عناوین

اولین شب مراسم عزاداری مراسم ایام شهات حضرت زهرا سلام الله علیها – حسینیه امام خمینی(ره) سال ۱۴۰۰

Share on print
چاپ
Share on email
ارسال

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».

مقدمه

«فَجَعَلَ اللَّهُ الْایمانَ تَطْهیراً لَکُمْ مِنَ الشِّرْکِ، وَ الصَّلاهَ تَنْزیهاً لَکُمْ عَنِ الْکِبْرِ، وَ الزَّکاهَ تَزْکِیَهً لِلنَّفْسِ وَ نِماءً فِی الرِّزْقِ، وَ الصِّیامَ تَثْبیتاً لِلْاِخْلاصِ، وَ الْحَجَّ تَشْییداً لِلدّینِ، وَ الْعَدْلَ تَنْسیقاً لِلْقُلُوبِ، وَ طاعَتَنا نِظاماً لِلْمِلَّهِ، وَ اِما مَتَنا اَماناً لِلْفُرْقَهِ، وَ الْجِهادَ عِزّاً لِلْاِسْلامِ».[۲]

شهادت جانسوز و جهانسوز حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، و سالگرد شهادت قهرمان بندگی، ولایتمداری، استکبارستیزی، مظلوم‌یاوری، شهید عزّت‌ساز و عزیزکرده‌ی خدای متعال، حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و همراهان ایشان را به محضر شریف امام زمان ارواحنا فداه و به نایب شایسته‌ی آن بزرگوار، رهبر نورانی‌مان، و به همه‌ی دلدادگان به اهل بیت عصمت و طهارت سلام الله علیهم أجمعین، دلدادگان به ظلم‌ستیزی و عدالت‌خواهی، خاصّه ملّت عزیز و شریف ایران تسلیت عرض می‌کنم.

گوهر وجودی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از نظر گوهر وجودی و بُعدِ ملکوتی و آفرینشی، قماش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و عرشیان الهی، که در زیارت شریفه جامعه کبیره می‌خوانیم: «خَلَقَکُمُ اللّهُ أنْوارا فَجَعَلَکُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقینَ حَتّى مَنَّ عَلَیْنا بِکُمْ فَجَعَلَکُمْ فی بُیُوتٍ أذِنَ اللّهُ أنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ»،[۳] در آن بُعد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مجلای فیض خدای متعال هستند، مجلای اسم اعظم حَقّه هستند و از اسماء حسنی پروردگار عزیز هستند.

جایگاه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

اما در بُعدِ نقش‌آفرینی، ایفای رسالت برای نجات بشریت، او هم حکم آیه مباهله، دست عصمت ایشان در بساط دعوت خاتمیّه متّصل است. باری که بر دوش نبی مکرّم اسلام است، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به تعبیر مولی الموحدین امیرالمؤمنین صلوات الله علیه که فرمودند: «یا اِبْنَهَ الصَّفْوَهِ وَ بَقِیَّهَ النُّبُوَّهِ»،[۴] این ادامه‌ی نبوّت بود، هم از نظر نزول جبرئیل امین ادامه‌ی جریان نوری پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودند، و هم از نظر تدوین برنامه و زمینه‌سازی بقاء حکومت الهی و خط هدایت بشر تا دامنه‌ی قیامت، که «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ»[۵] حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در این امر جزو نقاط عطف هستند.

لذا شعاع وجودی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در ایفای رسالت همه‌ی عالم را فرا گرفته است و همه‌ی ائمه معصومین ما سلام الله علیهم أجمعین در برابر این مادر خضوع دارند و به تعبیر حضرت امام حسن عسکری علیه السلام «نحن حجج اللّه على خلقه، و جدّتنا فاطمه حجه اللّه علینا»،[۶] حجّت بر حجج الهی هستند.

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در کنارِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم در کنار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در حفاظت از ارمغان وحی، ره‌آورد جبرئیل که بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نازل می‌شد، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نگهبان بودند، پاسدار بودند، مروّج بودند، مدافع بودند، و دیدبان جانِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و جهادِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودند. در جبهه‌های جنگ حضور فیزیکی پیدا کردند، در جنگ احد آمدند و شاهد صورت گلگون نبی مکرّم اسلام بودند و با چشمی اشکبار زخم پیشانی پدر را شستشو دادند و با روش‌هایی که در پیش گرفتند از خونریزی جلوگیری کردند.

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در جنگ احزاب حضور پیدا کردند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در هجرت جزو بانوان هم‌کاروانِ مهاجرین هستند که خودِ مهاجر بودن جزوِ امتیازات است.

