عناوین

پیام جمعه – مهر ۱۳۹۹

Share on print
چاپ
Share on email
ارسال

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ‏».

مقدّمه

«أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ * الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ ۗ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا ۗ وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ * الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاهَ وَآتَوُا الزَّکَاهَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ ۗ وَلِلَّهِ عَاقِبَهُ الْأُمُورِ»[۲].

ایام الله هفته دفاع مقدّس را به پیشگاه مقدّس امام زمان روحی فداه و شهیدانی که در نشئه‌ی عندیّت حیاتِ مرزوق دارند، و به ملّتِ شهیدداده و به آزادگانِ عالَم و به سکّاندارِ کشتیِ نهضت و انقلاب، نایبِ امام زمان روحی فداه، زعیم بزرگوارمان تهنیت و تبریک عرض می‌کنم.

از طرفی هم ایامِ ایفای رسالتِ کاروانِ آزادگان کربلا، پیام‌آورانِ عاشورا، نگهبانانِ خون شهدا، امام زین العابدین علیه السلام و حضرت زینب کبری سلام الله علیها و همه‌ی همراهانشان، که در یک خیزش، در یک انقلابِ فرهنگی، در یک مقاومتِ بی‌سابقه، مقتدرانه پرچمِ انقلاب را تا شام رساندند و آنجا پرچمِ پیروزیِ خون بر شمشیر را با حضور حضرت رقیّه سلام الله علیها، که برای همیشه علامتِ پیروزیِ حق و شکستِ باطل بود نصب کردند. این ایام هم تهنیت دارد و هم تسلیت.

در این فرصت کوتاه، بمناسبت ایام هفته دفاع مقدس، که من به رزمندگان و سپاهیان و بسیجیان و ارتش دلاور و خانواده‌های شهدا و ایثارگران و آزادگانمان واقعاً اظهارِ تواضع و ادب دارم و خاضعانه خاکِ پای همه را مقدّس می‌شمارم، چند مطلب را بعنوانِ تکریم و تجلیل به عرض می‌رسانم.

آیه‌ای که در این فضای مقدّس تلاوت شد از سوره مبارکه حج بود، هم انگیزه‌ی دفاع و جهاد و مقابله و درگیری با دشمن را بیان فرموده است، و هم آثار و برکاتِ یک قیام و جهادِ جانانه را، و هم رسالتِ آن‌هایی که به برکتِ این خون‌ها به قدرت می‌رسند و دولت تشکیل می‌دهند را بیان فرموده است، گویا این سه آیه برای همین ایام نازل شده است.

تکلیفی برای مظلومین

ابتدا: «أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا»[۳]، خدای متعال به مظلوم حق می‌دهد، برای مظلوم تکلیف می‌کند، و برای کسانی که مورد هجومِ دشمن قرار می‌گیرند و به ناحق مورد ستم واقع می‌شوند، وظیفه‌ی این‌ها از جانبِ خدای متعال این است که قتال کنند و نترسند، برای اینکه ظالم با ظلمِ خود در حالِ ضعیف کردنِ خود است، و مظلوم با دفاعِ خودش در حالِ قوی کردنِ خود است، رمزِ آن این است که مظلوم به خدای متعال تکیه دارد و خدای متعال قدرتِ مطلق است، «وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ»، اینکه خدای متعال اذن فرمود جمعیتِ مورد تهاجم و ظلم بپا خیزد، این ظلم و این هجومِ دشمن روحیه‌ی این‌ها را تضعیف نکند، این‌ها ضعفِ قوای ظاهری خودشان را نبینند، پشتیبانیِ خدای متعال از حق و مظلوم و مقابله‌ی خدای متعال با ظالم روحیه می‌دهد، «وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ»، مظلومان عالَم! مستضعفان! پابرهنگان! سیلی خوردگان! بپا خیزید، به پیش بروید که خدای متعال با اقتدار و نصرتِ خود همراهِ شماست.

