«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
ماه مبارک رمضان رفیق خوبی بود، فرمودند اگر میدانستید خدای متعال چه چیزهایی در ماه مبارک رمضان قرار داده است، آرزو میکردید که همیشه ماه رمضان باشد، فراق ماه مبارک رمضان بر اولیای الهی گران بود، امام سجّاد علیه السلام و روحی فداه میدانند که ماه رمضان چه گنجینههایی در خود دارد، چه تجلّیاتی از پروردگار متعال در این ماه خدا برای اهل آن نورافشانی کرده است و چه مغناطیسی برای دلهای عاشقان خدای متعال است.
توفیقات شب قدر
لذا آهسته آهسته خودتان را آماده کنید، این جاذبهی ماه مبارک رمضان، رفاقت بیبدیل این ماه خدا، با انس آرامبخش این همراه عزیز، سحرهای عرشی، افطاریهای دلانگیز، تلاوتهای بیبدیل، و شبهای قدر آن؛ خود خدای متعال در مورد شب قدر فرموده است که «لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»،[۲] تنها هم «خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» نیست، تمام آسمانیها با عصمت و نورانیت خودشان، و درجات عالم والای خودشان، با شوق و عشق به زمین نزول اجلال نمیکنند، شب قدر همهی خوبان عالم امکان را نزد امام زمان ارواحنا فداه جمع میکند، که نسب به ما نزول اجلال است، حضرت جبرئیل میآیند، حضرت میکائیل میآیند، آن ملک محبّت، ملک عشق، واسطهی وصل بین ما و خدای متعال، حضرت عزرائیل سلام الله علیه، خودشان تشریف میآورند، و اسرافیل که به ذوی الارواح روح میدهد، این سادات ملائکه، این رؤسای ملائکه، با زیرمجموعههای عالمی خودشان در چه جلال و ابهتی زمین را سنگین میکنند، و نسبت به امام زمان ارواحنا فداه تشرّف حاصل میکنند، از آقای ما دستور میگیرند، مأموریت سال خودشان را… همهی ملائکه بر سرِ سفرهی امام زمان ارواحنا فداه مورد نوازش قرار میگیرند، و افتخار آنها به این است که دستورات الهی را، سبب متّصل بین سماء و عرض به اینها ابلاغ میکنند، و اگر شما در سال گذشته توفیق داشتید، یک سال طلبه بودید، یک سال در خانهی امام زمان ارواحنا فداه نفس کشیدید، و برخی از شما یک سال نماز شب خواندهاید، و ان شاء الله یک سال برای خدای متعال بیگناه زندگی کردید، پاکچشم و پاکدست و پاکدامن و پاکدل و پاکسخت بودهاید، اینها را از خودتان نبینید، این شب قدر سال گذشته، این توفیقات سال شما را، حتّی قطرات اشکی که در این سال برای حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه یا از خوف خدای متعال یا در حرمهای مطهّر عاید شما شد، امام زمان ارواحنا فداه حتّی قطره قطرهی اشک شما را محتوم فرموده بودند، تمام خوبیها، تمام قدمهای خیر، تمام حرفهای خداپسند، تمام برخوردهای متواضعانه با والدین و آحاد مردم و طلبهها، که خودتان قدر طلبگی را میدانید، شهیدان قدر شهیدان را میدانند، لذا خود شما به یکدیگر اکرام احترام دارید، ان شاء الله کفش طلبه را جفت میکنید، به این موضوع میبالید که من کفش یکی از نوکران امام زمان ارواحنا فداه و سربازان امام زمان ارواحنا فداه را جفت کردم… و توفیقات علمی شما، فهم شما، استقامت شما، توفیقات استثنائی شما در این دوران کرونا که همه را خانهنشین کرد و اجتماعات فیزیکی که هرچه برکات هست در این دیدارهای حضوری است، دیدارهای مجازی جای این چهره به چهره بودن و دوش به دوش بودن و در کنار هم بودن و نفس را احساس کردن، مطلقا جای اینها را نمیگیرد، لذا کسانی که وجود فیزیکی حضرت حجّت ارواحنا فداه را درک میکنند با کسانی که حضور برزخی امام زمان ارواحنا فداه را در همه جا میدانند تفاوت دارند، حضور چیزِ دیگری است، و خدای متعال به شما توفیق داد تا با جواز قانونی حتّی یک روز هم نیاز نداشتید از صحنهی نگاه به چهرهی علمای عامل، اساتیدی که هر کدام از آنها افسران لایق امام زمان ارواحنا فداه هستند، به شما افتخار میدهند، اینها میآیند و شما را پرورش میدهند، به شما پر و بال میدهند تا ان شاء الله شهپر جبرئیل پیدا کنید، اوج بگیرید و تا عرض الهی بالا بروید.
