«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
«وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَهِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ».[۲]
این جنایتِ هولناک، جسارت به قبور عرشیان و لاهوتیان و جلوههای کامل خدای متعال را به امام زمان ارواحنا فداه و همهی دلهای مجروح و به حاضرین در این محفل نورانی تسلیت عرض مینمایم.
جایگاه حضرت آدم و نتیجهی سجده نکردن به او
دو سه نکته در این جلسهی ارجمند تقدیم میدارم، نکتهی اول این است که خدای متعال انسان را ولیدهی اسماء خودش معرّفی کرده است. وقتی خدای متعال انسان را آفرید «عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا»،[۳] در این موضوع مطالب خیلی زیادی نهفته است، خدای متعال هر چه اسم دارد به این موجود و به این خلیفهی خودش تعلیم فرموده است، «تعلیم فرموده است» به این معنا نیست که خدای متعال یک کتابی باز کرده باشد و این کتاب را صفحه به صفحه به حضرت آدم نشان داده باشد، نه! آدم جامِ خدانما و جهاننما بود، وجودِ او را اینطور ساخت، همهی اسماء در وجود او بود، نه اینکه در ذهن او باشد، این خودِ آدم بود که مرآت بود، آینهی جلال و جمال خدای متعال بود، و خدای متعال وقتی این موجود را آفرید به ملائکه دستور داد که به این موجود سجده کنند.
«الأسماء» یعنی هر نامی که خدای متعال دارد، «وَ بِأَسْمَائِکَ الَّتِی مَلَأَتْ أَرْکَانَ کُلِّ شَیْء»،[۴] و هم «الملائکه»، جبرئیل، میکائیل، اسرافیل، عزرائیل، اینها ساداتِ ملائکه هستند و عالم امکان با دست اینها تدبیر میشود، قرآن کریم از اینها بعنوان «فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً»[۵] یاد کرده است، اینها را تکریم کرده است، «لَا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ»،[۶] این موجودات معصوم مأمور شدهاند، بدون استثناء، هر چه ملک در عالم وجود دارد، که غیر از خدای متعال هیچ کسی تعداد ملائک را نمیداند، تمام ملائکهی بهشت، ملائکهی عوالم بالا، همه و همه در برابر آدم سجده کردند، الا ابلیس.
یک موجود بود که تمرّد کرد و آن هم ابلیس بود، و خدای متعال به این موجودی که در برابرِ یک موجودِ بعنوانِ آیهی کبرای خدا خضوع نکرد و عظمت او را نپذیرفت و عاشقانه در برابر او زانو نزد، خدای متعال به او سه ضربهی اساسی وارد کرد، یکی اینکه او را از بهشت اخراج کرد، هر کسی که ولایت ندارد حقِ ورود به بهشت ندارد، و هر کسی که در بهشت هم باشد و در عمق جان خودش به عظمت خلیفه خدا ابهام داشته باشد حقِ توقف در بهشت را ندارد و او را بیرون میکنند، «اخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ»،[۷] برو بیرون. «إِنَّکَ رَجِیمٌ» غیر از بفرمایید بیرون است، چیزی را که احترام ندارد را پرت میکنند. ما در منا رمی جمرات میکنیم، سنگها را برمیداریم و به طرف او رمی میکنیم و میاندازیم، شیطان کسی نیست که انسان در را برای او باز کند و بگوید بفرمایید بیرون، او را رجم میکنند، خدای متعال او را پرت کرد.
سوم: «وَإِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی إِلَى یَوْمِ الدِّینِ»،[۸] ملعون شد و تا ابد گرفتارِ لعنت خدای متعال گردید.
