عناوین

درس اخلاق حوزه علمیه امام خمینی(ره)-جلسه ۱۵۱

Share on print
چاپ
Share on email
ارسال

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».

مروری بر جلسات قبل

با تسلیت ایام و مسئلت قبولی عزاداری‌ها، دوستان عزیزمان، سربازان و افسرانی که برای تبلیغ و کارهای جهادی موفق بوده‌اند، از خدای متعال قبولی اعمالشان را و ان شاء الله به مصداق این دعا که «وَاشکُر سَعیی»، ان شاء الله خدای متعال سعیشان را شکر بدارد.

در ادامه پیام‌های امام صادق علیه السلام به حوزه‌های علمیه، از کانال عنوان بصری، بالاخره جوینده یابنده است، استقامت کرد و درِ ملاقاتِ امام صادق علیه السلام باز شد و یک جلوسی خدمت حضرت داشت که اگر یک لحظه‌ی آن برای ما پیش می‌آمد سر ما به عرش می‌رسید.

حضرت هم اجازه ملاقات دادند، هم عنوان را به این موضوع مشرّف کردند که بنشیند، حضرت فرمودند «اجْلِسْ»،[۲] بعد هم دلجویی کردند و به مناسبت اینکه کنیه‌ی او ابوعبدالله است حضرت او را دعا کردند.

او هم متوجه شد و گفت اگر هیچ چیزی در عمر خود بدست نیاورده بودم و فقط این دعای امام صادق علیه السلام را بدست آورده بودم برای من کافی بود.

نکاتی که در آن گفتگوها بود به مقدار بضاعتمان به محضر شریفتان عرضه داشتیم، اما حال دیگر به اصل قضیه می‌رسیم.

درخواست عنوان بصری از امام صادق علیه السلام

وقتی امام فرمودند به دنبال چه چیزی هستی، او نگفت که من به دنبال چه چیزی هستم، گفت: در روضه نبوی نماز خواندم و از خدای متعال خواستم که خدای متعال قلب شما را به من معطوف بدارد. معنی این کلام این است که سنخیت پیدا کنم و مجذوب بشوم.

معنی اینکه عنایت امام شامل حال کسی بشود «تحوّل» است، ناری بوده‌ام و آمده‌ام نوری بشوم، ظلمانی بودم آمده‌ام که نورانی بشوم، آلوده بوده‌ام آمده‌ام تا پاک بشوم، رذائل در صفات من مستقر بود، این‌ها به فضائل مبدّل بشود.

این نکته‌ی خیلی مهمّی است که انسان بداند که تا زمانی که با قلب قطب عالم سنخیتی پیدا نکند، حرکات ظاهری او اصلاً او را جلو نمی‌برد، تا آن جذبه نباشد راه انسان به بی‌نهایت است، لذا کشتی لازم است، این دریا دریای بیکرانی است، کسی نمی‌تواند با دست و پا زدن به آنجا برسد، ولی اگر دست و پا زدی و دیدند بیچاره هستی می‌آیند و تو را سوار کشتی می‌کنند.

این تغییر هویت انسان و تحول انسان و انقلاب وجودی انسان مقدمه کار است، وگرنه کسی با عمل به جایی نرسیده است و نخواهد رسید. «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا»،[۳] این خدای متعال است که باید بالا ببرد، انسان که نمی‌تواند بالا برود، چقدر می‌توانی بالا بروی؟ چقدر نفس داری؟ باید بیچاره بشویم تا ما را بلند کنند، باید تشنه بشویم تا از آن آب به خورد ما بدهند.

دوم اینکه از علم شما خواستم، ولی به دنبال بازی علمی نیستم، نمی‌خواهد پُزِ اجتهاد و متکلم بودن و محقق بودن و فیلسوف بودن بدهم، می‌خواهم مرا راه بیندازید، می‌خواهم بروم و به مقصد برسم. از خدای متعال خواستم آن قسمتی از علم شما را به من بدهد که مرا هدایت کند، نه علمی که من مدرّس و نویسنده و شهره‌ی جهانی بشوم، این‌ها بازی است و می‌گذرد. اگر انسان معطل این چیزها بشود خیلی بدبخت است، درس خوانده است و علامه شده است و می‌خواهد مشهور بشود! واقعاً آیا می‌شود انسانی بدبخت‌تر از این شخص پیدا کرد؟ انسان به حوزه بیاید و زحمت هم بکشد و استعداد هم داشته باشد و ملا هم بشود ولی خودش را به تعریف و این و آن بفروشد، یعنی قیمتی بیش از این ندارد، قیمت او همینقدر است که دور او شلوغ بشود و او را تحویل بگیرند و از او نام ببرند. یعنی آیا می‌شود کسی دون‌همّت‌تر از این شخص باشد؟ بچه است و اسباب‌بازی می‌خواهد، «أَنَّمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَهٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ»،[۴] بعضی‌ها می‌گویند این «أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ»[۵] فقط تکاثر مالی نیست، عده‌ای که بدنبال علم می‌روند اهل کوثر نیستند بلکه اهل تکاثر هستند، این‌ها می‌خواهند کثرت علمی خودشان را به این و آن نشان بدهند، می‌خواهند بگویند من خیلی مهم شده‌ام و همه مرا می‌خواهند و مریدهای من بیشتر از دیگران هستند و پای صحبت من می‌نشینند.

