جامعه بشری برای همه امامان مادر است، به گردن امامان ما حق دارند، حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف هم مدیون حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها هستند.
در ارتباط با بحث شبهای گذشته عرض میکنیم حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها در بندگی خدا به درجهای رسیدند، هم معرفتشان معرفت کامل بود، هم عشقشان به خدا و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و اولیای الهی عشق تام بود، هم در اطاعت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم عاشقانه اطاعت میکردند، در دفاع از شخص پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و شخصیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، که شخص پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم همان شخصیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود، یعنی علی الاطلاق هر کاری که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در دنیا انجام دادهاند، این کار کارِ شخصی نبوده است، کلاس بوده است، فلش بوده است، ریل بوده است، خط توحید و خط هدایت بوده است.
وجود نازنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها علاوه بر اینکه خودشان در خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودند، آرامش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودند، رونق زندگی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودند، سفرهی ظاهری و باطنی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به وجود حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها رونق داشت و پذیرای واردین از دور و نزدیک بود، علاوه بر آن حضرت خدیجه سلام الله علیها نقش یک سرباز مدافع و جان به کف را ایفاء کردند.
مشرکین به وجود نازنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هجمه آوردند و حضرت را سنگباران میکردند، حضرت خدیجه سلام الله علیها بسان یک سرباز خودشان را جلوی سنگها قرار میدادند و سپرِ جانِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودند.
لذا هم جانفشانی میکردند و هم دار و ندار خود را در این رابطه قرار داده بودند.
نقلی از آشیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی اعلی الله مقامه الشّریف
کسانی که میخواهند به مقام قرب خدا برسند، مقام قرب خدا رفتن به مکه و آمدن به مسجد و رفتن به معابد و مشاهد کریمه نیست، بلکه حرکت باطنی است، سیر نفسانی و قلبی است، «لَنْ یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَکِنْ یَنَالُهُ التَّقْوَى مِنْکُمْ»،[۱۰] این تقوا، این رنگ بندگی به خود گرفتن، در مسیر بندگی آدرس از بلدچی خدا گرفتن، که خدای متعال فرمود: «اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ»،[۱۱] استجابت کنید، خدای متعال جارچی فرستاده است و زائران و دلدادگان خودش را، خواسته است با این بلدچی کاروان دل تشکیل بدهد و همه را به جایی ببرد که حیات پیدا کنند.
این حیات حیاتِ خلیفه اللهی است، این حیات حیاتِ انسانی است، این حیات حیاتِ عرشی است، این حیات و زندگی حیاتِ اسماءاللهی است، تخلق به اخلاق خداست.
کسی به خدای متعال نزدیک است که در رسیدن و نیل به اسماءالله این خودش اسم الله بشود.
اینکه نقل میشود مرحوم آشیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی اعلی الله مقامه الشّریف که مرحوم آقای بهجت رضوان الله تعالی علیه عاشق امام رضا علیه السلام بود، کبوتر حرم حضرت بود، تابستانها به جاهای مختلف دعوت میکردند، هیچ دعوتی را قبول نمیکردند، تابستان در خدمت حضرت رضا علیه السلام و زائر امام اباالحسن رئوف بودند.
آقای بهجت اعلی الله مقامه الشّریف در ابتدا وارد حرم حضرت رضا علیه السلام میشدند، حدود یک ساعت با حضرت رضا علیه السلام دل داده بود… و میدانید از جمله کسانی که حضرت رضا علیه السلام با او حرف زده است و از خودِ حضرت رضا علیه السلام مطلب نقل میکند حضرت آیت الله بهجت رضوان الله تعالی علیه بودند.
آقای بهجت بعد از زیارت امام رضا علیه السلام بدون استثناء به صحن عتیق میآمدند و بیست دقیقه بالای قبر مرحوم آشیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی اعلی الله مقامه الشّریف بودند.
از یکی از صاحبدلانی که در این وادیها اهل اذکار و خلوت و سحر بود، از او پرسیدند: آقای بهجت بیست دقیقه بالای قبر مرحوم آشیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی اعلی الله مقامه الشّریف چکار میکنند؟ ایشان گفتند: با آشیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی اعلی الله مقامه الشّریف حرف میزنند، مکالمه و مراوده دارند.
این آشیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی اعلی الله مقامه الشّریف در ابعاد مختلف کارهای خارقالعاده فراوان داشتهاند، یکی از آنها شفای بیماران بوده است. گاهی شده است از هندوستان آمدهاند و گفتهاند مریضی در هندوستان هست که دکترها او را جواب کردهاند و به اینجا پناه آوردهایم. آشیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی اعلی الله مقامه الشّریف به ایشان یک شکر پنیر یا خرمایی میدادند و میگفتند: بخور. عرض کرده بود: من مریض نیستم، مریض من در حال مرگ است، من به اینجا آمدهام که از شما برای او نسخه بگیرم. میگفتند: تو بخور او در آنجا خوب میشود. این شخص در اینجا میخورد و آن مریض در آنجا خوب میشد.
این نه اینکه دعای آشیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی اعلی الله مقامه الشّریف این کار را میکند، خودِ ایشان هم گفته بود که ما به بعضیها دستور دعا و ذکر میدهیم، به بعضیها چیزی مینویسیم و میگوییم بهمراه داشته باشد، به بعضیها چیزی میدهیم و میگوییم بخور و مریض شما در آنجا خوب میشود، همهی اینها برای این است که در مورد ما غلو نکنند، وگرنه حق این است که اگر من اراده کنم مریض خوب بشود خوب میشود، «یا مَنْ اِسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِکْرُهُ شِفآءٌ»، خودِ این اسم الله است، اسم لطیف خدای متعال که میگوییم «یا شافی» که در دعای جوشن کبیر این اسم مبارک هست، این آشیخ حسنعلی در اثر بندگی صاحب اسم الهی شده است، خودش شافی است، این دیگر خودش نیست، خدای متعال با اسم شافی تجلّی کرده است.
گاهی انسان دعا میکند و دعای او مستجاب میشود، در آن حالت با اسمی از اسماء الهی اتحاد پیدا میکند، اگر این حالت استمرار پیدا کند، وجود مقدّس امام زین العابدین علیه السلام به کسی فرمودند اگر به آن حالی که نزد ما دارید، بتوانید آن را حالت را نگه دارید، «لَصَافَحَتْهُمُ اَلْمَلاَئِکَهُ»،[۱۲] به مقامی میرسید که ملائکه با شما مصافحه میکنند.
برخی از آثاری که روزه باید داشته باشد
حال حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها در این مسیر، که این عبارت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم که مرحوم علامه بزرگوار، مفسّر بزرگوار قرآن کریم آقای طباطبایی در جلد پنجم المیزان نقل میکنند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «لَوْ لا تَکْثیرٌ فی کَلامِکُمْ وَ تَمْریجٌ فی قُلوبِکُمْ لَرَاَیْتُمْ ما اَری وَ لَسَمِعْتُمْ ما اَسْمَعُ» اگر نبود زیادهگویی شما…
یکی از آثاری که روزه باید داشته باشد سکوت است، روزه باعث میشود که انسان زیاد حرف نزند، کنترل زبان در سیر و سلوک به سوی خدای متعال نقش عمده دارد، انسانی که میخواهد به قرب خدا برسد و مظهر صفات خدا بشود و در کرسی کن فیکون بنشیند، ارادهی او ارادهی خودش نباشد و ارادهی خدای خودش باشد که با خواستن او آن بشود، حضرت امام فرموده بودند اگر بخواهیم امریکا را اینطور میکنیم، این مطلب را همینطور نمیفرمایند، ایشان یک فقیه و حکیم هستند، یعنی آنجا در مقام عبودیت به جایی میرسد که خودش نیست، این ارادهای که میکند بستر اراده خداست، «وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ»،[۱۳]… اگر نبود زیادهگویی در گفتار شما…
برادران عزیز من! خدای متعال این ضیافت را برای این قرار داده است که ما محبّت خدای متعال را پیدا کنیم، و اگر کسی عاشق کسی شد، بجز با رضای او حرکت نمیکند. لذا انسان زبان را تحت مراقبت شدید قرار بدهد، هر چیزی غیر از رضای خدای متعال است به این زبان نیاورد، زبان باید بلندگوی خدا باشد، انسان باید لسان الله باشد، وقتی میگوید از کلام او نور ببارد، پرهیز از غیبت و دروغ و نمامی و نیش زبان خیلی مهم است، که در ماه مبارک رمضان این مراقبتها به انسان نورانیتی میدهد که انسان مجلای اخلاق الهی میشود، متخلق به اخلاق ربّانی میشود.
حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها این جهت را داشتند.
نکته دوم: «تَمْریجٌ فی قُلوبِکُمْ»، اگر میتوانست خانه دل را از اغیار خالی کند، یک دل دارد و آن را به یک دلبر بدهد، اگر میتوانست دل را از اغیار خلاص کند و از اسارت زنجیرهای مختلف رها کند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم تضمین میکنند، میدیدید آنچه را که من میدیدم.
خدای متعال پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را به معراج برده است، آنچه نادیدنی است به او نشان داده است، همه اسرار را به او نشان داده است، بواطن عالم را به او نشان داده است، اسماء خود خدای متعال را دیده است، اگر کسی زبان و دل را در اختیار خدای متعال قرار بدهد و از زیادهگویی بپرهیزد و قلب خود را از عدم تمرکز در محبّت خدای متعال نگه دارد، خدای متعال به او چشم باطنی میدهد که گویا او عینِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، «لَوْ لا تَکْثیرٌ فی کَلامِکُمْ وَ تَمْریجٌ فی قُلوبِکُمْ لَرَاَیْتُمْ ما اَری وَ لَسَمِعْتُمْ ما اَسْمَعُ».
نکاتی در مورد ماه مبارک رمضان و تلاشهای شیطان
این ایام ایام الله است، ضیافت الهی است، میهمانی ویژه خدای متعال است، ما همیشه میهمان خدای متعال هستیم، ولی ماه مبارک رمضان ماه معاشقه است، ماه محبّت است، ماه دل بریدن از غیرخداست، ماه گسستنِ زنجیرهای اسارت است، ماه کنترل زبان و چشم و گوش و شکم و شهوت است، که انسان در تمامی این امور خودش را در محضر خدای متعال ببیند و دست از پا خطا نکند.
لذا عبادت در ماه مبارک رمضان اصلاً قابل مقایسه با عبادتهای دیگر نیست، همینطور که نماز در مسجد، عبادت در مسجد، ذکر در مسجد متفاوت است، در کعبه و زیر قبّه حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه دعا و ذکر حالت خاصی دارد، این ماه مبارک رمضان خیمه زمانی است، حکم بیت الله الحرام را دارد.
لذا عبادت و تلاوت قرآن کریم در ماه مبارک رمضان، انفاق فی سبیل الله، استغفار در ماه مبارک رمضان، دعای در ماه مبارک رمضان عرشی است، گوهرهای ناب است، سرمایه ماندگار است، به همین درجه گناه در ماه مبارک رمضان خطرناک است، گناه ماه مبارک رمضان مانند گناه در کعبه است، مانند گناه در حرم حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه است، ماه مبارک رمضان حریم خدای متعال است، انسان در خیمه خدا رفته است و میهمان خدای متعال شده است.
اینکه شیاطین در این روزها چند توطئه دارند، یکی ایجاد اختلاف بین شیعه و سنّی، افغانستانی و ایرانی، پناهگاه این برادران افغانستانی ایران است، ما با اینها حسن مجاورت داریم، سالیان سال که اینها در جنگ هستند و آواره هستند در ایران خانه گزیدهاند، ایرانیها هم همیشه با برادران افغانستانی نهایت صلح و صفا را داشتهاند و آنها را نوازش میکنند و مانند خودشان با آنها مدارا میکنند، حال بیایند و القائاتی کنند، خودشان صحنههایی را بوجود آوردهاند، کسی یک افغانستانی را میزند، آن را فیلم کردهاند و به برادران افغانستانی میدهند که افغانستانیها را در ایران اذیت میکنند، با این بهانهها میخواهند فتنه کنند و ایجاد اختلاف بین دو کشور و بین برادران مؤمن کنند، باید حواس ما به این خناسها و کفّاری که آنها… این انگلیس با شیوه اختلاف بینداز و حکومت کن از ابتدا کار کرده است، میخواهند ایجاد اختلاف کنند.