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در خدمت به اسلام

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در خدمت به اسلام ناب و حقیقتِ قرآن کریم که در وجود رهبر معصومشان امیرالمؤمنین صلوات الله علیه متجلّی بود بسان یک سرباز تمام‌عیار، با حساسیت مرزهای اسلام ناب که همان رهبری آسمانی بود، هم از حفاظت احکام قرآن کریم و هم حفاظت قرآن ناطق یعنی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه لحظه‌ای غافل نبودند و با همه‌ی وجود در دفاع از حریم ولایت با دو خصیصه، یکی اینکه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها این عالمی نبودند، هیچ وقت دل به این عالم ندادند و خودشان فرمودند دلخوشی‌ ایشان در این عالم به سه چیز است، یکی تلاوت کتاب الله، دیگری انفاق در سبیل خدا، سوم هم نگاه به صورت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم. دلِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به همین‌ها خوش بود، کمترین تعلّقی به زرق و برق دنیا نداشتند تا اینکه دل بکنند.

دل حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم با ایشان رفته بود، و این بانوی بزرگوار در حفاظت از اسلام که مقدّمه‌ی شهادت ایشان باشد، این را بعضی از بزرگان اهل سنّت تحلیل کرده‌اند که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دعا می‌کردند: «یَا إِلَهِی عَجِّلْ وَفَاتِی سَرِیعاً»،[۷] تا زمانی که کسی به کمال نرسیده باشد نمی‌خواهد از این عالم برود، اگر کسی کمترین نقصی داشته باشد یا کمترین تعلّقی به این عالم داشته باشد علاقه‌ای به مرگ ندارد.

لذا محبّت به مرگ، عشق به مرگ، خواسته‌ی اولیای الهی است، «قُلْ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ»،[۸] این نشان می‌دهد که علاقه‌ی به شهادت نشانه‌ی کمالِ حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها است.

سربازی از سربازان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

یادی از سردار عزیزمان که تربیت‌شده‌ی دامان ولایت و عصمت بود. ره‌آورد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها این فرزندانِ شهادت‌طلب، که امام راحل فتح الفتوح انقلاب را تربیتِ این نوع اشخاصی که آخرت را بر دنیا ترجیح دادند و زندگی دنیوی خودشان را با خدای متعال معامله کردند و قرب الهی را بر همه چیز ترجیح دادند می‌دانستند.

وقتی به سردار سلیمانی رضوان الله تعالی علیه هنگام عزیمت به عراق در سوریه می‌گویند که این سفر خطرناک است، می‌گوید میوه‌ی رسیده اگر نیفتد و بماند می‌گندد.

این پیام خیلی عجیبی است، این محبت و عشق میوه‌ی وجود حاج قاسم را شیرین کرده بود، میوه‌ی رسیده بود، هیچ خامی نداشت، هیچ نارسی نداشت، همانطور که مولای او امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و مالک اشتر و عمّار اینطور بودند، «وَقَعَ علَى المَوتِ أم وَقَعَ المَوتُ علَیهِ»،[۹] چه مرگ به سراغ ما بیاید و چه ما به سراغ مرگ برویم، آنقدر به مرگ مأنوس شده است، مرگ او آنقدر زیبا شده است، انتقال به لقاء الهی آنقدر برای او جاذبه دارد که در مورد خودش می‌گوید نباید میوه‌ی رسیده بماند و باید بیفتد.

یکی از ویژگی‌های حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها این بود که مرگ را زیبا کردند، انسان در هر سنّی که باشد اگر لقاء خدای متعال برای او شیرین باشد، اگر خودش بالاتر از این دنیا باشد، اگر اسیر هیچ امری از امور دنیا نباشد، این می‌خواهد پرواز کند، آمده است که برود، از روزی که می‌داند مسافر است و در راه است با سرعت حرکت می‌کند و در میدان مسابقه می‌دهد تا اول نفری باشد که به لقاء خدای متعال نائل آید.

یکی این جهت است که شهادت برای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در جوانی جاذبه‌ی در حد خودش را دارد، نه در حد شهدای مادون، در حد امیرالمؤمنین صلوات الله علیه به مرگ علاقه دارد، در حد پدر بزرگوارشان به لقاء الهی علاقه دارند.

خوشا بحال کسی که کابوس مرگ را برای خودش حل کرده است، مرگ برای او نگرانی نیست، مرگ برای او انتقال به جایگاه بلند است، مرگ رسیدن به مقصد است، مرگ پشت سر گذاشتن هجران است، وصال یار است.

مسئله‌ی حکومت در دیدگاه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

نکته‌ی دومی که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از مهام امور زندگی قرار دادند و به همه‌ی پیروان ادیان الهی درس آموختند، مسئله‌ی حساس کردنِ جامعه به حکومتِ عدل است، به حکومتِ حق است، به حکومتِ علم است، به حکومتِ ایمان است، به حکومتِ حکمت است.

ولایتِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، آن بُعدی که علی ولی الله است، آن بُعدی که امیرالمؤمنین صلوات الله علیه اسم اعظم خدای متعال است، در آن بُعد هیچ کس نمی‌تواند آن مقام را از امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین بگیرد، اما این بُعدی که آمده است بشر را از انحراف و کج‌روی و ظلم و فساد و تعدّیات نجات بدهد، این بشرِ خام را پخته کند، این موجود تلخ را شیرین کند و او را در اعلی علیّین اوج بدهد، در این بُعد هیچ چیزی مانند حکومت نقش در هدایت جامعه و آرامش جامعه و آسایش جامعه و احساس سکینه در قلب افراد جامعه ندارد، حکومت نقش اول را دارد.

لذا فدکِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها غصب شد و این خطبه‌ی فدکیه هم بعنوان خطبه فدکیه نامگذاری شد، چون حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در مسجد نبوی آمدند و یک محاکمه‌ای را تشکیل دادند و پرونده‌ی غصب را باز کردند و کسانی که عامل غصب بودند را استیضاح کردند و یک لایحه‌ی دفاعیِ مقبولِ مستندِ غیرقابل خدشه را تقدیم دادگاه عدل الهی و دادگاه تاریخ کرد، که این جزو معجزات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است، هم از نظر موقعیتی که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در آن موقعیت چنین خطبه‌ای را ایراد فرمودند، و هم از نظر محتوای خطبه، این خطبه با نهج البلاغه پهلو می‌زند، این خطبه مادون کلام خدای متعال است ولی مافوق کلام بشر است، این خطبه چه جامعیتی دارد، هم درس معارف است، توحید است، رسالت است، ولایت است، هم درس تاریخ است، هم فلسفه تاریخ است، هم روانشناسی اجتماعی است، و هم مسئله‌ی تهییج احساسات و عواطف است، در عین حال فلسفه احکام است، و عجیب این است که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها با اینکه مهم‌ترین مسئله برای ایشان مسئله‌ی حکومت دینی است، حکومت عدل است، حکومت رأفت است، حکومت ایثار است، حکومت ارزش‌هاست، اما وقتی در مسجد ایرادِ خطبه کردند و تمام روش‌هایی که می‌شد دل‌ها را تسخیر کند و هدایت کند که مستمعین، بعد هم همه‌ی جهان مستمع ایشان باشند، بکار بردند ولی دل‌ها «کَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ»،[۱۰] دل‌ها چرک و غبارگرفته بود، نور کلام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بر دل‌ها نفوذ نکرد، با چنین خطبه‌ای انقلاب نکردند، به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها لبّیک نگفتند، از عدل دفاع نکردند، از حقِ تاریخ دفاع نکردند، نسل‌های آینده نیاز به حکومت علوی داشتند که حکومت علم و عدالت و ایثار است و در یک کلمه حکومت خدای متعال است، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و حضرات ائمه علیهم السلام هیچ وقت خودشان را مطرح نکردند، خودی نداشتند تا مطرح کنند.

مسئله‌ی ولایت و حکومت حرف اول حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بود، وقتی که حضرت امّ سلمه سلام الله علیها به عیادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها شرفیاب شد و احوال ایشان را پرسیدند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودند: «أَصْبَحْتُ بَیْنَ کَمَدٍ وَ کَرَبٍ»،[۱۱] من هم درد دارم و هم غم دارم، اما درد و غم من، یکی فقد نبی است، نمی‌دانید چه آفتابی غروب کرد، نمی‌دانید چه عمودی افتاد، که خودشان خطاب به پدرشان عرضه می‌داشتند: «أمّا الدنیا فبعدک مظلمه وأما الآخره فبنورک مشرقه»، چنین نوری خاموش شد و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها با همه‌ی وجودشان درد فراق پدر را حس می‌کردند. دوم «ظُلِمَ اَلْوَصِیُّ» است، نمی‌دانید انزوای امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، مظلومیتِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، مظلومیتِ بشریت است، تفاوت ولایت با سلطنت و جمهوریت محض همین است که ولی مظهر رحمانیت خدای متعال است، ولی آحاد مردم را دوست می‌داد، ولی چتر رحمت حق است، مانند باران بر همه می‌بارد ولی جاذبه دارد، ولی الگو است، ولی کامل است، ولی برای انسان هم راهنماست و هم راهبر است، ولی در دسترس مردم است، ولی نمی‌تواند جدای از مردم زندگی کند.