توفیقات خدمت به کروناییها، که برخی از شماها و برادر بسیار عزیز و موفق ما حضرت آقای مرادی داشتند، اینها را عادی نبینید، توفیق رفیقی است که به هر کس ندهند، این موضوع را برای همه ننوشتهاند، حرکتهای جهادی، تحمّل رنج رعیّت امام زمان ارواحنا فداه، اینها روزنههای نور است، اینها نردبان عرش است، اینها مقابل پای شما گذاشته شده است، و شما عروج و توفیق داشتید، ولی همهی اینها با برنامهریزی امام زمان ارواحنا فداه در شب قدر انجام شده است، و من امیدوار هستم این لیالی که گذشت، و بر حسب بعضی از روایات، هر شبِ دههی آخر ماه مبارک رمضان شب قدر است، در مورد شب بیست و هفتم هم که خیلی تأکید شده است، گویا بستر ورودی لیالی قدر شب نیمه شعبان یا شب نوزدهم ماه مبارک رمضان است، انسان از این دالان وارد میشود، بعد خروجِ آن از شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان است، و این حدیث شریف که «أَوَّلُهُ رَحْمَهٌ وَ أَوْسَطُهُ مَغْفِرَهٌ وَ آخِرُهُ عِتْقٌ مِنَ اَلنَّارِ»،[۳] آزادی مطلق…
«جهنّم» ساختهی عمل خودِ ماست
همهی گناهان درواقع مسیرهای لیز جهنّم هستند، انسان از طریق گناه و رذائل اخلاقی ناری میشود.
ان شاء الله خدای متعال آیت الله بهاءالدّینی رضوان الله تعالی علیه را از فیوضات این ماه و حسنات همهی روزهداران برخوردار کند، آن بزرگوار میفرمودند: خدای متعال عالم را بهشت خلق کرده است و این ما هستیم که جهنّم را درست میکنیم.
خلقت جهنّم ذاتی نیست، خلقت بهشت… رحمت الهی بر غضب الهی مقدّم است، خدای متعال ابتدا بهشت را ساخته است، و اول مأوایی که به بشر داده است بهشت بوده است، اصلاً بشر در بهشت به دنیا آمده است و در بهشت ساخته شده است، خروج انسان زمینی است.
لذا سؤالی که در جهنّم میشود و جزو تحقیرهاست، خودِ بازجویی کردن نوعی تحقیر است، اینکه کسی را مورد مؤاخذه قرار بدهند و چون و چرا کنند و بازخواست کنند نوعی تحقیر است، آنجا یکی از مجاری تحقیر این سؤالِ مأمورین جهنّم است که میپرسند: «ما سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ»،[۴] ای بیچارهها! بهشت داشتید، چه شد که به آنجا نرفتید؟ بهشت شما به دیگران ارث رسید…
بر حسب روایات خدای متعال برای همهی ما جایی در بهشت در نظر گرفته است، ولی وقتی انسان خود را محروم میکند درواقع از مالِ خود محروم میشود، مانند آدمی که کمعقلی میکند و سفیهانه زندگی میکند و دادگاه حکمی میدهد که او دیگر حق تصرّف در مال خود را ندارد، و برای او ولی تعیین میکنند، در آخرت درواقع انسان از بهشت مهجور میشود، وگرنه بهشت داشته است و خدای متعال برای او بهشت منظور کرده بوده است، یکی از حسرتهای جهنّمیها همین است که اینها میبینند چه نعمتهایی و چه سفرههایی و چه منظرههایی و چه حوری و چه قصرهایی برای اینها بوده است، ولی خودشان بودند که خودشان را از مال خودشان محروم کردهاند، آن وقت حسرت چه حسرتی میشود، اما دیگر چه فایدهای دارد؟ داشته است و از دست داده است.