خدای متعال را به پهلوی شکسته حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قسم می‌دهم که ما را گرفتار این بازی‌ها نکند و اگر گرفتار هستیم این بیماری را شفاء بدهد و ما را نجات بدهد و ما را اهل آخرت و اهل الله کند.

عنوان بصری نگفت که می‌خواهم عالم و علامه بشوم و رساله بنویسم و کتاب داشته باشم که آثار من باقی بماند، گفت: مقصد دارم و می‌خواهم راه بروم، معطل هستم و آدرس نداشته‌ام، حال آمده‌ام که به من آدرس بدهید و مرا راه ببرید. «أَنْ یَهْدِیَهُ»، آن قسمتی از علم شما که مرا ببرد می‌خواهم، این هدایت مطلق است، هم راه را نشان بدهد و هم راه ببرد، می‌خواهم به مقصد برسم، می‌خواهم در راه نمانم، می‌خواهم وقتی قیامت بلند شدم فاصله‌ای با بهشت نداشته باشم. عوضی نرفته باشم و به در جهنّم برسم. می‌خواهم به در بهشت برسم، من این را می‌خواهم.

وقتی با صداقت آمده است، پایان عمر اوست، خدای متعال این تحوّل را روزی کرده است، چه متین، چه بجا، تمام کلمات او طوری است که گویا خود امام صادق علیه السلام به او القاء می‌کنند که به من اینطور بگو، چطور خدای متعال به ما القاء کرده است که ما در نماز حمد و سوره بخوانیم، وگرنه ما کجا و محضر خدا کجا؟ مگر ما می‌دانستیم که باید به خدای متعال چه عرض کنیم؟ خود خدا بزرگ است، خود خدا آداب مجالستش را به ما آموخته است، بیا اذان و اقامه بگو و دست‌های خودت را بالا ببر.

علم راه است، نه مقصد!

وقتی این مقدمه فراهم شد امام صادق علیه السلام به اصل مسئله پرداختند، به دنبال علمی هستی که تو را به مقصد برساند و در راه نمانی، علمی می‌خواهی که مرکب تو باشد، علمی می‌خواهی که چراغ راه تو باشد، علمی می‌خواهی که بلدچی باشد، علمی می‌خواهی که اهرم تو باشد، علمی می‌خواهی که در آن جذبه باشد، چنین علمی در کتاب‌ها نیست، «لَیْسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ».

امام صادق علیه السلام تعلّم را نفی نکرده‌اند ولی مقصد تعلّم را به ما فرموده‌اند. حواس ما جمع باشد. شما هیچ عارف به مقصد رسیده‌ای را سراغ ندارید که با علم، آن هم معارف دینی مخالف باشد. امام صادق علیه السلام می‌فرمایند اگر من حکومت داشتم، اگر به زور تازیانه بود، جوان‌های شیعه را وادار می‌کردم که عالم و فقیه بشوند و دین را بفهمند. «لَیتَ السِّیاطُ عَلی رُؤوس أصحابی حَتّی یَتَفَقَّهُوا فی الحَلالِ وَ الحَرامِ»،[۶] ای کاش قدرت حکومتی داشتم، مگر می‌گذاشتم جوان شیعه‌ای نسبت به دین خود بی‌معرفت باشد و جاهلانه دینداری کند؟ همه را فقیه می‌کردم.

بنابراین «لَیْسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ» می‌خواهد بفرماید که علم مقصد نیست، این علومی که می‌خوانید درواقع ابزار کار شماست، در اینجا گیر نکنید و بعد بگویید طلبگی به چه درد می‌خورد. طلبه‌ای که بعد از چند سال نشستن بر سر سفره‌ی امام زمان ارواحنا فداه و خوردن نمک امام زمان ارواحنا فداه و مورد احترام قرار گرفتن نمی‌داند طلبگی به چه دردی می‌خورد… بعد می‌گویم می‌خواهم چه‌کاره بشوم؟ اگر تو می‌خواستی کاره‌ای بشوی می‌رفتی و حرفه‌ای یاد می‌گرفتی، می‌رفتی و در یک کارگاه و صنعتی مشغول می‌شدی، یعنی اطمینان نداشتی که اگر برای امام زمان ارواحنا فداه کار کنی امام زمان ارواحنا فداه تو را اداره می‌کنند؟ یعنی اینقدر به امام زمان ارواحنا فداه اعتماد نداری؟ یعنی اینقدر به آیات قرآن کریم باور نداری؟ «نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ»،[۷] «وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا»،[۸] شما هم مثل سکولارها می‌گویید نمی‌شود این آیات را پذیرفت؟ «وَأَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِیقَهِ لَأَسْقَیْنَاهُمْ مَاءً غَدَقًا»،[۹] یعنی خدا دست‌اندرکار نیست و کار شما فقط کار است؟