این است که محور هجوم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به غاصبین خلافت است، اما وقتی فلسفه‌ی احکام را شروع می‌کنند، در ابتدا از توحید شروع می‌کنند، بعد نماز را مطرح می‌کنند، بیست مورد از احکام زندگی‌ساز اسلام ناب را برای مردم برجسته و پرجاذبه می‌کند، حکمت و فلسفه‌ی آن‌ها را بیان می‌فرمایند، بعد امامت را در میان و نزدیک آخر مطرح می‌کنند، چون همه‌ی حساسیت غاصبین نسبت به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بود، درِ خانه را محاصره کرده بودند، خانه را به آتش کشیدند، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را با آن وضع آوردند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اگر ابتدا از مسئله‌ی ولایت شروع می‌کردند چه بسا نمی‌گذاشتند این خطبه را به پایان برسانند، لذا مانند همان «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ»،[۱۲] آیه ولایت در میان آیات دیگر گنجانده شده است، از یک ظرافت و لطافتی برخوردار است.

بعد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در این مقدمه ولایت دو مسئله را مطرح می‌کند، بعد ولایت را، بعد حفاظِ ولایت را.

فرمودند خدای متعال عدل را برای تنسیق قلوب قرار داده است.

اگر بنا باشد در یک جامعه‌ای ارتباط افراد جامعه ارتباطِ وجودی باشد، ارتباط قلبی باشد، ارتباط احساسی باشد، باید در سنگر عدل بنشینند، در فضای عدل زندگی کنند، از یکدگیر هراسی نداشته باشند، گرگِ یکدیگر نباشند، تعدّی به یکدیگر نداشته باشند، فضای عدل است که افراد جامعه را به یکدیگر ارتباط می‌دهد و حاکمیت اخوّت و مودّت و محبّت در فضای عدل است.

در فضای ظلم و تعدّی همه به یکدیگر تنه می‌زنند، تزاحم دارند، ولی در فضای عدالت همه ایثار دارند.

فرمودند: اولاً مسئله‌ی عدالتخواهی در جامعه باید رواج داشته باشد، خدای متعال عدل را خواسته است و فرض کرده است و قرار داده است، برای این بود که می‌خواست جامعه انسجام خودش را داشته باشد، این انسجام هم انسجام تاکتیکی نباشد، راهبردی باشد.

وحدت، اتحاد، انسجام برای یک حکومت مقتدر، برای یک حکومت توحیدی یک جبهه است، یک راهبرد است، یک استراتژی است.

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها عدالت را بعنوان حافظ انسجام جامعه مطرح فرمودند. اگر بنا باشد یک جامعه در عدل زندگی کند، قانون می‌خواهند، «وَ طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّهِ»،[۱۳] قانون حدود و حقوق را مشخص می‌کند و جامعه‌ی تربیت‌شده‌ی قانونمند به قانون پایبند است.

طاعت ائمه علیهم السلام، این‌ها قرآن ناطق هستند، این‌ها عینیّت قانون هستند.

امام راحل ما قبل از آنکه قانون اساسی تصویب بشود، با آن قانونی که خدای متعال برای حاکم اسلامی قرار داده است، نخست‌وزیر تعیین می‌کند، همه‌ی مردم هم از جان می‌پذیرند. هنوز خبرگانی وجود ندارد، اما خود ایشان قانون هستند.

ائمه علیهم السلام عینیّت قانون خدا بودند، لذا پایبند بودن به قانون، نگاه به این الگوها را لازم دارد، طاعتِ ما را «نِظَاماً لِلْمِلَّهِ»، برای شریعت و آئین و جامعه دینی مسئله‌ی اطاعت از ائمه اطهار علیهم السلام، منشأ پیاده شدنِ قانون خروج از بربریت است، ورود در تمدّن است.

نظام شریعت، نظام دیانت، نظام قانون است برای جامعه بشری.

اگر قانونی هست که مردم حق را بشناسند و با پایبند بودن به حق عدالتخواه باشند، عدل‌محور باشند، حافظِ قانون می‌خواهد، حافظِ قانون و الگوی قانون‌مداری امامِ جامعه است، «وَ إِمَامَتَنَا أَمَاناً لِلْفُرْقَهِ»، اگر یک محوری نباشد، اگر کعبه‌ای نباشد، حرکت بر دور یک محور اگر از یک آغازی به یک انجامی بطور منظم واقع نشود، استعکاک پیش می‌آید، تزاحم پیش می‌آید.

در منظومه‌ی شمسی خورشید مرکزیت دارد، لذا سیارات در مدار خودشان منظم حرکت می‌کنند.

و این امامت است، که امامت یک جاذبه‌ی الهی است، امام موجود الهی است، ارتباط رهبر دینی با خدای متعال قوی‌ترین ارتباط‌هاست و تحت هدایت است، مشمول عنایت و نصرت پروردگار عزیز است. «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا»،[۱۴] این تعبیرِ «فینا» غیر از «فی سبیل الله» است.