لذا این سؤال «ما سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ» خیلی عجیب است، از هیچ بهشتی نمیپرسند که چه چیزی شما را بهشتی کرده است؟ اما از جهنّمی سؤال میشود که «ما سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ»؟
چرا از بهشتی سؤال نمیشود و از جهنّمی سؤال میشود؟ برای اینکه بهشت رفتنِ بهشتی ذاتی بندگی است، بهشت برای عبودیت است، خدای متعال همه را عبد آفریده است، «إِنْ کُلُّ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِی الرَّحْمَنِ عَبْدًا»،[۵] یکایک ما در عالم حضور به خدای متعال «بلی» را گفتهایم، در آن فضایی که یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربان هیچ کسی نبود، خدای متعال در آنجا با فطرت و جبلّت و سرشت و گوهر وجود ما بطور حضوری صحبت کرده است، خودِ خدای متعال به یکایک ما فرموده است که «أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ»،[۶] ما در آنجا بلی را گفتهایم.
اگر فطرت تغییر کند
لازمهی فطرت خودمان که ما ملک تو هستیم و تو مالک ما هستی و ما لحظهای بدون تصرّف تو مالِ تو را در اختیار دشمن تو قرار نمیدهیم، شیطان دشمن است، گویا این مطلب را در آنجا قول دادهایم، «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ * وَأَنِ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ»،[۷] وقتی نفی دشمن میکند، دیو چو بیرون رود فرشته درآید، «وَأَنِ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ»، این فطرت ماست، این سرشت ماست، این اقتضای وجود ماست، ولی بر خلاف اقتضای خودمان گناه را بر خودمان تحمیل میکنیم، دروغ که طبیعی نیست، صداقت طبیعی و فطری است، خیانت که طبیعی نیست، این امانت است که طبیعت و فطرت و جبلّت ماست، تمرّد و طغیان ذاتیِ ما نیست، ما اینها را به زور به خودمان تحمیل میکنیم، و این تحمیل را آنقدر ادامه میدهیم که توسریخوردن توسط بیگانه برای ما عادی میشود و غیرت را از دست میدهیم.
همهی این بیگانهپرستها همینطور هستند، برای اینها آرام آرام طبیعت میشود، این حکومتهای وابستهی منطقه، برای اینها اینطور بوده است که تحمیل دشمن آرام آرام برایشان عادی شده است، حال دیگر نوکری جهنّمیها برای آنها یک پست شده است، اینهایی که کدخدا را خیلی مهم میدانند و بدون اجازهی کدخدا حتّی آب هم نمیخورند، این کار آنها درواقع یک شرک است، اینها همینطور ساده نیست، آرام آرام در مغز اینها کردهاند، اینها دیگر اینطور شدهاند و اصلاً هویّتشان تغییر کرده است، «فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ»،[۸] خدای متعال این هشدار را به ما داده است که فطرت تغییر میکند و عوض میشود، فطرت خداجویی به فطرت هواجویی تغییر پیدا میکند، فطرت رحمانی به فطرت شیطانی تغییر پیدا میکند، هویّت تغییر پیدا میکند.
گناه انسان را عوض میکند، رذائل اخلاقی گوهر انسان را آتشین میکند، دیگر اصلاً نمیتواند و ذاتِ این شخص جهنّم شده است، «وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا»،[۹] این شخص دیگر حطب شده است، هیزم جهنّم شده است، جای هیزم در همانجاست و درواقع خودِ این شخص بوده است که این بلا را بر سرِ خود آورده است.