علم مقصد نیست، به اینجا نیامده‌ایم که مدام درس بخوانیم، درس ما راه ماست، انسان در راه نمی‌ماند بلکه راه را طی می‌کند که به مقصد برسد. از علم بعنوان راه و طریق استفاده کنید. علم را ارزان نفروشید، «لاَ تَجْعَلِ اَلدُّنْیَا أَکْبَرَ هَمِّنَا وَ لاَ مَبْلَغَ عِلْمِنَا»،[۱۰] بعضی‌ها عالم می‌شوند و علم خود را به پنتاگون می‌فروشند. حتّی نخبه‌هایی از ایران به آنجا می‌روند و حاصل علمشان آدم‌کشی می‌شود! این نخبگی و استعداد بالا به آنجا می‌رود و مزدور یک استکبار خشن بی‌رحم آدمکش، به کمک همین نخبه‌ها فرزندان یمن آنطور کشته می‌شوند، مریض‌ها در بیمارستان‌ها کشته می‌شوند، این همه جنایت… این‌ها خودشان را به چه چیزی فروخته‌اند؟ بدبخت! چه بلایی بر سر خودت آورده‌ای؟

بعضی‌ها هم برای این آخوند می‌شوند که پُزشان بالا برود و درآمد خوبی داشته باشند و رفاهی داشته باشند. عوضی گرفته‌ای! نباید به اینجا می‌آمدی!

به خدای متعال پناه می‌بریم.

«لاَ تَجْعَلِ اَلدُّنْیَا أَکْبَرَ هَمِّنَا وَ لاَ مَبْلَغَ عِلْمِنَا»، این بلعم باعورا که بیچاره و بدبخت شد، «وَلَکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ»،[۱۱] این پیام خیلی روشنی دارد، علم باید انسان را بالا ببرد.

بهشت بالاست، ما در رکوع نمازمان خدای متعال را به «عظیم» یاد می‌کنیم و در سجده که حالت فناء است «سبحان ربی الاعلی و بحمده» می‌گوییم، دیگر بالاتر از خدا نداریم، می‌خواهی به بالا برسی، علم نردبان شما را بالا ببرد، بلعم باعورا علم داشت اما در این راه نرفت، «وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ»، «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ»، خدا با علم درجات می‌دهد، اگر می‌خواستیم او هم عالم بود و او را هم بالا می‌بردیم، ولی چه شد؟ دل او که بالا نبود، اصلاً عالم شده بود که اینجا را تأمین کند، «وَلَکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ»، اخلاد الی الارض کرد، فکر کرد باید همیشه اینجا بماند، باور نداشت مسافر است و در حال رفتن است و مرگ در پیش است، اینجا خیلی کم است، اقامت ما خیلی کوتاه است، به همین زودی تمام می‌شود.

خدایا! به ما باور بده.

همیشه این عبارت حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه را ورد زبانمان کنیم، «اَلدُّنْیَا حُلْوَهَا وَ مُرَّهَا حُلُمٌ»[۱۲] شیرینی‌های دنیا و تلخی‌های دنیا یک رؤیاست و خواب است، بعضی‌ها از این خواب بیداری ندارند، وقتی بیدار می‌شوند که دیگر فرصتی برای رفتن نیست، جا مانده است و نرفته است و مانده است.

«وَلَکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ»، چشم او به زرق و برق دنیا بود، نیامده بود که بالا برود، «وَاتَّبَعَ هَوَاهُ»، کسی که زمینی فکر کند هواپرست درمی‌آید، آخوند هواپرست، آخوند پول‌پرست، آخوند جاه‌طلب، آخوند شهرت‌طلب، آخوند مریض، همه‌ی کرم‌های دنیا در وجود اوست، اینجاست که باید به خدای متعال پناه برد و با همه وجود این دعا را کرد «اللهُمُّ لاَ تَجْعَلِ اَلدُّنْیَا أَکْبَرَ هَمِّنَا وَ لاَ مَبْلَغَ عِلْمِنَا»، آنوقت کسی که علم خود را به دنیا فروخت، اساساً اگر آخوند و عالم می‌شد هم برای این بود که به دنبال پول برود، اصلاً از اول آمده بود که اداری بشود، نمی‌خواست راه برود و به مقصد برسد، نمی‌خواست دست کسی را بگیرد و او را از جهنّم به بهشت ببرد، اصلاً این دغدغه را ندارد، الآن هم اگر در محافل خلوت او بنشینید می‌بینید که دغدغه‌ی آنجا را ندارد، سرگردان و نگران است که فردا چه می‌شود، من می‌خواهم زندگی کنم، یعنی الآن هم کمی صبر نمی‌کند، مدام به این در و آن در می‌زند و می‌خواهد پول دربیاورد.

کمی دندان روی جگر بگذار، والله این بساط صاحب دارد، والله صاحب طلبه است و هوای طلبه را دارد، چرا ما اینطور فکر می‌کنیم؟ «لَیْسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ».

رسیدن به حقیقت به کتاب خواندن نیست، «إِنَّمَا هُوَ نُورٌ».

روضه و توسّل

مشکات نورالله حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند، اگر می‌خواهید نور بگیرید به کنار سجاده‌ی مادرتان بروید، چه نوری دارد… والله اگر یک نگاه کند تو را نور می‌کند…

اُمّ أیمَن چند روزی خادم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بود، در مسیر حج گرفتار بی‌آبی شد، از عطش خوف مرگ بود، دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! اگر راست می‌گویم من خدمتکار حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بودم من را تشنه نگذار. برای او از آسمان آب آمد.