جایگاه حضرت آدم در برابر ائمه هدی سلام الله علیهم أجمعین از منظر قرآن کریم
حال حضرت آدم که ولیدهی اسماء الهی است، مظهرِ همهی صفات حق است، متخلق به اخلاق الله است، مقامِ او با حضرت امام حسن مجتبی صلوات الله علیه و امام زین العابدین صلوات الله علیه و امام محمد باقر صلوات الله علیه و امام جعفر صادق صلوات الله علیه و با هر یک از ائمه علیهم السلام قابل مقایسه نیست، فقط عرض میکنم که به آیات قرآن کریم توجه بفرمایید، مقام آدمیت در این حد است که همهی ملائکه که معصوم هستند و خوراک آنها تسبیح و تقدیس و دوام ذکر است، اینها به امر خود خدای متعال در برابر خلیفه خدا، در برابر آدمیّت به سجده افتادند.
حال در قرآن کریم یک آیه داریم که خدای متعال به همین شیطان فرمود: «أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعَالِینَ»،[۹] چه چیزی باعث شد که تو سجده نکردی؟ آیا تکبّر باعث شد این خوی ناپسند و این رذیلت تو را پست کند؟ در تفسیر این آیه ببینید که نشان میدهد که خدای متعال یک عناصری آفریده بود که مقام اینها بالاتر از حضرت آدم بود و اینها مأمور به سجده نبودند، این عالین چه کسانی بودند؟ همان بزرگوارانی که توبهی حضرت آدم به برکت آن انوار جلیّه قبول شد.
در ارتباط با توبهی آدم فرمود: «فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ»،[۱۰] این کلماتی که حضرت آدم تلقّی کرد، و آنها واسطه شدند تا خدای متعال مجدداً در بهشت را به روی آدم باز کرد، این کلمات چه کسانی هستند؟ وجود نازنین حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، وجود شریف مولی الموحدین حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه، بضعه الرّسول حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، امام حسن مجتبی صلوات الله علیه که این ابلیسها قبر شریف ایشان را تخریب کردند، «فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ»، هر کسی که راه ملک را میرود در برابرِ این ضریحها زانو میزند و اینها را مطاف خودش قرار میدهد، هر کسی نسبت به این حرمها خضوع ندارد و شأنی برای خود قائل است و ضریح و آستان را نمیبوسد راه ابلیس را پیش میرود، امام حسن مجتبی صلوات الله علیه جزو مصادق قطعی «فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ» و «الْعَالِینَ» هستند که قرآن کریم اینها را استثناء قرار داده است.
فکر نمیکنم که این حرفها خیلی به گوش شما خورده باشد و ان شاء الله که ذخیرهی قبر و قیامت ما باشد و ان شاء الله امام حسن مجتبی صلوات الله علیه در آنجا دست ما را بگیرند.
فدای قبر غریب امام حسن مجتبی صلوات الله علیه، فدای آن مزار آفتاب خوردهی امام حسن مجتبی صلوات الله علیه.
… و دیگر حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه، اولین و آخرین ارباب ما، این بزرگواران «فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ» و «الْعَالِینَ» هستند، وجود نوری این بزرگواران مقدّم بر وجود آدم و فرزندان آدم است، در ظاهر اینطور است که آدم پدر است اما در عالم معنا خودِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و ائمه هدی سلام الله علیهم أجمعین مبدأ وجود اینها هستند.
این یک بحث اساسی است که اصلاً بحث سجده و احترام و ضریح بوسیدن در این آیات قابل فهم و استنباط است.
آیا خدای متعال امر به شرک میکند؟
اما از نظر سیره و عمل، خدای متعال برای اثبات اینکه این قبور شریف اولیاء الله شعائر است، «ذلِکَ وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ»،[۱۱] و اولین کسی که قبر اولیای الهی را اکرام نموده است و واجب کرده است که تمام کسانی به مکّه مشرّف میشود به دور قبر طواف کنند خود خدای متعال است، این حجر اسماعیل چیست؟ حجر به معنای دامن است، آنجا مادرمان حضرت هاجر سلام الله علیها آرمیده است، منتها برای حفظ عفّت دامان هاجر نگفتهاند و حجر اسماعیل گفتهاند، اسماعیل در آنجاست، هاجر در آنجاست، خدای متعال قبر آنها را جزو بیت حساب کرده است، تمام انبیاء، تمام ملائکه، تمام ائمه، تمام عرفا، تمام عبّاد، تمام زهّاد که توفیق شرفیابی به بیت الله الحرام پیدا میکنند باید دور قبر هاجر و اسماعیل طواف کنند.