حال اگر دفاع نکردید، اگر این هجوم و این ظلمی که بر شما رفت، شما سکوت کردید، شما موجودیتِ خودتان را نشان ندادید، شما هویتِ خودتان را از دست دادید چه می‌شود؟ «وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ»[۴]، شما فکر نکنید که خاکی از شما اشغال شد و کسانی از شما کشته شدند و گروهی از شما به اسارت رفتند و اوضاع اقتصادی شما در یک مقطعی بهم ریخت، کار به اینجا ختم نمی‌شود، این ذلّت ذلّتِ پایدار در تاریخ می‌ماند، این‌ها مهم‌تر از جان و مال و خاک و ارتش و نیروهای شماست، مهم فکرِ شماست، روحیه‌ی خودباوری شماست، توکّل و ایمان و فرهنگ و طرز تفکّر شماست که از بین می‌رود.

«وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ»، اگر دفاع مقدّس نبود تمامِ پایگاه‌های پیام‌رسان، تمامِ جبهه‌های آدم‌ساز و مجاهدپرور و شهیدپرور از بین می‌رفت، دیگر هیچگاه کلاسی برای تقویتِ روحیه در عالَم دایر نمی‌شد، اینکه مسجدها کانونِ تربیتِ شهدا بودند، ایثارگرانِ ما، جوانانِ سلحشورِ ما از دامانِ مسجد به معراج جبهه حرکت می‌کردند، برای این است که این مکتب در مسجد تزریق می‌شود، تزریقِ توحید، تزریقِ ایمان، تزریقِ عشق به شهادت یک ملّتی را مقتدر و سرشار از نیرو و انرژی و با قدرت و شجاعت و شهامت در برابرِ دشمن بصورتِ دژِ مستحکمِ شکست‌ناپذیر درمی‌آید، اما اگر کانون‌های دینی را از شما گرفتند و مسجدها خالی شد، انهدامِ مسجد به انهدامِ چهاردیواری نیست، به تعبیر شهید سرافراز و عزّت‌آفرین ما شهید سلیمانی روحی فداه، که این مسجد کانونِ انقلاب بود، ولی نه خشت و گلِ مسجد، نه سقف و ستونِ مسجد، این امامتِ مسجد بود، این فرهنگ‌سازیِ حوزه‌ها و آن مرجعیت و فقاهت و عرفانی بود که در زعیمِ یک جبهه، در رهبرِ یک جبهه سرشار بود و به مساجد سرریز می‌شد، و امامتِ مساجد می‌توانست نیروی رزمی در دامانِ مسجد تربیت کند و به آغوشِ جبهه بفرستد و آن‌ها در آنجا بجز خدای متعال را نبینند و هیچ قدرتی را به حساب نیاورند و در نهایتِ روحیه بتوانند به شرق و غرب بتازند.

این جمله‌ی معروفِ مولی الموالی، امام المجاهدین، حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه که فرمودند: «وَ اللهِ لَوْ تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلَی قِتَالِی لَمَا وَلَّیتُ»[۵]، حضرت قسم جلاله می‌خورند که اگر علی هیچ کسی نداشته باشد و یکه و تنها در جبهه مقابلِ تمامِ عرب قرار بگیرد و عرب پشت در پشتِ هم به جنگِ فردِ من بیایند من کسی نیستم که عقب‌نشینی کنم.

این نشان می‌دهد که حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه ذوب در خدای متعال هستند، قدرتِ خدای متعال لایزال است، «یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ»[۶]، قدرتِ خدای متعال بر فرازِ همه‌ی قدرت‌هاست، هیچ قدرتی در برابرِ قدرتِ خدای متعال قدرت نیست، و نمی‌تواند هیچ غلطی بکند، همان تعبیری را که امام قدرتمند ما، امام مؤمن ما، امام عارف ما، امام فرمانده‌ی ما، امام شجاع ما، این را بصورتِ شعار همگانی و گفتمان عمومی جهانی درآوردند که «امریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند».

این آن انگیزه و این اثر و برکت که شما فرهنگ را تعمیق کردید، فرهنگ را در دل‌ها ریشه‌دار کردید، مکتبِ انقلاب، جریانِ انقلاب، این یک طرزِ تفکّری در برابرِ طرزِ تفکّرهای مادّی بود، بوجود آمد و در این جبهه‌ی هشت ساله ریشه‌دار شد، بصورتِ یک شجره‌ی طیّبه‌ی پُرثمر، هر روز گروه‌هایی از جوان‌های ما را عاشقِ خدای متعال می‌سازد و امروز هم در دفاع از حریمِ حرم‌های مطهّر و در یمن و در جای جای دنیای مقاومت، می‌بینیم این مکتب شاگرد می‌پذیرد و عشق را به نمایش می‌گذارد.

بازماندگان از شهادت چه کنند؟

حال آن‌ها رفتند، «فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ»[۷]، که باز این آیه کریمه جزوِ آیاتی است که در دوران دفاع مقدس و در جای جای بزرگداشت و تکریم شهیدانِ ما و رزمندگانِ ما به زبانِ مؤمنین جاری می‌شود، و آن آیه این است: «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا»، گروهی در قربانگاه با چهره‌ی خونین از خدای متعال مدال گرفتند، خدای متعال تاجِ کرامت را به سرِ آن‌ها گذاشت و خلعتِ شهادت را برای آن‌ها زیبا و طاهر، و برای دنیا پاک‌کننده، و برای دل‌ها عاشق‌پرور قرار داد.

حال این‌ها که ماندند و به قیمتِ این همه خون و وصالِ این همه عاشق به قدرت رسیدند، تکلیفِ این‌ها چیست؟ رسالتِ این‌ها کدام است؟

«الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاهَ وَآتَوُا الزَّکَاهَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ»[۸]، رسالتِ بازماندگانِ شهیدان، جاماندگان از شهادت، شما جا نمانده‌اید، بارِ شما سنگین است، شما شهدای زنده هستید، شما ثوابِ شهادت را بردید و اجرِ صبر و مقاومت را باید تا جایی ببرید که دشمن را تحقیر کنید و صولتِ او را درهم بشکنید و پرچمِ پیروزی را در قلّه نصب کنید.

اما بسترِ آن کدام است؟

«الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاهَ وَآتَوُا الزَّکَاهَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ»، رسالتِ شما در قدمِ اول این است که فرهنگِ توحید را جهانی کنید، و بازارِ نماز را پُررونق کنید و دل‌های پاک و فطرت‌های خداجو را بر سرِ سفره‌ی پذیراییِ خدای متعال در نماز آماده کنید، این‌ها را دعوت به ارتباط با خدای متعال و به معرفتِ خدای متعال و به عرفانِ خدای متعال و به عشقِ خدای متعال و به تقویتِ نمازی که انسان را از فحشاء و منکر بازدارد، این لجنِ فحشاء و منکر روحیه‌ی مردانگی و سلحشوری را می‌میراند، ولی در دامانِ نماز عفّت است، عصمت است، غیرت است، مردانگی است، دفاع است، عُرضه است، خودباوری است، لذا اولین وظیفه و رسالتِ جاماندگان از شهادتِ جبهه این است که خونِ شهدا که حاکمیتِ خدای متعال است، حاکمیتِ دین است، حاکمیتِ بندگیِ خدای متعال و پیاده کردنِ احکامِ الهی است، که در رأسِ آن نماز است، و همه‌ی احکام زیرمجموعه‌ی نماز است، که در اسلام خودِ مدیریت عبادت است، زیرمجموعه‌ی نماز است، رئیس جمهور و وزیر و قاضی ما حقِ تکبّر ندارند، رؤسای سازمان‌های مختلف، وقتی خودشان را می‌گیرند و خدای ناخواسته خود را برتر از مردمِ شهیدداده می‌دانند و به آن‌ها وقت نمی‌دهند و به آن‌ها اعتناء نمی‌کنند و خبر از گرفتاریِ آن‌ها ندارند، این بر خلافِ مشیِ شهدا و بر خلافِ رسالتِ مجاهدین فی سبیل الله است.