اگر کسی نوکر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها باشد… طلبه یعنی نوکرِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها. مگر می‌گذارند نوکرشان رسوا و سرافکنده بشود؟ مادرتان خیلی مهربان است، چرا سراغ مادر را نمی‌گیرید؟

امیرالمؤمنین صلوات الله علیه با شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بیچاره شدند…

نفسی على زفراتها محبوسه         یا لیتها خرجت مع الزفرات

وقتی حسنین علیهما السلام نالان و گریان به مسجد آمدند، به پدرشان عرض کردند: پدر! مادرمان از دستمان رفت…

این چه خبر مرگباری برای امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بود، قهرمان خیبر و خندق روی زمین افتادند…

اما فرزند امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هم روز عاشورا چند مرتبه با صورت روی زمین افتادند، یک مرتبه کنار پیکر حضرت علی اکبر علیه السلام… حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه دیگر توان راه رفتن نداشتند، خودشان را با زانو به کنار پیکر حضرت علی اکبر علیه السلام کشاندند، صورت به صورت حضرت علی اکبر علیه السلام گذاشتند… صدا زدند: «یا ولدی أمّا انت فقد استرحت من همّ‌ الدّنیا و غمّها و شدائدها و صرت الى روح و ریحان و قد بقى أبوک و ما اسرع اللّحوق بک»…

لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم

الا لعنت الله علی القوم الظّالمین

دعا

خدایا! تو را به عصمت و جلالت و ضلع مکسوره حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قسم می‌دهیم در ظهور امام زمان ارواحنا فداه تعجیل بفرما.

خدایا! توفیق درک ظهور امام زمان ارواحنا فداه را به ما عنایت بفرما.

خدایا! لیاقت خدمت به امام زمان ارواحنا فداه را به ما عنایت بفرما.

خدایا! اگر ما نوکر امام زمان ارواحنا فداه هستیم ما را از این نعمت محروم مگردان.

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم ما را از دایره جبهه مجاهدین اخراج مکن.

خدایا! ما را در بهشت عبودیت متمکّن بگردان.

خدایا! علم ما را عبادت ما و اخلاص ما قرار بده.

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم سایه پربرکت رهبر نورانی و مخلص و حکیم و مجاهدمان را مستدام بدار.

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم این دولت ولایتمدار را به راهی که موجب نجات کشور و آرامش دلهاست هدایت بفرما، و از عوارضی که مایه نگرانی و یا تبلیغ دشمنان می‌شود دور نگه دار.

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم جبهه مقاومت را، ملّت ایران را، نظام اسلامی را، دولت اسلامی را، رهبر عزیز ما را، جمع طلبه‌ها و همه‌ی ما را دشمن‌شاد مگردان.

خدایا! عاقبت امرمان را به مهر شهادت مزیّن بگردان.

خدایا! عواقب امور ما را کلا مختوم به خیر بگردان.

خدایا! تو را به حقیقت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قسم می‌دهیم عموم مریض‌ها، مریض درمانده مورد نظر، آقای فاطمی نیا عزیزمان، مریض‌های سفارش شده را شفاء عنایت بفرما.

خدایا! توفیق شکر نعمت‌ها را به ما مرحمت بفرما.

خدایا! توفیق شکر طلبگی را مضاعفاً به ما روزی بفرما.