ان شاء الله خدای متعال آیت الله بهجت اعلی الله مقامه الشّریف را غریق بهار رحمت خود کند، می‌فرمودند: «مِن حرمٍ إلَی حَرَم»، سعی کنید از حرم خارج نشوید، «مِن إسمٍ إلَی إسم» طی منازل کنید، همیشه با خدا باشید، اگر انسان دل را به خدا بدهد، قلب حرم خداست، اگر خدای دل این دل را بپذیرد و در قلب مؤمن مستقر بشود که «الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى»،[۱۵] انسان همیشه در محضر خدای متعال است، هر کاری می‌کند با یک اسمی از اسماء الهی در ارتباط است و جلوه‌ی اسمی از اسماءالله است.

نعمت رهبری عزیز

جای شکر است، خدای متعال به ما دولت خوبی داده است، دولت دل به خدا داده‌ای داده است، دولتی عاشق مردم و عاشق ولی داریم، دولتی پرتلاش و بی‌توقع داریم، حکمرانان کشور ما امروز همه در مدار منظومه‌ی ولایت حرکت می‌کنند و به همین دلیل انسان اطمینان دارد که خدای متعال این‌ها را کمک می‌کند، ولی تنها مشکلی که امروز برای رهبر عزیز ما که به نیابت از امام زمان ارواحنا فداه نیابت محبّت از حضرت را هم دارند، نسبت به آحاد مردم احساس پدری والله فوق پدری هست، امام از همه به آحاد رعیت نزدیک‌تر است، از پدر و مادر مهربان‌تر است، همان جهتی را که در دعای بعد از نماز جعفر طیّار آمده است که «أَنْتَ أَبَرُّ بِی مِنْ أَبِی وَ أُمِّی، وَ أَرْحَمُ بِی مِنْ نَفْسِی»، خدایا! پدرم و مادرم هرچه توانستند در مورد من نیکی کردند، ولی هرگز نیکی پدر و مادر به نیکی خدای من نمی‌رسد، خدایا! تو از خودِ من به خودم مهربان‌تر هستی، «النَّبِیُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»،[۱۶] اینکه ولایت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم از خودشان بر خودشان بیشتر است، برای اینکه از خودشان به خودشان دلسوزتر است.

امروز ولی فقیه جانشین نبی مکرّم اسلام و ائمه اطهار علیهم السلام است و این ولایت عاطفی، ولایت عاطفی است، کشش و جاذبه‌ی دل است، آحاد مردم، اقمار وجود ایشان هستند و ایشان نسبت به همه ارتباط قلبی دارند.

این مشکلات مردم، این گرانی‌ها برای مردم فشار ندارد، همه‌ی فشارها متمرکز در مقام رهبری است.

در پایان این را عرض می‌کنم که در این سوره مبارکه انسان که قاری محترم این آیات را قبل از صحبت ما قرائت کردند، «وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا * إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا»،[۱۷] این «وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ» نشان می‌دهد که همیشه سفره حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها باز است و در پاسخگویی به گرفتارها، منحصراً قشر خاصی به ایشان مراجعه ندارند، هر کسی یتیم باشد، مسکین باشد، اسیر باشد… خدای متعال خبر نداده است که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها این کار را کردند، می‌فرمایند: «وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ»، امروز هم ما درِ خانه‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را می‌زنیم.

اینکه مقام معظم رهبری روحی فداه فرموده‌اند که ما توشه‌ی خودمان را از ایام فاطمیّه می‌گیریم، من هم امشب به همین امید این در را می‌زنم و این نایب امام زمان ارواحنا فداه را شفیع قرار می‌دهم.

توسّل به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، هر کسی در هر جبهه‌ای مشکل پیدا کرد بداند سفره‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها پهن است و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هیچ کسی را ناامید نمی‌کنند، و این اطعامِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که در ابعاد مختلف رفع نیاز می‌کنند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مظهر جود خدای متعال هستند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مظهر غیاث المستغیثین خدای متعال هستند، «وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ» فرازمانی و فرامکانی است، باید رفت و درِ خانه‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را زد و ایشان هم مضایقه نمی‌کنند.

در این اطعام هم هیچ توقعی از ما ندارند.

این شهید سلیمانیِ ما از چه کسی توقع داشت؟ کار او این بود که معشوق را از خودش راضی کند، شهید ابومهدی المهندس آن زمانی که خودش عراقی بود و در جبهه ایران از حق دفاع می‌کرد و سینه سپر کرده بود و آماده بود که در میان شهدای ما شهید بشود، این‌ها از ابتدا چیزی از کسی نخواستند، نه از نظام چیزی می‌خواهند و نه از مردم چیزی می‌خواهند. تفاوت ولایت با دیگران همین است، او می‌خواهد خدای متعال چیزی از او بگیرد، نمی‌خواهد چیزی از مردم را به خودش اختصاص بدهد، «إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا».