لذا جهنّم عَرَض است ولی بهشت مقتضای رحمت واسعهی خدای متعال است که همهی عوالم را گرفته است، «بِرَحْمَتِک الَّتِی وَسِعَتْ کلَّ شَی ءٍ».[۱۰]
به فکر پیشرفت در اعمال خود باشیم
ماه مبارک رمضان، شب قدر، ان شاء الله نمیخواهید برای خودتان به اندازهی سال گذشته توفیق داشته باشید، «من ساوی یوماه فهو مغبون»،[۱۱] اگر دو روز انسان مانند هم باشد درواقع ضرر کرده است، امسالِ شما باید یک سال جدیدی باشد، باید توفیقات جدیدی، درهای جدیدی از نور و معرفت و علم و رحمت و عبادت و عبودیت و خلوت و محاسبه و مراقبه و معاتبه و هدایت و شکار دلها برای شما باز شود، باید ببینید هر کدام از شما امسال میتوانید چند طلبه برای امام زمان ارواحنا فداه جذب کنید، ببینید وجود شما چقدر برکت کرده است، همهی اینها از برکات لیله القدر است که خدای متعال به شما ارزانی داشته است.
توسّل و روضه حضرت علی اصغر سلام الله علیه
همانطور که در ماه مبارک رمضان اگر یک آیه بخوانید خدای متعال در صحیفهی عمل شما یک ختم قرآن حساب میکند، کارهای دیگر هم همینطور است، صدقات و خدمات و نمازشبهای ماه مبارک رمضان متفاوت است، از برترین عبادتها اشک بر حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه است، از مرحوم مجلسی اول این مطلب اعلان شده است که در باز شدن روزنههای ارتباط با ذات ربوبی و رسیدن به مقام شهود و فناء میگویند این شهود و این فناء و این ارتباط سلوکی عقل با مولای خود برای ما از دو مجرا حاصل میشد، یک مورد زمان قرائت قرآن کریم بود، هر وقت قرآن کریم را میخواندیم، قرآن کریم حبل الله است، این قرآن کریم باید دلها را به دلبر و دلدار فانی و ذوب کند، وقتی انسان قرآن کریم را میخواند، قرآن کریم خیلی عجیب است، وقتی انسان قرآن میخواند کلیم خدای متعال میشود، «یَا مُوسَى إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى»،[۱۲] خدای متعال چقدر با خود ما در قرآن کریم صحبت کرده است، مگر این آیه کریمه کمتر از آیات دیگر است؟ خدای متعال در قرآن کریم با من گنهکار صحبت میکند و میگوید: «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ»،[۱۳] خود خدای متعال به من میفرماید که من به تو نزدیک هستم.
خدایا! تو با من بودی ولی من با تو نبودم، خودم خودم را بدبخت کردهام… «فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ»، یک طرفه نیست، با من حرف بزن، من با تو حرف میزنم، هر چه به من بگویی جواب تو را میدهم، با تو انس میگیرم، «أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ»… ای مهربان! ای مهربان! ای همه کس من! ای از همه نزدیکتر به من! ای غفّار! ای ستّار! «لَمْ اَرَ مَوْلاً کَریماً اَصْبَرَ عَلی عَبْدٍ لَئیمٍ مِنْکَ»،[۱۴] از تو عطاء یا الله… از من خطا یا الله… با این خدای نزدیک چه کردهایم که اینقدر دور شده است؟ چه کردهایم که اینقدر بیچاره شدهایم؟…
لذا قرآن کریم برای شما وادی طور است، وادی تجلّی خدای متعال است، وادی مکالمهی خدای متعال با عبد است، اگر انسان قرآن کریم را درک میکرد دیگر چه نداشت؟ چه زمانی درمانده و بیچاره و بدبخت میشد؟ قرآن کریم سرمایهی همهی وجود است و خدای متعال این را به ما داده است.
مرحوم مجلسی اعلی الله مقامه الشّریف میفرمایند: یک مورد زمان قرائت قرآن کریم بوده است که انسان حضور را درک میکند و به مقام شهود میرسد و فانی در ذات حق میشود، یک مورد هم زمان توسّل به حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه است، خودِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه قرآن ناطق هستند.