غفرالله لنا و لکم

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] بحار الانوار، جلد ۱، صفحه ۲۲۴ (أَقُولُ وَجَدْتُ بِخَطِّ شَیْخِنَا الْبَهَائِیِّ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ مَا هَذَا لَفْظُهُ قَالَ الشَّیْخُ شَمْسُ الدِّینِ مُحَمَّدُ بْنُ مَکِّیٍّ نَقَلْتُ مِنْ خَطِّ الشَّیْخِ أَحْمَدَ الْفَرَاهَانِیِّ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ عُنْوَانَ الْبَصْرِیِّ وَ کَانَ شَیْخاً کَبِیراً قَدْ أَتَى عَلَیْهِ أَرْبَعٌ وَ تِسْعُونَ سَنَهً قَالَ کُنْتُ أَخْتَلِفُ إِلَى مَالِکِ بْنِ أَنَسٍ سِنِینَ فَلَمَّا قَدِمَ جَعْفَرٌ الصَّادِقُ ع الْمَدِینَهَ اخْتَلَفْتُ إِلَیْهِ وَ أَحْبَبْتُ أَنْ آخُذَ عَنْهُ کَمَا أَخَذْتُ عَنْ مَالِکٍ فَقَالَ لِی یَوْماً إِنِّی رَجُلٌ مَطْلُوبٌ وَ مَعَ ذَلِکَ لِی أَوْرَادٌ فِی کُلِّ سَاعَهٍ مِنْ آنَاءِ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ فَلَا تَشْغَلْنِی عَنْ وِرْدِی وَ خُذْ عَنْ مَالِکٍ وَ اخْتَلِفْ‏ إِلَیْهِ کَمَا کُنْتَ تَخْتَلِفُ إِلَیْهِ فَاغْتَمَمْتُ مِنْ ذَلِکَ وَ خَرَجْتُ مِنْ عِنْدِهِ وَ قُلْتُ فِی نَفْسِی لَوْ تَفَرَّسَ فِیَّ خَیْراً لَمَا زَجَرَنِی عَنِ الِاخْتِلَافِ إِلَیْهِ وَ الْأَخْذِ عَنْهُ فَدَخَلْتُ مَسْجِدَ الرَّسُولِ ص وَ سَلَّمْتُ عَلَیْهِ ثُمَّ رَجَعْتُ مِنَ الْغَدِ إِلَى الرَّوْضَهِ وَ صَلَّیْتُ فِیهَا رَکْعَتَیْنِ وَ قُلْتُ أَسْأَلُکَ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ أَنْ تَعْطِفَ عَلَیَّ قَلْبَ جَعْفَرٍ وَ تَرْزُقَنِی مِنْ عِلْمِهِ مَا أَهْتَدِی بِهِ إِلَى صِرَاطِکَ الْمُسْتَقِیمِ وَ رَجَعْتُ إِلَى دَارِی مُغْتَمّاً وَ لَمْ أَخْتَلِفْ إِلَى مَالِکِ بْنِ أَنَسٍ لِمَا أُشْرِبَ قَلْبِی مِنْ حُبِّ جَعْفَرٍ فَمَا خَرَجْتُ مِنْ دَارِی إِلَّا إِلَى الصَّلَاهِ الْمَکْتُوبَهِ حَتَّى عِیلَ صَبْرِی فَلَمَّا ضَاقَ صَدْرِی تَنَعَّلْتُ وَ تَرَدَّیْتُ وَ قَصَدْتُ جَعْفَراً وَ کَانَ بَعْدَ مَا صَلَّیْتُ الْعَصْرَ فَلَمَّا حَضَرْتُ بَابَ دَارِهِ اسْتَأْذَنْتُ عَلَیْهِ فَخَرَجَ خَادِمٌ لَهُ فَقَالَ مَا حَاجَتُکَ فَقُلْتُ السَّلَامُ عَلَى الشَّرِیفِ فَقَالَ هُوَ قَائِمٌ فِی مُصَلَّاهُ فَجَلَسْتُ بِحِذَاءِ بَابِهِ فَمَا لَبِثْتُ إِلَّا یَسِیراً إِذْ خَرَجَ خَادِمٌ فَقَالَ ادْخُلْ عَلَى بَرَکَهِ اللَّهِ فَدَخَلْتُ وَ سَلَّمْتُ عَلَیْهِ فَرَدَّ السَّلَامَ وَ قَالَ اجْلِسْ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ فَجَلَسْتُ فَأَطْرَقَ مَلِیّاً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ أَبُو مَنْ قُلْتُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ قَالَ ثَبَّتَ اللَّهُ کُنْیَتَکَ وَ وَفَّقَکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ مَا مَسْأَلَتُکَ فَقُلْتُ فِی نَفْسِی لَوْ لَمْ یَکُنْ لِی مِنْ زِیَارَتِهِ وَ التَّسْلِیمِ غَیْرُ هَذَا الدُّعَاءِ لَکَانَ کَثِیراً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ ثُمَّ قَالَ مَا مَسْأَلَتُکَ فَقُلْتُ سَأَلْتُ اللَّهَ أَنْ یَعْطِفَ قَلْبَکَ عَلَیَّ وَ یَرْزُقَنِی مِنْ عِلْمِکَ وَ أَرْجُو أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَجَابَنِی فِی الشَّرِیفِ مَا سَأَلْتُهُ فَقَالَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ لَیْسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ إِنَّمَا هُوَ نُورٌ یَقَعُ فِی قَلْبِ مَنْ یُرِیدُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَنْ یَهْدِیَهُ فَإِنْ أَرَدْتَ الْعِلْمَ فَاطْلُبْ أَوَّلًا فِی نَفْسِکَ حَقِیقَهَ الْعُبُودِیَّهِ وَ اطْلُبِ الْعِلْمَ بِاسْتِعْمَالِهِ وَ اسْتَفْهِمِ اللَّهَ یُفْهِمْکَ قُلْتُ یَا شَرِیفُ فَقَالَ قُلْ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ قُلْتُ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ مَا حَقِیقَهُ الْعُبُودِیَّهِ قَالَ ثَلَاثَهُ أَشْیَاءَ أَنْ لَا یَرَى الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ اللَّهُ مِلْکاً لِأَنَّ الْعَبِیدَ لَا یَکُونُ لَهُمْ مِلْکٌ یَرَوْنَ الْمَالَ مَالَ اللَّهِ یَضَعُونَهُ حَیْثُ أَمَرَهُمُ اللَّهُ بِهِ وَ لَا یُدَبِّرُ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِیراً وَ جُمْلَهُ اشْتِغَالِهِ فِیمَا أَمَرَهُ تَعَالَى بِهِ وَ نَهَاهُ عَنْهُ فَإِذَا لَمْ یَرَ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ اللَّهُ تَعَالَى مِلْکاً هَانَ عَلَیْهِ الْإِنْفَاقُ فِیمَا أَمَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى أَنْ یُنْفِقَ فِیهِ وَ إِذَا فَوَّضَ الْعَبْدُ تَدْبِیرَ نَفْسِهِ عَلَى مُدَبِّرِهِ هَانَ عَلَیْهِ مَصَائِبُ الدُّنْیَا وَ إِذَا اشْتَغَلَ الْعَبْدُ بِمَا أَمَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى وَ نَهَاهُ لَا یَتَفَرَّغُ مِنْهُمَا إِلَى الْمِرَاءِ وَ الْمُبَاهَاهِ مَعَ النَّاسِ فَإِذَا أَکْرَمَ اللَّهُ الْعَبْدَ بِهَذِهِ الثَّلَاثَهِ هَان عَلَیْهِ الدُّنْیَا وَ إِبْلِیسُ وَ الْخَلْقُ وَ لَا یَطْلُبُ الدُّنْیَا تَکَاثُراً وَ تَفَاخُراً وَ لَا یَطْلُبُ مَا عِنْدَ النَّاسِ عِزّاً وَ عُلُوّاً وَ لَا یَدَعُ أَیَّامَهُ بَاطِلًا فَهَذَا أَوَّلُ دَرَجَهِ التُّقَى قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ قُلْتُ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَوْصِنِی قَالَ أُوصِیکَ بِتِسْعَهِ أَشْیَاءَ فَإِنَّهَا وَصِیَّتِی لِمُرِیدِی الطَّرِیقِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ اللَّهَ أَسْأَلُ أَنْ یُوَفِّقَکَ لِاسْتِعْمَالِهِ ثَلَاثَهٌ مِنْهَا فِی رِیَاضَهِ النَّفْسِ وَ ثَلَاثَهٌ مِنْهَا فِی الْحِلْمِ وَ ثَلَاثَهٌ مِنْهَا فِی الْعِلْمِ فَاحْفَظْهَا وَ إِیَّاکَ وَ التَّهَاوُنَ بِهَا قَالَ عُنْوَانُ فَفَرَّغْتُ قَلْبِی لَهُ فَقَالَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الرِّیَاضَهِ فَإِیَّاکَ أَنْ تَأْکُلَ مَا لَا تَشْتَهِیهِ فَإِنَّهُ یُورِثُ الْحِمَاقَهَ وَ الْبُلْهَ وَ لَا تَأْکُلْ إِلَّا عِنْدَ الْجُوعِ وَ إِذَا أَکَلْتَ فَکُلْ حَلَالًا وَ سَمِّ اللَّهَ وَ اذْکُرْ حَدِیثَ الرَّسُولِ ص مَا مَلَأَ آدَمِیٌّ وِعَاءً شَرّاً مِنْ بَطْنِهِ فَإِنْ کَانَ وَ لَا بُدَّ فَثُلُثٌ لِطَعَامِهِ وَ ثُلُثٌ لِشَرَابِهِ وَ ثُلُثٌ لِنَفَسِهِ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الْحِلْمِ فَمَنْ قَالَ لَکَ إِنْ قُلْتَ وَاحِدَهً سَمِعْتَ عَشْراً فَقُلْ إِنْ قُلْتَ عَشْراً لَمْ تَسْمَعْ وَاحِدَهً وَ مَنْ شَتَمَکَ فَقُلْ لَهُ إِنْ کُنْتَ صَادِقاً فِیمَا تَقُولُ فَأَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ یَغْفِرَ لِی وَ إِنْ کُنْتَ کَاذِباً فِیمَا تَقُولُ فَاللَّهَ أَسْأَلُ أَنْ یَغْفِرَ لَکَ وَ مَنْ وَعَدَکَ بِالْخَنَا فَعِدْهُ بِالنَّصِیحَهِ وَ الرِّعَاءِ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الْعِلْمِ فَاسْأَلِ الْعُلَمَاءَ مَا جَهِلْتَ وَ إِیَّاکَ أَنْ تَسْأَلَهُمْ تَعَنُّتاً وَ تَجْرِبَهً وَ إِیَّاکَ أَنْ تَعْمَلَ بِرَأْیِکَ شَیْئاً وَ خُذْ بِالِاحْتِیَاطِ فِی جَمِیعِ مَا تَجِدُ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَ اهْرُبْ مِنَ الْفُتْیَا هَرَبَکَ مِنَ الْأَسَدِ وَ لَا تَجْعَلْ رَقَبَتَکَ لِلنَّاسِ جِسْراً قُمْ عَنِّی یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ فَقَدْ نَصَحْتُ لَکَ وَ لَا تُفْسِدْ عَلَیَّ وِرْدِی فَإِنِّی امْرُؤٌ ضَنِینٌ بِنَفْسِی وَ السَّلامُ عَلى‏ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى‏).