روضه و توسّل به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

روضه خواندن در این حسینیه یک ویژگی خاصّی دارد، انسان احساس می‌کند… امام زمان ارواحنا فداه که أُذُنُ اللهِ الوَاعِیَه هستند، ایشان روضه‌ی مادرشان را می‌شنوند، اما به اینجا یک نگاه خاصّی دارند.

زمانی من از آیت الله خوشوقت نقل کردم که در عالم رؤیا دیدند امام خمره‌هایی در اینجا دارند و به مشتری‌های حسینیه جام می‌دهند، جام محبّت می‌دهند، ما هم با همین عقیده دامان آقای خودمان را می‌گیریم که دست ما را هم به گوشه‌ی چادر مادرشان وصل کنند، ما هم گرفتار هستیم، از ما هم چیزی قبول کنند، آلوده هستیم، اما چه می‌شود مانند کودی که بر ریشه‌ی درخت میوه ریخته می‌شود و تحوّلی برای آن درخت پیش می‌آید، ما هم به این عنوان به اینجا می‌آییم، ان شاء الله عاقبت به خیر بشویم.

«أَنَّهَا مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِیهَا مُعَصَّبَهَ اَلرَّأْسِ نَاحِلَهَ اَلْجِسْمِ مُنْهَدَّهَ اَلرُّکْنِ بَاکِیَهَ اَلْعَیْنِ مُحْتَرِقَهَ اَلْقَلْبِ یُغْشَى عَلَیْهَا سَاعَهً بَعْدَ سَاعَهٍ»[۱۸]… امام صادق علیه السلام روضه‌ی مادرشان را خوانده‌اند…

من این شعری که منسوب به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است را می‌خوانم:

صُبَّتْ عَلَیَّ مَصَائِبُ لَوْ أَنَّهَا           صُبَّتْ عَلَى الْأَیَّامِ صِرْنَ لَیَالِیَا[۱۹]

درد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها یک چیز نبود، درد چهلو داشتند، درد بازو داشتند، در اثر فشارهایی که در اوج فشارها مظلومیت و غربت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بود… که وقتی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه خواستند درد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را از خود ایشان بشنوند، کنار بستر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نشستند، بعضی اوقات همینکه به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نگاه می‌کردند همه‌ی غم‌های امیرالمؤمنین صلوات الله علیه محو می‌شد، ولی حال هر وقت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را نگاه می‌کنند دلشان آب می‌شود…

لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم

الا لعنت الله علی القوم الظّالمین

[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] خطبه فدکیه

[۳] زیارت جامعه کبیره

[۴] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام ، جلد ۲۹ ، صفحه ۲۲۰ (أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَتَوَقَّعُ رُجُوعَهَا إِلَیْهِ وَ یَتَطَلَّعُ طُلُوعَهَا عَلَیْهِ – فَلَمَّا اِسْتَقَرَّتْ بِهَا اَلدَّارُ، قَالَتْ لِأَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: یَا اِبْنَ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْکَ اَلسَّلاَمُ : اِشْتَمَلْتَ شَمْلَهَ اَلْجَنِینِ، وَ قَعَدْتَ حُجْرَهَ اَلظَّنِینِ، نَقَضْتَ قَادِمَهَ اَلْأَجْدَلِ، فَخَانَکَ رِیشُ اَلْأَعْزَلِ، هَذَا اِبْنُ أَبِی قُحَافَهَ یَبْتَزُّنِی نَحِیلَهَ أَبِی وَ بُلْغَهَ اِبْنَیَّ، لَقَدْ أَجْهَرَ فِی خِصَامِی، وَ أَلْفَیْتُهُ أَلَدَّ فِی کَلاَمِی، حَتَّى حَبَسَتْنِی قَیْلَهٌ نَصْرَهَا، وَ اَلْمُهَاجِرَهُ وَصْلَهَا، وَ غَضَّتِ اَلْجَمَاعَهُ دُونِی طَرْفَهَا، فَلاَ دَافِعَ وَ لاَ مَانِعَ، خَرَجْتُ کَاظِمَهً، وَ عُدْتُ رَاغِمَهً، أَضْرَعْتَ خَدَّکَ یَوْمَ أَضَعْتَ حَدَّکَ، اِفْتَرَسَتِ اَلذِّئَابُ وَ اِفْتَرَشْتَ اَلتُّرَابَ، مَا کَفَفْتَ قَائِلاً، وَ لاَ أَغْنَیْتَ بَاطِلاً ، وَ لاَ خِیَارَ لِی، لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَنِیئَتِی ، وَ دُونَ زَلَّتِی ، عَذِیرِی اَللَّهُ مِنْکَ عَادِیاً، وَ مِنْکَ حَامِیاً، وَیْلاَیَ! فِی کُلِّ شَارِقٍ ، مَاتَ اَلْعَمَدُ، وَ وَهَتِ اَلْعَضُدُ، شَکْوَایَ إِلَى أَبِی، وَ عَدْوَایَ إِلَى رَبِّی، اَللَّهُمَّ أَنْتَ أَشَدُّ قُوَّهً وَ حَوْلاً، وَ أَحَدُّ بَأْساً وَ تَنْکِیلاً. فَقَالَ: أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ لاَ وَیْلَ عَلَیْکِ ، اَلْوَیْلُ لِشَانِئِکِ، نَهْنِهِی عَنْ وَجْدِکِ یَا اِبْنَهَ اَلصَّفْوَهِ، وَ بَقِیَّهَ اَلنُّبُوَّهِ، فَمَا وَنَیْتُ عَنْ دِینِی، وَ لاَ أَخْطَأْتُ مَقْدُورِی، فَإِنْ کُنْتِ تُرِیدِینَ اَلْبُلْغَهَ، فَرِزْقُکِ مَضْمُونٌ، وَ کَفِیلُکِ مَأْمُونٌ، وَ مَا أُعِدَّ لَکِ أَفْضَلُ مِمَّا قُطِعَ عَنْکِ، فَاحْتَسِبِی اَللَّهَ. فَقَالَتْ: حَسْبِیَ اَللَّهُ وَ أَمْسَکَتْ .)

[۵] سوره مبارکه توبه، آیه ۳۳ (هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ)

[۶] عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال ، جلد ۱۱ ، صفحه ۱۰۳۰

[۷] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام ، جلد ۴۳ ، صفحه ۱۷۴

[۸] سوره مبارکه جمعه، آیه ۶

[۹] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام  ، جلد ۶ ، صفحه ۱۳۷ (کِتَابُ اَلدُّرَّهِ اَلْبَاهِرَهِ : قِیلَ لِأَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ مَا اَلاِسْتِعْدَادُ لِلْمَوْتِ فَقَالَ أَدَاءُ اَلْفَرَائِضِ وَ اِجْتِنَابُ اَلْمَحَارِمِ وَ اَلاِشْتِمَالُ عَلَى اَلْمَکَارِمِ ثُمَّ لاَ یُبَالِی أَ وَقَعَ عَلَى اَلْمَوْتِ أَوْ وَقَعَ اَلْمَوْتُ عَلَیْهِ وَ اَللَّهِ لاَ یُبَالِی اِبْنُ أَبِی طَالِبٍ أَ وَقَعَ عَلَى اَلْمَوْتِ أَمْ وَقَعَ اَلْمَوْتُ عَلَیْهِ .)

[۱۰] سوره مبارکه مطففین، آیه ۱۴ (کَلَّا ۖ بَلْ ۜ رَانَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ مَا کَانُوا یَکْسِبُونَ)

[۱۱] المناقب ، جلد ۲ ، صفحه ۲۰۵ (وَ دَخَلَتْ أُمُّ سَلَمَهَ عَلَى فَاطِمَهَ عَلَیْهَا السَّلاَمُ فَقَالَتْ لَهَا کَیْفَ أَصْبَحْتِ عَنْ لَیْلَتِکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اَللَّهِ قَالَتْ أَصْبَحْتُ بَیْنَ کَمَدٍ وَ کَرَبٍ فُقِدَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ ظُلِمَ اَلْوَصِیُّ وَ [هُتِکَ] وَ اَللَّهِ حُجُبُهُ أَصْبَحَتْ إِمَامَتُهُ مُقْتَصَّهً عَلَى غَیْرِ مَا شَرَعَ اَللَّهُ فِی اَلتَّنْزِیلِ وَ سَنَّهَا اَلنَّبِیُّ فِی اَلتَّأْوِیلِ وَ لَکِنَّهَا أَحْقَادٌ بَدْرِیَّهٌ وَ تِرَاتٌ أُحُدِیَّهٌ کَانَتْ عَلَیْهَا قُلُوبُ اَلنِّفَاقِ مُکْتَمِنَهً لِإِمْکَانِ اَلْوُشَاهِ فَلَمَّا اُسْتُهْدِفَ اَلْأَمْرُ أَرْسَلَتْ عَلَیْنَا شَآبِیبَ اَلْآثَارِ مِنْ مَخِیلَهِ اَلشِّقَاقِ فَیَقْطَعُ وَتَرَ اَلْإِیمَانِ مِنْ قِسِیِّ صُدُورِهَا وَ لَیْسَ عَلَى مَا وَعَدَ اَللَّهُ مِنْ حِفْظِ اَلرِّسَالَهِ وَ کَفَالَهِ اَلْمُؤْمِنِینَ أَحْرَزُوا عَائِدَتَهُمْ غُرُورَ اَلدُّنْیَا بَعْدَ اِنْتِصَارٍ مِمَّنْ فَتَکَ بِآبَائِهِمْ فِی مَوَاطِنِ اَلْکُرُوبِ وَ مَنَازِلِ اَلشَّهَادَاتِ .)