راوی میگوید: من در قصر خودم نشسته بودم که دیدم چه صدای خوشی میآید، چه تلاوت دلنشینی، این آیه را تلاوت میکرد: «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا»،[۱۵] تعجّب کردم، این صدا صدای بشر نیست، این لحن لحنِ این عالمی نیست، چه کسی است که اینقدر زیبا قرآن میخواند و لحن خوش دارد و انسان را بیچاره میکند؟ از پنجره نگاه کردم و دیدم سر مقدّس حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه بالای نی… این لبهای چوبخوردهی حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه این آیات را تلاوت میکند، داستان شما از داستان کهف و رقیم عجیبتر است…
من در میان مصائبی که حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه تحمّل کردهاند، این جریان حضرت علی اصغر سلام الله علیه را از همه جانسوزتر میدانم، صحنه صحنهای است که انسان را میکشد، حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه یک طفل شیرخوار را روی دست خویش آوردند، این طفل هم حال عادی نداشت، از تشنگی در حال بالبال زدن بود، دیگر لحظات آخر بود، حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه خواستند که اگر کمی عاطفهی بشری در کسی در این جمعیت بود تحریک بشود، حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه این طفل را آوردند و روی دست مبارک خویش گرفتند، این طفلی که در حال بال بال زدن بود، حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه این طفل را هم نشان دادند و هم فرمودند، «اما ترونه کیف یتلظی عطشا»، آیا نمیبینید که جگرِ این طفل از تشنگی میسوزد؟ آیا نمیبینید که فرزندم از تشنگی در حال جان دادن است؟
ان شاء الله خدای متعال آنها را لعنت کند که عجب جوابی دادند، حرملهی ملعون نشست و این گلوی کوچک را نشان گرفت… حادثه آنقدر عظیم و دردناک بود که حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه در آنجا فقط این جمله را فرمودند: «هَوَّنَ عَلَیَّ مَا نَزَلَ بِی أَنَّهُ بِعَیْنِ اللَّهِ»[۱۶] خدایا! تو میبینی که اینها با من چه میکنند…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
دعا
نَسئَلُک و نَدعُوک بِاسمِکَ الأعظم الأعز الأجل الأکرم اِلَهَنا یَا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ یَا عَالِی بِحَقِّ عَلِیٍّ یَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَهَ یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ یَا قَدیمَ الإحسان بِحَقّ الحُسَین، بِمولانا باب الحَوائج الی الله علیٍ اصغر الرضیع الشهیدی یا الله… یَا أرحَمَ الرّاحِمین، یَا غیاثَ المُستَغیثیِن، یَا إلَهَ العَاصِین، یَا مُجِیبَ دَعوَه المُضطَرّین، یَا مَنْ یَقْبَلُ الْیَسِیرَ وَ یَعْفُو عَنِ الْکَثِیرِ…
خدایا! لباس ظهور بر قامت مولا و صاحبمان امام زمان ارواحنا فداه در همین ایام بپوشان.
خدایا! حسرت ظهور را بر دل ما مگذار.
خدایا! حسرت گرفتن دامان مبارک امام زمان ارواحنا فداه و دریافت مستقیم اوامر حضرت حجّت ارواحنا فداه را بر دل ما مگذار.
خدایا! ما را از مولای خودمان بیگانه نفرما.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم ما را از این وادی نور دور نکن.
خدایا! ماه مبارک رمضان ما را ماه پرثمر و ماندگار قرار بده.
خدایا! آثار ماه مبارک رمضان را ظهور امام زمان ارواحنا فداه مقرر بفرما.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم سایهی علمای صالح و مجاهد و انقلابی ما را، و در رأس این قائمه، پرچمدار نهضت مستضعفان در زمان غیبت، نایب شایستهی امام عصر ارواحنا فداه، این مرد الهی، این رجل عرشی، این زعیم و مرجع و رهبرمان را با تأییدات غیبی و نزول نصرت و هدایت خاص در هدایت این انقلاب به سوی ساحل ظهور مستدام و موفق بفرما.
خدایا! سفرهی غربگرایی را از این مملک جمع بفرما.
خدایا! وابستگان را دور بفرما.
خدایا! همهی ما را وارسته بفرما.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام و حقیقت حضرت علی اصغر صلوات الله علیه قسم میدهیم حوائجی که حاجتمندان به ما التماس دعا کردهاند، حوائج ملتمسین منظور را برآورده بفرما.