[۳] سوره مبارکه مجادله، آیه ۱۱ (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا قِیلَ لَکُمْ تَفَسَّحُوا فِی الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا یَفْسَحِ اللَّهُ لَکُمْ ۖ وَإِذَا قِیلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ ۚ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ)

[۴] سوره مبارکه حدید، آیه ۲۰ (اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَهٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ ۖ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا ۖ وَفِی الْآخِرَهِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَهٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ ۚ وَمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ)

[۵] سوره مبارکه تکاثر، آیه ۱

[۶] المحاسن، جلد ۱، صفحه ۳۵۸

[۷] سوره مبارکه زخرف، آیه ۳۲ (أَهُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ ۚ نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا ۚ وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِیًّا ۗ وَرَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ)

[۸] سوره مبارکه طلاق، آیه ۲ (فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِنْکُمْ وَأَقِیمُوا الشَّهَادَهَ لِلَّهِ ۚ ذَٰلِکُمْ یُوعَظُ بِهِ مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ۚ وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا)

[۹] سوره مبارکه جن، آیه ۱۶

[۱۰] مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ، جلد ۶ ، صفحه ۲۸۵ (وَ فِیهِ، وَجَدْنَا فِی کُتُبِ اَلْعِبَادَاتِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ کُنْتُ نَائِماً لَیْلَهَ اَلنِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ فَأَتَانِی جَبْرَئِیلُ وَ قَالَ یَا مُحَمَّدٍ أَ تَنَامُ فِی هَذِهِ اَللَّیْلَهِ فَقُلْتُ یَا جَبْرَئِیلُ وَ مَا هَذِهِ اَللَّیْلَهُ قَالَ هِیَ لَیْلَهُ اَلنِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ قُمْ یَا مُحَمَّدٍ فَأَقَامَنِی ثُمَّ ذَهَبَ بِی إِلَى اَلْبَقِیعِ ثُمَّ قَالَ لِیَ اِرْفَعْ رَأْسَکَ فَإِنَّ هَذِهِ لَیْلَهٌ تُفْتَحُ فِیهَا أَبْوَابُ اَلسَّمَاءِ فَیُفْتَحُ فِیهَا أَبْوَابُ اَلرَّحْمَهِ وَ بَابُ اَلرِّضْوَانِ وَ بَابُ اَلْمَغْفِرَهِ وَ بَابُ اَلْفَضْلِ وَ بَابُ اَلتَّوْبَهِ وَ بَابُ اَلنِّعْمَهِ وَ بَابُ اَلْجُودِ وَ بَابُ اَلْإِحْسَانِ یُعْتِقُ اَللَّهُ فِیهَا بِعَدَدِ شُعُورِ اَلنَّعَمَ وَ أَصْوَافِهَا یُثْبِتُ اَللَّهُ فِیهَا اَلْآجَالَ وَ یُقَسِّمُ فِیهَا اَلْأَرْزَاقَ مِنَ اَلسَّنَهِ إِلَى اَلسَّنَهِ وَ یُنْزِلُ مَا یَحْدُثُ فِی اَلسَّنَهِ کُلِّهَا یَا مُحَمَّدٍ مَنْ أَحْیَاهَا بِتَکْبِیرٍ وَ تَسْبِیحٍ وَ تَهْلِیلٍ وَ دُعَاءٍ وَ صَلاَهٍ وَ قِرَاءَهٍ وَ تَطَوُّعٍ وَ اِسْتِغْفَارٍ کَانَتِ اَلْجَنَّهُ لَهُ مَنْزِلاً وَ مَقِیلاً وَ غَفَرَ اَللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ یَا مُحَمَّدٍ مَنْ صَلَّى فِیهَا مِائَهَ رَکْعَهٍ یَقْرَأُ فِی کُلِّ رَکْعَهٍ فَاتِحَهَ اَلْکِتَابِ مَرَّهً وَ قُلْ هُوَ اَللَّهُ أَحَدٌ عَشْرَ مَرَّاتٍ فَإِذَا فَرَغَ مِنَ اَلصَّلاَهِ قَرَأَ آیَهَ اَلْکُرْسِیِّ عَشْرَ مَرَّاتٍ وَ فَاتِحَهَ اَلْکِتَابِ عَشْراً وَ سَبَّحَ اَللَّهَ مِائَهَ مَرَّهٍ غَفَرَ اَللَّهُ لَهُ مِائَهَ کَبِیرَهٍ مُوبِقَهٍ مُوجِبَهٍ لِلنَّارِ وَ أُعْطِیَ بِکُلِّ سُورَهٍ وَ تَسْبِیحَهٍ قَصْراً فِی اَلْجَنَّهِ وَ شَفَّعَهُ اَللَّهُ فِی مِائَهٍ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ شَرَکَهُ فِی ثَوَابِ اَلشُّهَدَاءِ وَ أَعْطَاهُ اَللَّهُ مَا یُعْطِی صَائِمِی هَذَا اَلشَّهْرِ وَ قَائِمِی هَذِهِ اَللَّیْلَهِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْقُصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَیْءٌ فَأَحْیِهَا یَا مُحَمَّدٍ وَ أْمُرْ أُمَّتَکَ بِإِحْیَائِهَا وَ اَلتَّقَرُّبِ إِلَى اَللَّهِ تَعَالَى بِالْعَمَلِ فِیهَا فَإِنَّهَا لَیْلَهٌ شَرِیفَهٌ وَ لَقَدْ أَتَیْتُکَ یَا مُحَمَّدٍ وَ مَا فِی اَلسَّمَاءِ مَلَکٌ إِلاَّ وَ قَدْ صَفَّ قَدَمَیْهِ فِی هَذِهِ اَللَّیْلَهِ بَیْنَ یَدَیِ اَللَّهِ تَعَالَى قَالَ فَهُمْ بَیْنَ رَاکِعٍ وَ قَائِمٍ وَ سَاجِدٍ وَ دَاعٍ وَ مُکَبِّرٍ وَ مُسْتَغْفِرٍ وَ مُسَبِّحٍ یَا مُحَمَّدٍ إِنَّ اَللَّهَ یَطَّلِعُ هَذِهِ اَللَّیْلَهَ فَیَغْفِرُ لِکُلِّ مُؤْمِنٍ قَائِمٍ یُصَلِّی وَ قَاعِدٍ یُسَبِّحُ وَ رَاکِعٍ وَ سَاجِدٍ وَ ذَاکِرٍ وَ هِیَ لَیْلَهٌ لاَ یَدْعُو فِیهَا دَاعٍ إِلاَّ اُسْتُجِیبَ لَهُ وَ لاَ سَائِلٌ إِلاَّ أُعْطِیَ وَ لاَ مُسْتَغْفِرٌ إِلاَّ غُفِرَ لَهُ وَ لاَ تَائِبٌ إِلاَّ تِیبَ عَلَیْهِ مَنْ حُرِمَ خَیْرَهَا یَا مُحَمَّدٍ فَقَدْ حُرِمَ وَ کَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَدْعُو فِیهَا فَیَقُولُ اَللَّهُمَّ اِقْسِمْ لَنَا مِنْ خَشْیَتِکَ مَا یَحُولُ بَیْنَنَا وَ بَیْنَ مَعْصِیَتِکَ وَ مِنْ طَاعَتِکَ مَا تُبْلِغُنَا بِهِ مِنْ رِضْوَانِکَ وَ مِنَ اَلْیَقِینِ مَا یُهَوِّنُ عَلَیْنَا بِهِ مُصِیبَاتِ اَلدُّنْیَا اَللَّهُمَّ أَمْتِعْنَا بِأَسْمَاعِنَا وَ أَبْصَارِنَا وَ قُوَّتِنَا مَا أَحْیَیْتَنَا وَ اِجْعَلْهُ اَلْوَارِثَ مِنَّا وَ اِجْعَلْ ثَارَنَا عَلَى مَنْ ظَلَمَنَا وَ اُنْصُرْنَا عَلَى مَنْ عَادَانَا وَ لاَ تَجْعَلْ مُصِیبَتَنَا فِی دِینِنَا وَ لاَ تَجْعَلِ اَلدُّنْیَا أَکْبَرَ هَمِّنَا وَ لاَ مَبْلَغَ عِلْمِنَا وَ لاَ تُسَلِّطْ عَلَیْنَا مَنْ لاَ یَرْحَمُنَا بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ .)