نماز تواضع است، نماز دوش به دوشِ ضعفا در کنارِ هم ایستادن و در یک صف در برابرِ خدای متعال کمر خم کردن و به خاک افتادن و سر به آستانِ او ساییدن است، نماز اخلاق است، نماز ادب است، نماز تواضع است، نماز در متنِ مردم ذوب شدن است، قطره‌ای در دریای عظمتِ مردم بودن است، و مثلِ حباب برجسته نشدن است.

«وَآتَوُا الزَّکَاهَ»، رسالتِ نظامِ اسلامی این است که فقر را ریشه‌کن کند، فقیر را غنی کند، افتاده را بلند کند، فاصله‌ی طبقاتی را از بین ببرد، رنجِ محرومین را از بین ببرد.

«وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ»، در برابرِ استکبارِ عالَمی، در برابرِ ظلمِ بین المللی، در برابرِ سازمان‌های دروغگوی جهانی، در برابرِ این آدم‌کشی‌های مزدورانِ پستِ بین المللی، و در برابرِ فسادِ داخلی، رانت‌خواری‌ها، بی‌توجّهی به قوانین اسلام و حدود الهی، بی‌تفاوت نباشند، امر به معروف کنند، خوبی‌ها را، ارزش‌ها را، و همه‌ی اموری که قیمت دارد و خدای متعال خریدارِ آن است، مانندِ ایثار، مانندِ صبر، مانندِ استقامت، بیایید خوبی‌ها را برجسته کنید، تابلوی زیبای آنچه که خدای متعال آن را زیبا شمرده است، این‌ها را برملا کنید، این‌ها را در عمل برجسته کنید.

با ظلم و فساد و تبعیض و بی‌عفتی و بداخلاقی و اجحاف مبارزه کنید، با ناسازگاری‌های خانوادگی، این در ترازِ نظامی که اینقدر قربانی داده است نیست که جامعه‌ی ما اینقدر طلاق داشته باشد، این طلاق منکر است، ناسازگاری منکر است، اختلاف داخلی منکر است، نفاق منکر است، نفوذ منکر است، کم‌کاری منکر است. «وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَهُ الْأُمُورِ».

ویژگی‌های خاصِ امام خمینی رحمه الله تعالی علیه

درود بر رهبرِ فرزانه‌ی مجاهدِ ما که در دورانِ دفاع مقدس لباس رزم به تن داشتند و دوشادوشِ رزمندگانِ ما در جبهه‌های مختلف حضورِ فیزیکی و معنوی و الهیِ خودشان را به خدای متعال تقدیم داشتند و ذخیره‌ی آخرتِ خویش کردند.

امروز هم در بارور کردنِ این مکتب و توسعه دادنِ این سفره‌ی مقدّس، همچنان نفسِ قدسیِ خودشان را اعمال می‌کنند، در دیدار با رزمندگان هشت سال دفاع مقدّس و تکریم از آنان به سبکِ مدیریت امام راحل و نقشِ امامت اشاره کردند، که این یک فرصتی در دوره‌ی غیبت کبری بود که این رسالت و این نقش برای حیاتِ امام زمان روحی فداه است، این نیابتِ امام عصر ارواحنا فداه امامت و زمامداریِ در جامعه‌ی اسلامی را ترسیم کرده است و چهره‌ای را مشخص کرده است، و یک جریان عملی و تجربه‌ی عینی بود که مدیریت ولایی با همه‌ی مدیریت‌ها و ریاست‌ها تفاوت دارد.

امام در قدمِ اول مأمور بود، خود فرمانده نبود، تحت فرمانِ خدا بود، امام گریه‌های شب داشت، امام ناله‌های در نماز شب داشت، شبِ امام آباد بود که روز و روزگار را آباد کرد، امام خدا را یافته بود، امام به قدرتِ مطلقِ حق پیوسته بود.