خدایا! عموم مریضها، حضرت آقای جاودان عزیزمان، مریضهای عزیز مورد نظر مضطرّمان و منظورین را شفای کامل و عاجل روزی بفرما.
خدایا! آنچه در لیالی قدر برای عباد صالح و مقرّبین خودت منظور فرمودهای، ما را از آن فیوضات محروم نفرما.
خدایا! یکایک این طلبههای ما را علمداران عرصهی قشون امام زمان ارواحنا فداه و حکومت جهانی حضرت حجّت ارواحنا فداه ثبت بفرما.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم همهی این عزیزان ما را در علم و عمل صالح و اخلاق و تواضع و ادب و متانت و جاذبههای معنوی که دلها را برای امام زمان ارواحنا فداه و خدای امام زمان ارواحنا فداه شکار کنند، جزو ممتازهای عالم قرار بده.
خدایا! این کمترین را هم عاقبت به خیر بگردان.
اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم
خدایا! روح پرفتوح امام راحل، شهدای عظیم الشأن، اسلاف صالح که این ارث فقه و کلام و اصول و علوم مفید و نافع را برای ما به قیمت حاصل عمرشان تدارک کردند و برای ما به ارث گذاشتند، والدین و ذوی الحقوق را از این فیوضات ماه عزیز بهرهمند بگردان.
خدایا! طبقهایی از نور بر قبرهای آن عزیزان نازل بگردان.
خدایا! اگر مشکلی در عالم برزخ دارند، بخاطر حضرت علی اصغر صلوات الله علیه مشکلات گذشتگانمان و دوستان وفات کردهی ما را برطرف بفرما.
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
[1] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] سوره مبارکه قدر، آیه ۳
[۳] مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ، جلد ۷ ، صفحه ۴۳۷ (وَ عَنْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُ خَطَبَ اَلنَّاسَ آخِرَ یَوْمٍ مِنْ شَعْبَانَ فَقَالَ أَیُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَظَلَّکُمْ شَهْرٌ عَظِیمٌ شَهْرٌ مُبَارَکٌ شَهْرٌ فِیهِ لَیْلَهٌ اَلْعَمَلُ فِیهَا خَیْرٌ مِنَ اَلْعَمَلِ فِی أَلْفِ شَهْرٍ مَنْ تَقَرَّبَ فِیهِ بِخَصْلَهٍ مِنْ خِصَالِ اَلْخَیْرِ کَانَ کَمَنْ أَدَّى فَرِیضَهً فِیمَا سِوَاهُ وَ مَنْ أَدَّى فِیهِ فَرِیضَهً کَانَ کَمَنْ أَدَّى سَبْعِینَ فَرِیضَهً فِیمَا سِوَاهُ وَ هُوَ شَهْرُ اَلصَّبْرِ وَ اَلصَّبْرُ ثَوَابُهُ اَلْجَنَّهُ وَ شَهْرُ اَلْمُوَاسَاهِ وَ شَهْرٌ یَزْدَادُ فِیهِ مِنْ رِزْقِ اَلْمُؤْمِنِ مَنْ فَطَّرَ فِیهِ صَائِماً کَانَ لَهُ مَغْفِرَهٌ لِذُنُوبِهِ وَ عِتْقُ رَقَبَتِهِ مِنَ اَلنَّارِ وَ کَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِهِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْقُصَ مِنْ أَجْرِهِ شَیْءٌ فَقَالَ بَعْضُ اَلْقَوْمِ یَا رَسُولَ اَللَّهِ لَیْسَ کُلُّنَا یَجِدُ مَا یُفَطِّرُ اَلصَّائِمَ فَقَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یُعْطِی اَللَّهُ هَذَا اَلثَّوَابَ مَنْ فَطَّرَ صَائِماً عَلَى مَذْقَهِ لَبَنٍ أَوْ تَمْرَهٍ أَوْ شَرْبَهِ مَاءٍ وَ مَنْ أَشْبَعَ صَائِماً سَقَاهُ اَللَّهُ مِنْ حَوْضِی شَرْبَهً لاَ یَظْمَأُ بَعْدَهَا وَ هُوَ شَهْرٌ أَوَّلُهُ رَحْمَهٌ وَ أَوْسَطُهُ مَغْفِرَهٌ وَ آخِرُهُ عِتْقٌ مِنَ اَلنَّارِ مَنْ خَفَّفَ عَنْ مَمْلُوکِهِ فِیهِ غَفَرَ اَللَّهُ لَهُ وَ أَعْتَقَهُ مِنَ اَلنَّارِ وَ اِسْتَکْثِرُوا فِیهِ مِنْ أَرْبَعِ خِصَالٍ خَصْلَتَانِ تُرْضُونَ بِهِمَا رَبَّکُمْ وَ خَصْلَتَانِ لاَ غِنَى بِکُمْ عَنْهُمَا فَأَمَّا اَلْخَصْلَتَانِ اَللَّتَانِ تُرْضُونَ بِهِمَا رَبَّکُمْ فَشَهَادَهُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَ تَسْتَغْفِرُونَهُ وَ أَمَّا اَللَّتَانِ لاَ غِنَى بِکُمْ عَنْهُمَا فَتَسْأَلُونَ اَللَّهَ اَلْجَنَّهَ وَ تَعُوذُونَ بِهِ مِنَ اَلنَّارِ .)
[۴] سوره مبارکه مدثر، آیه ۴۲
[۵] سوره مبارکه مریم، آیه ۹۳
[۶] سوره مبارکه اعراف، آیه ۱۷۲ (وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۛ شَهِدْنَا ۛ أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَهِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَٰذَا غَافِلِینَ)
[۷] سوره مبارکه یس، آیات ۶۰ و ۶۱
[۸] سوره مبارکه نساء، آیه ۱۹ (وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّیَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَ مَنْ یَتَّخِذِ الشَّیْطانَ وَلِیًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبیناً)
[۹] سوره مبارکه جن، آیه ۱۵
[۱۰] دعای کمیل
[۱۱] مصباح الشریعه ، جلد ۱ ، صفحه ۱۱۱
[۱۲] سوره مبارکه طه، آیات ۱۱ و ۱۲
[۱۳] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۸۶ (وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ)
[۱۴] دعای افتتاح
[۱۵] سوره مبارکه کهف، آیه ۹
[۱۶] لهوف، صفحه ۶۹ (وَ لَمَّا رَأَى الْحُسَیْنُ علیه السلام مَصَارِعَ فِتْیَانِهِ وَ أَحِبَّتِهِ عَزَمَ عَلَى لِقَاءِ الْقَوْمِ بِمُهْجَتِهِ وَ نَادَى هَلْ مِنْ ذَابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله؟ هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ یَخَافُ اللَّهَ فِینَا؟ هَلْ مِنْ مُغِیثٍ یَرْجُو اللَّهَ بِإِغَاثَتِنَا؟ هَلْ مِنْ مُعِینٍ یَرْجُو مَا عِنْدَ اللَّهِ فِی إِعَانَتِنَا؟ فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِیلِ فَتَقَدَّمَ إِلَى الْخَیْمَهِ وَ قَالَ لِزَیْنَبَ نَاوِلِینِی وَلَدِیَ الصَّغِیرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ فَأَخَذَهُ وَ أَوْمَأَ إِلَیْهِ لِیُقَبِّلَهُ فَرَمَاهُ حَرْمَلَهُ بْنُ الْکَاهِلِ الْأَسَدِیُّ لَعَنَهُ اللَّهُ تَعَالَى بِسَهْمٍ فَوَقَعَ فِی نَحْرِهِ فَذَبَحَهُ فَقَالَ لِزَیْنَبَ خُذِیهِ ثُمَّ تَلَقَّى الدَّمَ بِکَفَّیْهِ فَلَمَّا امْتَلَأَتَا رَمَى بِالدَّمِ نَحْوَ السَّمَاءِ ثُمَّ قَالَ هَوَّنَ عَلَیَّ مَا نَزَلَ بِی أَنَّهُ بِعَیْنِ اللَّهِ)