دوم اینکه برای از بین بردن حرمت ماه مبارک رمضان، که شهر الله است، الآن بیحجابی و کشف حجاب را بصورت شبکهای منتشر میکنند، نه اینکه یک دختری از دبیرستان بیرون بیاید و روسری خود را بردارد، این تصادف نیست، این برای ماهوارههاست، این برای شبکههای جهنّمی است که در سابق مدیریت نشد، امروز هم که توقع این است که در این دولت ولایتمدار دلسوز مردم، دلسوز ناموس و خانواده، صیانت و مدیریت بشود، امیدوارم هرچه زودتر جلوی خطر گرفته بشود.
مردم ما هم نسبت به این امر هوشیار باشند و تدبیر کنند، به مدرسهها بروند و معلمین را توجیه کنند، خصوصاً فرهیختگان ما، صاحبان تریبون ما، طلبههای خوشبیان ما، طلبههای دلسوز ما، برخی از دانشجویان که جهادی عمل میکنند و برای آباد کردن محیطهای ویران چه سختیهایی به خودشان روا میدارند، اینها ورود کنند، این جامعه متدیّن، جامعه خداشناس، به نظام خانواده دلسوزی کنند، حجاب از ضروریات قرآنی است، مورد اتفاق همهی مسلمانهای جهان است، بعلاوه اینکه در ایران حجاب ملیّت ماست، هویت ایرانی است، هم هویت اسلامی ماست، هم هویت ایرانی ماست.
مقابله با حجاب مقابله با ملیّت و مقابله با دین خداست، باید این بچهها را آگاه کرد، هشدار داد، توجیه کرد، به شبهات پاسخ داد، در این جهت اگر مسامحه کنیم فردا دیر است.
حالا که وفات حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها است، ایشان الگوی ما هستند، دختر ایشان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در حجاب الگوی بانوان عالم هستند.
روضه و توسّل به حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها
السلام علیکِ یا اُمّاه یا خَدیجَه، یا زوجَه رسول الله، یا اُمّ فاطمه الزهرا و یا اُمّ الأئمه النّجباء.
رحلت حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها یک ضربهی سنگینی بر امنیت و آرامش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود. سالی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها را از دست دادند، حضرت خدیجه سلام الله علیها که عروج ایشان در حدّی است که چشم باطن ایشان باز شده است، اهل سیر الی الله و سلوک الی الله هستند، بانوان بهشتی از بهشت نزول اجلال میکنند و قابله حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند و چشم بهشتبین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها باز است و اهل باطن را میبینند، اینها که بصورت جسم نبودند، اینها عناصر بهشتی بودند، با آن حال چهار بانوی بهشتی که حضرت مریم سلام الله علیها در رأس آنها هستند به استقبال حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در خانه حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها آمدهاند و در خدمت این بانو قرار گرفتهاند.
حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها بانویی هستند که خدای متعال به او سلام رسانده است، جبرئیل به او سلام رسانده است، چنین بانویی مادر ما هستند و ما این مادر را در چنین ایامی از دست دادیم، دختر ایشان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها پنج ساله بودند، وقتِ بیمادریِ ایشان نبود… ولی وقتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مادر را از دست دادند… هم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم تا زنده بودند یادِ حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها را فراموش نکردند، یاد میکردند و چشمشان پر از اشک میشد، هر مناسبتی پیش میآمد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم یاد حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها را زنده میکردند و از حضرت حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها ذکر خیر میکردند.
وقتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مادر خود را از دست دادند، جای خالی مادر را تحمل نمیکردند، میآمدند و سرگردان میگشتند و میدیدند دیگر خانهای که با چرا وجود حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها روشن بود تاریک شده است. حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها جلوی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را میگرفتند و میگفتند: مادرم کجاست؟…
جبرئیل از آمد و برای تسکین قلب حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خبر دادند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودند: جبرئیل آمده است و سلام خدا را به شما میرساند و میگوید: غم مدار! مادر تو در بهشت در یک قصر مزیّن همسایه آسیه و مریم کبری است…
اینجا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دلشکسته هستند و مادر را یاد میکنند، جبرئیل نازل میشود و به ایشان تسلیت میگوید و برای حضرت آرامش ایجاد میکنند، اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله…
امان از دل حضرت زینب کبری سلام الله علیها…
نازدانه آمد و دید حضرت زینب کبری سلام الله علیها کنار یک بدنِ بیسر، بدنی که پر از زخم بود، بدنی که برهنه بود، خیره شدهاند، گویا روح از بدن ایشان در حال جدا شدن است، عرضه داشت: عمه جان! این بدنِ بیسر برای کیست که اینطور به او نگاه میکنی؟…
حضرت زینب کبری سلام الله علیها جواب دادند: این پیکر پدر توست…
همینکه دید این بدنِ پدرِ بزرگوار اوست خود را روی سینهی خونین پدر انداختند، به حضرت زینب کبری سلام الله علیها عرضه داشتند: آیا ما را میبرند یا میگذارند اینجا بمانیم؟ حضرت زینب کبری سلام الله علیها فرمودند: ما را میبرند… طفل التماس میکرد: عمه جان! آیا میشود از اینها درخواست کنید که شما را ببرند ولی اجازه بدهند من نزد پدرم بمانم؟
کسی نوازش نکرد، افراد رذل با تازیانه ریختند و…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
الا لعنت الله علی القوم الظّالمین
خدایا! تو را به انکسار حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در وفات این بانوی بزرگ اسلام، به اشکهای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، به دل سوزان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، به سوز دل حضرت زینب کبری سلام الله علیها، به در به دری فرزندان حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه قسم میدهیم لباس ظهور بر قامت امام زمان ارواحنا فداه در همین ایام بپوشان.
خدایا! چشم ما را به جمال امام زمان ارواحنا فداه روشن بفرما.
خدایا! سایه پربرکت نایب امام زمان ارواحنا فداه، رهبر عزیزمان را با کفایت و کرامت و عزّت و صحت و قدرت تا ظهور مستدام بدار.
خدایا! دولت ما را در رفع مشکلات مردم پیروز بگردان.
خدایا! دستهای اجانب را، دستهای فتنه را، دستهای خیانت را که از استکبار جهانی در قالب نفوذیها از شبکههای مجازی برای ایجاد اختلاف و وسعت دادن به هرزگیها و کشف حجاب و مقابه با احکام مقدّس اسلام فعال هستند قطع بفرما.
خدایا! این توطئهها را بیاثر بگردان.
خدایا! امنیتی که به ما دادی، توفیق برگزاری مجالس دینی، دعا و نیایش، همراه با حفظ عفّت و کرامت بانوان، از ما زوال نیاور.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم عموم مریضها، مریضه مورد نظر، مریضهای سفارش شده را شفاء عنایت بفرما.
خدایا! نعمتهایی که به ما دادهای از ما زوال نیاور.
خدایا! امام و شهدا و گذشتگان ما را امشب میهمان سفره مادرمان حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها متنعّم و روحشان را از ما راضی و شاد بفرما.
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] سوره مبارکه تحریم، آیه ۱۱ (وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّهِ وَنَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ)
[۳] سوره مبارکه آل عمران، آیات ۱۶۹ و ۱۷۰
[۴] سوره مبارکه قمر، آیات ۵۴ و ۵۵
[۵] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۶۵ (وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ ۖ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ ۗ وَلَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّهَ لِلَّهِ جَمِیعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ)
[۶] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۳۱ (قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ)
[۷] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۳۸ (صِبْغَهَ اللَّهِ ۖ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَهً ۖ وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ)
[۸] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۱۵ (وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ ۚ فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ)
[۹] الإختصاص ، جلد ۱ ، صفحه ۱۴۳ (یُرْوَى عَنِ اَلصَّادِقِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ: اَلْمُؤْمِنُ هَاشِمِیٌّ لِأَنَّهُ هَشَمَ اَلضَّلاَلَ وَ اَلْکُفْرَ وَ اَلنِّفَاقَ وَ اَلْمُؤْمِنُ قُرَشِیٌّ لِأَنَّهُ أَقَرَّ لِلشَّیْءِ وَ نَحْنُ اَلشَّیْءُ وَ أَنْکَرَ اَللاَّشَیْءَ اَلدَّلاَمَ وَ أَتْبَاعَهُ وَ اَلْمُؤْمِنُ نَبَطِیٌّ لِأَنَّهُ اِسْتَنْبَطَ اَلْأَشْیَاءَ فَعَرَفَ اَلْخَبِیثَ مِنَ اَلطَّیِّبِ وَ اَلْمُؤْمِنُ عَرَبِیٌّ لِأَنَّهُ أَعْرَبَ عَنَّا أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ اَلْمُؤْمِنُ أَعْجَمِیٌّ لِأَنَّهُ أُعْجِمَ عَنِ اَلدَّلاَمِ فَلَمْ یَذْکُرْهُ بِخَیْرٍ وَ اَلْمُؤْمِنُ فَارِسِیٌّ لِأَنَّهُ یَفْرِسُ فِی اَلْإِیمَانِ لَوْ کَانَ اَلْإِیمَانُ مَنُوطاً بِالثُّرَیَّا لَتَنَاوَلَهُ أَبْنَاءُ فَارِسَ یَعْنِی بِهِ اَلْمُتَفَرِّسَ فَاخْتَارَ مِنْهَا أَفْضَلَهَا وَ اِعْتَصَمَ بِأَشْرَفِهَا وَ قَدْ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اِتَّقُوا فِرَاسَهَ اَلْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ یَنْظُرُ بِنُورِ اَللَّهِ .)
[۱۰] سوره مبارکه حج، آیه ۳۷ (لَنْ یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَٰکِنْ یَنَالُهُ التَّقْوَىٰ مِنْکُمْ ۚ کَذَٰلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَاکُمْ ۗ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ)
[۱۱] سوره مبارکه انفال، آیه ۲۴ (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ)