حال حضرت اسماعیل علیه السلام کجا و امام حسن مجتبی صلوات الله علیه و امام سجّاد صلوات الله علیه و امام باقر صلوات الله علیه و امام صادق صلوات الله علیه کجا؟ این بزرگواران اسم اعظم خدای متعال هستند، بعضی از انبیاء گذشته سه جزء یا چهار جزء یا هفت جزء از اسم اعظم دارند، اما ائمهی ما همهی هفتاد و دو جزء را دارند، «قَالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتَابِ»،[۱۲] وصیّ حضرت سلیمان علیه السلام یک جزء از علم الکتاب را دارد، اما حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه «مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ» هستند و تمام علم کتاب نزد حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه است.
حال ببینید چقدر جهالت و خباثت و نجاست میخواهد که کسی به این قبور جسارت کند و قدر این قبور را نداند و در ذهن او بیاید که چرا برای این بزرگواران ضریح ساختهاید و چرا دور این بزرگواران میگردید؟ آیا این عمل شرک است؟ خود خدای متعال دستور به شرک داده است که حاجیها را دور قبر حضرت هاجر سلام الله علیها و حضرت اسماعیل علیه السلام طواف میدهد؟ آیا این کار شرک است؟ اینها کجای کار هستند؟
به همین اندازه اکتفاء میکنم و امیدوارم که عزیزان ما این مسائل را سوژههای علمی و تحقیقی در دریای قرآن کریم و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت سلام الله علیهم أجمعین و سیرهی همهی انبیاء علیهم السلام… جناب شیث میخواست نماز حضرت آدم را بخواند، ملائکه و جبرئیل حاضر بودند، شیث به جناب جبرئیل تعارف کرد که شما پیش نماز باشید، او عرضه داشت: آدم مسجود همهی ملائکه است. آنها در مقایسه با امامان ما اینطور هستند که به طواف دور امامان ما افتخار میکنند، همهی انبیاء و اولیاء علیهم السلام به این کار افتخار میکنند.
غدّههای انگلیسی
این آل سعود و اسرائیل دو غدّهای هستند که انگلیسها در اینجا کاشتهاند، مبنای هر دو خشونت و زور و آدم کشی و کودک کشی و قداست زدائی است، اینها از زمانی که تأسیس شدهاند، نطفههای نامشروع دنیای مادّیت و غرب و الحاد هستند، آنها تخم اینها را کاشتهاند، از ابتدا هم که تأسیس شدهاند بجز جنایت و آدمکشی هیچ ثمرهای در این دودمانها پیدا نشده است و ان شاء الله به همین زودی هم اسرائیل در معرض نابودی است و هم وهابیت، اینها دوقلو هستند، از یک پدر ناپدر هستند، از جهت سیاسی و معنوی ساخته و پرداختهی دست پلید و نامشروع استعمار انگلیس هستند و بنای آنها بر این است که با این دو هر مسلمانها را گرفتار جنگهای داخلی و ایجاد اختلاف کنند.
پیراهن حضرت یوسف علیه السلام
این مقاماتی که خدای متعال مقام آدم را برای آدمیّت بزرگ کرده است و برای قبر آدم… قبری که در آن بدن نازنین امام رضا صلوات الله علیه یا حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین هستند، آیا اینها قابل مقایسه با پیراهن حضرت یوسف علیه السلام هستند؟ خدای متعال این پیراهن را تقدیس میکند، از این بالاتر، اسبی را که حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه سوار شدهاند و در جنگ «ذات السلاسل» با این اسب به میدان رفتهاند، خدای متعال به این اسب و سُمِ اسب حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه قسم یاد میکند، بعد شما نمیتوانید ضریح آن بزرگواران را قبول کنید؟!