[۱۱] سوره مبارکه اعراف، آیه ۱۷۶ (وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَٰکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ ۚ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ ۚ ذَٰلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا ۚ فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ)

[۱۲] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام ، جلد ۴۵ ، صفحه ۹۰ (قَالَ اَلْإِمَامُ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : وَ لَمَّا اُمْتُحِنَ اَلْحُسَیْنُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ مَنْ مَعَهُ بِالْعَسْکَرِ اَلَّذِینَ قَتَلُوهُ وَ حَمَلُوا رَأْسَهُ قَالَ لِعَسْکَرِهِ أَنْتُمْ فِی حِلٍّ مِنْ بَیْعَتِی فَالْحَقُوا بِعَشَائِرِکُمْ وَ مَوَالِیکُمْ وَ قَالَ لِأَهْلِ بَیْتِهِ قَدْ جَعَلْتُکُمْ فِی حِلٍّ مِنْ مُفَارَقَتِی فَإِنَّکُمْ لاَ تُطِیقُونَهُمْ لِتَضَاعُفِ أَعْدَادِهِمْ وَ قُوَاهُمْ وَ مَا اَلْمَقْصُودُ غَیْرِی فَدَعُونِی وَ اَلْقَوْمَ فَإِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُعِینُنِی وَ لاَ یُخَلِّینِی مِنْ حُسْنِ نَظَرِهِ کَعَادَاتِهِ فِی أَسْلاَفِنَا اَلطَّیِّبِینَ فَأَمَّا عَسْکَرُهُ فَفَارَقُوهُ وَ أَمَّا أَهْلُهُ اَلْأَدْنَوْنَ مِنْ أَقْرِبَائِهِ فَأَبَوْا وَ قَالُوا – لاَ نُفَارِقُکَ وَ یَحْزُنُنَا مَا یَحْزُنُکَ وَ یُصِیبُنَا مَا یُصِیبُکَ وَ إِنَّا أَقْرَبُ مَا نَکُونُ إِلَى اَللَّهِ إِذَا کُنَّا مَعَکَ فَقَالَ لَهُمْ فَإِنْ کُنْتُمْ قَدْ وَطَّنْتُمْ أَنْفُسَکُمْ عَلَى مَا وَطَّنْتُ نَفْسِی عَلَیْهِ فَاعْلَمُوا أَنَّ اَللَّهَ إِنَّمَا یَهَبُ اَلْمَنَازِلَ اَلشَّرِیفَهَ لِعِبَادِهِ بِاحْتِمَالِ اَلْمَکَارِهِ وَ أَنَّ اَللَّهَ وَ إِنْ کَانَ خَصَّنِی مَعَ مَنْ مَضَى مِنْ أَهْلِیَ اَلَّذِینَ أَنَا آخِرُهُمْ بَقَاءً فِی اَلدُّنْیَا مِنَ اَلْکَرَامَاتِ بِمَا یَسْهُلُ عَلَیَّ مَعَهَا اِحْتِمَالُ اَلْمَکْرُوهَاتِ فَإِنَّ لَکُمْ شَطْرَ ذَلِکَ مِنْ کَرَامَاتِ اَللَّهِ تَعَالَى وَ اِعْلَمُوا أَنَّ اَلدُّنْیَا حُلْوَهَا وَ مُرَّهَا حُلُمٌ وَ اَلاِنْتِبَاهَ فِی اَلْآخِرَهِ وَ اَلْفَائِزُ مَنْ فَازَ فِیهَا وَ اَلشَّقِیُّ مَنْ شَقِیَ فِیهَا .)