[۱۲] تحف العقول عن آل الرسول علیهم السلام ، جلد ۱ ، صفحه ۳۰۱ (یَا عَبْدَ اَللَّهِ لَقَدْ نَصَبَ إِبْلِیسُ حَبَائِلَهُ فِی دَارِ اَلْغُرُورِ فَمَا یَقْصِدُ فِیهَا إِلاَّ أَوْلِیَاءَنَا وَ لَقَدْ جَلَّتِ اَلْآخِرَهُ فِی أَعْیُنِهِمْ حَتَّى مَا یُرِیدُونَ بِهَا بَدَلاً ثُمَّ قَالَ آهِ آهِ عَلَى قُلُوبٍ حُشِیَتْ نُوراً وَ إِنَّمَا کَانَتِ اَلدُّنْیَا عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَهِ اَلشُّجَاعِ اَلْأَرْقَمِ وَ اَلْعَدُوِّ اَلْأَعْجَمِ أَنِسُوا بِاللَّهِ وَ اِسْتَوْحَشُوا مِمَّا بِهِ اِسْتَأْنَسَ اَلْمُتْرَفُونَ أُولَئِکَ أَوْلِیَائِی حَقّاً وَ بِهِمْ تُکْشَفُ کُلُّ فِتْنَهٍ وَ تُرْفَعُ کُلُّ بَلِیَّهٍ یَا اِبْنَ جُنْدَبٍ حَقٌّ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ یَعْرِفُنَا أَنْ یَعْرِضَ عَمَلَهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَهٍ عَلَى نَفْسِهِ فَیَکُونَ مُحَاسِبَ نَفْسِهِ فَإِنْ رَأَى حَسَنَهً اِسْتَزَادَ مِنْهَا وَ إِنْ رَأَى سَیِّئَهً اِسْتَغْفَرَ مِنْهَا لِئَلاَّ یَخْزَى یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ طُوبَى لِعَبْدٍ لَمْ یَغْبِطِ اَلْخَاطِئِینَ عَلَى مَا أُوتُوا مِنْ نَعِیمِ اَلدُّنْیَا وَ زَهْرَتِهَا طُوبَى لِعَبْدٍ طَلَبَ اَلْآخِرَهَ وَ سَعَى لَهَا طُوبَى لِمَنْ لَمْ تُلْهِهِ اَلْأَمَانِیُّ اَلْکَاذِبَهُ ثُمَّ قَالَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ رَحِمَ اَللَّهُ قَوْماً کَانُوا سِرَاجاً وَ مَنَاراً کَانُوا دُعَاهً إِلَیْنَا بِأَعْمَالِهِمْ وَ مَجْهُودِ طَاقَتِهِمْ لَیْسَ کَمَنْ یُذِیعُ أَسْرَارَنَا یَا اِبْنَ جُنْدَبٍ إِنَّمَا اَلْمُؤْمِنُونَ اَلَّذِینَ یَخَافُونَ اَللَّهَ وَ یُشْفِقُونَ أَنْ یُسْلَبُوا مَا أُعْطُوا مِنَ اَلْهُدَى فَإِذَا ذَکَرُوا اَللَّهَ وَ نَعْمَاءَهُ وَجِلُوا وَ أَشْفَقُوا – وَ إِذٰا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیٰاتُهُ زٰادَتْهُمْ إِیمٰاناً مِمَّا أَظْهَرَهُ مِنْ نَفَاذِ قُدْرَتِهِ – وَ عَلىٰ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ یَا اِبْنَ جُنْدَبٍ قَدِیماً عَمِرَ اَلْجَهْلُ وَ قَوِیَ أَسَاسُهُ وَ ذَلِکَ لاِتِّخَاذِهِمْ دِینَ اَللَّهِ لَعِباً حَتَّى لَقَدْ کَانَ اَلْمُتَقَرِّبُ مِنْهُمْ إِلَى اَللَّهِ بِعِلْمِهِ یُرِیدُ سِوَاهُ أُولٰئِکَ هُمُ اَلظّٰالِمُونَ یَا اِبْنَ جُنْدَبٍ لَوْ أَنَّ شِیعَتَنَا اِسْتَقَامُوا لَصَافَحَتْهُمُ اَلْمَلاَئِکَهُ وَ لَأَظَلَّهُمُ اَلْغَمَامُ وَ لَأَشْرَقُوا نَهَاراً وَ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ وَ لَمَا سَأَلُوا اَللَّهَ شَیْئاً إِلاَّ أَعْطَاهُمْ یَا اِبْنَ جُنْدَبٍ لاَ تَقُلْ فِی اَلْمُذْنِبِینَ مِنْ أَهْلِ دَعْوَتِکُمْ إِلاَّ خَیْراً وَ اِسْتَکِینُوا إِلَى اَللَّهِ فِی تَوْفِیقِهِمْ وَ سَلُوا اَلتَّوْبَهَ لَهُمْ فَکُلُّ مَنْ قَصَدَنَا وَ وَالاَنَا وَ لَمْ یُوَالِ عَدُوَّنَا وَ قَالَ مَا یَعْلَمُ وَ سَکَتَ عَمَّا لاَ یَعْلَمُ أَوْ أَشْکَلَ عَلَیْهِ فَهُوَ فِی اَلْجَنَّهِ یَا اِبْنَ جُنْدَبٍ یَهْلِکُ اَلْمُتَّکِلُ عَلَى عَمَلِهِ وَ لاَ یَنْجُو اَلْمُجْتَرِئُ عَلَى اَلذُّنُوبِ اَلْوَاثِقُ بِرَحْمَهِ اَللَّهِ قُلْتُ فَمَنْ یَنْجُو قَالَ اَلَّذِینَ هُمْ بَیْنَ اَلرَّجَاءِ وَ اَلْخَوْفِ کَأَنَّ قُلُوبَهُمْ فِی مِخْلَبِ طَائِرٍ شَوْقاً إِلَى اَلثَّوَابِ وَ خَوْفاً مِنَ اَلْعَذَابِ)
[۱۳] سوره مبارکه تکویر، آیه ۲۹