[۱۲] سوره مبارکه مائده، آیه ۶۷ (یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ)

[۱۳] خطبه فدکیه

[۱۴] سوره مبارکه عنکبوت، آیه ۶۹ (وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ)

[۱۵] سوره مبارکه طه، آیه ۵

[۱۶] سوره مبارکه احزاب، آیه ۶ (النَّبِیُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ ۖ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ ۗ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَىٰ بِبَعْضٍ فِی کِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُهَاجِرِینَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلَىٰ أَوْلِیَائِکُمْ مَعْرُوفًا ۚ کَانَ ذَٰلِکَ فِی الْکِتَابِ مَسْطُورًا)

[۱۷] سوره مبارکه انسان، آیات ۸ و ۹

[۱۸] المناقب ، جلد ۳ ، صفحه ۳۶۲ (وَ رُوِیَ: أَنَّهَا مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِیهَا مُعَصَّبَهَ اَلرَّأْسِ نَاحِلَهَ اَلْجِسْمِ مُنْهَدَّهَ اَلرُّکْنِ بَاکِیَهَ اَلْعَیْنِ مُحْتَرِقَهَ اَلْقَلْبِ یُغْشَى عَلَیْهَا سَاعَهً بَعْدَ سَاعَهٍ وَ تَقُولُ لِوَلَدَیْهَا أَیْنَ أَبُوکُمَا اَلَّذِی کَانَ یُکْرِمُکُمَا وَ یَحْمِلُکُمَا مَرَّهً بَعْدَ مَرَّهٍ أَیْنَ أَبُوکُمَا اَلَّذِی کَانَ أَشَدَّ اَلنَّاسِ شَفَقَهً عَلَیْکُمَا فَلاَ یَدَعُکُمَا تَمْشِیَانِ عَلَى اَلْأَرْضِ وَ لاَ أَرَاهُ یَفْتَحُ هَذَا اَلْبَابَ أَبَداً وَ لاَ یَحْمِلُکُمَا عَلَى عَاتِقِهِ کَمَا لَمْ یَزَلْ یَفْعَلُ بِکُمَا ثُمَّ مَرِضَتْ وَ مَکَثَتْ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً ثُمَّ دَعَتْ أُمَّ أَیْمَنَ وَ أَسْمَاءَ بِنْتَ عُمَیْسٍ وَ عَلِیّاً عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ أَوْصَتْ إِلَى عَلِیٍّ بِثَلاَثٍ أَنْ یَتَزَوَّجَ بِابْنَهِ أُخْتِهَا أُمَامَهَ لِحُبِّهَا أَوْلاَدَهَا وَ أَنْ یَتَّخِذَ نَعْشاً کَأَنَّهَا کَانَتْ رَأَتِ اَلْمَلاَئِکَهَ تَصَوَّرُوا صُورَتَهُ وَ وَصَفَتْهُ لَهُ وَ أَنْ لاَ یَشْهَدَ أَحَدٌ جَنَازَتَهَا مِمَّنْ ظَلَمَهَا وَ أَنْ لاَ یَتْرُکَ أَنْ یُصَلِّیَ عَلَیْهَا أَحَدٌ مِنْهُمْ .)

[۱۹] مسکّن الفؤاد عند فقد الأحبه و الأولاد ، جلد ۱ ، صفحه ۱۱۲ (وَ رُوِیَ: أَنَّهَا أَخَذَتْ قَبْضَهً مِنْ تُرَابِ قَبْرِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَوَضَعَتْهَا عَلَى عَیْنَیْهَا وَ أَنْشَدَتْ تَقُولُ – مَا ذَا عَلَى مَنْ شَمَّ تُرْبَهَ أَحْمَدَ أَنْ لاَ یَشَمَّ مَدَى اَلزَّمَانِ غَوَالِیَا صُبَّتْ عَلَیَّ مَصَائِبُ لَوْ أَنَّهَا صُبَّتْ عَلَى اَلْأَیَّامِ صِرْنَ لَیَالِیَا وَ لِمَا سَبَقَ مِنْ أَمْرِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِالنَّوْحَهِ عَلَى حَمْزَهَ .)