دوم اینکه امام دشمن را شناخته بود، امام می‌دانست که این صدام نیست که با ما می‌جنگد، این حزب نیست که به جنگِ ایرانِ تازه انقلاب کرده آمده است، این همه‌ی باجگیران و گردن‌کلفتان و زورگویانِ بی‌منطق و وحشیِ عالَم هستند، این استکبارِ غرب بود، استکبارِ شرق بود، مزدورانِ منطقه‌ای بودند، جنگ جنگِ جهانی بود، در یک طرف ایران بود، در یک طرف اسلام بود، در یک طرف حق بود، در یک طرف امامت بود و رهبریِ توحیدی، در طرفِ مقابل هم استکبارِ جهانی بود، یک دنیا سلاح بود، یک دنیا قشون بود، یک دنیا قساوت بود، یک دنیا وحشی‌گری و ددمنشی بود، و یک کشوری به ظاهر محدود و فاقدِ امکاناتِ ظاهری.

این چه کسی بود که آنچنان مهندسی دقیقی از خود نشان داد که جبهه‌ی حق با سرافرازی یک وجب از این خاک را با هجمه‌ی جهانی از دست نداد، و فتح الفتوحی که حاصلِ این مدیریت و این فرماندهیِ جبهه‌ی نظامی بود، ساختنِ عارفانی بود که عرفایی با سالیان سال ریاضت به پای عرفای عاشقِ ما… این شهید حججی ما، این شهید سلیمانیِ ما، آن شهید ردّانی‌پورِ ما، آن شهید عزیزِ میثمی ما، شهدایی از قبیل همّت، بروجردی، باکری، صیاد شیرازی و دکتر چمران، این‌ها تنها مجاهد نبودند، این‌ها اویس قرن امام بودند، این‌ها عمار و یاسر امام بودند.

روضه حضرت زینب کبری سلام الله علیها

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم که در این ایام، ایامِ تعلیم و آموزشِ حضرت زینب کبری سلام الله علیها، درسِ ایثار، درسِ عشق، این حضرت زینب کبری سلام الله علیها بودند که ایشان را با دستِ بسته در لباسِ اسارت به مجلسِ ابن زیاد وارد می‌کنند، و ابن زیاد ملعون می‌خواهد زخم زبان بزند، می‌گوید: زینب! آیا دیدی که خدا با برادرت چه کرد؟

چه منطق و قدرت و عظمی، واقعاً پیروز بود و پیروزی خود را به عالَم اعلان کردند، حضرت زینب کبری سلام الله علیها فرمودند: «ما رأینا إلا جَمیلا».

تا به امروز به وظیفه عمل کردیم، در ایفای رسالتِ خودمان کم نگذاشتیم، خیلی زیبا بود.

و حضرت زینب کبری سلام الله علیها در مجلسِ یزید ملعون قسم خوردند و به ما روحیه دادند، حضرت زینب کبری سلام الله علیها اسیر بودند، مجلس هم مجلسی نبود که عاشقانی مانندِ شما نشسته باشند و گوش کنند، همه قاتل و گرگ بودند، حضرت زینب کبری سلام الله علیها در آن مجلس به یزید ملعون فرمودند: هر غلطی که می‌خواهی بکن، هر تیری در ترکش داری بزن، ولی من قسم جلاله می‌خورم که نه می‌توانی نامِ ما را محو کنی، اسمِ ما برجسته شده است، ما می‌مانیم و تو می‌روی، تو نمی‌توانی وحی و قرآن ما را از بین ببری.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] سوره مبارکه حج، آیات ۳۹ تا ۴۱

[۳] سوره مبارکه حج، آیه ۳۹ (أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ)

[۴] سوره مبارکه حج، آیه ۴۰ (الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ)

[۵] نامه حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه به عثمان بن حنیف

[۶] سوره مبارکه فتح، آیه ۱۰ (إِنَّ الَّذِینَ یُبَایِعُونَکَ إِنَّمَا یُبَایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ ۚ فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّمَا یَنْکُثُ عَلَىٰ نَفْسِهِ ۖ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِمَا عَاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا)

[۷] سوره مبارکه احزاب، آیه ۲۳ (مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا)

[۸] سوره مبارکه حج، آیه ۴۱ (الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاهَ وَآتَوُا الزَّکَاهَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَهُ الْأُمُورِ)