این مسائل چیزهایی است که شیعه افتخار دارد که زندگی او منطق دارد و مقام آدمیّت را باور دارد، قرآن کریم را بعنوان یک چشمهی جوشانی که به انسان ارزش داده است و ارزش انسان را به او القاء کرده است و باید مظهر خدای متعال بشود و مظهر جلال و جمال الهی بشود، مسیر بندگی را در مکتب اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین طی میکند تا بر سر سفرهی اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین به مقاماتی برسد.
خدمتِ علامه صاحبالفصول اعلی الله مقامه الشّریف
ان شاء الله خدای متعال مرحوم علامه «عبدالرحیم صاحبالفصول» را رحمت کند، که ایشان هم شأنی دارند، غیرتی نسبت به قبور شریف ائمه بقیع علیهم السلام داشتند و تلاش خودشان را در ملاقات با عبدالعزیز که پادشاه بود کرده است و از او هم برای حفظ این عناوین قبر نوشتهای گرفته است، از این جهت یکی از استثنائاتی است که این حکومت وهابی که همیشه به شمشیر تکیه کردهاند و روی سرنیزه نشستهاند و بجز جنایت و خونریزی و بیادبی و خشونت و ایجاد فتنه هیچ چیزی در عالم ندارند، ولی این عالم بزرگوار توانسته است از او نوشتهای برای حفظ آثار بگیرد.
امیدوار هستیم که اینها هرچه زودتر زائل بشوند و همهی ما و شما عمری داشته باشیم و ببینیم که ان شاء الله گنبد و بارگاهی برای حضرات معصومین بقیع ساخته بشود و به آنجا برویم و پروانهی شمع مرقد مطهّر امام حسن مجتبی صلوات الله علیه و امام سجّاد صلوات الله علیه و امام باقر صلوات الله علیه و امام صادق صلوات الله علیه بشویم.
روضه و توسّل
ما ضریح میبینیم و گریه میکنیم، به دور ضریح میگردیم و گریه میکنیم، اما به قربان آن زائری که آمد و بدن بیسر دید… امان از دل حضرت زینب کبری سلام الله علیها… باور نمیکردند… آیا تو برادر من هستی؟..
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
دعا
خدایا! تو را به مقام حضرات ائمه بقیع علیهم السلام قسم میدهیم تمام شیاطینی که مقابل نور ائمه اطهار علیهم السلام و نور ولایت هستند مخذول و ریشهکن بفرما.
خدایا! فرج امام زمان ارواحنا فداه را نزدیک بگردان.
خدایا! سایهی پُربرکت نایب امام زمان ارواحنا فداه، رهبر عزیزمان را مستدام بدار.
خدایا! ملّت ما را از این گرانی و نگرانی و فاصلهی طبقاتی نجات عنایت بفرما.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهم دست کسانی که امیدشان به بیگانه است و به مردم خودشان و استعدادهای درونی تکیه نمیکنند، دست اینها را کوتاه بگردان.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهم جوانهای ما را به سامان برسان.
خدایا! عاقبت ما را ختم به خیر بگردان.
خدایا! از این جمع عزیز به شایستگی قبول بفرما.
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] سوره مبارکه بقره، آیه ۳۴ (وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَهِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ)
[۳] سوره مبارکه بقره، آیه ۳۱ (وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِکَهِ فَقَالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هَٰؤُلَاءِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ)
[۴] دعای کمیل
[۵] سوره مبارکه نازعات، آیه ۵
[۶] سوره مبارکه انبیاء، آیه ۲۷
[۷] سوره مبارکه ص، آیه ۷۷ (قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ)
[۸] سوره مبارکه ص، آیه ۷۸
[۹] سوره مبارکه ص، آیه ۷۵ (قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیَدَیَّ ۖ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعَالِینَ)
[۱۰] سوره مبارکه بقره، آیه ۳۷ (فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ)
[۱۱] سوره مبارکه حج، آیه ۳۲
[۱۲] سوره مبارکه نمل، آیه ۴۰ (قَالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ ۚ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَٰذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَأَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ ۖ وَمَنْ شَکَرَ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ)